۰۴ اسفند ۱۳۹۱ - ۱۵:۲۲
کد خبر: ۱۵۷۵۹۱
استاد حوزه علمیه:

به کارکردها و دستورات دینی در اقتصاد اسلامی توجه شود

خبرگزاری رسا ـ نویسنده و پژوهشگر حوزوی گفت: در اقتصاد اسلامی باید به کارکردها و دستورات دینی توجه داشته باشیم، به عنوان مثال شرع مقدس بیان کرده که ربا حرام است، این ربا در اقتصاد تأثیراتی دارد و باید این تأثیرات و کارکرد بررسی شود.
اقتصاد اسلامي

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حجت‌الاسلام محمدرضا یوسفی، نویسنده و پژوهشگر حوزوی، جمعه صبح در نشست علمی «بایسته‌های علوم بین رشته‌ای، مطالعه موردی اقتصاد اسلامی» که در انجمن‌های علمی حوزه برگزار شد، گفت: یک نظریه علمی با گذشت زمان به تکامل می‌رسد و همچنین در یک نظریه و فرایند علمی نباید تعصب داشت.

وی با اشاره به این‌که یک مطالعه علمی مطالعه امور روشن و بدیهی نیست، افزود: مطالعه علمی مطالعه‌ای است که با تأمل و مطالعه روش‌مند باید به نتیجه برسیم.

استاد حوزه علمیه خاطرنشان کرد: قضایای جزیی را مطالعه علمی نمی‌دانیم، درک جهان خارج پیچیدگی‌های خود را دارد و برای رسیدن به این درک نیاز به یک چهارچوب نظری و عملی داریم.

وی با بیان این‌که هر نظریه‌ای علمی از خاستگاه معینی و بر اساس الگوهای علمی ویژه‌ای بروز می‌یابد، ادامه داد: حکایت نظریه علمی حکایت یک عکاس است، عکاس نمی‌تواند تمام واقعیات را منعکس کند و زاویه دید او در انتقال واقعیات مؤثر است.

حجت‌الاسلام یوسفی گفت: این الگوها تحت تأثیر عواملی مانند تعریف از انسان اقتصادی، تفاوت در شرایط اقتصادی و نهادهای اقتصادی شکل می‌یابند، وجود نهادهایی مانند نهاد دولت، یا سندیکاهای کارگری در این امر تأثیر دارد.

وی ابراز داشت: نظریه اقتصاد اسلامی نیز باید بر پایه سه ویژگی یادشده ایجاد شود، در غیر این صورت این نظریه به صورت غیرعینی و انتزاعی می‌شود.

نویسنده و پژوهشگر حوزوی با بیان این‌که در تحلیل مسائل علمی باید مراقب اشتراک لفظی و مفاهیم عرفی بود، بیان داشت: گاه با خلط مفاهیم عرفی و اصطلاحات علمی دچار خطاهای روش‌مند می‌شویم، باید توجه داشت که پیشرفت جوامع و علوم سبب شده است که علوم بین‌رشته‌ای ایجاد شود.

وی ادامه داد:‌ علوم بین‌ رشته‌ای نیز باید چهارچوب‌ها خاص خود را داشته باشد، با علوم مادر باید مرتبط باشد و همچنین مرز‌بندی‌های دقیقی آن علم بین‌رشته‌ای با علوم مادر مورد توجه قرار گرفته باشد.

حجت‌الاسلام یوسفی خاطرنشان کرد: در استفاده از مفاهیم علوم دیگر در علوم بین‌رشته‌ای نیز باید توجه داشت، چون امکان خلط مفاهیم در این زمینه نیز وجود دارد.

وی گفت: در علم اقتصاد اسلامی توزیع و تجویز دو امر مهم این علم است، علم اقتصاد و علوم مشابهی مانند جامعه‌شناسی از نظر اسلام باید با هدف تجویز دنبال شود.

استاد حوزه علمیه با بیان این‌که در ابتدا علم اقتصاد تحت تأثیر کمونیست و سوسیالیست و سرمایه‌داری به صورت اقناعی و جدلی درآمده بود، ابراز کرد: در ابتدا بنیان روش‌مند در این علوم بسیار کمتر دیده می‌شد، گفته می‌شود این صورت اقناعی و جدلی در حقیقت علم نیست، زیرا شکل و نمایش علم را به خود گرفته است.

وی گفت: اقتصاد اسلامی بحثی میان اقتصاد و اسلام است، که نیازمند مفاهیم و روش‌ها و الگوهای ویژه‌ای است، علم اقتصاد اسلامی باید ابتدا تکلیف خود را نسبت به هدف خود معین کند.

حجت‌الاسلام یوسفی با اشاره به این‌که تعمیم‌گرایی ویژگی دیگر اقتصاد اسلامی است،‌ ادامه داد: باید در اقتصاد اسلامی به کارکردها و دستورات دینی در اقتصاد توجه داشته باشیم، به عنوان مثال شرع مقدس بیان کرده که ربا حرام است، این ربا در اقتصاد تأثیراتی دارد و باید این تأثیرات و کارکرد بررسی شود.

وی افزود: اگر کارکرد و تأثیر ربا در جامعه معلوم شد، باید بر اساس آن کار کرد حکم دیگری را تعمیم داد، اگر بر اساس کارکردهای دستورات دینی به مسأله نگاه کنیم با فقه موجود تعارضاتی حاصل می‌شود، زیرا فقه بر اساس ادله دینی کار انجام می‌دهد اما ما در اقتصاد به دنبال علمی هستیم که بتواند تجویز کند.

اقتصاد اسلامی بر اساس منابع معتبر معرفتی اسلام شکل می‌یابد

در ادامه این مراسم، عطاءالله رفیعی آناتی، نویسنده و پژوهشگر حوزوی، گفت: نمی‌توان اقتصاد اسلامی را دانشی بینارشته‌ای تصور کرد، زیرا اقتصاد و اسلام دو امر متفاوت با یکدیگر هستند.

وی با بیان این‌که اسلام یک مکتب است، افزود: در مقاله حجت‌الاسلام یوسفی بحث کاملی درباره مطالعات بین‌ رشته‌ای وجود ندارد و ایشان به درستی زوایا و حدود این دو رشته را بررسی نکرده‌اند.

نویسنده و پژوهشگر حوزوی خاطرنشان کرد: ملاک تمایز دو رشته از مؤلفه‌های بحث درباره علوم بین رشته‌ای است، ملاک تمایز علوم در علم اصول تفاوت در موضوع و نه تفاوت در غایت و روش خوانده شده است.

وی با اشاره به این‌که علم اقتصاد بر اساس موضوع بنیان نهاده شده است، ادامه داد: اگر علم اقتصاد را به هدف و غایت معنا کنیم، نمی‌توان بحث خاصی برای مخاطب ارائه کرد.

رفیعی گفت: ویژگی و وجه تمایز هر علم بر اساس روش نیست، همچنین روش هر علم برآمده از اهداف نیست، مرحوم علامه طباطبایی در جلد اول اصول فلسفه و روش رئالیسم می‌فرماید که ملاک تمایز علوم موضوع آن است و فلسفه وظیفه این تمایز گذاشتن را بر عهده دارد.

وی ابراز داشت: همچنین علامه طباطبایی بیان می‌کند که روش از موضوع و نه از اهداف برمی‌آید، حجت‌الاسلام یوسفی در این مقاله بنیانی گذاشتند که نمی‌توان از آن به اقتصاد اسلامی دست یافت.

نویسنده و پژوهشگر حوزوی بیان داشت: باید در علوم سطح و درجه‌ای در وارد شدن به لایه‌های مختلف علم تعریف شود، به عنوان مثال فلسفه در علم اقتصاد به ریشه‌ای و موضوع آن می‌پردازد، بحث در موضوع علم داخل در آن علم نیست.

وی ادامه داد:‌ گاه نظریه‌پرداز اقتصاد اسلامی مجبور می‌شود، همه مفاهیم اقتصاد را بپذیرد، اما اندیشمند مسلمان نمی‌‌تواند مؤلفه‌ای از اسلام را بر اقتصاد تحمیل کند و آن را تغییر دهد.

رفیعی خاطرنشان کرد: وارد شدن مفاهیم از غرب و توجه به خاستگاه آنان سبب نمی‌شود که هر نظریه‌ای که از دیدگاه غرب در علومی مانند اقتصاد مطرح کردند، بپذیریم.

وی گفت: در اقتصاد اسلامی باید از ریشه‌ها و مبناها شروع کرد، همچنین می‌توان از آموزه‌های علم اقتصاد برای تغییر دادن آن استفاده کرد.

نویسنده و پژوهشگر حوزوی به بیان معنای اقتصاد اسلامی پرداخت و گفت: مفاهیم اقتصادی مشترک میان اقتصاد اسلامی و غیر اسلامی است، اما اقتصاد اسلامی با اتکا به منابع معرفتی معتبر به نظریه‌پردازی می‌پردازد، همچنین نظریه‌پردازی اسلامی بدون توجه به واقعیت اتفاق نمی‌افتد./914/پ201/ن

ارسال نظرات