نقد کابالیسم؛
جایگاه جادوگری و عدد گرایی در عرفان یهود
خبرگزاری رسا ـ طریقت کابالا در حوزه علوم باطنی و حرکتهای سرّی و مرموز همواره پیشگام قوم خود بوده است. به اعتقاد ایشان جادوگری، یعنی استفاده از نیروهای پنهان بالاتر، برای اداره کردن مردم، به ترتیبی که آنچه میخواهیم به دست آوریم.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، آنچنان که میدانیم سحر استفاده از نیروهای مخفی برای دستیابی به اهداف خود خواهانهای است که گاه توسط ساحر و جادوگر صبغهای دینی به خود میگیرد؛ اما در نگاه عالم صاحب نظر هیچ نقطه مشترک و قابل ملاحظهای میان ابعاد عرفانی دین و سحر و جادو نمیتوان یافت.
هدفی که سحر و جادو دنبال میکند، استفاده از نیروهایی است که از دسترس انسانهای عادی خارج است و کارشناس این فنّ به کمک اسرار ربوده شده از آسمان، انواع روشها، مواد شیمیایی و کلمات و عباراتی را استفاده میکند که سینه به سینه به او انتقال یافته و مصون از اشتباه تلقی شده است. شیاطین کم و بیش در این روندها شرکت دارند و فنون جادوگری را نه به سود آدمیان، بلکه برای کشاندن انسانها به سوی دوزخ در دسترس آنها قرار میدهند.
در اندیشه پیروان کابالا آنگاه که حلول به جای تجلی نشست، سحر و جادو نیز جایگزین معجزه شد، آثار مخرب این اندیشه؛ یعنی اعتقاد به جادو فراتر از قوم یهود، تمام جوامع بشری را تهدید میکند.
یهودیان همواره عادت داشتهاند به جای تفکر در مسایل ژرف انسانی و سعادت بشری، توجه خود را معطوف به یک سلسله پیشگوییها و آیندهنگریها کنند که منشأ آن یا چرخش ستارگان و ادوار فلکی بوده و یا سحر و جادویی که در نتیجۀ حشر و نشر با اقوام گوناگون در طول تاریخ، سینه به سینه همچون گنجینهای آن را در بین خود حفظ کردهاند. پیشگوییهای ایشان البته در بیشتر موارد با کتاب مقدس، به خصوص جملات سفر دانیال، مستند میشود و فضای فکری را ایجاد میکند که در آن علاقه و اشتیاق به سحر و جادو بیشتر شده و این علم را منشأ آثار میداند. در نزد این قوم حاکمیت بر انسان، طبیعت و سنتهای الهی، از راهی به جز سحر و جادو امکان پذیر نیست. از دیدگاه ایشان با روشهای جادویی میتوان در طبیعت تصرف کرد و بر جهان و حتی تقدیر الهی سلطه یافت.
تاریخچه جادوگری در یهود
تاریخچۀ جادوگری در نزد یهودیان به زمان اقامت ایشان در مصر[2] و پس از آن همسایگی با کنعانیان و بابلیان باز میگردد. از رهگذر معاشرت با اقوام گوناگون در ادوار مختلف، اندوختههای غیبی و جادویی ایشان افزون گردید. بعد از ویرانی معبد دوم که ربیهای منتخب، جایگزین روحانیون قربانی گذار شدند و مراسم قربانی را بر عهده گرفتند، وردهای جادویی و روشهای نیایشِ ایشان از دید عموم، باعث کنترل رویدادها میشد.
ربیهای دورۀ باستان به مرور عقایدی را پدید آوردند که به تدریج وارد قلمرو جادو و نوشتههای جادویی شد. ایشان در یک نظام اعتقادی که تصور میشد شیاطین بر سرنوشت و دارایی انسانها تأثیر میگذارند، اوراد، سحرها و افسونهایی برای علاقمندان به کسب ثروت و سلامتی مینوشتند.[3]
پیدایش توراتِ شفاهی در برابر تورات مکتوب، که بعدها به تورات باطنی ملقب گردید، از علل دیگر رواج علوم غریبه در بین یهودیان بود؛ زیرا تنها کسانی میتوانستند به درک تورات باطنی نائل شوند که تواناییهای خاصی در تفسیر داشته باشند. تفسیر تورات شفاهی زمینۀ دستیابی به صیغهها و اوراد جادویی را فراهم آورد.[4]
پیوند کابالا با سحر و جادو
طریقت کابالا در حوزۀ علوم باطنی و حرکتهای سرّی و مرموز، هم واره پیشگام قوم خود بوده است. به اعتقاد ایشان جادوگری، یعنی استفاده از نیروهای پنهان بالاتر، برای اداره کردن مردم، به ترتیبی که آنچه میخواهیم به دست آوریم. برای ارتباط با نیروهای سرّی و مرموز در طبیعت، نیاز به آموزشهای کابالاست؛ زیرا تعالیم کابالا طبیعت درونی افراد را تغییر میدهد و ایشان را برای ارتباط با نیروهای بالاتر آماده میسازد.[5] آموزههای باطنی در این طریقت که نهایتاً به گسترش خرافه و علوم غریبه در بین ایشان ختم شد، منشأیی جز کتاب مقدس ندارد. باورهای کابالایی در مورد متن کتاب مقدس، بهترین شاهد برای ادعای ماست.
طبق باور تابعان کابالا، حروف عبری که متون مقدس با آنها نوشته شده است، علائمی نیستند که صرفاً برای تألیف و ضبط وقایع و افکار به وسیلۀ بشر اختراع شده باشند؛ بلکه این حروف مخازن نیروی الهی هستند.
وظیفۀ سالک یهودی این است که با همان روشهایی که از طریق روایت و سنت به او منتقل شده است، این معانی را کشف نماید. پیروان کابالا برای اثبات معانی مستور در کتاب مقدس، تمهیداتی اندیشیدند و از سه طریق به کشف معانی مستور در حروف و کلمات تورات پرداختند.
عدد گرایی در آموزه های کابالا
روش اول: Gematriaنام داشت. در این روش با محاسبه مقدار عددی کلمات، به کشف روابط بین آنها میپرداختند. به باور اهالی کابالا، کلمات، با مقدار عددی مساوی، میتوانند جایگزین یکدیگر شوند. مثلاً مقدارِ عددی «یهوه» 26 بود و کابالیستها با محاسباتی مشابه کشف کردند که پرقدرتترین نام خدا باید 72 حرف داشته باشد. دانستن این نام، بزرگترین نیرویی بود که میتوانست در تصور انسان بگنجد.[6]
شیوۀ دومNotarjkon : نام داشت. در این روش هر کلمۀ عبری مجموعهای از حروف اختصاری محسوب میشد و هر حرف از این مجموعه، حروف آغازین کلمۀ دیگر را تشکیل میداد. در این روش نخستین و آخرین حروف کلمات را جدا کرده و آنها را به صورت کلمات جدید مینوشتند. با استفاده از همین روش طلسمهای معروف و فراوانی از کلمات جادویی ابداع شد. مثلاً کلمۀ جادویی Agla که در اکثر دوایر جادویی قرار داده میشود، از حروف آغازین دعایی با این مضمون ساخته شده است.
Gibor Leolam AdoniaAtha (ای خداوند، تو تا ابد قادر هستی).
روش سوم : Temurah نام داشت. در این شی و هک ابا لیستها حروف کلمات را تعویض، پس و پیش و قلب میکردند. با مقلوب کردن همۀ کلمه، معنای مکتوم آن آشکار میشد. با به کارگیری این فن، الفبای جدیدی پدید آمد که تابعان کابالا میتوانستند با استفاده از این الفبا، از هر جای کتاب مقدس معانی مستور را کشف کنند و از هر کلمه کلمات دیگری را به وجود بیاورند. با این روشهای جادویی، ایشان در یک کشف عجیب دریافتند اسماء خداوند 172 نام است و تعداد فرشتگان 655 و ملائک مقرب 301 عدد میباشد! [7]
به باور سالکان کابالا، نظام خلقت بر اساس ادغام عدد و حروف به وجود آمده است.[8] کتاب سفر یصیرا یا کتاب خلقت سرشار از رازورزیهای عدد گرایی و حروف گرایی است. این کتاب، آفرینش جهان را بر خلاف کتاب مقدس از طریق عدد و حروف میداند. حروف که هم در عالم معنوی و هم عالم مادی سهیم هستند، نقش خود را بر هر چیز باقی میگذارند.
خداوند با آمیختن و ترکیب حروف، گونههای بیشمار روح هر شکل و هیئتی را آفریده و نام متعال و ناگفتنی خود را بر اساس آنها بنا نهاده است. طبق متن کتاب خلقت، انسان از طریق کلمه و مکتوب میتواند در نهانیترین رازهای آسمانی نفوذ کند و با کلمات و نشانهها اعجاز بیافرند.[9] کتاب خلقت، علاوه بر مباحث مربوط به حروف و عدد، با قلمرو وسیع ستاره بینی، کیهان شناسی و ارتباط بین ستارهها بیشک یک تفسیر کابالیستی برای جستوجو در معنای غایی عالم و کاربرد آن در زندگی انسان بر این کرۀ خاکی است.
جادوی حروف در عرفان یهود
با توجه به اهمیت حروف عبری در کتاب «سفر یصیرا»، جادوی حروف عبری در کابالا اهمیت خاصی پیدا کرد. حروف عبری به صورت ابجد در نوشتن برخی تعویذها و طلسمها به کار میرفت. نوشتن این گونه تعویذها با حروف ابجد و نگهداری آن در نزد هر یهودی، هنوز هم در بین ایشان مرسوم است.
ستارۀ داود نیز از اسرار رمزی و جادویی برکنار نمانده و در بین یهودیان از قداست ویژهای برخوردار میباشد. دامنۀ خرافه گرایی در میان باورمندان به کابالا، آنقدر بالا گرفت که ایشان برای آنکه شیطان از محتوای برخی بخشهای تورات شفاهی آگاه نشود، به اختصار روی آوردند. بدان معنی که عبارتی از تورات را با کلمهای تلفظ میکردند که متشکل از حروف اول هر کلمه از عبارت بود و یا معادل عددی آن را به کار میبردند.
آموزههای کابالا به تدریج بر باورهای قوم یهود آنچنان مؤثر افتاد که ایمان به فرشتگان، دیگر ایمان به غیب و مرزهای ذات انسان نبود؛ بلکه ایمان به ارواحی بود که میتوان به آنها رشوه داد و آنان را به خدمت گرفت. شیاطین نیز نیروهایی شدند که انسان میتوانست با تلاوت دعا به زبان آرامی آنها را فریب دهد. برخی اوامر و نواهی، مضمون اخلاقی و دینی خود را از دست دادند و به منزلۀ آدابی جادویی نگریسته شدند.
در جنبش حسیدیم این رویکردها به اوج خود رسید؛ به نحوی که صدیق توانست با انجام برخی شعائر و حرکات، ارادۀ الهی را تغییر دهد و برای سعادتمند شدن پیروانش، به آنها حوالۀ مغفرت بفروشد. با پیدایش جنبشهای شبتای زوی، جادوگری تماماً جایگزین دین شد و رقعهها و تعویذهای جادویی، به محور عبادت مبدل گردید. رهبران یهودی از اواخر قرن هفدهم دریافتند که این اعمال، تجارتی سودمند برای آنهاست.[10]
در دنیای امروز پیشگویی و آینده نگری در باب آخرالزمان و سرنوشت خیر و شر، از جمله مباحثی است که با تکیه بر علوم غریبۀ یهودیان و پیروان کابالا در قالب فیلم، رمان و بازیهای رایانهای و... بخش وسیعی از افکار جوامع بشری را تحت سیطرۀ خود در آورده است. پیشگوییهای طبیب و منجم یهودی نوسترآداموس، که در قرن شانزدهم تحت تأثیر طریقت کابالا به سحر و نجوم روی آورد، در دهههای اخیر دست مایۀ پیشگوییهای جدی در باب پایان جهان شده است.
تحریم سحر در کتاب مقدس
در آیات متعدد کتب آسمانی، مؤمنان بارها از پرداختن به سحر و جادو بر حذر داشته شدهاند. علاوه بر قرآن کریم، که آموزش جادو را از سوی شیاطین میداند(بقره/102)، کتاب مقدس نیز همواره یهودیان را از ارتکاب به این اعمال نهی کرده و سنت موسوی نبوت را تنها راه برای شناخت خواستهها و رازهای الهی بیان کرده و موسی(ع) بارها امت خویش را از افسون و جادو بر حذر داشته است.
«وقتی وارد سرزمین موعود شدید مواظب باشید که از آداب و رسوم نفرت انگیز قومهایی که در آنجا زندگی میکنند، پیروی نکنید. مثل آنها بچههای خود را روی آتش قربانگاه قربانی نکنید. هیچ یک از شما نباید به جادوگری بپردازد یا غیبگویی و رمالی و فالگیری کند و یا ارواح مردگان را احضار کند و خداوند از همه کسانی که دست به چنین کارهایی میزنند، متنفر است. به خاطر انجام همین کارهاست که خداوند خدایتان، این قومها را ریشه کن میکند. شما باید در حضور خداوند خدایتان، پاک و بی عیب باشید» (تثنیه، 18/9-13).
یهوه در سفر لاویان به قوم یهود چنین میگوید: کسی که به سوی صاحبان اجنه و جادوگران توجه نماید، تا در عقب ایشان زنا نماید، من روی خویش را به ضد آن شخص میگردانم و او را از میان قومش منقطع میسازم... مرد و زنی که صاحب اجنه و یا جادوگر باشد، البته کشته بشود و ایشان را به سنگ سنگسار کنید. خون ایشان بر خود ایشان است(لاویان، 20/6،27).
با آنکه تورات در آیات متعددی سحر و جادو را مورد نکوهش قرار داده و از جادوگری به عنوان کاری پلید و ناپاک نام برده است، لیکن در برخی از سطور تحریف شدۀ عهد عتیق، گاه نشانههایی دال بر پذیرش و تأیید جادوگری به عنوان وسیلهای برای پیشگویی آینده و ارتباط با ارواح میتوان یافت.(اول سموئیل/ 28)
در انجیل نیز پرداختن به سحر و جادو بارها مورد نکوهش قرار گرفته است؛ چنانچه پولس جادوگری را در ردیف بت پرستی و در شمار خطاهایی میشمارد که به خواهش جسم و برخلاف خواست روح صورت میگیرد و آدمی را از ورود به ملکوت خداوند باز میدارد.(غلاطیان،5/20). کلیسای کاتولیک نیز مؤمنان را از هر گونه رسوم دینی که مورد تأیید کلیسا نیست و از هرگونه کوششی در راستای یاری گرفتن از نیروهای شیطانی باز میدارد. [11]
به این ترتیب گام برداشتن در مسیر سحر و جادو، در نظر کتب آسمانی و اهل توحید، یک حرکت ناپسند شناخته میشود؛ اما متصوفۀ یهودی این فعالیت در حوزه را، گامی جهت راه یافتن به بطون کتاب مقدس میدانند و برای کاوش معانی توراتِ تحریف شده که با منطق بشری به هیچ روی نمیتوان این گزافه گویی ها را حل کرد، در پی کشف این رموز، با پرداختن به عدد گرایی و حروف گرایی هستند. از این مسیر سیطره بر امور جهان و تصرف طبیعت و تکیه زدن بر مسند خدایی، آرزوی دیرینۀ ایشان بوده است!
پژوهشگر معنویتهای کاذب؛
فاطمه مهدیه
/925/م12/ر
[1]- ماسون، دنیز، درون مایه های قرآن و کتاب مقدس، ترجمه فاطمه سادات تهامی، ص790 .
[2]- یحیی، همان،ص 40 .
[3]- Bloom, Maureen, JEWISH MYSTICISM AND MAGIC, pp.5-6 .
[4]- معدّی، همان،ص 176؛ المسیری، همان، ص 204 .
[5]- کوسنک، تونی، آموزش هایی دربارۀ آموزش کابالا، ص 5 .
[6]- سلیگمن، کورت، تاریخ جادوگری، دکتر ایرج گلسرخی، ص534 .
[7]- همان، صص 535- 538 .
[8]- سلیگمن، همان، ص543 .
[9]- همان، ص547 .
[10]- معدی، همان، صص176- 0177
[11]- همان،ص 793 .
ارسال نظرات