اخلاق در سبک زندگی اسلامی/بخش نخست
غیبت، یکی از نتایج حسادت
خبرگزاری رسا - یکی از آفات زبان، غیبت کردن است که از گناهان کبیره میباشد. حسادت، غضب و فخر فروشی از جمله عوامل غیبت کردن هستند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، زبان یکی از نعمتهای بزرگی است که خداوند متعال به انسان ارزانی داشته و شکر چنین نعمتی استفاده از آن در مسیر رضایت خداوند است. به طوری که موجبات خشنودی او را فراهم سازد. با این حال آفاتی هم دارد که می تواند فجایع بزرگی را رقم بزند؛ یکی از این آفات غیبت کردن است که موجبات خشم خداوند و ناراحتی مؤمنان را به دنبال دارد و میتواند نقش مهمی در ایجاد اختلافات خانوادگی و کدورت میان مؤمنین داشتهباشد. متأسفانه غیبت کردن در بین خیلی از مردم عادی شده و قبح آن تا حدود زیادی از بین رفته است. مباحثی پیرامون این مسأله مطرح شده که در ادامه میخوانیم.
غیبت یکی از رذائل اخلاقی است که از گناهان کبیره هم شمرده شده و به نصّ صریح قرآن، خوردن گوشت جنازه برادر است؛ «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً أَ یُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخیهِ مَیْتاً فَکَرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحیمٌ؛ اى کسانى که ایمان آوردهاید! از بسیارى از گمانها بپرهیزید، چرا که بعضى از گمانها گناه است و هرگز[در کار دیگران] تجسّس نکنید، و هیچ یک از شما غیبت دیگرى را نکند! آیا کسى از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟! [به یقین] همه شما از این امر کراهت دارید. تقواى الهى پیشه کنید که خداوند توبهپذیر و مهربان است». (سوره حجرات/12)
در روایات زیادی هم از پیامبر اکرم(ص) نقل شده که غیبت از زنا بدتر است که این مطلب، شدت گناه غیبت را نشان میدهد.
«قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله: الْغِیبَةُ أَشَدُّ مِنَ الزِّنَا فَقِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ لِمَ ذَاکَ قَالَ صَاحِبُ الزِّنَا یَتُوبُ فَیَتُوبُ اللَّهُ عَلَیْهِ وَ صَاحِبُ الْغِیبَةِ یَتُوبُ فَلَا یَتُوبُ اللَّهُ عَلَیْهِ حَتَّى یَکُونَ صَاحِبُهُ الَّذِی اغْتَابَهُ یُحِلُّهُ؛ حضرت نبى اکرم صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم فرمودند: غیبت بدتر از زنا است! محضر مبارکش عرض شد، یا رسول اللَّه براى چه غیبت از زنا شدیدتر است؟ حضرت فرمودند: زیرا زناکار توبه مىکند و خداوند توبهاش را مىپذیرد، ولى غیبت کننده توبه مىنماید و خداوند توبهاش را نمىپذیرد؛ تا وقتى که شخص غیبت شده او را حلال کند».(علل الشرایع/ ج2/ ص557)
معنای غیبت
هرگونه ویژگی و صفت ناشایستی که در مؤمن باشد و بازگو کردنش در غیاب او سبب آزردگی و ناراحتی او شود، غیبت میباشد و اگر مطلبی که پشت سر فرد گفته شده در او نباشد و به او نسبت داده شود، تهمت و بهتان است.
ابوذر میگوید از پیامبر صلوات الله علیه و آله پرسیدم: یا رسولالله غیبت چیست؟ فرمود: پشت سر برادر مسلمانت چیزى بگویى که بدش بیاید. گفتم: اگر چه آن چیز در او باشد؟ فرمود: اگر آنچه را که در اوست بگویى غیبت است و اگر آن چه در او نیست بگویى تهمت زدهاى. (امالی طوسی/انتشارات دارالثقافه/ص537)
امام صادق علیهالسلام فرمود: هر که درباره مؤمنى بگوید، آنچه را دو چشمش دیده و دو گوشش شنیده، پس او از کسانى است که خدا درباره آنان فرموده است: «إِنَّ الَّذینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشیعَ الْفاحِشَةُ فِی الَّذینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَبه؛ راستى آن افرادى که دوست دارند عمل فحشاء در میان مؤمنین شیوع پیدا کند، در دنیا و آخرت گرفتار عذابى دردناک خواهند شد و خدا مىداند، و شما نمىدانید».
ابن ابى یعفور از امام صادق علیهالسلام نقل کرده که فرمود: هر که به مرد مؤمن یا زن مؤمنهاى به چیزی که در او نیست بهتان بزند، خدا او را در "طینة خبال" برانگیزد و نگهدارد تا از آنچه گفته، بیرون آید. گفتم: طینة خبال چیست؟ فرمود: چرکى است که از فروج زنانِ زناکار و هرزه بیرون میآید. (کافی/چاپ اسلامیه/جلد2/ص357)
یحیاى ازرق میگوید: أبوالحسن علیهالسلام(امام هفتم) به من فرمود: هر که پشت سر مردى چیزى را بگوید که در او است و مردم مىدانند که در او است، غیبت او را نکرده است و هر که پشت سر کسى سخنی گوید که در او است، ولى مردم آن را نمىدانند، غیبت کرده است و هر که چیزى درباره او بگوید که در او نیست، به او بهتان زده است. (کافی/ج2/ص358)
عبدالرحمن بن سیابه میگوید: شنیدم امام صادق علیه السلام مىفرمود: غیبت این است که درباره برادرت بگوئى آنچه را خدا از او پرده پوشى کرده و اما آنچه از وجود او آشکار است، مثل تندى کردن و شتابزدگى، غیبت نیست و بهتان این است که در باره او بگوئى، آنچه در او نیست. (کافی/ج2/ص358)
عوامل غیبت
اموری که سبب میشوند انسان غیبت کند و لازم است به آن نکات توجه شده و سعی در برطرف کردن آنها را به عمل آوریم، عبارتند از:
1- غضب؛ هرگاه از شخصی عصبانی باشیم، ممکن است که برای تسکین خودمان متوسّل به غیبت شویم!
2- عداوت و کینه که میتوانند عاملی برای بدگویی کردن باشند.
3- حسد؛ یکی از مهمترین عوامل غیبت کردن حسادت است که اگر شعلهور شود، ممکن است کار را به غیبت کردن و حتی تهمت زدن هم بکشاند.
4- استهزاء و مسخره کردن.
5- فخر فروشی و مباهات کردن یکی از عوامل غیبت است که معمولاً به قصد خوار کردن غیبت شونده انجام میشود.
چند نکته
1- غیبت در صورتی است که از شخص معینی که برای شنونده مشخص است، بدگویی شود؛ ولی اگر مبهم و ناشناس باشد، اشکالی ندارد؛ مثل اینکه گفته شود یک نفر را دیدم که چنین و چنان بود. یا بعضی از اهالی فلان شهر چنین خصوصیتی دارند.
2- غیبت منحصر به زبان نیست و میتواند با اشاره هم باشد؛ مثل اینکه با چشم اشاره به کسی کند و عملا از او بدگویی کند.
3-گاهی اوقات غیبت به کنایه است؛ مثل اینکه کسی بگوید: الحمدلله که خدا ما را به حب ریاست دچار نکرد و غرضش شخص معینی باشد که چنین خصوصیتی دارد.
4- شنیدن غیبت هم مانند بیان آن حرام است و تا جایی که میشود، باید جلوی غیبت را گرفت و از شخص غیبت شونده دفاع کرد. «قال علی(ع) السَّامِعُ لِلْغِیبَةِ کَالْمُغْتَابِ؛ شنونده غیبت مانند غیبت کننده است». «عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ(ع) قَالَ: مَنِ اغْتِیبَ عِنْدَهُ أَخُوهُ الْمُؤْمِنُ فَنَصَرَهُ وَ أَعَانَهُ نَصَرَهُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ وَ مَنْ لَمْ یَنْصُرْهُ وَ لَمْ یَدْفَعْ عَنْهُ وَ هُوَ یَقْدِرُ عَلَى نُصْرَتِهِ وَ عَوْنِهِ خَفَضَهُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ؛ امام باقر علیهالسّلام فرمودند: کسى که نزد او از برادر مؤمنش غیبت شود و او از برادر مؤمنش دفاع کرده و به او کمک کند، خداوند در دنیا و آخرت او را یارى خواهد نمود و کسى که نزد او از برادر مؤمنش غیبت شود و او بتواند به او کمک کند، ولى او را یارى نکرده و از او دفاع نکند، خداوند او را خوار و بىمقدار مىنماید». (محاسن برقی ج1 ص103)
5- اگر گوینده بخواهد مطلبی را از کسی نقل کند که شنونده آن را میداند، بازگو کردن آن موضوع اگر به قصد سرزنش باشد حرام است و در غیر این صورت خلاف احتیاط میباشد و بعضی از فقها این عمل را حرام میدانند.
موارد جواز غیبت
بعضی از موارد جواز غیبت به این شرح است:
1- غیبت کردن کسی که فسقش آشکار و علنی باشد، در همان مورد، غیبتش جایز است.
2- در مقام شکایت مظلوم از ظالمی که به او ستم کرده و بیان ظلمی که به او شده، غیبت مانعی ندارد.
3- نصح مستشیر؛ هرگاه مسلمانی از کسی در موردی مثل ازدواج یا معامله، مشورت بخواهد و این فرد چیزی از طرف معامله یا ازدواج بداند که در شکل گیری این موارد نقش دارد، جایز است که غیبت کند؛ بلکه در بعضی موارد چه بسا واجب هم باشد. البته بیشتر از مورد نیاز نباید بدگویی کند و چیزهایی که مرتبط با ازدواج و معامله نیست، بازگو نکند.
4- غیبت و ظاهر کردن عیب کسی که گمراه و گمراه کننده است و در دین خدا بدعت گذاشته، به قصد اینکه مردم فریبش را نخورند و در دامش نیافتند.
5- ذکر کردن کسی به عیب و نقصی که به آن مشهور است و نشانهاش شده و از گفتن آن ناراحت نمیشود.
به طور کلی هر موردی که مصلحت غیبت کردن از مفسده هتک احترام مؤمن بیشتر باشد، جایز است؛ مانند شهادت دادن.
برای اطلاع بیشتر در مورد غیبت و مسائل مرتبط با آن میتوان به کتابهای معراجالسعاده ملا احمد نراقی و گناهان کبیره آیت الله دستغیب مراجعه کرد.
طلبه حوزه علمیه؛
بابک شکورزاده
/999/702/ر
ارسال نظرات