هاشمی در آزمون قانونمداری
خبرگزاری رسا ـ قوه قضائیهای که آیت الله آملی لاریجانی اداره میکند، اقتدار خود در برخورد با پروندههای دانه درشتها را نشان داده و امیدواری عبثی نخواهد بود که منتظر باشیم در برابر این فشارها نیز تسلیم نشده و روند قانونی پرونده طی شود.
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا به نقل از جوان، همزمان با آنکه نوار صوتی مکالمه مهدی هاشمی با یکی از روزنامهنگاران ضدانقلاب در فضای مجازی منتشر میشود و مورد تأیید آن روزنامهنگار و تکذیب محسن هاشمی (برادر مهدی) قرار میگیرد و بحث و نظرها پیرامون آن ادامه دارد و از طرفی چندی قبل هم خبر رسید که قرار بازداشت مهدی هاشمی، دو ماه دیگر تمدید شده است، خبرهای رسیده از یک منبع آگاه حاکی از آن است که فشارهایی از سوی خانواده و اطرافیان مهدی هاشمی بر قوه قضائیه برای آزادی وی آغاز شده است. فشارهایی که با اقتدار و جدیت شناخته شده از قوه قضائیه آیتالله آملی لاریجانی، بعید است که نتیجهای در پی داشته باشد، اما نفس وجود چنین فشارهایی نیز جای بحث دارد که چرا برخی دنبال خارج کردن پرونده از مسیر خود هستند.
اتهامات قدیمی و جدید؛ مالی و امنیتی
مطرح شدن اتهامات علیه مهدی هاشمی بحث امروز و دیروز نیست؛ بحث فتنه 88 و وقایع پیش و پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم نیز نیست؛ ماجرا خیلی قدیمیتر است و حداقل به دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی برمی گردد.
اتهاماتی که آن اوایل، صرفاً رنگ و بوی مالی داشت، اما با شکلگیری فتنه پس از انتخابات سال 88، اتهامات سیاسی - امنیتی نیز به لیست اتهامات رسیدگی نشده مهدی اضافه شد و پرونده او را را سنگینتر کرد؛ پروندهای که به نظر میرسید اگر اراده رسیدگیاش نیز در کسی باشد، جسارت آن یقیناً وجود ندارد.
مهدی و خواهرش فرزندان کسی هستند که حتی اگر اراده و جسارت رسیدگی به پروندهشان هم در کسی باشد، باید فشارهای بسیاری را تاب بیاورد.
برخی از خبرگزاری ها خبری را منتشر کردند مبنی بر این که«از صبح شنبه فشار بیسابقه و سنگینی از سوی خانواده و اطرافیان مهدی هاشمی برای آزادی و نیمه تمام ماندن تحقیقات از وی آغاز شده است. مهدی هاشمی دارای 13 عنوان اتهامی است که این موارد بخشی با تکمیل تحقیقات آماده ارجاع به دادگاه است، اما بخشی دیگر نیازمند ادامه تحقیقات از وی میباشد. نگرانی زیادی وجود دارد که فشارهای وارده برای آزادی زودهنگام مهدی هاشمی باعث از بین رفتن برخی اسناد و مدارک مرتبط با پرونده وی شود. قوه قضائیه تاکنون در مقابل فشارهای خانواده و اطرافیان متهم برای آزادی وی مقاومت کرده، اما این فشارها همچنان ادامه دارد و به مرحله بیسابقهای رسیده است.»
واکنش عاقلانه هاشمی به دستگیری فرزندش
هنگامی که همزمان با ورود مهدی هاشمی به فرودگاه امام خمینی (ره)، او به دادسرا احضار شد، بیشتر توجهات پی این بود که واکنش آیت الله هاشمی رفسنجانی به این موضوع چه خواهد بود و او، به عنوان کسی که عمری را برای جمهوری اسلامی خرج کرده و حالا فرزندانش در همین نظام مورد اتهام، آن هم از نوع امنیتیاش، قرار گرفتهاند، چگونه با این قضیه کنار خواهد آمد! عدهای از ناسزاگویان دیروز هاشمی و حامیان امروزش، همانها که دیروز کتاب عالیجناب سرخپوش گنجی را دست به دست میچرخاندند و همانها که هاشمی را به انصراف از نمایندگی مجلس ششم واداشتند و امروز، با نان به نرخ روز خوری بسیار، سنگ او را به سینه میزنند، شروع به تبلیغاتی کردند که ثابت کند برخورد با مهدی به دلیل پسر هاشمی رفسنجانی بودن است، گرچه خود نیز به خوبی آگاه بودند که اتهامات مهدی ربطی به اینکه او پسر کیست ندارد و از قضا اگر تاکنون به لیست پرتعداد اتهاماتش رسیدگی نشده، از سر این نسبت فامیلی است؛ نه رسیدگی شدن با تأخیرش! با این همه این جماعت از سالها قبل میکوشیدند برخورد دستگاه قضایی با مهدی هاشمی را به تقابل نظام با هاشمی رفسنجانی تبدیل کنند.
طبیعتاً هاشمی رفسنجانی آنقدر زیرک هست که در چنین دامی نیفتد و فریب دشمنان هتاک دیروزش را نخورد، اما در عین حال طبیعی هم هست که باید در این میانه یک جایی هم برای محبت پدر و فرزندی قائل شد. جایی که اتفاقاً نقطه ثقل آزمونی است که هاشمی رفسنجانی در آن قرار گرفته است. آزمونی که یقیناً اصولگرایان خواهان پیروزی هاشمی در آن هستند؛ چه آنکه از تقابل هاشمی با نظام، سودی عاید دلسوزان نظام نخواهد شد. اصلاحطلبان نیز خواهان شکست وی هستند تا آن تقابلی را که آرزو دارند میان یکی از مدیران ارشد نظام و نظام شکل گیرد، شاهد باشند و در این آب گلآلود، ماهی خویش را صید کنند. اما اولین واکنش هاشمی به دستگیری مهدی یک روز پس از بازداشت فائزه چه بود؟ محسن هاشمی، همان روزها از قول پدرش به خبرگزاری فارس میگوید: «ایشان میگویند، بچههای من مثل بچههای بقیه افراد هستند و فرقی بین بچههای من با بچه مردم نیست. نظر ایشان این است که نباید تبعیضی صورت بگیرد و باید بدون تبعیض با فرزندان ایشان برخورد شود.» این واکنش عاقلانه، دلسوزان نظام را خشنود و فرصتطلبان را ناامید کرد.
یک بار برای همیشه
در طول این دو ماه و نیمی که از بازداشت و بازجویی مهدی میگذرد، هاشمی رفسنجانی جز همان نقل قول محسن از وی، واکنش دیگری به این جریان نداشته است. عیادت از مهدی در بیمارستان دی هم صرفاً عیادت پدرانهای بود همراه با توصیههایی به پزشک معالج و. . . چندی بعد هم باز هاشمی به ملاقات پسر و دخترش در اوین رفت و. . . اما واکنش رسمی و سیاسی به این جریان نداشت. حال که خبرهایی مبنی بر فشار به قوه قضائیه میرسد، ممکن است دلسوزان نظام را که به درایت و تدبیر هاشمی رفسنجانی امید بسته بودند، ناامید کند. انتظار از کسی که تجربه سیاسی و انقلابیاش در جمهوری اسلامی کمنظیر است، آن است که همچون بسیاری از همرزمان انقلابیاش، مانند آیتالله گیلانی و آیتالله حسنی و آیتالله جنتی، پرونده فرزندانش را حتی با احتساب محبت پدرانه از مسیر قانونیاش طی کند و حداقل یک بار پس از سالها اتهام و شایعه درباره مهدی هاشمی به پرونده وی رسیدگی و تکلیف این ادعاها مشخص شود و هر دو طرف، چه مخالفان مهدی هاشمی و چه خانواده وی، اجازه دهند روند قانونی کار طی شود و حکم نهایی را، هر چه بود، بپذیرند. هاشمی نیز به همان نقل قولی که محسن از وی کرد، وفادار بماند. . . البته باید این را هم در نظر داشت که ممکن است خود هاشمی رفسنجانی نیز برای استفاده از موقعیت خویش جهت خارج کردن پرونده از روند معمول و قانونی خود، تحت فشار باشد!
اتهاماتی که آن اوایل، صرفاً رنگ و بوی مالی داشت، اما با شکلگیری فتنه پس از انتخابات سال 88، اتهامات سیاسی - امنیتی نیز به لیست اتهامات رسیدگی نشده مهدی اضافه شد و پرونده او را را سنگینتر کرد؛ پروندهای که به نظر میرسید اگر اراده رسیدگیاش نیز در کسی باشد، جسارت آن یقیناً وجود ندارد.
مهدی و خواهرش فرزندان کسی هستند که حتی اگر اراده و جسارت رسیدگی به پروندهشان هم در کسی باشد، باید فشارهای بسیاری را تاب بیاورد.
برخی از خبرگزاری ها خبری را منتشر کردند مبنی بر این که«از صبح شنبه فشار بیسابقه و سنگینی از سوی خانواده و اطرافیان مهدی هاشمی برای آزادی و نیمه تمام ماندن تحقیقات از وی آغاز شده است. مهدی هاشمی دارای 13 عنوان اتهامی است که این موارد بخشی با تکمیل تحقیقات آماده ارجاع به دادگاه است، اما بخشی دیگر نیازمند ادامه تحقیقات از وی میباشد. نگرانی زیادی وجود دارد که فشارهای وارده برای آزادی زودهنگام مهدی هاشمی باعث از بین رفتن برخی اسناد و مدارک مرتبط با پرونده وی شود. قوه قضائیه تاکنون در مقابل فشارهای خانواده و اطرافیان متهم برای آزادی وی مقاومت کرده، اما این فشارها همچنان ادامه دارد و به مرحله بیسابقهای رسیده است.»
واکنش عاقلانه هاشمی به دستگیری فرزندش
هنگامی که همزمان با ورود مهدی هاشمی به فرودگاه امام خمینی (ره)، او به دادسرا احضار شد، بیشتر توجهات پی این بود که واکنش آیت الله هاشمی رفسنجانی به این موضوع چه خواهد بود و او، به عنوان کسی که عمری را برای جمهوری اسلامی خرج کرده و حالا فرزندانش در همین نظام مورد اتهام، آن هم از نوع امنیتیاش، قرار گرفتهاند، چگونه با این قضیه کنار خواهد آمد! عدهای از ناسزاگویان دیروز هاشمی و حامیان امروزش، همانها که دیروز کتاب عالیجناب سرخپوش گنجی را دست به دست میچرخاندند و همانها که هاشمی را به انصراف از نمایندگی مجلس ششم واداشتند و امروز، با نان به نرخ روز خوری بسیار، سنگ او را به سینه میزنند، شروع به تبلیغاتی کردند که ثابت کند برخورد با مهدی به دلیل پسر هاشمی رفسنجانی بودن است، گرچه خود نیز به خوبی آگاه بودند که اتهامات مهدی ربطی به اینکه او پسر کیست ندارد و از قضا اگر تاکنون به لیست پرتعداد اتهاماتش رسیدگی نشده، از سر این نسبت فامیلی است؛ نه رسیدگی شدن با تأخیرش! با این همه این جماعت از سالها قبل میکوشیدند برخورد دستگاه قضایی با مهدی هاشمی را به تقابل نظام با هاشمی رفسنجانی تبدیل کنند.
طبیعتاً هاشمی رفسنجانی آنقدر زیرک هست که در چنین دامی نیفتد و فریب دشمنان هتاک دیروزش را نخورد، اما در عین حال طبیعی هم هست که باید در این میانه یک جایی هم برای محبت پدر و فرزندی قائل شد. جایی که اتفاقاً نقطه ثقل آزمونی است که هاشمی رفسنجانی در آن قرار گرفته است. آزمونی که یقیناً اصولگرایان خواهان پیروزی هاشمی در آن هستند؛ چه آنکه از تقابل هاشمی با نظام، سودی عاید دلسوزان نظام نخواهد شد. اصلاحطلبان نیز خواهان شکست وی هستند تا آن تقابلی را که آرزو دارند میان یکی از مدیران ارشد نظام و نظام شکل گیرد، شاهد باشند و در این آب گلآلود، ماهی خویش را صید کنند. اما اولین واکنش هاشمی به دستگیری مهدی یک روز پس از بازداشت فائزه چه بود؟ محسن هاشمی، همان روزها از قول پدرش به خبرگزاری فارس میگوید: «ایشان میگویند، بچههای من مثل بچههای بقیه افراد هستند و فرقی بین بچههای من با بچه مردم نیست. نظر ایشان این است که نباید تبعیضی صورت بگیرد و باید بدون تبعیض با فرزندان ایشان برخورد شود.» این واکنش عاقلانه، دلسوزان نظام را خشنود و فرصتطلبان را ناامید کرد.
یک بار برای همیشه
در طول این دو ماه و نیمی که از بازداشت و بازجویی مهدی میگذرد، هاشمی رفسنجانی جز همان نقل قول محسن از وی، واکنش دیگری به این جریان نداشته است. عیادت از مهدی در بیمارستان دی هم صرفاً عیادت پدرانهای بود همراه با توصیههایی به پزشک معالج و. . . چندی بعد هم باز هاشمی به ملاقات پسر و دخترش در اوین رفت و. . . اما واکنش رسمی و سیاسی به این جریان نداشت. حال که خبرهایی مبنی بر فشار به قوه قضائیه میرسد، ممکن است دلسوزان نظام را که به درایت و تدبیر هاشمی رفسنجانی امید بسته بودند، ناامید کند. انتظار از کسی که تجربه سیاسی و انقلابیاش در جمهوری اسلامی کمنظیر است، آن است که همچون بسیاری از همرزمان انقلابیاش، مانند آیتالله گیلانی و آیتالله حسنی و آیتالله جنتی، پرونده فرزندانش را حتی با احتساب محبت پدرانه از مسیر قانونیاش طی کند و حداقل یک بار پس از سالها اتهام و شایعه درباره مهدی هاشمی به پرونده وی رسیدگی و تکلیف این ادعاها مشخص شود و هر دو طرف، چه مخالفان مهدی هاشمی و چه خانواده وی، اجازه دهند روند قانونی کار طی شود و حکم نهایی را، هر چه بود، بپذیرند. هاشمی نیز به همان نقل قولی که محسن از وی کرد، وفادار بماند. . . البته باید این را هم در نظر داشت که ممکن است خود هاشمی رفسنجانی نیز برای استفاده از موقعیت خویش جهت خارج کردن پرونده از روند معمول و قانونی خود، تحت فشار باشد!
قوه قضائیهای که آیت الله آملی لاریجانی اداره میکند، اقتدار خود در برخورد با پروندههای دانه درشتها را نشان داده و امیدواری عبثی نخواهد بود که منتظر باشیم در برابر این فشارها نیز تسلیم نشده و روند قانونی پرونده طی شود./971/پ202/ج
ارسال نظرات