در گفتوگویی با حجت الاسلام باقرزاده؛
حمایتها و انتظارات نخبگان دینی از دولت یازدهم
خبرگزاری رسا - کارشناس مسائل سیاسی و عضو هیئت علمی مؤسسه امام خمینی(ره)، تأکید رئیس جمهور منتخب بر تبعیت از رهبری معظم انقلاب، استفاده از جریانهای مختلف و هماهنگی با قوای نظام را مثبت ارزیابی کرده و به انتظارات و چالشهای پیش روی دولت آقای روحانی پرداخت.
به گزارش خبرگزاری رسا، هر چند آنچه باید، از حماسه سیاسی خلق شد؛ ولی حجت الاسلام و المسلمین حسن روحانی در حالی اکثریت آراء را به خود اختصاص داد که برخی، اصولگرایان را بازنده میدان معرفی کردند. شاید رو آوردن اصلاح طلبان به وی و به دنبال آن خوشحالی غرب از این انتخاب ملت، فاجعه فرهنگی دوران اصلاحات را در اذهان دلسوزان نظام یادآور میشد. در این میان آنچه قابل توجه بود، مواضع رئیس جمهور منتخب بود که امید را در دلها زنده کرد. غربیها را چنان بر انگیخت که چند روز پس از تبریک ریاست جمهوری به وی، از دهم تیر ماه به اعمال دور تازهای از تحریمها اقدام کردند! از همه اینها که بگذریم، وی عملاً خود را منتخب همه ملت خواند و مقام معظم رهبری نیز توصیه به حمایت از وی نمودند.
اینک قرار است شخصیتی از کسوت روحانیت، سکان اجرایی دولت اسلامی را به دوش بکشد. نقش حمایتی نخبگان دینی از وی جهت تحقق اهداف انقلاب اسلامی و همچنین نگرانیها و چالشهایی که دولت یازدهم را تهدید میکند، در گفت و گو با فعال سیاسی حوزوی بررسی میشود.
رسا ـ مشارکت حداکثری در انتخابات 92 که نتیجه اعتماد مردم به نظام بود چه چیزی را به اثبات رساند؟
همان طور که مقام معظم رهبری آرزویشان بود و تدبیر کردند، انتخابات 92 یک حماسه شد و نقش تدابیر رهبری در مشارکت حداکثری به ثمر نشست. برای کسانی که دلداده رهبری معظم انقلاب، نظام و امام(ره) هستند، بهترین پیروزی بود. این انتخابات،صداقت نظام در پاسداری از رأی مردم را اثبات کرد که برخی ادعا میکردند در انتخابات گذشته نظام تخلف کرده است! مشخص شد که آنچه مطرح شده بود، دروغی بیش نبود. دروغ بزرگی که به دنبال این بود تا در کشور نا امنی ایجاد کرده و پایههای نظام را سست و متزلزل کند که به حمدالله به ثمر ننشست. با این انتخابات، ما توانستیم به همه دنیا ثابت کنیم نظامی که از 250 هزار رأی مواظبت میکند، در حالیکه میتواند با جا به جا کردن 250 هزار رأی انتخابات را به دور دوم بکشاند، چنین کاری نمیکند، چه برسد به اینکه 12 میلیون رأی جا به جا کند. متأسفانه یک دروغ و تخلف بزرگی بر پیشانی کسانی که چنین دروغی را عنوان کردند هست و اینها باید تا تاریخ، تاریخ هست با دروغی که گفتهاند از ملت ایران خجالت بکشند.
رسا ـ دلیل حمایت مقام معظم رهبری از رئیس جمهور در عموم دولتها چیست؟
مسئولیت مقام معظم رهبری در جایگاه رهبری حفظ ارکان نظام است. مقام معظم رهبری در حمایت از مجلس و جایگاه آن، جایگاه دولت، جایگاه قوه قضائیه و همه ارکان نظام در مواقعی که نیاز بوده در جهت تثبیت جایگاه آنها تلاش کنند، کوتاهی نکردهاند. نسبت به دولتها هم به همین منوال است و این دغدغه را داشتند که جایگاه ارکان نظام که ثمره انتخاب مردم و هم ثمره قانون اساسی هستند در پیش مردم سست نشود؛ لذا مقام معظم رهبری بسیار تأکید داشتند که هیچ وقت به این ارکان آسیب وارد نشود.
رسا ـ چرا ایشان از برخی دولتها حمایت بیشتری نشان میدهند؟
دلیل این که حمایت رهبری از ارکان نظام گاهی وقتها دو قبضه و تأکیدی میشود، این است که دولتها از جهت ارزشهایی که به آن پایبند هستند و شعار آن را میدهند، متفاوتند. به عنوان مثال اگر دولتی یک شعارهایی را مطرح کند که همسو با ارزشهای انقلاب اسلامی است، حمایت بیشتری را میطلبد تا اینکه شعارهای یک دولتی با ارزشهای اسلامی چندان تناسبی نداشته باشد.
رسا ـ بنابراین حمایت ایشان از دولتهای گذشته را در مقایسه با یکدیگر چگونه ارزیابی میکنید؟
مقام معظم رهبری از کلیت دولتها حمایت میکنند؛ همانطوری که در دوران اصلاحات برای اینکه دولت بتواند کارش را انجام دهد حمایت کردند؛ در حالیکه شعار محوری دولت، جامعه مدنی بود که یک مفهوم غربی است. ما که بر اساس نهجالبلاغه انقلاب کردیم، نمیتوانیم بر اساس مدلهای غربی جامعهمان را اداره کنیم. جامعه مدنی با جامعه علوی و آموزههای جامعه علوی چندان تناسبی ندارد؛ لذا مقام معظم رهبری در جهت اهدافی که دولت دارد و در حد قانون اساسی است، مانع تراشی نکردهاند. ضمن اینکه از شعار محوری آقای خاتمی مثل جامعه مدنی، حمایت چندانی نیز نکردهاند. اساساً این نهادینهسازی شعاری که با گفتمان انقلاب اسلامی سازگار نیست، رسالت رهبری نیست و نه آرمان ملت، نه به صلاح کشور و نظام و نه به نفع مردم جامعه است.
وقتی دولتی روی کار بیاید که شعارهایش، شعارهای انقلاب است، به طور مثال گفتمان عدالت در دولت نهم، مقام معظم رهبری آن را خیلی تحویل میگیرند. یا گفتمان دولت اسلامی، خدمتگزاری، ساده زیستی، اینها چیزهایی هستند که برگرفته از نهجالبلاغه و گفتمان انقلاب اسلامی است. این موضوع برای مقام معظم رهبری مهم بود که این شعارها زمین نماند و پرچمدار این شعارها بهتر حمایت شود.
بنابراین در دولت نهم هم دو گونه حمایت را از جانب مقام معظم رهبری توقع و انتظار داریم. این دولت نیز مانند همه دولتها، منتخب ملت و بر اساس قانون اساسی روی کار آمده و از ارکان نظام است. بخشی از حمایتهای رهبری به عملکرد و شعارهایی که دولت مطرح میکنند بر میگردد. اکنون نیز اعتدال به عنوان شعار محوری دولت آقای روحانی که شعار بسیار خوبی است و حقا این شعار حمایت میطلبد، بستگی به عملکرد دارد؛ باید عملکرد به گونهای باشد که نمود اعتدال در آن باشد.
رسا ـ وظیفه نخبگان جامعه پس از انتخاب رئیس جمهور چیست؟
همه، تا قبل از انتخابات رقیب همدیگر هستند؛ ولی بعد از انتخابات همه رفیق همدیگرند و در مسیر تحقق اهداف انقلاب اسلامی، اهداف قوه مجریه که در قانون اساسی پیش بینی شده و اهدافی که رهبری برای قوه مجریه ترسیم میکنند، به دولت کمک میکنند. مقام معظم رهبری فرمودند این بحث بازنده و برنده، عنوان آزار دهندهایست و باید انسان خجالت بکشد که مطرح کند؛ چه کسی برد؟ چه کسی باخت؟ چرا باخت؟ یا برد؟ این بازی نیست، ادای تکلیف است؛ در ادای تکلیف، آن کسی که رأی میاورد، نه این که برنده است، بلکه بار مسئولیت روی دوشش افتاده است. همه باید کمکش کنند که بتواند آن بار را به مقصد برساند. در واقع دعوای خدمت است که شهید بهشتی میفرمودند ما شیفتگان خدمتیم نه تشنگان قدرت.
خصوصاً اینکه خود حضرت آقا بر حمایت تأکید کردند؛ مسلم دانستند که وظیفه و تکلیف شرعی است و آقای روحانی هم از همه استمداد کردند و فرمودند که من رئیس جمهور همه هستم. بنابراین در این فرصت هر کسی که بتواند با دولت مشارکت کند، او برنده است؛ تا دولت بتواند در این چهار سال قطار انقلاب را یک قدم به سمت اهدافش نزدیکتر کند. قدمی که انشاءالله آنقدر بلند باشد که افتخاری برای آقای روحانی باشد.
رسا ـ نقاط قوت مناظرههای دکتر روحانی چه بود؟
در مناظرات، آقای روحانی سعی میکرد گفتمان امام، نظام و رهبری را داشته باشد. ایشان به شدت بر تبعیت از رهبری، هماهنگی با قوای نظام، استفاده از افکار مختلف در جامعه و پیشگیری از افتادن در افراط و تفریط تأکید میکرد و ما از این گفتمان ایشان در مناظرات استقبال میکنیم.
رسا ـ آیا به نظرتان دکتر روحانی، گزینه مورد حمایت و رضایت غرب است؟
رئیس جمهور منتخب در سلک روحانیت بوده و در حد زیادی پایبند به آداب و زی روحانی گری و به روحانی بودن خودش افتخار میکند. مقامات اتحادیه اروپا گفته بودند ایشان بر دو چیز تأکید دارد؛ یکی ایرانی بودنش و دیگری شیعه بودن و تعصبی که نسبت به منافع ملی دارد. لذا این فرصت خوبی است که همه ما کمک کنیم به ایشان که خار چشمی برای دشمنان انقلاب و اسلام بشود. تا این جایی که پیش آمده ما از مواضع ایشان راضی هستیم و امیدواریم در آینده هم به همین منوال ادامه پیدا کند و ملت ایران از این انتخاب خود، روز به روز شادمانتر و خوشحالتر شوند.
رسا ـ برخی مدعیاند رئیس جمهور منتخب از جهت تئوری سیاسی به اصلاحطلبان وابسته است؛ نظرتان چیست؟
آقای روحانی وابسته به جامعه روحانیت مبارزند؛ بینش سیاسی، مواضع عقیدتی و گفتمانی ایشان، گفتمان جامعه روحانیت است که کلیت آن گفتمان انقلاب اسلامی است و این یک نقطه مثبت تلقی میشود. تئوری آقای روحانی با تئوری جریان اصلاحطلبی کاملاً مخالف است؛ علیرغم اینکه جریان افراطی اصلاحطلبی ایشان را مصادره میکند، اساساً وی اصلاحطلب نیست. ولی گفته است هم با اصولگراها و هم با اصلاحطلبها رفاقت دارد و سعی میکند از همه آنها استفاده کند. اینکه بگویند در رقابتهای انتخاباتی ایشان با اصلاحطلبها هم، آمد و شدی داشت و از ظرفیت آنها برای رأی آوردن استفاده کرد، پس وی یک اصلاح طلب است، باید گفت اساساً تئوری آقای روحانی با جریان بدخیم اصلاحطلبی ناسازگار است و فاصله داشتن تئوری آقای روحانی با جریان اصلاح طلبی یک نکته مهمی است. آنچه مسلم است آقای روحانی خودش را فراتر از جریان اصلاح طلبی و اصول گرایی میداند.
رسا ـ اساساً اشکال اصلاح طلبی چیست؟
در واقع مشکلش ابهام آن است؛ بالأخره معلوم نیست، اصلاح طلب میخواهد چه چیزی را اصلاح کند! اگر اصلاح طلبی امام حسین(ع) باشد که باید بعدش بگوید و اسیر بسیره جدی و ابی؛ امام حسین(ع) فرمود میخواهد سیره پیامبر(ص) را احیا کند. حالا این آقایان بگویند که میخواهند چه کار کنند؟ میخواهند اصلاح کنند که چه چیزی را احیا کنند؟ سیره امام(ره) را احیا کنند؟ یا اهداف دیگری را پیگیری میکنند؟ اساسا در خصوص اینکه دو جریان یکی اصلاحطلبی و دیگری اصولگرایی داشته باشیم، حرف و حدیثهایی هست. تقسیم جریانهای سیاسی به دو جبهه اصلاحطلبی و اصولگرایی، از نظر منطق گفتمانی غلط است. در جریان اصولگرایی کسانی را داریم که خودشان را اصولگرا مینامند، ولی نگاه خیلی تندی نسبت به مبانی اسلامی دارند و اساساً از جهت مبانی اسلامی مشکل دارند؛ از آن طرف هم برخی در جریان اصلاحطلبی هستند که در مناظرهها و گفتگوها که با آنها مینشینیم، میبینیم کلیت حرفهایشان همان حرفهای اصولگراهاست.
رسا ـ گفتمان اعتدال را از جهت همسویی با مبانی اسلامی چگونه تحلیل و ارزیابی میکنید؟
گفتمان اعتدالی که ایشان مطرح کرده و مبنای تعامل با جریانها است، ممکن است بعضیها بخواهند مصادرهاش کنند. خدای ناکرده کسانی این شعار را به سمت خودشان نکشانند و توقع نداشته باشند که وقتی می گوییم اعتدال، یعنی ایستادن بین حق و باطل! بعضیها منظورشان از اعتدال و تعادل این است که نه حق باشد و نه باطل؛ دولت وسط حق و باطل را بگیرد و راهش را ادامه دهد! در حالی که مراد از اعتدال، خود حق است. اعتدال و تعادل، استقامت بر طریق حق است؛ این حق در اسلام به تناسب شرایط تعریف شده است. اگر بر اساس اعتدال اسلامی حرکت شود، حمایتهای بیشتری را از جانب رهبری خواهند داشت و حتما میتواند حمایت مردم، علما، حوزههای علمیه و نخبگان جامعه را نیز جلب کند. اعتدال مثل گفتمان اصلاحطلبها نیست؛ در جریان اصلاح طلبی گفتمان به شرط سکولاریسم است؛ ولی گفتمان اعتدال فی حد نفسه نسبت به اینکه گرایش به سمت گفتمان اصلاح طلبی پیدا کند، لا بشرط است. گفتمان آقای خاتمی و گفتمان اصلاحطلبان، جامعه مدنی است و این اساساً به شرط سکولاریسم است و نمیشود جامعه مدنی را لا بشرط تصور کنید.
جامعه مدنی یک مفهوم است که در دایرهالمعارف باید جستجو کرد، نه در دیکشنری و مشکل بعضیها که نمیتوانند آن را بفهمند، این است که فکر میکنند جامعه مدنی یک بحث و واژه دیکشنریک است.
جامعه مدنی یک مفهوم است که در دایرهالمعارف باید جستجو کرد، نه در دیکشنری و مشکل بعضیها که نمیتوانند آن را بفهمند، این است که فکر میکنند جامعه مدنی یک بحث و واژه دیکشنریک است.
باید در بستر فرهنگ غربی مطالعه کنید تا بفهمید اساساً این مفهوم جامعه مدنی چه قدر در تضاد با مفهوم جامعه علوی است.
به طور کلی اعتدال شعار لغزندهای است؛ اگر مراد از اعتدال این باشد که زمامداران جامعه را به دو دسته تقسیم کنند که هر دو طیف، مخالف خودشان را به افراط و تفریط متهم میسازند و آنجا که من هستم اعتدال است، در این صورت وضعیت به گونهای دیگر خواهد بود. اگر اعتدال اسلامی و مورد قبول نهجالبلاغه و مبانی اسلامی مد نظر باشد، قطعاً شعار، مورد قبول رهبری خواهد بود. اگر خدای ناکرده این شعار مصادره شود و گروهی قصد جا زدن ارزشهای شخصیشان به اسم اعتدال در جامعه را داشته باشند، نه تنها رهبری، بلکه مخالفتهایی را در جامعه به دنبال خواهد داشت.
رسا ـ با توجه به چالشهای پیشرو، انتظارات از دولت یازدهم در حوزه سیاست داخلی و اداره کشور چیست؟
چالشی که وجود دارد این است که این دولت در ادامه، همان دولت سازندگی بشود. در دولت سازندگی اختناق شدیدی بود و اینکه ایشان ارتباطی با جناب آقای هاشمی دارند و دولت به همان سرنوشت دچار شود، همه را میترساند. سؤال این است که چه قدر عقلانیت مورد نظر ایشان با تفکر تکنوکراتیک در اداره کشور فاصله دارد. این عقلانیت یک چاله نبود که میخواهد ما را به نظریه تکنوکراتیک در اداره کشور بیندازد.
در دولت کارگزاران آقای هاشمی اصرار میکرد که در دولتش از همه جریانات استفاده کنند؛ اما در ادامه، وضعیت آن طور نشد و اصلاحطلبها روی کار آمدند و آن روند(طبیعی یا غیر طبیعی)، سکوی پرواز برای اصلاح طلبها شد. تفکر عقلانیت گرای تکنوکراتیک فضای سخت افزاری را فراهم نکند و سکوی پرواز شود برای روی کار آمدن اصلاح طلبها. اصلاح طلبها در فضای سکولاریسم به راحتی رشد میکنند ولی در گفتمان اسلامی رشد نمیکنند.
ترس آن داریم خدای ناکرده، در این دولت، فتنه و فتنهگری ترویج شود. ما اگر امروز به فتنهگرها شکلات بدهیم، فردایی که انشاءالله نیاید، اگر یک همچون فتنهای رخ دهد، باید به فتنهگرها چلوکباب بدهیم. نظام نمیتواند با فتنهگر دوستی داشته باشد؛ مقام معظم رهبری قطعاً از فتنهگران راضی نیستند و راضی هم نخواهند شد. مطالبات مردمی این است که ما نسبت به فتنه و فتنه گری موضعمان شفاف باشد و جناب آقای روحانی موضع شان را نسبت به فتنهگرها شفاف مطرح کنند؛ حسابشان را از فتنهگرها جدا کنند. اینکه آدم بخواهد هم با رهبری تعامل داشته باشد و هم با فتنهگرها بستنی بخورد، سازگار نیست. فتنه سال 88 هزینه زیادی بر نظام تحمیل کرد و مقام معظم رهبری سرمایه گذاری کردند که دو مرتبه چنین نسخهای علیه نظام پیچیده نشود. نباید شوخی گرفت؛ ما حساسیت مان را منتقل میکنیم تا دولت در جریان باشند که دغدغه افراد چیست.
رسا ـ در مورد سیاستهای امور خارجه و منطقهای دکتر روحانی مثل سوریه، چه ابهاماتی وجود دارد؟
دیدگاههای ایشان نسبت به سیاستهای منطقهای نظام، مثل بحث مصر، غزه، لبنان، فلسطین و سوریه شفاف نیست؛ نسبت به سیاستهایی که رهبری در رابطه با مسائل منطقه دارند، دیدگاه ایشان چگونه است؟ در بحث سیاستهای بینالمللی، مذاکره با آمریکا و نگاه انتقادی که باید به ساختار سازمان ملل داشته باشند، ایشان چه نگاهی دارند؟ آیا همین وضعیت موجود را میپسندد یا اینکه در جهت تغییر ساختار سازمان ملل هم تلاشی خواهند کرد؟ خدای ناکرده در سیاست خارجی دولت آقای روحانی مثل حل مسئله در مذاکرات هستهای شاهد عقب نشینی نباشیم و به جای حل کردن، در پارادایم رقیب حل نشویم.
رسا ـ انتظارات دلسوزان نظام از حجت الاسلام روحانی در ترویج فرهنگ اسلامی چیست؟
با توجه به بعضی دیدگاههای آقای روحانی که ایشان در بعضی از مقالات مطرح کرده است، دغدغه ایجاد میکند که ایشان نسبت به مسائل فرهنگی نگاهش چگونه است؟ مثلاً بحث حجاب و ظواهر جامعه اسلامی یا خطر گسترش فرهنگ لیبرالی از ابهاماتی است که وجود دارد و دغدغه دلسوزان نظام اسلامی این است که در دولت ایشان جایگاه فرهنگ چگونه است؟ آیا فرهنگ همچنان در مظلومیت خواهد بود؟ آیا وزارت فرهنگ و ارشاد، آموزش عالی یا آموزش و پرورشمان تغییراتی خواهند داشت یا میخواهند همان سبک لیبرالیستی را ادامه دهند؟!
رسا ـ عدالت و اقتصاد اسلامی در گفتمان اعتدال چه جایگاهی دارد؛ احیانا چه آسیبها در این زمینه متوقع است؟
اینکه آیا ایشان به نگرش اقتصاد سرمایه داری بهاء میدهند یا به اقتصاد اسلامی هم فکر میکنند، تفکراتی هستند که اساساً منکر یک تئوری منسجم اقتصاد اسلامی هستند. آیا ایشان در اقتصاد، دیدگاهش، نگرش اقتصاد سرمایه داری است؟ بعضی از اطرافیان ایشان که بحث اقتصادی را مطرح میکنند، باعث میشود که ما یک همچون نگرانی پیدا کنیم. تیم اقتصادی ایشان خیلی با تیم اقتصادی آقای هاشمی متفاوت نیست؛ لذا این دغدغه مطرح هست.
در بحث عدالت سؤال این است که ایشان عدالت را در عرصه توزیع برابر فرصتهای سرمایه گذاری، فرصتهای کار و تلاش اقتصادی چگونه تعریف میکنند؟ دغدغه ما این است که خدای ناکرده وضع به گونهای نشود که گفتمان توسعه بیاید و در کنار آن آرام آرام گفتمان عدالت را فراموش کنیم و خیلی دغدغه نداشته باشیم که ثروتها چگونه تقسیم میشود؟ فرصتها چگونه تقسیم میشود؟ گفتمان عدالت را در گفتمان آقای روحانی قطعی نمیبینیم؛ نه اینکه ایشان منکر عدالت باشند، اما آیا عدالت را گفتمان محوری قرار میدهند؟
رسا ـ سخن پایانی؟
من تأکید میکنم چالشها و نگرانیهایی که مطرح میکنیم، هرگز به معنای منفی بافی نیست. ما دوست داریم که دولت آقای روحانی یک دولت موفق، سربلند، دولتی در جهت آرمانهای انقلاب اسلامی و مورد حمایت همه مردم ایران باشد. با شخصیت مؤدب و محترم و خوش مشربی که جناب آقای روحانی دارد و دشمنان را نیز به ستایش واداشته، انتظار داریم که این شخصیت بتواند محوری برای تعادل و اعتدال در جامعه باشد. ایشان آدم بسیار سریع و عملگرایی هستند و به شدت به منافع ایران فکر میکنند و به فکر منافع انقلاب اسلامی هستند. امیدواریم به لطف خدا بتوانند دشمنان مردم و نظام جمهوری اسلامی را برای همیشه نا امید و مأیوس کنند.
/976/402ب/ر
ارسال نظرات