۱۹ اسفند ۱۳۹۱ - ۲۲:۵۲
کد خبر: ۱۵۹۷۲۳
تصوف/بخش هفتم

تصوف، زائیده فضای فکری اهل سنت است

خبرگزاری رسا - آن چه که به طور روشن از تاریخ و منابع رجالی صوفیه بر می آید، آن است که تصوف زاده فضای اهل سنت بوده و اصولاً عرفان اهل سنت است و بدون شک بسیاری از بزرگان متصوفه هم چون جنید بغدادی، ابوهاشم کوفی، عبدالله بن اسعد یافعی و... به گزارش منابع صوفیه، از بزرگان علما و فقیهان اهل سنت بوده اند.
صوفيه

مطالعه در منابع، کتاب ها، گفتارها و... صوفیان از گذشته تا امروز، ما را در برابر مجموعه ای از آموزه های نظری و عملی و نمودهای فردی و اجتماعی قرار می دهد که ارزیابی و نقد و بررسی و راستی آزمایی آن ها از دیرباز مورد اهتمام پژوهشگران موافق و مخالف، مسلمان و غیر مسلمان، شرقی و غربی و... بوده است و بحث های دامنه دار و تحلیل ها و رد و اثبات های جالب و ارزشمندی را پیرامون خود برانگیخته است.

 

 

مواجهه های مختلف با تصوف

 

در این میان برخی شمشیر را از رو بسته و با نگاهی کاملاً منفی به تصوف و داشته های آن نگریسته و تاب پذیرفتن هیچ گونه ویژگی مثبتی را درباره این جریان نداشته اند. در مقابل نیز برخی دیگر از صاحب قلمان، غلامانه و از سر خضوعی غیر علمی، تنها نگاهی توصیفی به این گزاره ها داشته اند و گویی منتهای حیات پژوهشی خود را نقل و تبلیغ هر چه که نامی از تصوف با خود دارد و بزرگداشت هر کس که نام صوفی بر خود داشته و توجیه و تمجید هر سخن آشفته و بی اصلی که از متصوفه صادر شده است، دیده اند. گروهی دیگر نیز، بر کنار از این حب و بغض های جاهلانه، به سراغ  نقد و عیار سنجی متاع تصوف رفته و به شکلی منطقی و با رعایت اخلاق و انصاف پژوهشی به بررسی آموزه های عملی و نظری صوفیان پرداخته اند و "سخن آلوده به اغراض نگردانده اند".(1) نه خود را وکیل مدافع فردی یا فکری دیده اند و نه دشمن جانی آن؛ بر همین اساس به قدر وسع خود در تبیین و رد یا اثبات این آموزه ها کوشیده اند و در این راه از روش تحقیق های متعدد و مختلفی از جمله روش تحقیق بررسی عقلانی، روش تحقیق بررسی تاریخی، روش تحقیق تطبیق با آموزه های مقبول مذهبی و... بهره برده اند و آثار نیک و فاخری را از خود به جای نهاده اند.

 

نمط های 8، 9 و 10 اشارات شیخ الرئیس، به همراه شرح فنی خواجه طوسی، جای جای آثار صدر المتألهین و به خصوص رساله کسر اصنام الجاهلیه که با نام عرفان و عارف نمایان ترجمه شده است، آثار مرحوم زرین کوب و استاد صدوقی سها، تاریخ تصوف از استاد عمید زنجانی و... آثاری کهنه یا نو از این دست به شمار می روند.

 

پس از آن که در چند نوشتار گذشته، به برخی از مباحث مقدماتی نظیر ضرورت بحث از تصوف و تعریف آن پرداختیم، به نا بر آن است که از این پس به قدر بضاعت کم خود، به نقد و ارزیابی برخی آموزه های نظری و عملی تصوف قدیم و جدید بپردازیم. هر چند صاحب این قلم معتقد است که در میان داشته های تصوف گذشته، امور مثبت و صادقی را هم می توان برشمرد و عیوبش را چو دیدیم، حسنش را نیز باز گوئیم! اموری که سبب تمایز کلی تصوف گذشته با تصوف معاصر و صوفیان قدیم با متصوّفه و به اصطلاح دراویش امروزین که بویی از صداقت و درستی در هیچ کدامشان نمی توان یافت، گشته است. از همین روی در این نوشتار به بیان تحلیل خود از وقوع برخی انحرافات و مغایرت ها با تعالیم اسلامی در تصوف قدیم خواهیم پرداخت تا روشن گردد که وجود معایب این مکتب، امری است غیر قابل انکار که می توان حتی وقوع آن ها را از قبل پیش بینی نمود. مغایرت هایی که مورد اشاره بسیاری از پژوهندگان دیروز و امروز تصوف قرار گرفته است.

 

به عنوان مقدمه باید گفت مسئله ای که بسیاری از عارفان و عالمان به عرفان نظری از گذشته تا به امروز بر آن تأکید ورزیده اند، آن است که شرایط و امور مختلفی در نتایج سلوک سالکین و مشاهدات و بروزات احوال و... ایشان مؤثر است. "بنابر این شهودات، مکاشفات و علوم حضوری به حسب مرتبه و درجه عارف می باشد و غلبه حال یا مقامی خاص در حین مکاشفه یا مشاهده، علاوه بر برخی علوم سابق و پیش فرض های ذهنی، در حصول مشاهده مؤثر است." (2)

 

مهم ترین این امور مسلک و مسیر سیر و سلوک فرد سالک است و چنان که در نوشتارهای پیشین اشاره رفت، شریعت و کلام را باید مسیر سلوک باطنی هر فرد دانست. در واقع زمینه بسیاری از مشاهدات و رفتارها، حالات و... که برای سالک روی می دهد را باید در شریعتی که بدان عمل می نماید و نیز معتقدات وی ریشه یابی نمود.

 

"بنابر همین مبنا برخی از بزرگان عرفان نیز سخن ابن عربی در فصوص الحکم مبنی بر عدم نص و تصریح پیامبر(ص) پس از خود بر جانشینی امام علی(ع)(3) را ناشی از عدم عصمت ایشان و تبعیت کشف وی از سوابق و مألوفات ذهنی اش که مطابق با معتقدات اهل سنت بوده است، دانسته اند."(4)

 

 

ارتباط تصوف با تسنن

 

آن چه که به طور روشن از تاریخ و منابع رجالی صوفیه بر می آید، آن است که تصوف زاده فضای اهل سنت بوده و چنان که پیشتر گفتیم، تصوف اصولاً عرفان اهل سنت است و بدون شک بسیاری از بزرگان متصوفه یا هم چون جنید بغدادی و ابوهاشم کوفی و عبدالله بن اسعد یافعی و... به گزارش منابع صوفیه، از بزرگان علما و فقیهان اهل سنت بوده اند و یا از اتباع و پیروان این مذهب به شمار میرفته اند. به هر روی به اعتقادات کلامی اهل سنت معتقد بوده و به شریعت مذاهب اربعه عامه عمل می کرده اند. چنان که خواجه عبدالله انصاری، صوفی معروف می گوید: از میان دو هزار صوفی که تا کنون دیده ام، تنها دو تن از آنان مذهب روافض داشته اند.

 

واقعیتی که محقق منصف پس از مطالعه آثاری چون "التعرف" کلابادی، "رساله قشیریه" امام قشیری، "الّلمع" ابونصر سرّاج طوسی، "تاریخ یافعی"، "عوارف المعارف" سهروردی، "نفحات الأنس" جامی و.... بدان اذعان می کند، سیطره فضای معرفتی و فکری اهل سنت بر این کتاب هاست.

 

از سوی دیگر چنان که در جای خود ثابت است، بدون شک حداقل پاره ای از آموزه های اعتقادی اهل سنت دارای نقص بوده و گزاره های صادقی نمی توانند باشند. چنان که به دلیل عدم وجود نظام حجیتی استوار و ورود عناصری چون قیاس و استحسان و... به منابع فقهی اهل سنت، که آن هم در جای خود به تفصیل مورد بحث و بررسی قرار گرفته و به اثبات رسیده است، شاهد پاره ای نا همخوانی ها و احکام غیر قابل قبول در مذاهب چهارگانه عامه می باشیم. از این دو مقدمه می توان این گونه نتیجه گرفت که نقص مسیر و مسلک سالکان در سلوک آنان تأثیر گذارده و نتایج سلوک آنان را به نوعی مدیریت نموده است و منجر به وقوع برخی انحرافات و کژروی های عملی و فکری در میان صوفیان گشته است. اموری که گاه با حکم عقل و گاه با حکم شرع مغایرت دارد و جالب آن جاست که چنین مسائلی به هیچ روی از معصومین(ع) که صاحبان کشف تام می باشند و اصحاب عارف مسلک ایشان و عرفای شامخ شیعه از گذشته تا به حال سر نزده و حتی مورد انتقاد و نفی آنان نیز بوده است.

هر چند جدای از این مطلب، به گواهی تاریخ و شهادت خود صوفیان، همواره در طول تاریخ افراد سودجو و منحرفی نیز گرد متاع تصوف گشته اند و آن را به عمد، فرار گاهی برای کژروی ها و مقاصد پلید خود ساخته اند که حساب آنان که شمار زیادی از صوفیان هر عصری را به خود اختصاص می داده اند نیز جداست. به قول مولوی رومی: از هزاران اندکی زین صوفی اند      باقیان در دولت او می زیند

 

کارشناس ارشد تصوف؛

حجت الاسلام محمدرضا لایقی

 

/922/701/ر

 

پی نوشتها

 

1- دو رساله  در تاریخ جدید تصوف ایران : منوچهر صدوقی سها، کیوان سمیعی، ص 19

2 -آفرینش از منظر عرفان : سعید رحیمیان ص 28   

 - مطلع خصوص الکلم فی معانی فصوص الحکم ج2 ص  254-2553

 - ممدالهمم در شرح فصوص الحکم ، علامه حسن زاده آملی ص 4104

 

ارسال نظرات