۲۸ فروردين ۱۳۹۲ - ۲۰:۳۱
کد خبر: ۱۶۲۱۷۶
استاد حوزه و دانشگاه:

جوانان مذهبی با «مکتب اسلام»احساس غرور می‌کردند

خبرگزاری رسا ـ نماینده مردم فارس در مجلس خبرگان رهبری تاکید کرد:‌ مجله «مکتب اسلام» پس از انتشار به‌خوبی توانست در حوزه‌های علمیه و در میان مردم جای خود را باز کند و بیش از ۱۲۰ هزار نسخه داشته باشد که قطعاً تیراژ به این گستردگی خوانندگان ده‌ها برابری آن در جامعه را به دنبال دارد،
حجت الاسلام و المسلمين احمد بهشتي

به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا به نقل از جوان، درروزهای گذشته پنجاهمین سال ازانتشار مجله فرهنگ ساز وپرقدمت «مکتب اسلام»راپشت سرنهادیم. شاید بتوان گفت که نشریات دینی ونوین معاصر،با این ماهنامه رخ نمودند وبه نوعی تمامی آنان درتداوم این تجربه به عرصه نشر پای نهادند.اینک بدین مناسبت استاد ارجمند حضرت آیت‌الله دکتر احمد بهشتی که از نویسندگان وقت این ماهنامه وزین است، به بازگویی خاطرت وتحلیل های خویش ازاین رویداد ارجمند فرهنگی پرداخته است.

 چگونگی آشنایی‌تان با مجله «مکتب اسلام» و نحوه همکاری‌تان را با نشریه بفرمایید.
بسم الله الرحمن الرحیم. من در یک خانواده روحانی و در روستایی از توابع شهرستان فسا متولد شده‌ام و از سال ۱۳۲۸ شمسی به شیراز آمدم و در مدرسه هاشمیه شیراز مشغول به تحصیل شدم. در همان دوران تحصیل در شیراز اولین شماره مجله «مکتب اسلام» که با همکاری عده‌ای از علما، فضلا و فرهیختگان حوزوی و با حمایت مادی و معنوی شماری از تجار، متدینین تهران و مراجع عظام تقلید به راه افتاده بود، به دستم رسید و با عشق و علاقه فراوان به مطالعه این مجله پرداختم و شاید هیچ‌وقت به ذهنم هم خطور نمی‌کرد که روزی از نویسندگان آن باشم.


مجله «مکتب اسلام» در عرصه‌های مختلف دینی، مذهبی و تاریخی و مسائل و مباحث بسیار جذاب و به‌روزی را مورد توجه قرار داده بود و نویسندگان برجسته آن همچون حضرات آیات مکارم شیرازی و سبحانی و دیگر فضلای حوزه، مقالات و مطالب کارآمدی را در این مجله چاپ و منتشر کرده بودند که خیلی زود توانست جای خود را در کشور به‌ویژه در میان متدینین باز کند.

 


در سال ۱۳۳۸ شمسی برای ادامه تحصیل به شهر مقدس قم مشرف شدم. در سال ۱۳۴۲ پس از آن‌که در دانشگاه الهیات لیسانس گرفتم، در مقطع دکترا مشغول به تحصیل شدم که پس از واقعه ۱۵ خرداد و به راه افتادن موج عظیم انقلاب در کشور، منبرهای سیاسی در شهرهای مختلف برپا شده بود. در آن دوران برخی از بزرگان حوزه علمیه در خوزستان بسیار فعال بودند، زیرا محیط مستعدی برای طرح آموزه‌های دینی و مسائل سیاسی و انقلابی بود. در محرم و صفر سال ۱۳۴۲ بود که بنده با حضرت آیت‌الله سبحانی که از سابقه نویسندگی و مترجمی من با خبر بودند، ملاقات کردم و ایشان پیشنهاد همکاری با مجله «مکتب اسلام» را با من مطرح کردند.

سابقه نویسندگی شما پیش از همکاری با مجله «مکتب اسلام» چه بود؟
از ابتدای تحصیل به نویسندگی علاقه داشتم. مقالاتی به صورت پراکنده در برخی نشریات و روزنامه‌ها از من به چاپ رسیده بود که از آن جمله نشریه «ندای حق» و روزنامه‌هایی در تهران و شیراز بود. حتی هنگامی که در شیراز بودم دعای ابوحمزه ثمالی را ترجمه و با پول خودم چاپ کردم. در این مورد شاید از لحاظ مادی اندکی ضرر کردم، اما انجام این کار به قول یکی از دوستان طلبه، کمک زیادی به انگیزه و توان نوشتنم کرد. بعد از آن‌ هم با هم‌مباحثه‌ای‌های خود در حوزه علمیه قم تصمیم گرفتیم کتابی را ترجمه کنیم. برای این کار کتاب «التکامل فی الاسلام» را که یک ایرانی در عراق به زبان عربی و در هفت جلد نوشته بود انتخاب و این کتاب بسیار خوب، وزین و متقن را ترجمه و جلد اول را با هزینه خودمان چاپ کردیم. اتفاقاً آیت‌الله مکارم شیرازی هم که یکی از دوستان ما در خصوص ترجمه این کتاب از ایشان سئوال کرده بود، ما را برای ادامه کار تشویق کردند و ما هم شش جلد دیگر را توسط مرحوم آخوندی که در تهران چاپخانه بزرگی داشت، چاپ و منتشر کردیم.

نخستین مقاله‌ای که در مجله «مکتب اسلام» نوشته‌اید، چه موضوعی داشت؟
ابتدا مقالاتی با موضوعات گوناگون که به ذهنم می‌رسید، برای مجله ارسال می‌کردم تا این‌که در سال ۱۳۴۴ که مشغول تحصیل در مقطع دکترا در دانشگاه الهیات بودم، برای گذراندن یک دوره یک ساله تربیت دبیر به دانشسرای عالی که امروز دانشگاه تربیت مدرس است، رفتم. این دوره یک ساله با طرح مباحث تربیتی، تاریخ فلسفه، ادبیات فارسی و روان‌شناسی برایم بسیار مفید بود. یک بار در این دانشسرا با درخواست استادمان ـ‌که متأسفانه خانم بی‌حجابی هم بودـ مقاله‌ای با عنوان «نقش معلم» نوشتم و در کلاس خواندم و این مقاله را به مجله «مکتب اسلام» هم فرستادم.

 

 

 


پس از گذراندن دوره دانشسرای عالی در دبیرستان‌های شهر قم مشغول به تدریس شدم. در یکی از این دبیرستان‌ها در منطقه شاه‌ابراهیم که ساواک مرا به آنجا تبعید کرده بود، یک روز وقتی سر کلاس رفته بودم، مشاهده کردم کاغذ سفیدی را مچاله و برای پیشگیری از ریختن دوده‌ها در لوله بخاری فرو کرده بودند. کاغذ را اتفاقی از لوله درآوردم و آن را مطالعه کردم و دیدم اعلامیه جهانی حقوق کودک در ده ماده است.

 
پس از مطالعه این اعلامیه، سلسله مقالات «اسلام و حقوق کودک» را با استفاده از آیات و روایات در مقایسه با این اعلامیه جهانی در مجله «مکتب اسلام» چاپ و منتشر کردم که این مقالات مدتی بعد در مجموعه‌ای با همین عنوان به صورت کتاب چپ شد. کتاب‌هایی با عنوان «عیسی پیام‌آور اسلام»، «عیسی در قرآن»، «مستضعف در قرآن»، «فلسفه دین»، «گوهر و صدف دین» و چندین کتاب که اخیراً به چاپ رسیده و یا تجدید چاپ شده، از جمله کتاب‌هایی است که ابتدا به صورت مقاله در مجله «مکتب اسلام» به چاپ رسیده بود. همه اینها از برکات این مجله است که زمینه بهره‌مندی و فرصت خدمتگزاری به اسلام و انقلاب را برای من و برای بسیاری از فضلا و فرهیختگان به وجود آورده بود.

وضعیت نشریات پیش از انقلاب اسلامی و در زمان مجله «مکتب اسلام» چگونه بود؟
امروز مجلات تخصصی در حوزه دین با تنوع مطالب و مقالات شبیه مجله «مکتب اسلام» بسیار زیاد شده است، اما پیش از انقلاب اسلامی حقیقتاً نشریات دینی و مذهبی و فعالیت‌های فرهنگی در این حوزه بسیار اندک و دوام آنها بسیار کم بود، اما انتشار مجله «مکتب اسلام» کم‌کم بر دامنه گسترش نشریات دینی و فعالیت‌های قلمی در حوزه‌های علمیه افزوده بود.

 
از آن جمله می‌توان به انتشار سالنامه «مکتب تشیع» اشاره کرد که توسط فضلای حوزه راه‌اندازی شده بود و مباحث ارزشمندی مثل مباحث مرحوم آیت‌الله طباطبایی و کُربَن را چاپ و منتشر می‌کرد که جذاب و مفید بود و خوانندگان بسیاری هم داشت.


شهید آیت‌الله مطهری که با مجله مکتب اسلام نیز همکاری داشت، از جمله شخصیت‌های تأثیرگذار در عرصه نگارش مطالب دینی و مذهبی در سال‌های پیش از انقلاب اسلامی بود که مقالات ایشان در مجلات و نشریات بسیاری چاپ و منتشر شده بود. به خاطر دارم در آن دوران شخصی در مجله «زن روز» مقالاتی در انتقاد به حقوق زن در اسلام منتشر می‌کرد. در این میان آیت‌الله مطهری وارد عرصه دفاع از مکتب والای اسلام شد و هر هفته‌ مقاله‌ای در رد مطالب آن شخص و در دفاع از حقوق زن مطرح کرده بود. همین مقالات باعث شده بود که مجله «زن روز» هم رونق خاصی پیدا کند و خوانندگان این مجله بسیار زیاد شده بود. متدینین هم که پیش از این مجله «زن روز» را هیچ‌گاه مطالعه نمی‌کردند، پس از چاپ مقالات شهید مطهری به سمت این مجله گرایش پیدا کردند و خواننده «زن روز» شدند. بعد از آن سلسله مقالات شهید مطهری در این مجله در کتابی با عنوان «نظام حقوق زن» منتشر شد.

هدف از انتشار مجله چه بود؟
در حقیقت هدف از تأسیس مجله این بود که حوزه علمیه زبان گویا و نشریه‌ای برای تعامل هرچه بهتر با مخاطبین و مردم داشته باشد، از این‌رو مرجع عالی‌قدر حضرت آیت‌الله بروجردی که شاید در ابتدا نظر مساعدی نسبت به انتشار مجله نداشت و واهمه داشتند شاید مجله از مسیر اصلی‌اش منحرف و به ضرر حوزه و روحانیت تمام شود، پس از مطالعه یکی دو شماره از مقالات از این مجله کاملاً حمایت و چند بار برای رفع توقیف آن اقدام کردند.


مجله «مکتب اسلام» پس از انتشار به‌خوبی توانست در حوزه‌های علمیه و در میان مردم جای خود را باز کند و بیش از ۱۲۰ هزار نسخه داشته باشد که قطعاً تیراژ به این گستردگی خوانندگان ده‌ها برابری آن در جامعه را به دنبال دارد، زیرا این مجله همواره تلاش می‌کرد در ابعاد مختلف نیازهای روحی و معنوی مردم را مورد توجه قرار دهد و برآورده سازد.

 
مردم کشورمان همواره انسان‌های دیندار، مؤمن و معتقدی بودند و همین استقبال گسترده مردم از مجله «مکتب اسلام» می‌تواند نشانه‌ای از نفوذ عمیق و تأثیرگذاری آن در سطح جامعه باشد، زیرا وقتی یک نشریه و یا حتی منبر یک روحانی مورد استقبال مردم قرار بگیرد، معلوم می‌شود مطالب آن مجله و یا سخنران برای مردم الهام‌بخش است و مردم رشد و تعالی معنوی و سعادت دنیا و آخرتشان را در آن مشاهده کرده‌اند.

 
مجله «مکتب اسلام» در حوزه‌های علمیه، مجامع علمی و حتی در مراکز آموزش عالی بسیار تأثیرگذار بود و برای بسیاری از علاقمندان روحیه و انگیزه‌ای برای نویسندگی و پژوهش ایجاد کرده بود. طلاب جوان که از سوی بدخواهان همواره دلسرد می‌شدند و مورد طعنه قرار می‌گرفتند با انتشار مجله «مکتب اسلام» احساس غرور و شخصیت می‌کردند و به آینده خوش‌بین شدند و پی بردند که می‌توان در جامعه پر از فساد و انحراف آن دوران، در عرصه دین و مذهب حضور یافت و با قلم و نگارش مقالات در دل و جان مردم نفوذ کرد.

 
من هم همیشه طلاب و روحانیون را برای نگارش مطالب و مقالات تشویق می‌کردم. در مدرسه حقانی و در جای دیگر، تربیت نویسندگی و تربیت سخنران به عهده من بود. مدت‌ها این فعالیت را ادامه دادم و با ارائه راهکارها و بیان اشکالات طلاب آنها را برای نوشتن مطالب و وعظ و سخنرانی آماده می‌کردم.

برخورد رژیم شاهنشاهی با مجله «مکتب اسلام» و تأثیر آن در جریان مبارزات مردمی علیه رژیم چگونه بود؟
رژیم ستم‌شاهی در برابر روحانیت و فعالیت علما و فضلای حوزه‌های علمیه چه فعالیت قلمی و چه فعالیت لسانی به گونه‌ای رفتار می‌کرد که هم روحانیت و نهاد حوزه را خیلی محدود نکرده باشد و هم خط قرمزی برای آنها ایجاد کند که اگر از آن عبور کنند، به‌شدت با آنها برخورد کند و این سیاست کلی رژیم بود.

 
اگر دولت شاه مجوز انتشار مجله «مکتب اسلام» و یا تأسیس حسینیه ارشاد در تهران را صادر کرده بود، بر اساس همین سیاست بود و قطعاً فعالیت این مجموعه‌های مذهبی و فرهنگی را تا حدی تحمل می‌کرد که نسبت به رژیم احساس خطر نکرده باشد و اگر ذره‌ای احساس خطر می‌کرد و می‌دانست فعالیت این مجموعه رژیم طاغوتی را می‌لرزاند، به‌شدت با آن برخورد و آنها را توقیف می‌کرد.

 
اما مجله «مکتب اسلام» با وجود همه این محدودیت‌ها و فشارهای رژیم و ساواک، در هر شماره سرمقاله‌ای که موضع مجله را به‌خوبی نشان می‌دهد، به قلم آیت‌الله مکارم شیرازی منتشر می‌کرد که بسیار انتقادی بود و مسائل مختلف و معضلات جامعه اعم از فسادهای اخلاقی و بی‌بند و باری را به گونه‌ای که رژیم بدان حساس نشود، بیان می‌کرد. با این حال مجله «مکتب اسلام» بارها به دلیل مواضع سیاسی و انتقاد از عملکرد رژیم توقیف شد و هیئت تحریریه، نویسندگان و دست اندرکاران مجله را به دلیل انتشار این مطالب و همکاری با مجله بسیار اذیت می‌کردند. حتی خود من هم در میان مقالات تربیتی و مطالب آموزشی انتقادات بسیاری را به استناد نشریات و مجلات آن دوره مطرح می‌کردم و اخیراً وقتی این مقالات می‌خواست تجدید چاپ شود، در مقدمه آن نوشتم که انتقادات وارد شده در این مقالات مربوط به زمان قبل از انقلاب است.


مجله مکتب اسلام در حقیقت زمینه فهم و آگاهی مردم نسبت به آموزه‌های اصیل اسلامی و انقلابی را فراهم آورده بود و هنگامی که زمزمه مبارزه با شاه و رژیم طاغوتی در کشورمان به رهبری امام خمینی(ره) مطرح شد، همین که مردم نسبت به ظلم و بیداد مستبدان و استعمارگران آگاه و هوشیار شده بودند، به‌ پا خاستند و همه هستی خود را برای پیروزی انقلاب اسلامی فدا کردند.

رمز ماندگاری مجله «مکتب اسلام» پس از گذشت نیم قرن انتشار را در چه می‌دانید؟
یکی از مهم‌ترین دلایل ماندگاری مجله «مکتب اسلام» طی سالیان متمادی، اعتدال مجله و پرهیز از افراط و تفریط است. اگر این مجله توانسته است بیش از نیم قرن روی پای خود بایستد و متکی به خودش باشد و با وجود این همه موانع و مشکلات، امروز هم چاپ و منتشر شود، حرکت بر خط اعتدال است، زیرا اگر مجله راه افراط و تفریط را پیش می‌گرفت، به یقین نمی‌توانست راهش را ادامه دهد و در یک دوره به بن بست می‌رسید. اگر مجله «مکتب اسلام» با رژیم شاهنشاهی مبارزه می‌کرد، اما باز هم جانب اعتدال را رعایت می‌کرد و قرار بود در مبارزات خود افراط داشته باشد، بدون شک توقیف می‌شد و اگر هم قرار بود تفریط می‌کرد و گاهی به رژیم باج می‌داد و بعضی کارها و سیاست‌هایشان را تأیید می‌کرد، باز هم خود به خود متوقف می‌شد و نیازی به توقیف هم نداشت.

 
پس از پیروزی انقلاب اسلامی هم بسیاری از نشریات و افراد نتوانستند با انقلاب همراه باشند، گاه بسیار جلوتر از رهبری و انقلاب حرکت کردند و این افراط بود و نتوانستند راه را ادامه بدهند و یا این‌که تفریطی عمل کردند و انقلاب اسلامی را نادیده می‌گرفتند و انقلاب را زیر سئوال می‌بردند که این هم قابل بقا و دوام نبود.

 
امروز هم همه باید همپای انقلاب و رهبری و همراه با امواج خروشان ملت حرکت کنند و با حفظ اعتدال و مراعات خط اسلام و صراط مستقیم بتوانیم در حد توان و شرایط زمان حقایق اسلام و انقلاب را برای مردم بیان کنیم.

راه‌های تأثیرگذاری و ماندگاری بیشتر مجله چیست؟
امروز مجله باید با ایجاد تنوع در مطالب و جذابیت ظاهری خوانندگان بیشتری را جذب کند، البته حفظ ظاهر سنتی کار خوبی است، اما نباید تنوع مطالب و جذابیت ظاهری را فراموش کنیم.


مجله «مکتب اسلام» باید با خوانندگان قدیمی خود ارتباط برقرار کند و تعامل داشته باشد و برای جذب نویسندگان و خوانندگان جدید هم برنامه‌ریزی کند./923/‌
پ202/ج 

 
از این به بعد بود که با توجه به فوق‌لیسانس در امور تربیتی سلسله مقالاتی با عنوان «آموزش و پرورش» در مجله چاپ و منتشر کردم که این مقالات بعد به عنوان کتاب «تربیت کودک در جهان امروز» و ادامه مقالات هم با عنوان کتاب «نسل نوخاسته» به چاپ رسید و تاکنون چند بار تجدید چاپ شده است.

 

ارسال نظرات