۱۳ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۶:۵۶
کد خبر: ۱۷۰۰۲۳
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی:

مشارکت مردم در قدرت کاربرد مهم انتخابات است

خبرگزاری رسا ـ‌ عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: مشارکت مردم در قدرت کاربرد بسیار مهم انتخابات است.
انتخابات تجلي حماسه
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، ابوالحسن حسنی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در نشست علمی «انتخابات از منظر دین» که پیش از ظهر امروز در سالن همایش‌های پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی دفتر تبلیغات اسلامی قم برگزار شد، گفت: وقتی سخن از مبانی کلامی انتخابات به میان می‌اید، مراد این است که انتخابات در نظام عقیدتی ما چه جایگاهی دارد.
وی افزود: جایگاه انتخابات را می‌توان در چند مسأله جست‌وجو کرد که نخستین جایگاه ان مسأله مشروعیت(حقانیت) است، در کلام شیعه حقانیت حکومت و ولایت با انتصاب الهی تعریف می‌شود ام در پرسش از «روش مشروع تصدی منصب ولایت»، مسأله انتخابات می‌تواند مطرح شود.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با اشاره به این که در قانون اساسی از حق تعیین سرنوشت نیز سخن به میان آمده است که می‌تواند در مبادی کلامی انتخابات تحلیل شود، اظهار داشت: همچنین در نظام سیاسی اسلام از مسؤولیت همگانی سخن به میان می‌آید که می‌توان انتخابات را راه حل عملی اعمال و پذیرش این مسؤولیت دانست و البته مشارکت مردم در قدرت نیز یک کاربرد بسیار مهم انتخابات است.
حسنی خاطرنشان کرد: حاکمیت معادل با رابطه‌ای استعلایی از سوی حاکم(چه شخصی حقیقی باشد و چه یک شخص حقوقی) و اطاعت از سوی مردم است، لزوم حاکمیت ملازم با مسأله مشروعیت است، اصل حاکمیت به تبع گونه بشری ضروری است و نیاز به کسب مشروعیت ندارد.
وی با بیان این‌که در باب مشروعیت دو مسأله مشروعیت قانون و مشروعیت حکومت وجود دارد، افزود: تحلیل مبادی کلامی انتخابات، نیاز به بررسی هر دو مسأله دارد، اگر کسی بر آن شد که در هر دو مسأله مشروعیت الهی معتبر است، برای انتخابات جایگاه و اصولی تعریف خواهد کرد، اما اگر به بشری یا طبیعی‌بودن یک یا هر دو مشروعیت قایل باشد، جایگاه و اصولی دیگر برای مشروعیت تعریف می‌کند.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ابراز داشت: متکلمان شیعه مشروعیت انتصابی را پذیرفته‌اند و بلکه برخی آن را از ضروریات شیعه خوانده‌اند، ائمه دوازده‌گانه با نام و شخصیت حقیقی به ولایت سیاسی جامعه منصوب شدند و برای دوران غیبت، فقیهان ولایت جامعه را بر عهده دارند، روشن است که بر این اساس، برای اعتبار مشروعیت در این مرتبه جایگاهی برای انتخابات وجود ندارد.
وی گفت: برای دوره غیبت ولی امر با وصف و به نحو عام به ولایت و حکومت منصوب شده است، بنابراین کشف ولی امر یک مسأله اساسی است و ممکن است انتخابات راه حلی عقلایی برای کشف فقیه منصوب به ولایت به شمار آید.
حسنی ادامه داد: اما باید توجه داشت که مسأله اساسی در اینجا کشف ولی منصوب است و روش اخذشده برای کشف باید حجیت شرعی داشته باشد، بنابراین تمسک به انتخابات در این مسأله باید انتخاباتی برای کشف، نه برای تعیین باشد و این روش از حجیت شرعی نیز برخوردار باشد.
وی با اشاره به این که در اصل 56 قانون اساسی از حق تعیین سرنوشت سخن به میان آمده که عبارتی است که در سنت کلامی شیعه سابقه ندارد، افزود: این عبارت به این شرح است که «حاکمیت مطلق بر جهان و انسان از ان خداست و هم او انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته است، هیچ کس نمی‌تواند این حق الهی را از انسان سلب کند و در خدمت منافع فرد یا گروه خاص دهد و ملت این حق خداداد را از طرقی که در اصول بعد می‌آید، اعمال می‌کند».
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی خاطرنشان کرد: تشکیل حکومت اسلامی واجب نفسی نیست، به همین جهت تلاش ائمه اهل‌بیت(ع) این نبود که به هر قیمت حکومت به دست آورند، به همین دلیل در ادله عقلی ضرورت نصب ولی برای حکومت بر مردم از سوی خدا و رسول او و نیز ادله ضرورت وجود امام معصوم و ولی فقیه، اهدافی برای حکومت اسلامی ذکر می‌شود.
وی با اشاره به این‌که اساسا تشکیل حکومت دینی در راستای ربوبیت خاص الهی بر انسان است، نه در عرض آن و خارج از آن، گفت: به چنین اهدافی نمی‌توان دست یافت مگر انکه خود مردم خواستار ان باشند، اگر مردمی‌خواهان اجرای احکام الهی، تکامل از توحش به تمدن، اجرای عدالت و وصول به کمال و تربیت الهی نباشند، نمی‌توان به زور آنان را به این مسیر برد، بنابراین حکومت ولایی انتصابی بدون مقبولیت مردمی به اهداف خود نمی‌رسد و تشکیل ان امری لغو بوده و از ساحت حکیم متعالی دور است، برای تحقق چنین نظامی، مردم خود باید ضرورت آن را دریابند و برای تشکیل آن بپا خیزند.
حسنی تصریح کرد: هدف ار ورود در جامعه سیاسی رسیدن به کمال است، کمال انسان نهایت عقل، حکمت و بندگی است و دستیابی به این کمالات با اختیار و رضایت ممکن است، نه با اکراه  و تحمیل اراده.
وی با بیان این که اراده رضایت‌مندانه نیازمند اعمال قدرت از سوی خود فرد است، افزود: مبنای زور نمی‌تواند ایجاد شود و اگر ایجاد شود نمی‌تواند دوام طولانی‌مدت داشته باشد، نظام اجتماعی باید با توافقی عمومی باشد که از الزام‌های درونی نشأت می‌گیرد و به عبارت دیگر سیاست تابع حسن اختیار افراد است.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ابراز داشت: مردم بر سرنوشت خویش حاکم‌اند، چه شقاوت باشد و چه سعادت، یک حق از حقایق الهی است و هیچ کس تکوینا نمی‌تواند چنین حقی را از کسی سکب کند و ادله روایی گوناگونی نیز بر این نکته دالت دارد.
وی با اشاره به این که هر انسانی بالوجدان درمی‌یابد که بسیاری از مولفه‌های او در جامعه تعریف شده و معنادار می‌شوند، اظهار داشت: حتی برخی مؤلفه‌های هویتی که از ملکات نفسانی‌اند همچون شجاعت و ترس، حیا و بی‌شرمی، عزت و ذلت، تواضع و تکبر و نیز برخی مهارت‌هایی که مقوم شخصیت فرد هستند همچون مهارت مدیریت و سیاست‌مداری، در جامعه معنادار می‌شوند، اموری چون پایگاه اجتماعی افراد نیز کاملا وابسته به ساختار جامعه است، مجموعه‌ای از همین امور، هویت اجتماعی هر فرد را تعریف می‌کند.
حسنی ادامه داد: هر گونه تحولی در ساختار جامعه، همه این مقولات هویتی انسان را می‌تواند در هم ریخته و در جایگاه دیگری قرار دهد، به همین جهت هر کسی در برابر نفوذ هر عنصر اجتماعی فرهنگی که سبب تحول در مقولات هویتی آنان گردد، با احتیاط برخورد می‌کند و اگر اطمینان نیابد که این عنصر اجتماعی فرهنگی سبب ارتقای پایگاه وی و تقویت هویت او می‌شود، آن را نمی‌پذیرد، به ویژه اگر روشن باشد چنان عنصری سبب تضعیف پایگاه اجتماعی یا تضعیف مقومات هویتی خواهد شد، مقاومت در برابر آن با حداکثر امکانات ممکن انجام می‌شود، این نیز وابسته به دین‌داری افراد نیست، چنان که قرآن کریم نیز فعالیت سیاسی منافقان را نیز برای کسب عزت می‌داند، اما مسیر آنها را نادرست می‌خواند« الذین یتخذون الکافرین اولیاء من دون المؤمنین أیبتغون عندهم العزه فان العزة لله جمیعا؛ آنان که به جای مؤمنان با کافران هم‌پیوند می‌شوند، آیا عزت را نزد آنان می‌جویند، پس عزت، همه‌اش برای خدا است»./907/پ201/پ
ارسال نظرات