۰۵ ارديبهشت ۱۳۹۲ - ۱۶:۳۳
کد خبر: ۱۶۳۳۸۰
آیت‌الله جوادی آملی:

فقر اقتصادی برای یک جامعه نقص است/ اختلاف بر اثر بدرفتاری نوعی عذاب الهی است

خبرگزاری رسا _ حضرت آیت‌الله جوادی آملی گفت: ممکن نیست کسی در عالم زندگی کند و فقر طبیعی نداشته باشد، بعضی خردسال، بعضی بیمار، ‌بعضی کهن‌سال و از کارافتاده ا‌ند، اما فقر اقتصادی نقص است،‌ یعنی کسی نیاز داشته باشد اما بیت‌المال یا نتواند او را تأمین کند، یا برنامه‌ای برای تأمینش نداشته باشد.
آيت الله جوادي آملي
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حضرت آیت‌الله عبدالله جوادی آملی بعد از ظهر امروز در درس اخلاق خود که در بنیاد بین‌المللی علوم وحیانی اسرا برگزار شد، گفت: انس بسیاری از ما در مسائل علمی و عملی و کاربردی به حس و تجربه است، جهانی که در پیش داریم و هدفی که در دراز مدت به آن می‌رسیم برتر از حس و تجربه است، اگر کسی تمام محورهای علمی و عملی او حس و تجربه باشد، درک صحیحی از روح و تجرد روح و جریان برزخ و قیامت ندارد یا اگر درکی داشته باشد خیال می‌کند آن عالم هم نظیر این عالم است، قرآن آمده ضمن احترام‌گذاری به علوم حسی، علوم تجریدی را به ما بیاموزد، روحی که قرآن به ما داد از سنخ آن عالم است، مطالب آن عالم برای جان ما آشنا است، سخنان انبیا برای گوش ما آشنا و حق است چون با زبان فطرت سخن می‌گوید، زبان فطرت زبان بین‌المللی است.
 وی با بیان این‌که اسلام در بخش منطقه‌ای، ملی و بین‌المللی برنامه دارد، افزود: قرآن در هر سه بخش با زبان فطرت سخن می‌گوید، مهم‌ترین زبان، زبان فطرت است، اگر کسی این فطرت را دفن نکند و «وَقَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا» دامن‌گیرش نشود، زبان یکدیگر را می‌فهمیم، این زبان نه عبری و نه عربی است، حرف دل حرف عقل و عدل است، این حرف را همه می‌فهمند، مسأله عدل را همه قبول دارند، معنای عدل را همه به روشنی بیان می‌کنند، اما حقیقت عدل برای بسیاری افراد مستور است، عدل یعنی هر چیزی را در جای خود بگذارید، آن‌که اشیا و اشخاص را آفرید او باید جای این‌ها را مشخص کند و آن دین است، این‌که برخی کشورها از عدل حرف می‌زنند ولی ظلم می‌کنند، خیال می‌کنند باید خودشان جای اشخاص را مشخص کنند، خود تروریست و محور شرارت را مشخص کنند.
 مفسر برجسته قرآن کریم اظهار کرد: اما اگر به فطرت بگویند که معنای عدل این است که هر چیزی را در جای خود قرار بدهیم و جای اشخاص و اشیا را اشخاص‌آفرین و اشیاآفرین می‌داند، کم‌کم این مطلب را باور می‌کند، خداوند لوح نانوشته به ما نداد که بخواهیم در این لوح خاطرات روزانه را یادداشت کنیم، یک کتاب نوشته داد و فرمود «فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا» اگر آن را به رهبری انبیا شکوفا و اثاره کنیم،‌ خداوند یک لوح دیگر هم به ما می‌دهد که در پایان سوره مجادله از آن یاد کرد: «أُوْلَئِکَ کَتَبَ فِی قُلُوبِهِمُ الْإِیمَانَ وَأَیَّدَهُم بِرُوحٍ مِّنْهُ»، ایمان را در دل آنان تثبیت می‌کند، آن‌گاه معارف دینی را بهتر می‌فهمد و بیشتر ارزیابی می‌کند، آن‌گاه به درجات بالا می‌رسد.
دنیا برای هیچ کس میوه نمی‌دهد
 وی ابراز کرد: درست است قرآن کتاب الهی است، اما خدا کتاب‌های دیگری هم دارد، اگر کتاب فطرت را خدا نوشت این کتاب تأیید را هم خدا می‌نگارد: «کَتَبَ فِی قُلُوبِهِمُ الْإِیمَانَ وَأَیَّدَهُم بِرُوحٍ مِّنْهُ» نفرمود اگر متدین و عاقل بودید من به شما مال می‌دهم، فرمود ارزش مال را از کسانی که مال نزد آنان است دریابید، میوه و ثمره در آن عالم است، به وجود مبارک پیامبر فرمود دنیا جای سردی است، در منطقه سرد میوه به عمل نمی‌آید، یک بهار دارد و یک پاییز زودرس، در منطقه‌های سرد تا میوه‌ها شکوفه کردند آن پاییز می‌رسد و شکوفه‌ها را می‌برد، اگر دیدید بعضی درخت‌ها شکوفه کرده، پاییز می‌آید این‌ شکوفه‌ها را به هم می‌زند، « وَلَا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَیَاةِ الدُّنیَا لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ وَرِزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَأَبْقَى»، زهر و زهره یعنی شکوفه و ازهار. خداوند می‌فرماید: رسول من! این دنیا جز شکوفه برای کسی نخواهد شد، این دنیا برای هیچ کس میوه نمی‌شود.
 حضرت آیت‌الله جوادی آملی خاطرنشان کرد: اکنون که دنیا برای هیچ‌کس میوه نمی‌شود، اگر شما بدانید میوه جای دیگر است، این مطلب با علوم تجریدی فهمیده می‌شود، به همین دلیل از این علوم تجربی می‌گذرید و بهره صحیح را از آن می‌برید، آن‌گاه دو کتاب به شما می‌دهیم، یکی کتاب فطرت که شما شکوفا کردید، ما کتاب دیگری هم به شما می‌دهیم، این کتاب را هم در قلب شما می‌نگاریم: «کَتَبَ فِی قُلُوبِهِمُ الْإِیمَانَ وَأَیَّدَهُم بِرُوحٍ مِّنْهُ» این روح تأییدی است و نه روح نفخی، این روح تأییدی مال ممتازان از اهل ایمان است، هم امضا می‌کند که این نامه الهی است و هم توفیق اجرای محتویات نامه را به انسان می‌دهد، این نتیجه تخلق به اخلاق الهی است.
اختلاف در اثر بدرفتاری عذاب الهی است که خداوند انسان را به آن مبتلا کرده است
وی در بخش دیگری از سخنان خود به شرح نامه 53 نهج‌االبلاغه پرداخت و ابراز کرد: در کلام علی(ع) که عدل قرآن است این است که دین دو ستون دارد،‌ یکی نماز باید محفوظ باشد و یکی امت اسلامی و تأمین نیازهای مردم و رعایت حقوق مردم که باید محفوظ شود، اگر رضایت و رفاه مردم، تدبیر و مدیریت صحیح نسبت به درخواست مشروع امت اسلامی نباشد، این ستون را رعایت نکرده است، به مالک اشتر و مردم آن دیار گفت مبادا بگویید چون رهبر ما علی‌بن‌ابیطالب است حکومت ما موفق و پیروز است، مسؤولان و مصوبان قانون و مجریان خوب نیز لازم است، در ادامه فرمود اگر در بین شما سنتی از گذشتگان بود که آنان خوب عمل کردند شما آن را رها نکنید، اگر هفته وحدت یا راهپیمایی روز قدس یا راهپیمایی 22 بهمن بود این سنت خوب را شما رها نکنید.
 استاد برجسته حوزه علمیه قم گفت: رعایت حقوق مردم جزو سنن الهی است، دیگران هم حفظ کردند شما هم بکوشید آن را حفظ کنید، اتحاد مردم در سایه این سنت بود، این یکی از بهترین سنت‌های الهی است، خدای ناکرده اگر کسی بیراهه برود ممکن است این اتحاد به اختلاف تبدیل شود، اختلاف دو قسم است، یک اختلاف در اثر گله داشتن و کم محبت و کم مهربانی کردن، این اختلافات کاملا قابل حل است، اما اگر در اثر بدرفتاری و گناهکاری و سیاه‌رویی ما اختلاف پیش آمد، باید احساس خطر کنیم که این اختلاف غده‌ای است که خداوند انسان را به آن مبتلا کرده است، در سوره توبه فرمود ما در اثر بدرفتاری مسیحیان و یهودیان بین آنان اختلاف ایجاد کردیم، اگر اختلاف در اثر بدرفتاری دینی مردم و مسؤولان باشد، تبدیل به عذاب الهی می‌شود و حل آن اختلاف کار آسانی نیست و تنها با توبه و لابه حل می‌شود.
عدل، مساوی بودن انسان‌ها نیست
 وی بیان کرد: امام علی(ع) می‌فرماید مبادا سنت‌ها و روش‌های خوبی که تا کنون کارآمدی خوبی داشت را به هم بزنی و راه جدیدی را ارائه کنی که نه آن مزایای گذشته را دارد و خطرات بسیاری دارد، آن گاه وزر وبال گردن تو است که نوآوری‌های اشتباهی را آوردی، فرمود با دانشمندان، کارشناسان، صاحبدلان، صاحب‌نظران زیاد رفت و آمد بکن، پیشنهادها و رهنمودها، هدایت‌ها و نقد‌های آنان می‌تواند بسیاری از مشکلات را رفع کند، در ادامه فرمود مردم گوناگون هستند، خدای سبحان همه را یکسان نیافرید، چون اگر همه یکسان باشند و استعداد یکی داشته باشند، این تساوی هست اما عدل نیست، استعدادها و گرایش‌ها مختلف است، مردم طبقاتی هستند که با تعامل با هم می‌توانند نیازهای همدیگر را مرتفع کنند و بار را به مقصد برسانند.
 حضرت آیت‌الله جوادی آملی ادامه داد: برخی کارهای مسلحانه، کارهای علمی، کشاورزی، دامداری و مانند آن انجام می‌دهد، هیچ کس نمی‌تواند خود را افضل از دیگران بداند، آن‌چه که معیار فضیلت است در قیامت مشخص می‌شود، یکی از بخش‌های نورانی سخن امام علی(ع) این است که «إن الفقر و الغناء بعد العرض علی الله»، آن‌چه در دنیا است همه آزمون است و برای این است که این کار به نحو احسن پیش برود، یک عده مسؤول امور قضایی و یک عده مسؤول امور اجرایی هستند، در نظام افرینش ما فقر طبیعی خواهیم داشت، ممکن نیست کسی در عالم زندگی کند و فقر طبیعی نداشته باشد، بعضی خردسال، بعضی بیمار،‌بعضی کهن‌سال و از کارافتاده است، اما فقر اقتصادی نقص است،‌ یعنی کسی نیاز داشته باشد اما بیت‌المال نتواند یا وی را تأمین کند، یا برنامه‌ای برای تأمین آن نداشته باشد.
هیچ کس در این کشور نباید زیر خط فقر باشد
 وی گفت: حضرت عل(ع) از محلی عبور می‌کردند، سالمند نابینایی در گذرگاه نشسته بود و تکدّی می‌کرد. حضرت سؤال فرمودند: او کیست؟ عرض شد: مرد مسیحی نابینا. حضرت علی(ع) فرمودند: تا وقتی جوان بود به این جامعه خدمت کرد، اینک که پیر و ناتوان شده باید گدایی کند؟ "انفقوه من بیت المال" در حکومت من نباید حتی یک مسیحی گدایی کند. او را از بیت‌المال تأمین کنید، فرمود یک مسیحی نباید نیازمند باشد، حالا دین ندارد،‌ آن کار کار خدا است، ما مادامی که در این نظام زندگی می‌کنیم باید همه از حداقل زندگی برخودار باشند، اگر امام علی(ع) را با جان و دل قبول داریم باید این راه‌ها را برویم،‌آن کار حضرت نه مقدور ما است نه از ما خواستند.
مؤلف کتاب الحیاة بیان کرد: در زمانی که خاورمیانه در دست حضرت امیر(ع) بودند، ایران و روم تسلیم شدند، در آن روز نه تنها اوراق بهادار نبود بلکه سکه هم نبود، سکه‌های اسلامی به راهنمایی امام صادق در زمان عمربن‌عبدالعزیز ضرب شده است، کسی جنسی می‌خواست، طلا می‌داد، در آن زمان حضرت امیر فرمود من طرزی زندگی باید کنیم که فقیرترین مردم زندگی کردند، در آن زمان علی‌بن‌ابیطالب(ع) با یک قبای خیس وارد مسجد شد و خطبه خواند و لباس دیگری نداشت، با این‌که خاورمیانه در اختیار او بود، این حرف در جان او و در تمام جان‌ها اثر می‌گذارد، آن کس که عمربن‌عبدود را خاک می‌کند، ما به پای آنان نمی‌رسیم، مبادا کسی زیر خط فقر باشد، مبادا بگوییم این مسیحی یا یهودی است، نباید بگوییم این ایرانی نیست، اگر در ایران زندگی می‌کند، نباید زیر خط فقر باشد،‌ خدای سبحان برای هر کس سهم مشخصی قرار داد./914/پ201/ع
ارسال نظرات