۲۷ آذر ۱۳۹۱ - ۱۳:۲۲
کد خبر: ۱۵۰۱۸۷

وحی و الهام از دیدگاه علامه طباطبایی و محمد رشید رضا

خبرگزاری رسا ـ پایان نامه «وحی و الهام از دیدگاه علامه طباطبایی و محمد رشید رضا» پژوهش جعفر همت آبادی به بررسی پدیده وحی و الهام در نگاه اندیشمندان مسلمان پرداخته است.
يادداشت
 نوشتن
پايان نامه
مقاله
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، جعفر همت آبادی در پایان نامه «وحی و الهام از دیدگاه علامه طباطبایی و محمد رشید رضا» به بررسی معانی وحی و الهام و معانی قرآنی آن و ادله امکان وحی از نگاه اندیشمندان پرداخته است.
این رساله علمی برای اخذ مدرک سه حوزه علمیه قم نوشته شده است.
چکیده:
بی‌تردید پدیده وحی و الهام از حقایق اصیل و سرنوشت‌ساز جهان هستی است، در حقیقت انسان به وسیله وحی هویت واقعی خویش را یافته و می‌تواند به سوی کمال رهسپار شود.
در این رساله به تحلیل و بررسی پدیده وحی و الهام با تکیه بر دیدگاه‌های علامه طباطبایی و محمد رشید رضا اهتمام شده است و نقطه نظرات آنان در خصوص این دو پدیده در قالب پنج بخش بیان شده است.
در بخش نخست کلیات مورد بحث و بررسی قرار گرفته که در فصل نخست به شخصیت‌شناسی مرحوم علامه طباطبایی و رشید رضا پرداخته شده است.
در فصل دوم بیان شده که وحی در لغت گفتار پنهانی است و در اصطلاح، مرحوم علامه طباطبایی آن را تکلم خداوند متعال با بندگان برگزیده خود برای تفهیم حقایق و معارف به طریق غیر متعارف دانسته اما رشید رضا وحی را، یک نوع عرفان دانسته که شخص در نفس خودش آن را می‌یابد در حالی که معتقد است از جانب خداوند است.
در فصل سوم معانی قرآنی وحی با نگاه تفسیری مرحوم علامه و رشید رضا مورد توجه قرار گرفته که آن معانی عبارتند: هدایت غریزی، الهام، القائات شیطانی، تقدیرات الهی در نظام هستی و اشاره، و در آخرین فصل ابتدا راه‌های دریافت وحی بیان شده که عبارتند از وحی از طریق الهام مستقیم خود خداوند به پیامبرش، وحی از وراء حجاب و وحی به واسطه فرشته، سپس تقسیم وحی به وحی تشریعی و تسدیدی بیان شده که آن را مرحوم علامه ذکر نموده است و در آخر برخی نکات قابل توجه پیرامون وحی بیان شده است.
در بخش دوم ادله امکان وحی در کلام مرحوم علامه و رشید رضا تشریح شده که بهترین دلیل بر امکان وحی، وقوع آن که نزول قرآن کریم است در پرتو این ادله شبهاتی که مخالفان وحی مطرح کرده‌اند باطل گشته و در واقع منشأ انکار وحی از سوی مخالفان آن روحیه استکباری و مادی‌گری و شناخت نادرست آنان از خداوند است.
در بخش سوم در فصل نخست از نگاه علامه و رشید رضا رویکردهای انکارگرایانه از وحی بیان و نقد شده که از جمله این رویکردها تفسیر وحی به تجربه دینی بود و یا برخی وحی را نتیجه نبوغ فکری پیامبر و یا تجلی شخصیت درونی او می‌دانند، اما در فصل دوم رویکردهای اثبات‌گرایانه از وحی بررسی شده که از دیدگاه علامه و رشید رضا حقیقت وحی برای ما مجهول است.
در بخش چهارم با استناد به ادله قرآنی و دلائلی که مرحوم علامه و رشید رضا بیان نموده‌اند دو ویژگی بارز وحی اثبات شده که آن دو ویژگی یکی الهی بودن مبدأ وحی و دیگری سلامتی وحی از هر خطا است.
در آخرین بخش در فصل نخست مفهوم و حقیقت الهام بیان شد که مرحوم علامه الهام را افاضه چیزی از سوی خداوند به قلب بندگانش می‌داند اما رشید رضا آن را حالتی شبیه به حالت گرسنگی و تشنگی معنا می‌کند و در مورد حقیقت الهام به معصومین هم علامه معتقد است که بر ما مجهول است چون همانند وحی الهام به ائمه معصومین(ع) از طریق غیر متعارف حاصل می‌شود.
در فصل دوم هم فرق الهام با واژه‌های مشابه آن بیان شده که در فرق الهام با وحی مرحوم علامه فرموده وحی از شؤون نبوت است و الهام از شؤون ولایت و سرانجام به نتیجه‌گیری از کل مطالب رساله پرداخته شده است.
نتیجه‌گیری:
برای شناخت و بررسی پدیده وحی و الهام نخست لازم است به واژه شناسی آن بپردازیم، واژه وحی و مشتقات آن دارای کاربردهای مختلفی هستند وحی در لغت به معنای نوشته، نامه، اشاره و الهام و هر مطلبی که به دیگری به طور پنهانی القا شود از آن جمله است اما برای معنای اصطلاحی آن دیدگاه‌های گوناگونی ارائه شده است به نظر می‌رسد تعریف بهتر همان است که علامه طباطبایی فرمود وحی تکلم خداوند تعالی با برخی بندگان برگزیده خود برای تفهیم حقایق و معارفی به طرق غیر متعارف است.
در قرآن کریم نیز وحی در معانی گوناگون استعمال شده از جمله به معنای هدایت غریزی، الهام، القائات شیطانی، تقدیرات الهی در نظام هستی، اشاره و وحی رسالت، آمده است وجه اشتراک تمام این معانی همان پنهانی بودن آن‌ها است از این رو وحی در مورد آن‌ها بکار رفته است.
علامه طباطبایی و رشید رضا با استناد به آیات قرآن کریم و روایات روشن ساختند که راه‌های دریافت وحی نبوی سه گونه است راه اول همان وحی بی‌واسطه و مستقیم پیامبران است راه دوم از پشت پرده حجاب است و راه سوم وحی توسط فرشته وحی است.
یکی دیگر از نتایج که از مباحث در این رساله حاصل شد این است که از نظر مرحوم علامه وحی گاهی تشریعی است که مقصود همان وحی بر انبیا الهی است و گاهی وحی تسدیدی است که مقصود از آن تایید عملی پیشوایان الهی و موفق داشتن آنان در انجام کارهای نیک و بازداشتن از گناهان است.
یکی از مباحثی که در باب وحی مطرح است مسأله امکان وحی است در بخش دوم رساله این حقیقت ثابت شده که وحی امری ممکن است و هیچ تردیدی در آن راه ندارد، آنچه منکران وحی گفته‌اند هرگز صحیح نیست که هیچ سنخیتی بین انسان با عالم ماورا غیب نیست به همین دلیل وحی به انسان امری غیر ممکن است، زیرا انسان موجودی مادی محض نیست افزون بر این بدن مادی دارای روح مجرد و ملکوتی است که بدین لحاظ با موجودات عالم غیب سنخیت دارد و امکان ارتباط او با عالم غیب میسر می‌شود بلکه بهترین دلیل بر امکان وحی وقوع آن است که بهترین شاهد بر وقوع هم قرآن کریم است.
از جمله مباحث وحی که در بخش دوم روشن گشت این است که بر اساس آیات متعدد قرآن کریم علت مخالفت گروهی از انسان‌ها با وحی به پیامبران و روحیه استکباری غرور علمی تصور اشتباه آنان از خداوند متعال و سطحی‌نگری به امور است، این گروه از انسان‌ها با شیوه اتهام زدن به پیامبران مخالفت خود را اظهار می‌داشتند که از آن جمله اتهامات نسبت سحر و دروغ می‌باشد.
در بخش سوم رساله تحلیل‌های مختلف از حقیقت وحی ارائه شد سرانجام سخن این شد که تمام تفسیرهای نوین از وحی ناکام است اما تحلیلی که فلاسفه از وحی ارائه کرده‌اند اگر چه در مقایسه با سایر تفسیرهای اثبات‌گرایانه از وحی از ویژگی‌هایی برخوردار است در هر حال چون راه وحی غیر از راه متعارف کسب معرفت است و نیز وحی از سنخ معرفت حضوری است و از نظر وجودی برتر از معرفت عقلی است از این رو حقیقت آن جز برای کارگزاران آن معلوم نیست و شناخت ما اجمالی است در حد شناخت آثار و آنچه در کتاب و سنت آمده است.
در تفسیرهایی که رویکردی انکارگرایانه از وحی دارند الهی بودن مبدأ وحی و نیز مصونیت آن از هر خطا نفی شده در بخش چهارم این رساله این دو ویژگی بارز وحی با اقامه دلائل متعدد اثبات گشت و معلوم شد که مبدأ وحی خداوند متعال است پیامبران و فرشته وحی فقط واسطه در وحی هستند تنها پیامبر خدا به جهت استعداد ذاتی و فطری و پاکی نفسی که برخوردار است قابلیت عهده‌دار مقام نبوت است و نقش قابلی را در فرایند وحی ایفا می‌کند در هر حال نقش فاعلی را خود خداوند تعالی ایفا می‌کند و نیز به دلائل محکم ثابت شد که وحی سالم از هر خطایی است.
واژه الهام همواره در آیات و روایات در کنار وحی بکار می‌رود در بخش پنجم به بررسی این پدیده پرداخته‌، تعریف صحیح که از الهام هست عبارت است از افکنده شدن حقایق و معارفی در دل از سوی خداوند تعالی الهام دارای دو معنا است یکی معنای خاص که مقصود الهامات رحمانی بر قلب اولیا الهی و امامان معصوم (ع) است، شناخت تفصیلی از حقیقت این نوع الهام برای ما انسان‌های عادی ممکن نیست، دوم الهام عام است که اعم از الهام به امامان و اولیا الهی و سایر انواع الهام همچون الهامات علمی غریزی و فطری است.
بر اساس آنکه شناخت حقیقت الهامات به امامان (ع) برای ما ممکن نیست تفاوت ماهوی آن‌ها نیز برای ما معلوم نیست با این حال به خاطر شناخت اجمالی که از وحی و الهام به انبیا و امامان هست تفاوت‌هایی از برای آن‌ها برشمرده شده به عنوان مثال گفته‌اند الهام از شؤون ولایت است و وحی از شؤون نبوت است و نیز پدیده الهام با برخی واژگان مشابه دیگر مقایسه و تفاوت‌هایی با آن‌ها برشمرده شده است.
مانند واژه تحدیث و رویای صادقانه، در فرق میان الهام با تحدیث نتیجه سخن این شد که الهام القای در قلب است و تحدیث ملائکه نواختن سمع و القای در آن است.
اما در فرق میان الهام با رویای صادقانه گفته شد بنا بر یک نظر اگر القای فرشته در بیداری باشد نام آن الهام است و اگر در خواب حاصل شود رویای صادقانه است و بر رای دیگر رویای صادقانه قسمی از الهام است.
شایان ذکر است پایان نامه«وحی و الهام از دیدگاه علامه طباطبایی و محمد رشید رضا» به قلم جعفر همت آبادی و با راهنمایی حجت‌الاسلام مرتضوی نیا و مشاوره حجت‌الاسلام سلیمانی بهبهانی برای اخذ مدرک سطح سه حوزه علمیه قم نوشته شده و در سال 1389دفاع شده است.
علاقه‌مندان به مطالعه این پایان‌نامه می‌توانند به کتابخانه آیت‌الله حائری یزدی در «مدرسه عالی فیضیه» مراجعه کنند./905/پ202/ع
ارسال نظرات