آیتالله جوادی آملی:
فرقی بین دلیل عقلی معتبر و دلیل نقلی معتبر نیست/ دین هیچ تعارضی با علم ندارد
خبرگزاری رسا ـ حضرت آیتالله جوادی آملی گفت: اگر کسی خود را فراموش کرد، خود را ابتر دید و برای خود مبدأ و معادی متصور نشد، گوهر وجود او جز تکاثر چیز دیگری نیست، اما اگر مبدأ و معاد را دید گوهر وجود او کوثر میشود، مؤمن کوثر است، اگر کسی به غده سرطانی تکاثر متصل نشد کوثر میشود.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حضرت آیتالله عبدالله جوادی آملی پیش از ظهر یکشنبه به ادامه تفسیر سوره مبارکه روم پرداخت و گفت: کل جهان آیت حق است و هویتی جز نشان الهی ندارند، اگر هویت اشیاء آیت و علامت حق نداشته باشد، اشیا در هویت خود خدا را نشان نمیدهند، اگر چیزی در هویت خود خدانما و آیت حق نبود مستقل است، اگر هم مستقل شود شریک خداوند میشود که این امر اشتباه است، پس هر چیزی در ماهیت خود آیت خداوند است، نه خدا در خلق است و نه خلق در خدا اما هویت اشیاء خدانما است.
تمام عالم صور مرآتیه خداوند هستند
وی افزود: اگر کسی خود را به عنوان صورت مرآتیه بداند و خود را شناخت با علم حضوری کل جهان برای او میشود آیت خدا، هیچ چیزی در عالم نیست مگر آیت حق میشود، ذات اقدس اله که با کل شیء و مع کل شیء است، اگر کسی آن دید را داشته باشد، همه جهان از آسمان و زمین صور مرآتیه هستند که او را نشان میدهد، حتی فهم و استدلال انسان آیتی است که خدا را نشان میدهد، هیچ ممکن نیست الله در دایره موضوع و محمول و نسبت بین آن دو قرار بگیرد، بلکه خداوند موضوع و محمول و نسبت بین آن دو را فرامیگیرد و این موضوعات نمیتوانند خداوند را تبیین کنند.
مفسر برجسته قرآن کریم اظهار داشت: «وَکَأَیِّن مِّنْ آیَةٍ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ یَمُرُّونَ عَلَیْهَا وَهُمْ عَنْهَا مُعْرِضُونَ» اگر کسی خود را فراموش کرد و خود را ابتر دید و برای خود نه مبدأ و نه معادی دانست، گوهر وجود او جز تکاثر چیز دیگری نیست، اما اگر مبدأ و معاد را دید گوهر او کوثر میشود، مؤمن کوثر است، اگر کسی به غده سرطانی تکاثر متصل نشد کوثر میشود، حضرت فاطمه(س) و ائمه(ع) در قله این کوثر قرار دارند، کل جهان را آیت خداوند میبینند و در هر حالی او را تسبیح میکند «فَسُبْحَانَ اللَّـهِ حِینَ تُمْسُونَ وَحِینَ تُصْبِحُونَ».
مواردی که انسان درمیماند نیاز به تعقل دارد
وی با اشاره به آیات «إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ»، «إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِّلْعَالِمِینَ» و «إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَسْمَعُونَ» بیان داشت: این تفکر درباره مسائل مختلف مانند کلامی، فلسفی، تکوینی و مانند آن به کار رفته است. در برخی موارد فکر و عقل انسان راه به جایی نمیبرد، از این رو خداوند فرمود اگر انسان گوش شنوا داشته باشد و گوش فرا دهد ما این مطالب را برای انسان بیان میکنیم، تعقل برتر از شنیدن است، اما سمع برای جایی است که انسان راه به جایی نمیبرد، سمع گاه در درس و بحث رخ میدهد و انسان با گوش میشنود و تجزیه و تحلیل میکند، اما گاه سمع با دل است و خیلیها با دل و قلب میشنوند، خداوند فرمود «فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَـٰکِن تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِی فِی الصُّدُورِ» اگر قلب بصری دارد، قلب سمعی هم دارد، «وَنَطْبَعُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا یَسْمَعُونَ».
حضرت آیتالله جوادی آملی ابراز داشت: در رؤیای صادقه انسان با گوش دل خودش میشنود، برای اصحاب پیامبر(ص) هر شب کلاس درس بود، غذای حلال خوردن، کم خوردن، رو به قبله خوابیدن سبب میشود که شب کلاس درس شود و رویای صادق نصیب انسان شود، رسول اکرم(ص) از شاگردان خود هر روز سؤال میکرد که «هل من مبشرات»، یعنی آیا رویای صادقهای دیدید؟ انسان گاه در عالم رویا مطلبی را میشنود و با گوش دل و با چشم دل آن را درمییابد، خداوند در جایی دیگر به اهمیت شنیدن اشاره میکند: «لَهُمْ قُلُوبٌ لَّا یَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْیُنٌ لَّا یُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَّا یَسْمَعُونَ بِهَا» اینها اهل نظر هستند اما اهل بصر نیستند، باصره غیر از نظر است، گوش و چشم دارند اما کار نافع انجام نمیدهد، در عالم رویا انسان با زبان دل، با چشم دل و با گوش دل کار انجام میدهد.
درون هر کس خداشناسی وجود دارد
وی افزود: سمع در مقابل عقل و نه شرع آمده است، شرع مقابل ندارد، بلکه عقل کشف میکند که در شریعت چه چیز آمده است، عقل در برابر شرع و وحی قرار نمیگیرد، بلکه باید بگوییم این موضوع عقلی است یا نقلی، یا بگوییم عقلی است یا سمعی، ممکن است کسی دلیل عقلی داشته باشد و خلاف آن انجام دهد، اگر مطلبی عقلی باشد و نه خیال و قیاس و گمان و وهم حجت میشود، این که در اصول به ما گفتند که منبع استنباط عقل مانند نقل حجت شرعی است به این دلیل است که خدا گاه ما را از درون هدایت میکند و گاه از بیرون، ما قارونی فکر کردیم و عقل را از ساحت دین بیرون نهادیم، هیچ فرقی میان دلیل عقلی معتبر و دلیل نقلی معتبر نیست، اگر بر اساس عقل، علمی کسب کردیم مانند اینکه پزشکی یا کشاورزی بر اساس عقل به عقلی بودن کاری رسید باید آن را عمل کند و این عمل دینی است، از این رو علم و دین تعارض با یکدیگر ندارند.
حضرت آیت الله جوادی آملی خاطرنشان کرد: خدا انسان را با سرمایه خلق کرد، لوح نانوشته که به ما نداد، خدا هر کسی را با سرمایه خلق کرده، انسان اگر سرمایههای خود را حفظ کند مانند بحر است، دریا مانند بانک نیست که از بیرون سرمایهای به او وارد شود، در درون همه ما خداشناسی وجود دارد، نفس و جان ما از ناحیه خدا آمده و خدا و پیام خدا را میشناسد و انسان نباید او را دفن کند، انبیا آمدند تا ما این سرمایه را استفاده کنیم و کسب برتر انجام دهیم، خدا این سرمایه عقول را به ما داد و انبیا که کارشناسان قلب هستند را فرستاد تا «لیثیرو لهم دفائن العقول» رخ دهد.
مال و علم بیعمل در آخرت همراه انسان نخواهد بود
حضرت آیتالله جوادی آملی با اشاره به آیه «وَمِنْ آیَاتِهِ مَنَامُکُم بِاللَّیْلِ وَالنَّهَارِ وَابْتِغَاؤُکُم مِّن فَضْلِهِ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَسْمَعُونَ» ادامه داد: وقتی انسان از خواب بیدار میشود میبیند که باغ و گلستانی که در خواب دیده وجود ندارد و از میان رفته است و چیزی در دست ندارند، خیلیها هستند که وقتی مردند میفهمند که چیزی در دستشان نیست، عمری تلاش و کوشش کردند یا مال کسب کردند یا علمی که به همراه انسان نمیآید، جمع کردند، علوم رایج که ابزار کار است همراه انسان نمیآید، انسان همین که مرد میبیند که بسیاری از مسائل از زندگی انسان رفته است، «الناس نیام فإذا ماتوا انتبهوا» یک چیزهایی هم از آن عالم آخرت است و آن عمل صالح است.
وی با اشاره به «وَهُوَ الَّذِی یَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ وَهُوَ أَهْوَنُ عَلَیْهِ وَلَهُ الْمَثَلُ الْأَعْلَىٰ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ»، ابراز داشت: قرآن وقتی خلقت الهی را ذکر کرد، فرمود «أَفَعَیِینَا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فِی لَبْسٍ مِّنْ خَلْقٍ جَدِیدٍ» لکن شما باید بدانید که وصف اعلی از آن خدا است، « وَلَهُ الْمَثَلُ الْأَعْلَىٰ»، وصف نقصی برای خداوند وجود ندارد، همچنین وصف کمالی نیز برای خداوند نیست، خداوند سبوح و قدوس است، سبوح از نقص و قدوس از کمال است، آن کمالی که انسان و ملائکه درک میکنند محدود است زیرا خود انسان و ملائکه محدود هستند، ما قدرت نداریم که نامتناهی را درک کنیم، فرشتهها به خداوند عرض کردند که تو را از هر نقص تسبیح میکند و از هر کمال تقدیس میکنیم، او سبوح از دنائت و قدوس از عالی بودن است، معنای آیه این خواهد بود که آنچه که پیش شما یکی آسان است و دیگری آسانتر، این دو امر کلا در محضر خدا آسان است./914/پ201/ع
ارسال نظرات