۰۷ آبان ۱۳۹۱ - ۱۶:۴۵
کد خبر: ۱۴۴۶۴۳
آیت الله جوادی آملی:

تمام شؤون انسان کامل تحت تدبیر الهی است

خبرگزاری رسا ـ حضرت آیت الله جوادی آملی در درس تفسیر خود در مسجد اعظم قم گفت: شیطان نسبت به انسان هیچ سلطنتی ندارد و تنها وسوسه و دعوت می‌کند،‌ وسوسه هم در نظام احسن یک نعمت است برای این که هرکس به جایی رسید و به جهاد اوسط و بالاتر از آن بار یافت بر اثر مجاهده نفس است.
آيت الله عبدالله جوادي آملي

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حضرت آیت الله عبدالله جوادی آملی امروز در جمع علما و روحانیان حوزه علمیه در مسجد اعظم قم به ادامه تفسیر سوره مبارکه قصص پرداخت.

 

این استاد تفسیر حوزه علمیه با اشاره به دو آیه شریفه «فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا، إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا» گفت: هر دشواری که در عالم باشد در کنار آن آسانی هست، آسانی دو برابر دشواری است و از او جدا نیست بلکه با او است به همین دلیل حجت الهی بالغه است و اگر یک امتحان سختی برای بشر پیش بیاید آسانی در کنار آن هست،‌ در این آیات عسر دوم همان عسر اول است و هر دو با الف و لام آمده است ولی یسر دوم چون غیر از یسر اول است به صورت نکره آمده است، در سوره مبارکه طلاق که فرمود «لِیُنفِقْ ذُو سَعَةٍ مِّن سَعَتِهِ وَمَن قُدِرَ عَلَیْهِ رِزْقُهُ فَلْیُنفِقْ مِمَّا آتَاهُ اللَّـهُ لَا یُکَلِّفُ اللَّـهُ نَفْسًا إِلَّا مَا آتَاهَا سَیَجْعَلُ اللَّـهُ بَعْدَ عُسْرٍ یُسْرًا»، این برای مقام ظهور و برای جعل اظهاری است، ‌یعنی این یسر در کنار عسر هست منتهی تا خودش را نشان بدهد یا شما آن را ببینید ممکن است زمان ببرد ولی در کنار دشواری وجود دارد و جعل ظهوری و جعل اظهاری آن بعد از عسر است وگرنه اگر کسی درون بین باشد می بیند که در کنار هر دشواری دوتا آسانی هست.

 

وی با اشاره به روایت «لَو کان العُسرُ فی کُوَّةٍ لَأخرَجَهُ الیُسران» ادامه داد: این روایات را حتما باید مراجعه کرد البته بعد از مشخص شدن خطوط کلی قرآن، برای این که روایات را باید بر قرآن عرضه کنیم، ‌در روایات جعل و مانند آن هست، ‌اول باید خطوط کلی قرآن به عنوان یک ترازو مشخص شود و روایات را بر این ترازو عرضه و سپس بهره‌برداری کنیم،‌ این روایت می فرماید اگر دشواری مانند ماری در سوراخ باشد،‌ دوبرابر او «یُسر» می آید و آن را از سوراخ در می آورد البته ظهور یسر ممکن است زمان ببرد.

 

جهاد با نفس انسان را به کمال می رساند

مفسر برجسته قرآن کریم ابراز داشت: ذات اقدس اله همه را آفرید و به همه به اندازه استحقاق شان کمال داد اما درباره انسان های کامل خصوصا وجود مبارک پیغمبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله،‌ لحظه به لحظه به ایشان فیض می رسد و از سوی خداوند متعال مراقبت و تدبیر می شوند و قدم به قدم دستورات الهی به آن حضرت می رسد مثل «إقرأ باسم ربک»، «‌فاصدع بما تؤمر»، درباره منافقین به حضرت فرمود سر قبرشان نایست، برای منافقین استغفار نکن و در مکه اجازه دفاع نداشت، ‌به قول بعضی از ظُرفا 13 سال در مکه فقط «خورد» بود و در مدینه که آیه «أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا» نازل شد اذن جهاد داده شد و از آن به بعد زد و خورد بود،‌ حضرت هدایت تشریعی را انجام می داد اما هدایتی که در قلب کسی گرایشی ایجاد کند که با اشتیاق دین را قبول کند در اختیار خدا است البته اگر فیضی بخواهد به دیگران برسد با شفاعت و وسیله بودن ایشان است.

 

وی افزود: خداوند در آیات سوره مبارکه آل عمران «وَمَا جَعَلَهُ اللَّـهُ إِلَّا بُشْرَى لَکُمْ وَلِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُکُم بِهِ وَمَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِندِ اللَّـهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ، لِیَقْطَعَ طَرَفًا مِّنَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَوْ یَکْبِتَهُمْ فَیَنقَلِبُوا خَائِبِینَ، لَیْسَ لَکَ مِنَ الْأَمْرِ شَیْءٌ أَوْ یَتُوبَ عَلَیْهِمْ أَوْ یُعَذِّبَهُمْ فَإِنَّهُمْ ظَالِمُونَ» پنج مطلب فرمود که اولی و دومی و چهارمی و پنجمی را به خود اسناد می دهد و به رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله می فرماید سومی برای شما است و آن اینکه شما هیچ کاره هستید چون مثل دیگران مخلوق هستید،‌ «لِیَقْطَعَ طَرَفًا مِّنَ الَّذِینَ کَفَرُوا» و «أَوْ یَکْبِتَهُمْ فَیَنقَلِبُوا خَائِبِینَ» مطلب اول و دوم است، «لَیْسَ لَکَ مِنَ الْأَمْرِ شَیْءٌ» مطلب سوم و «أَوْ یَتُوبَ عَلَیْهِمْ» و «أَوْ یُعَذِّبَهُمْ» مطلب چهارم و پنجم است،‌ خدا می گیرد،‌ مخذول می کند،‌ می بخشد،‌ دفع می کند، ‌رفع می کند یا توبه می پذیرد، ‌اینها کارهای خدا است،‌ اگر به تو دادم می گیری و اگر ندادم نمی گیری،‌ این که بخواهی کسی مورد غضب قرار بگیرد ذاتا برای تو نیست البته اگر بخواهم لطفی به کسی بکنم از راه شفاعت و وسیله و مجرای فیض بودن شما انجام می دهم و از این به بعد «بِیُمنِه رُزِقِ الوَری» درست است،‌ بنابراین آنچه که ذاتا به ذوات قدسی ایشان برمی گردد امر سوم است «لَیْسَ لَکَ مِنَ الْأَمْرِ شَیْءٌ»، تو از آن جهت که مخلوق و ممکن هستی هیچ سمتی در عالم نداری اما وقتی که فیض الهی بخواهد برسد و خدا بخواهد به برکت تو کسی را ببخشد از راه مجرای فیض بودن شما انجام می دهد «وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُوا أَنفُسَهُمْ جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّـهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّـهَ تَوَّابًا رَّحِیمًا»، بنابراین اگر گفته می شود همه شؤون انسان کامل تحت تدبیر الهی است حرف حقی است.

 

این استاد عالی حوزه علمیه قم با اشاره به آیه های 62 و 63 «وَیَوْمَ یُنَادِیهِمْ فَیَقُولُ أَیْنَ شُرَکَائِیَ الَّذِینَ کُنتُمْ تَزْعُمُونَ، قَالَ الَّذِینَ حَقَّ عَلَیْهِمُ الْقَوْلُ رَبَّنَا هَـؤُلَاءِ الَّذِینَ أَغْوَیْنَا أَغْوَیْنَاهُمْ کَمَا غَوَیْنَا تَبَرَّأْنَا إِلَیْکَ مَا کَانُوا إِیَّانَا یَعْبُدُونَ» گفت: معبودها می گویند خدایا همانطور که ما خود گمراه شدیم اینها هم خودشان گمراه شدند، انبیا و اولیا آمدند و حرف حق را گفتند و اینها می توانستند ایمان بیاورند ولی نیاوردند و حرف ما را که از روی هوا بود پذیرفتند،‌ «أَغْوَیْنَاهُمْ کَمَا غَوَیْنَا» یعنی همانطور که کسی ما را مجبور به گمراهی نکرد اینها هم مجبور به گمراهی نبودند بلکه به سوء اختیار خود گمراه شدند.

 

حضرت آیت الله جوادی آملی گفت: در سوره مبارکه ابراهیم آمده است که تبهکاران می گویند خدایا شیطان ما را گمراه کرد،‌ شیطان در حضور خدا و در حضور همه می گوید من فقط یک وسوسه و دعوت کردم، ‌شما از درون خود عقل و فطرت داشتید،‌ وحی و نبوت و قرآن و عترت را از بیرون داشتید،‌ این همه انبیا و اولیا و صلحا و صدیقین و شهدا دعوت کردند چرا نپذیرفتید؟ من هیچ سلطه ای بر شما نداشتم،‌ این صحنه در آیه 22 سوره مبارکه ابراهیم آمده است «وَقَالَ الشَّیْطَانُ لَمَّا قُضِیَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّـهَ وَعَدَکُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدتُّکُمْ فَأَخْلَفْتُکُمْ وَمَا کَانَ لِیَ عَلَیْکُم مِّن سُلْطَانٍ إِلَّا أَن دَعَوْتُکُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِی فَلَا تَلُومُونِی وَلُومُوا أَنفُسَکُم مَّا أَنَا بِمُصْرِخِکُمْ وَمَا أَنتُم بِمُصْرِخِیَّ إِنِّی کَفَرْتُ بِمَا أَشْرَکْتُمُونِ مِن قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمِینَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ»،‌ شیطان می گوید خدا یک وعده حق داد و من یک وعده باطل،‌من که بر شما مسلط نبودم،‌اختیار دست خودتان بود،‌ مرا ملامت نکنید امروز نه من به داد شما می رسم و نه شما به داد من می رسید و هر دو اهل جهنم هستیم،‌ اگر یک دعوت و وسوسه باطل هست دو هدایت حق در کنار آن هست چون إنَّ مَعَ العُسرِ یُسرَین.

 

حضرت آیت الله جوادی آملی خاطرنشان کرد: وسوسه در نظام احسن یک نعمت است برای این که هرکس به جایی رسید و به جهاد اوسط و بالاتر از آن دست یافت براثر مجاهده نفس است،‌ فرشته همین است که هست و جهاد اصغر و اکبر و اوسط ندارد، ‌خدمه انسانها همین فرشته ها هستند،‌ البته اوحدی از فرشته ها حسابشان جدا است، اما انسان است که از مَلَک پَرّان و از مَلَک قربان یعنی مقرب‌تر می شود،‌ بنابراین هیچ سلطنتی برای شیطان نسبت به انسان نیست،‌ در همین آیه محل بحث [63 قصص] هم خداوند می فرماید رهبران کفر جواب روشنی دارند و می گویند ما دعوت کردیم ولی می توانستند نپذیرند.

 

وی افزود: آیه «الْأَخِلَّاءُ یَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِینَ» می تواند ناظر به همین قسمت باشد،‌ برخی در دنیا نسبت به یکدیگر با هم دوستند ولی عابد و معبود، تابع و متبوع هر دو در آتشند (کلاهما فی النار) مگر متقین،‌ کسانی که دوستی شان با تقوی همراه بود شفیع یکدیگرند، عقد اخوتی که در روز مبارک غدیر خوانده می شود،‌ اینها در دنیا و در قیامت خلیل یکدیگرند و با شفاعت یکدیگر به بهشت می روند و بدون دیگری وارد بهشت نمی شوند.

 

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در تبیین سِبقَت رحمت الهی بر غضب او ابراز داشت: رحمت الهی پیش از غضب اوست نه بیش از آن، بیان نورانی امام سجاد علیه السلام در صحیفه این است که «یا مَن تَسعی رحمتُهُ أمامَ غَضَبِه»؛ اگر خدا بخواهد کسی را عذاب کند آن که پیش از غضب حرکت می کند رحمت است مثل کسی که می خواهد نقشه بکشد که روی زمین با گچ علامت گذاری می کند تا نقشه مشخص شده و محل کندن معلوم شود، خداوند اگر بخواهد کسی را عذاب کند پیش قراول می فرستد،‌ رحمت الهی همچون مهندس از پیش حرکت می کند و نقشه می کشد که اینجا عذاب است و آنجا عذاب است، و سپس عذاب و غضب به دستور رحمت می آید،‌ مثل اینکه به دستور پزشکی،‌ پزشک چاقو را می گیرد و قلب را می شکافد،‌ غضب الهی در مقابل رحمت نیست بلکه غضب رحیمانه است،‌ اصلا خدا غضب ندارد مثل اینکه پزشک اصلا غضب ندارد.

 

حضرت آیت الله جوادی آملی ادامه داد: نقشه غضب را رحمت می کشد،‌ رحمت الهی پیشاپیش می آید و مشخص می کند که غضب چقدر،‌ چگونه،‌ به چه کسی و تا کی باشد، اگر کسی گفت اصلا غضبی در عالم نیست درست گفته است،‌ یک وقت کسی چاقوکشی می کند که معصیت و غضب است،‌ اما همین چاقو هر روز در دست پزشکان است،‌ وقتی که پزشک می خواهد قطعه قطعه کند فن شریف پزشکی راهنمای او است بنابراین چاقوکش نیست،‌ پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت،‌ آفرین بر نظر پاک خطا پوشش باد،‌ حرف حافظ این است که در عالم اشتباه و غضبی نیست،‌ برای این که او مهندسی را می بیند، استاد ما آن مهندسی را دید که رحمت او غضبش را می پوشاند،‌ آفرین بر نظر پاک و بلند استاد ما که آن بالاتر را می بیند،‌ اگر کسی هندسی رحمت را ببیند می گوید در عالم غضبی نیست،‌ اگر کسی علم پزشکی را ببیند می گوید در بیمارستان چاقو کشی نیست./913/پ201/ج

ارسال نظرات