ترقی و جابهجایی قدرت در جامعه شیعی ایران
به گزارش سرویش اندیشه خبرگزاری رسا، رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار جمعی از روحانیون استان لرستان فرمودند: اقامه دین، وظیفه است. حاکمیت دین، هدف مهم همه ادیان است؛ «لیقوم النّاس بالقسط». قیام به قسط، قیام به عدل و حاکمیت الهى، هدف بزرگ ادیان است. اصلاً ائمه ما علیهمالصّلاةوالسّلام تمام زجر و مصیبتشان به خاطر این بود که دنبال حاکمیت الهى بودند.(03/05/1370)
حضرت ایت الله خامنه ای خطاب به ایثارگران خراسان شمالی در خصوص ریزش ها و رویش های صدر اسلام تأکید می کنند: در صدر اسلام هم بودند؛ راهى را که در کنار پیغمبر حرکت می کردند، ادامه ندادند؛ اما آیا راه متوقف ماند؟ آیا راه متوقف می مانَد؟ آیا قافله در جاى خود مىایستد؟ قافله حرکت می کند؛ «فسوف یأتى الله بقوم یحبّهم و یحبّونه»؛ رویش هائى به وجود خواهد آمد.(22/07/1391)
هم چنین ایشان در آستانه شروع به کار رئیس دولت یازدهم، در جمع مسئولان نظام خاطر نشان می سازند: مقاطع تحویل مسئولیت دولت ها، جزو مقاطع خوب کشور و تاریخ سیاسى ما است. این جابهجائى دولت ها یکى از منّت هاى بزرگ الهى است بر ما؛ یکى از فرصت هاى بزرگى است که در اختیار ما است. نفَس جدیدى، ابتکارات جدیدى، کارهاى جدیدى، سلائق و اذواق جدیدى مىآید میدان -قانون اساسى این را مشخص کرده- این یکى از فرصت ها است.
البته این فرصت تبدیل می شود به تهدید، اگر چنان چه جور دیگرى عمل شود؛ مانند آن چه که در برخى از کشورها انسان مشاهده می کند، که جابهجائى قدرت ها با زورآزمائى، با خونریزى، با خشونت همراه است؛ که خوشبختانه در کشور ما این جور نیست.
ایشان در ادامه ضمن توصیه به تلاش برای پیشبرد کشور اضافه می کنند: این فرصت بسیار مهمى است، فرصت خوبى است و براى کشور ما عید است؛ یعنى واقعاً این جابهجائى قدرت ها مبارک است. هر مجموعهاى هم که سر کار مىآید، با نگاه مثبت به مجموعه قبل از خود نگاه کند.(30/04/1392)
در گفتوگوی حاضر با استاد جامعه شناسی و عضو هیئت علمی موسسه امام خمینی(ره) زمینه ها و ابعاد اجتماعی پدیده مبارک جابه جایی قدرت که حکایت از رشد کشور دارد، از نگاه نظریه "سیر تکاملی جامعه شیعه" بررسی و به طور ویژه "گردش سیاسی نخبگان" در حکومت ولایی انقلاب اسلامی ایران، به عنوان پله ای برای رسیدن به آرمان شهر شیعه، یعنی حکومت مهدوی، مورد توجه قرار گرفته است.
رسا _ لطفا در آغاز سیر تکاملی جامعه در اندیشه سیاسی شیعه را تبیین بفرمایید.
شیعه یک آرمانی را در نظر دارد که در آن حکومت ولایی امام زمان(عج) مطرح است. راه رسیدن به این آرمان در نظریه سیاسی شیعه، به هیچ عنوان زور نیست. هیچ گاه شیعه عنصرهایی مانند زور و تزویر را که سیاسیون از آن استفاده میکنند، به کار نمیبرد؛ بلکه طبق آیه 25 سوره حدید که میفرماید ما کتاب را فرستادیم و پیامبران را نازل کردیم،"لیقوم الناس بالقسط" را به عنوان هدف از ارسال رسل و انزال کتب مطرح میکند، تا مردم خودشان به قسط قیام کنند. مردم، خود جوش به دنبال حقیقت و آن حکومت آرمانی باشند.
بر اساس همین، اندیشه شیعه برای رسیدن به آن آرمان، راه کارهایی در نظر گرفته است تا یک سیر تکاملی را طی بکند. این سیر بدون اینکه در این مسیر از خلاف شرع استفاده کند، به یک نقطه مطلوب میرسد.
رسا _ عنصر مهم در راهبرد سیر تکاملی شیعه چیست؟
اولین چیزی که در این تفکر شیعی، نقش محوری دارد، مردم هستند. از یک طرف سیر تکاملی شیعه به مردم اهمیت فوقالعاده ای میدهد، از طرفی مدلی که برای حکومت در نظر میگیرد، هیچ شباهتی با مدل دموکراسی غربی ندارد. یک مدل ویژهای است که با هیچ کدام از مدلهای حکومتی موجود مطابقت ندارد؛ نه استبدادی است، نه الیگارشی است و نه دموکراسی. در عین حال که مدلهای موجود را به رسمیت نمیشناسد، از عنصر اجبار و تهدید استفاده نمیکند. حکومت مطلوب شیعه تماماً مردمی و راه رسیدن به آن، امت است.
در جامعه ولایی که هم مردم ولایی باشند، هم ریاست جامعه با ولایت هست. ارتباط بین رئیس و مرئوس، ارتباط عاشق و معشوق است؛ حالت حاکم و محکوم ندارد؛ بلکه مرید و مرادی بینشان حاکم است. لذا در چنین جامعهای، سیاست در تمام جامعه ریشه میدواند و تمام زندگی مردم عادی و نخبگان، سیاسی میشود. گردش سیاسی نخبگان نیز در این جامعه از مدل خاصی پیروی میکند که مردم نقش محوری ایفا میکنند.
رسا _ چه مراحلی باید تا رسیدن به حکومت آرمانی مهدوی طی شود؟
در قرن اخیر دو نظریه مشهور از علمای شیعه ارائه شده است. یکی نظریه شیخ فضلالله نوری و دیگری نظریه سید عبدالحسین لاری است. اکنون در حکومت ما، بر اساس تفکر شیخ فضل الله نوری عمل میشود. در این تفکر، ولیفقیه نقش مستقیم در جامعه ندارد؛ بیشتر نقش نظارتی و پدرانه ایفا میکند؛ ولی با یک مرحله پیشروی در نظریه سید عبدالحسین لاری، ولیفقیه خودش مستقیماً همه عرصههای اجتماع را به دست میگیرد.
بنابراین در این سیر تکاملی معتقد به "یا صد یا هیچ" نیستیم؛ بلکه یک مراحل تدریجی طی میشود. علما در نظریههای خویش، چهار پله برای مراحل تدریجی حکومت مطرح کردهاند که مرحله نهایی، حکومت امام زمان(عج) و از آن پایینتر حکومت فقیه است. اگر حکومت فقیه هم نباشد، امر حکومت را رها نمیکنند. باید حکومت را به یک مؤمن عادل سپرد و پشتیبان او بود. وقتی مؤمن عادل هم نباشد، فاسقی را که حافظ منافع شیعیان و مسلمین باشد به رسمیت میشناسند. به طور کلی امر حکومت در سیر تکاملی شیعه، تحت هیچ شرایطی رها شده نیست.
در این سیر نهایتاً به جامعهای میرسیم که مردم با دل و جان ابتدا ولایت فقیه و نهایتاً حکومت امام زمان(عج) را پس از ظهور ایشان میپذیرند. وقتی مردم آمادگی حکومت ایدهآل را ندارند و فعلاً حکومت ایدهآل، امکان ظهور ندارد، به درجه پایینتر آن، حکومت فقیه اکتفا میکنیم که از مراحل تکاملی برای رسیدن به حکومت آرمانی است.
رسا _ بر اساس مبانی قرآنی، نظریه سیر تکاملی جامعه شیعه، عوامل اصلی این سیر چیست؟
طبق آیه شریفه "لیقوم الناس بالقسط" مردم باید خودشان تلاش نموده و آمادگی پیدا کنند. لذا خود مردم به عنوان بازیگر اصلی، نقش ایفا میکنند. عامل دیگر خود خداوند است که حوادث را طوری سامان میدهد تا انسانها در نهایت به آن تکاملی که خداوند میخواهد برسند. خداوند از یک سو، اختیار و آزادی انسان را نمیگیرد و از طرفی مایل است که انسان به آن نهایت آرمانی که در قرآن و روایات وعده داده شده، برسد. لذا در قرآن تاکید میکند: "مَن یَرْتَدَّ مِنکُمْ عَن دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونهُ". خدا عجلهای هم ندارد که بشر امروز به تکاملش برسد؛ زمان برایش مهم نیست؛ مثل ما نیست که زمان از دستش برود؛ ولی در عین حال امر بشر را رها نمیکند و سیری برای بشر در نظر میگیرد.
حوادثی که خداوند در جوامع شیعه ایجاد میکند، موجب میشود که جامعه رشد کند و سطح فکر مردم در هر دهه بالاتر از دهه قبل باشد. وقتی جامعه یک مرحله جلو میآید، نخبگانی را که در سطح قبلی ماندهاند، پشت سر میگذارد؛ در این جامعه دیگر نخبگان قبلی مطلوب نیستند.
رسا _ علما و اندیشمندان دینی چه نقشی در سیر تکاملی جامعه دارند؟
عامل محوری گردش نخبگان در جامعه شیعه، مردم و نقش هدایت الهی است که از آستین علما و متفکران جامعه بیرون میآید. چیزی که جامعه را جلو میبرد، نخبگان غیر سیاسی هستند؛ نخبگان فکری مثل علما، مراجع و اندیشمندان، که در جامعه اثر میگذارند. آنهایی که امور سیاسی جامعه در دستشان هست، سیاسیون هستند و وقتی هم به مقاطع مختلف تاریخی ایران نگاه میکنیم، اقشار جامعه رشد میکنند؛ ولی سیاسیون یک حالت رکود پیدا میکنند و رشد آنها نسبت به رشد جامعه، کمتر است.
دانشگاهها و حوزههای ما، علما و متفکرین را در این نظریه جامعه نام میگذارم. وقتی که میگویم جامعه پیش میرود، منظورم بخش فرهنگی جامعه است، نه افراد کوچه و بازار. وقتی مثلاً میگویم یک جامعه رشد میکند و نخبگان را پشت سر میگذارد، منظور از نخبگان، نخبگانی است که در قدرت هستند، در واقع نخبگان غیرحاکم، نخبگان حاکم را پشت سر میگذارند. فضای فکری و اجتماعی را نخبگان غیرحاکم در دست دارند. هفتاد درصد مردم دنبال زندگیشان هستند و اصلاً در این حال و هوا نیستند، ولی با فضای فکری که ایجاد میشود، آنها هم رشد میکنند و عقب نمیمانند.
رشد جامعه از نخبگان اجتماعی غیرحاکم شروع میشود و به تمام ارکان جامعه پخش میشود. مثلا وقتی با بچههای کوچه و بازار صحبت میکنید، متوجه میشوید که بچههای امروز نسبت به دهههای قبل، عاقلانه و استدلالیتر برخورد میکنند. بنابراین سیر تکاملی، یک جبر نیست، بلکه نتیجهای از همان تلاش نخبگان علمی و فکری جامعه است.
رسا _ این سیر تکاملی و به تبع آن، گردش نخبگان سیاسی چه نمونههایی در طول انقلاب اسلامی داشته است؟
نمونههایی از این سیر، در انقلاب ما وجود داشته که رفتهرفته جامعه خالصتر شده است. ابتدای انقلاب بین اسلامگراها و کمونیستها رقابت بود؛ بعد از مدتی کمونیستها حذف شدند. لیبرالها با حزب جمهوری رقابت کردند؛ لیبرالها نیز بعداً حذف شدند. در دوره دفاع مقدس، جنگ یک حالت استثنایی داشت. بعد از جنگ، سازندگی روی کار آمد و یک دورهای، حالت نیمه عقبگرد داشتیم؛ عقبگرد داشتن ما هم این بود که گاهی اوقات انسان که میخواهد از جوی آبی بپرد، باید مقداری عقب بایستد تا بتواند بپرد. لذا شاید به سختی میشود گفت که در دوره سازندگی و اصلاحات پیشرفت داشتیم؛ ولی آنجا یک نوع آمادگی برای پیشرفت بعدی بوده یا حتی شعارهایی که آقای خاتمی سر میداده، شعارهای مترقی بوده که آرای عمومی جامعه به او رو میکند؛ درحالیکه شعارهای رقیبش عقبگرایانه است.
به هر حال بعد از دورهای، انقلاب خالصتر میشود و این بار، در درون نظام و بین اصلاح طلبها و اصولگراها رقابت است. هر دو گروه ادعای انقلابیگری دارند. بعد از احمدی نژاد، بیشترین رقابت، بین خود اصولگراها است که از دل اصولگراها، جبهه های مختلف بیرون آمده است.
جامعه که رشد میکند، نخبگان باید خالصتر شوند؛ لذا در برخی شرایط نخبگان موجود را پس میزند. مثلاً آقای احمدی نژاد به خاطر اینکه زاویههایی از ولایت فقیه میگیرد، محبوبیتش را از دست میدهد. این جریان خالص شدن و گردش سیاسی نخبگان، ما را به همین نقطه رهنمون میشود که جامعه ما، خالصتر میشود؛ چرا که نخبگان، بازتاب جامعه هستند.
رسا _ جابهجایی نخبگان در عرصه حاکمیت جامعه شیعه به چه صورتی رخ میدهد؟
مردم که در پرتوی هدایت الهی، مرحله به مرحله جلوتر میروند، نخبگان موجود را پشت سر میگذارند؛ لذا در حکومت ایران هر رئیس جمهوری که میآید، بعد از مدتی این رئیس جمهور در سطح مردم نیست؛ بلکه مردم، بالاتر از سطح رئیس جمهورند. اینجاست که میگوییم رئیس جمهور با سلام و صلوات میآید و بعد هم کنار گذاشته میشود! هیچ وقت نشد، رئیس جمهوری با همین عزت و احترامی که میآید، با همان عزت کنار برود. در هر دوره، جامعه یک مرحله جلو میآید و نخبگانی که نمیتوانند خودشان را تطبیق بدهند، کنار گذاشته میشوند. بنابراین لازم است نخبگان جدیدی، وارد عرصه جامعه شوند تا همطراز جامعه موجود، ایفاء نقش کنند. دوباره اگر همین نخبگان، مشغول شوند، از سطح اجتماعی و افکار مردم غافل و سرگرم کار خودشان از جامعه عقب میمانند؛ باز همان مسئله گردش، تکرار میشود تا انشاءالله جامعه به مرحلهای از رشد برسد که پذیرای حکومت امام زمان(عج) باشد.
رسا _ چرا این رشد مستمر در کشورهای غربی اتفاق نمیافتد؟
همانطور که عرض کردم این رشد، نتیجه تلاش فکری نخبگان و ریشه در اندیشه شیعه دارد. غربیها ممکن است در صنعت پیش بروند، ولی به لحاظ فکری ولاییتر نمیشوند. اصلاً ذات فرهنگ آنها، جامد شده است و نمیتواند رشد داشته باشد.
وقتی غربیها یک تفکر و یک مدل خاصی از حکومت مثل دموکراسی را مطرح میکند، اینها مدلی دیگر از حکومت را برنمیتابند. یک مدل فیکسی را در نظر دارند و همان را میخواهند. ولی شیعه این طور نیست؛ شیعه با حکومت چهار درجهای انعطاف زیادی در حکومت نشان میدهد و نخبگان به راحتی جابهجا میشوند؛ لذا حتی اگر حکومت ولایی امام زمان(عج) و فقیه را هم نداشتیم، مؤمن عادلی به جای ایشان حکومت میکند.
ضمن اینکه حکومت پیشروندهای که آرمانهای شیعه و عنصر ولایت برای پیروانش به ارمغان آورده است، در یک سطح خاصی گیر و رکود پیدا نمیکند. اساس مذهب شیعه با ولایت عجین است؛ جز ولایت امام زمان(عج) برای مردم سیر کننده و بسنده کننده نیست؛ لذا جامعه شیعی دائماً در حال پیشرفت و ترقی است تا به آن آرمان برسد.
رسا _ لطفا انقلاب اسلامی ایران را در چارچوب این نظریه بررسی بفرمایید.
با توجه به روایاتی که در متون دینی شیعه است، سیستمی که در جامعه شیعه ارائه شده، همواره رو به جلو است. آقای میشل فوکو در سال 1357 انقلاب ایران را مطالعه کرده و هشت مقاله نوشته است. وی در برخی مقالههایش معتقد است که ایران یک انقلاب پست مدرن را ترتیب داده است. میگوید چرا این انقلاب پست مدرن در اروپا و در مهد مدرنیسم اتفاق نیفتاد؟! اضافه میکند؛ ایرانیها مذهبی را طراحی کردهاند که به آنها شوری دائمی و حرارتی وصف ناشدنی میدهد.
سه عنصر را به عنوان عناصر پیشرونده در مذهب شیعه بر میشمرد؛ یکی عنصر و سیستم روحانیت است که از مردم ارتزاق میکند ولی بر مردم حکومت دارد؛ وابستگی وجود ندارد که جمود بیاورد؛ بلکه یک حالت مستقل و مردمی دارد؛ مردم را جهت میدهد و رهبریت مردم را به عهده دارد؛ مثل سیستم روحانیت اهل سنت یا مسیحیت هم نیست که با ارتزاق از حکومت خودش را به حکومت متصل کند و دیگر نتواند ترقی کند.
دومین عنصر پیش برنده از نظر آقای میشل فوکو، مهدویت است که یک آرمان برای مردم است و هیچ وقت مردم نا امید نبوده و در اوج سختیها امید دارند؛ بنابراین همیشه تلاش میکنند. عنصر سوم امام حسین(ع) است که با شهادتش به مردم یاد داد که در اوج ناامیدی تلاش کنند. حتی اگر امید نداشته باشند، این آرمانها به مردم امید میدهد. این سه عنصر به شیعه حرارتی میدهد که همواره رو به جلو حرکت میکند؛ این مطلب را آنها میگویند.
پس طبق آموزههای شیعه، جامعه و نخبگان شیعه همواره یک مسیر تکاملی را طی میکنند.
976/402الف/ر