آیتالله خویی از دیدگاه رهبر معظم انقلاب
خبرگزاری رسا ـ رهبر معظم انقلاب درباره شخصیت علمی و معنوی آیت اللّه خویی میفرمایند: «ما به ایشان نه از دید یک مرجع، بلکه از دید یک محقق، مؤلف و مدرس نگاه میکنیم».
آیتالله ابوالقاسم خویی یکی از برجستهترین فقهای تاریخ معاصر بود که با نگاه عمیق و ژرف خویش به متون دینی، عرصههای جدیدی در اندیشه سیاسی دینی گشود، تفسیر او از «حسبه» و رویکرد نو به مفاهیم فقهی، سیاسی مانند «مصلحت»، «ضرورت» و «عرف»، راهکار تازهای برای عملیاتی کردن فقه در عرصه سیاست و اجتماع ارائه داد.
زندگی و تحصیلات ایشان
او به همراه پدر به منظور تحصیل علوم دینی به نجف که در آن زمان بزرگترین حوزه علمیه جهان اسلام به حساب میآمد، رفت. وی در سالهای تحصیل در حوزه علمیه نجف از شاگردان آیت الله مهدی مازندرانی آیت الله ضیاء الدین عراقی و آیتاللهمحمدحسیننائینیبود.
او در حوزههای مختلف علوم حوزوی صاحب رای و اندیشهاست که از آن جمله میتوان به بحثهای گسترده وی در علوم فقه و اصول اشاره کرد.
او در حوزههای مختلف علوم حوزوی صاحب رای و اندیشهاست که از آن جمله میتوان به بحثهای گسترده وی در علوم فقه و اصول اشاره کرد.
فرزندان
آبت الله خوئی 7 فرزند پسر و 5 فرزند دختر داشت. فرزند بزرگتر ایشان آبت الله سید جمال خوئی از فضلای حوزه نجف بشمار میرفت که درطول سالیان دراز درکنار پدر تلاش کرد وعلاوه بر شاگردی نزد پدر خود نیز تدریس میکرد. سید عبدالمجید خویی فرزند دیگر او همراه با نیروهای ائتلاف در حمله سال 2003 به عراق وارد کشور شد و در مسجدی نزدیکی حرم امیرالمومنین (ع) در نجف اشرف ترور و به شهادت رسیدند.
طلوع خورشید فقاهت
شب پانزدهم ماه رجب سال 1317 ق، شب مبارک و فرخنده ای برای جهان اسلام بود، در آن شب، آیت اللّه حاج سید علی اکبر خویی، از علمای بزرگ و نامی شهرستان خوی، صاحب فرزندی شد که سالیان بعدْ دهها سال بر کرسی تدریس در مهمترین حوزه علمی آن زمان تکیه زد و با پرورش صدها عالم و مجتهد و تألیف دهها کتاب و تأسیس مراکز علمی و فرهنگی متعدد، در رأس مرجعیت قرار گرفت، این عالم فرزانه، کسی نبود جز آیت اللّه سید ابوالقاسم خویی که یکی از پرچم داران موفّق علوم اسلامی در زمان معاصر گردید.
بشارت ولادت
چند ماه بود که آیت اللّه سید علی اکبر خویی در انتظار فرزند به سر میبرد، روزی هنگام تدریس در حوزه عملیه خوی، ناگهان یکی از شاگردانش سراسیمه وارد کلاس درس شد و به استاد گفت: خوابی دیدهام که پیامی برای شما دارد، دیشب در عالم رؤیا حضرت علی (ع) را دیدم که فرمود: به سید علی اکبر بگو «حمل عیالش پسر است، اسم او را ابوالقاسم گذاشتم و برای او مقام و منزلت بلندی خواهد بود»، سرانجام در 15 رجب 1317 ق، نوزادی که همه منتظرش بودند چشم به جهان گشود و پدرش بنا بر آن رؤیا، نام او را ابوالقاسم نهاد.
عزیمت به نجف
سیدابوالقاسم دوران کودکی را در دامان پرمهر و محبت پدر و مادر، در فضایی آکنده از معنویت پشت سرنهاد، او علوم مقدماتی را تا 13 سالگی در زادگاه خویش و نزد پدر بزرگوارش آیت اللّه سید علی اکبر خویی فراگرفت، او در سال 1330 ق، همراه برادر بزرگتر خویش سید عبداللّه به نجف عزیمت کرد و مشغول تحصیل در حوزه علمیه آن جا شد، سیدابوالقاسم به دلیل هوش و حافظه قوی، در مدت کوتاهی توانست ادبیات عرب، منطق و درسهای مقدماتی فقه و اصول را فراگیرد و در 21 سالگی، در درس خارج آیت اللّه شیخ فتح اللّه شریعت اصفهانی، معروف به شیخ الشریعة حضور یابد و خوشه چین علوم و معارف دینی گردد.
هوش و ذکاوت
سید ابوالقاسم از دوران کودکی و نوجوانی، در میان دوستان و خویشاوندان به ذکاوت و استعداد سرشار معروف بود و در اندک زمانی، گوی سبقت را از همگان ربود، استاد او سید عبدالعزیز طباطبایی نقل میکند: «زمانی ایشان در حالی که 15 سال بیشتر نداشت، در صحن مقدس امیرالمؤمنین به حضور آیت اللّه سید محمد کاظم یزدی رسید و از مسأله ای پرسش نمود، مرحوم سید پاسخی داد، امّا آقای خویی قانع نشد و گفت: »شما در کتاب عُروة خلاف این را میفرمایید، مرحوم سید پس از رجوع به کتاب، صحبت آقای خویی را تصدیق نموده، به پدرشان فرمود: «قدر این بچهات را بدان؛ او آینده درخشانی خواهد داشت».
اساتید آیت اللّه خویی
آیت اللّه خویی درباره استادان بزرگوار خود در فقه و اصول چنین میگوید: «من درس خارج را در محضر تعدادی از استادان بزرگ آن زمان آموختم، ولی در میان آنان از پنج نفر نام میبرم که خداوند روح آنها را قرین رحمت فرماید: آیت اللّه شیخ فتح اللّه معروف به شیخ الشریعه، آیت اللّه شیخ مهدی مازندرانی، آیت اللّه شیخ ضیاء الدین عراقی، آیت اللّه شیخ محمد حسین اصفهانی معروف به کمپانی و بالاخره آیت اللّه شیخ محمد حسین نائینی» ایشان در ادامه میفرمایند: «من از دو استاد اخیر بیشتر بهره بردم و یک دوره کامل از اصول را نزد آنان فراگرفتم. مرحوم نائینی آخرین استاد بزرگوار من بود که تا آخر عمر ملازم محضر گهربار او بودم.»
اساتید اخلاق آیت اللّه خویی
آیت اللّه خویی در کنار تحصیل علم، به تهذیب نفس و خودسازی میپرداخت، فرزانه خوی، عرفان را از آقاشیخ مرتضی طالقانی، آقاسید عبدالغفار مازندرانی و عارف بی بدیل آیت اللّه العظمی سید علی آقا قاضی طباطبایی فراگرفت و آنان در سیر و سلوک معنوی و شکل گیری شخصیتهای عرفانی آیت اللّه خویی نقش زیادی داشتند، ایشان درباره آن دوران میفرماید: «من در ایامی که در نجف اشرف مشغول تحصیل علوم دینیه بودم، بیشتر مقیّد به آداب و سنن و اوراد و اذکار بودم و در مجلس پر فیض مرحوم آیت اللّه علی قاضی شرکت میکردم و از انفاس قدسیه آن بزرگوار بهره میبردم.»
علاقه به تدریس
آیت اللّه خویی، از دوران جوانی به تدریس و بحث و گفت و گوهای علمی علاقه فراوانی داشت، ایشان با این که عهدهدار مرجعیت دینی بود، ولی از تدریس و تحقیق و نگارش حتی در سفر دست برنداشته و در این سنگر مهم به انجام وظیفه میپرداخت، در علاقه آیت اللّه خویی به بحث و مباحثه علمی همین بس که چه بسا ساعاتی با طرف مقابل به بحث و گفت و گو میپرداخت و ذرّه ای احساس خستگی نمیکرد.
روش تدریس
روش گفتار و بیان آیت اللّه خویی، اعجاب انگیز بود، چون ایشان به نکات و دقایق ادبی زبان عربی احاطه داشت، درس وی فشرده ای از آرا و مبانی آقاضیاءالدین عراقی، میرزای نائینی، مرحوم کمپانی و نظرات خود ایشان بود، ایشان درس خود را با بحث و استدلال بر رد و قبول مبانی دیگران و بیان جذّاب و تحلیلی عجین میکرد، و به حق در حقایق و مبانی اصولی که در طول ادوار مختلف بر آنها اتفاق شده بود و خدشه ناپذیر مینمود، انقلاب و دگرگونی پدید میآورد.
در لابلای درس ایشان نظریات جدید، ابتکار در مبانی، خروج از آرای پیشینیان، تعمق و تحقیق و دقت و ژرف نگری و پژوهش موج میزد، جمع همین ویژگیهای علمی بود که آیت اللّه خویی را این چنین کم نظیر نمود.
شاگردان آیت اللّه خویی
حقیقتا نمیتوان شاگردان و خوشه چینان حوزه درس آیت اللّه خویی، این عالم بزرگوار و این بزرگ مدرّس حوزه علمیه نجف را به شمار آورد، در طول قریب به هفتاد سال تدریس، انبوهی از فضلا و علما از محضر درس ایشان بهره گرفتهاند و همانند ستارگان درخشانی، در افق آسمان جهان اسلام پراکنده گشتهاند.
از این میان، میتوان از آیات عظام و مجتهدان چون مقام معظم رهبری، شهید سید محمد باقر صدر، میرزا جوادآقا تبریزی، سید علی سیستانی، محمد تقی بهجت، محمد تقی جعفری، سید موسی شبیری زنجانی، حسین وحید خراسانی و ناصر مکارم شیرازی یاد کرد.
آثار آیت الله خویی
شاید یکی از موفقترین مراجع عصر اخیر از نظر تألیف و تصنیف و تقریر، آیت اللّه خویی باشد؛ زیرا علاوه بر کتابهای گران مایه و پرمحتوایی که خود ایشان به رشته تحریر درآورد، به همان مقدار و بلکه بیشتر، فارغ التحصیلان مکتب فقهی و اصولی و تفسیری ایشان کتابهایی نگاشتهاند و نشر دادهاند.
از جمله تألیفات ارزشمند ایشان میتوان در زمینه اصول از کتاب تعلیقة علی العروة الوثقی، در تفسیر از البیان فی تفسیر القرآن، و در رجال از کتاب کم نظیر معجم الرجال الحدیث نام برد.
آیت اللّه خویی از نگاه رهبر معظم انقلاب
مقام معظم رهبری، حضرت آیت اللّه خامنه ای، درباره شخصیت علمی و معنوی آیت اللّه خویی میفرمایند: «ما به ایشان نه از دید یک مرجع، بلکه از دید یک محقق، مؤلف و مُدرّس نگاه میکنیم. اگر شما به زندگی این بزرگوار نگاه کنید، میبینید که حداقل در سه رشته علمی و درسیِ مهمْ دارای فرآورده های تحقیقی هستند که یکی فقه، دیگری اصول و سومی رجال است، این همه کتاب فقهی و اصولی که شاگردان ایشان نوشتهاند، همه از کلمات ایشان است، علاوه بر آن چه از قلم خود ایشان مستقیما صادر شده است.»
خدمات اجتماعی
فقهای عالی قدر و مراجع بزرگوار، هرکدام با توجه به دامنه نفوذ و اقتدار احترام خویش، در جامعه به ایجاد آثار ماندگار خدمات مختلف اجتماعی همت گماشتهاند. آیت اللّه خویی نیز در سلسله نور و رحمت فقاهت فرد شاخص و چهره بسیار ممتازی است که دهها اثر ماندگار و بنای خیر و جاودان از او به یادگار مانده است. احداث کتاب خانه، مدرسه، مسجد، بیمارستان، مؤسسه خیریه و دارالایتام در ایران و نقاط مختلف جهان، از جمله کشورهای عراق، لبنان، هندوستان و به ویژه انگلستان و آمریکا، از خدمات آن مرجع بزرگ جهان اسلام است.
عشق به عبادت و ولایت
آیت اللّه خویی در کنار تحصیل و تدریس، هرگز از اهمیت عبادت، زیارت، دعا و ذکر غافل نبود و سالهای پربرکت عمر خویش را با اُنس به همین ادعیه و زیارات گذراند. با وجود این که ایشان از برجستهترین مُدرّسان حوزه علمیه نجف بود و بیشتر اوقات خویش را صرف مطالعه و تحصیل و تدریس میکرد، ولی عشق و علاقه به پرورگار متعال، شبهای چهارشنبه او را به مسجد سهله ده کیلومتری نجف می کشانید و چنان از شمیم عطر عبادت سر مست میشد که چهل شب چهارشنبه پشت سرهم در آن مسجد بیتوته کرده و تا صبح با مولا و خالق خویش راز و نیاز میکرد.
جذبه ولایت اباعبداللّه الحسین (ع) او را چنان شیدای خویش میکرد که گاه چهل شب جمعه به کربلا میرفت. آیت اللّه خویی هر روز پیش از درس به حرم مطهر حضرت علی (ع) مشرف میشد و همین ارتباط با پروردگار و ائمه اطهار (ع) را رمز پیشرفت و موفقیت خویش میدانست.
ساده زیستی
آیت اللّه خویی این مرجع بزرگْ در زندگی، بی آلایش و ساده بود و از تجمّل و رفاه دوری میکرد و سفرههایش را غذایی ساده تشکیل میداد، او در صرف وجوهات شرعی، احتیاط و تا حدامکان از استفاده وجه شرعی در مصارف شخصی، خودداری میکرد، ایشان از جوانی تا سنین بالا که مرجعیت والا و عظیمی پیدا کرد، زیّ طلبگی و زندگی ساده و بی پیرایه خود را از دست نداد.
دستگیری از ضعیفان
از ویژگیهای اخلاقی آیت اللّه خویی، این بود که هر جا احساس میکرد عده ای به کمک و رسیدگی نیاز دارند، بدون درنگ به یاری آنان میشتافت و مؤیّد این مطلبْ مؤسسات خیریه ایشان در ایران و کشورهای مختلف جهان است، اهتمام ایشان به زندگی فقیران و یتیمان به ویژه در ماه های رمضان و ذی الحجه بیشتر میشد، آیت اللّه خویی با وجود تمام مشکلات، سرپرستی بسیاری از خانواده های اُسرا، مفقودان و شهیدان جریانات عراق را به عهده گرفته بود.
وقت شناسی
آیت اللّه خویی تا نیمه شب بیدار میماند و مطالعه میکرد، سپس کمی خوابیده و پس از آن یک ساعت و نیم به اذان صبح مانده بیدار میشد و به تهجّد و قرائت قرآن میپرداخت، ایشان اوقات شبانه روز خود را به تدریس، مطالعه، عبادت، جواب به استفتاءات، تألیف کتاب و نمازجماعت تقسیم کرده بود و از کمترین زمان بیشترین بهرهها را میبرد.
تجلیل از علم
آیت اللّه خویی به علم و دانش عشق میورزید، او از کودکی و نوجوانی، با علم و دانش خو گرفته بود و از این رو، برای علم و عالم احترام فراوانی قائل بود، گاه در مناسبتهای مختلف از شاگردان فاضل خود مانند شهید صدر و علاّمه محمد تقی جعفری نام برده و مقام فضل و دانش آنان را میستود، آیت اللّه خویی به استاد خود مرحوم میرزای نائینی بسیار علاقه مند بوده، احترام خاصی برای ایشان قائل میشد. هنگامی که علما به نجف میآمدند، ایشان خود به دیدار آنها میشتافت.
مبارزات سیاسی
آیت اللّه خویی در طول سالهای پربار عمر خویش، همواره با حکومتهای ظلم و ستم در حال مبارزه و پیکار بود، ایستادگی ایشان در برابر مکتبهای مادّی گری و الحاد، بر هیچ یک از صاحبان خرد پوشیده نیست؛ از آن جمله، فتوای تاریخی ایشان در مبارزه با مکتب خانه سرخ کمونیستی را میتوان نام برد، آیت اللّه خویی از جمله عالمان و مجتهدانی بود که در شکل گیری و آگاهی مردم در انقلاب اسلامی و دفاع از پرچم دار انقلاب، امام خمینی رحمه الله نقش عمده ای ایفا نمود، او بارها با صراحت مخالفت خود را با اسرائیل غاصب بیان داشته و از حق مسلّم فلسطینیان مظلوم، دفاع میکرد.
جنگ ایران و عراق
آیت اللّه خویی در زمان جنگ تحمیلی و سختیها و کمبودهای حاصل از این تجاوز نابرابر، به جواز صرف وجوهات شرعی در خوراک و پوشاک رزمندگان اسلام فتوا داد، البته در این راستا، رژیم بعث عراق نیز با تبعید، اسارت و به شهادت رسانیدن اطرافیان و نزدیکان ایشان، این عالمِ بزرگ را تحت فشار قرار میداد که از آن جمله، به شهادت رساندن برجستهترین شاگردش سید محمدباقر صدر را میتوان نام برد، ولی آیت اللّه خویی استوار و با تمام شجاعت در برابر این مصیبتها و سختیها ایستادگی میکرد.
استقبال از امام خمینی رحمه الله
زمانی که رژیم شاهنشاهی دیگر نتوانست وجود بابرکت و با نفوذ رهبر کبیر انقلاب، حضرت امام خمینی رحمه الله را در کشور تحمل کند، ایشان را به نجف اشرف تبعید کرد، هنگام ورود سرسلسلهدار قیام مردمی ایران بر ضد شاه به نجف، آیت اللّه خویی، تعدادی از فضلا و علما را به دیدار امام فرستاد و خود نیز همان روز اول و پس از اتمام درس، به دیدار امام شتافت، آیت اللّه خویی در پاسخ افرادی که از انگیزه این همه عزت و احترام به شخصیت امام خمینی رحمه الله میپرسیدند، فرمود: «ایشان با دیگران فرق میکند، لذا دیدن او هم با دیگران باید فرق داشته باشد.»
نقش آیت اللّه خویی در انقلاب اسلامی ایران
مقام معظم رهبری، حضرت آیت اللّه خامنه ای، درباره آگاهی و همراهی موثر آیت للّه خویی با انقلاب اسلامی میفرماید: «ایشان یکی از نخستین کسانی بود که پس از شروع نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی رحمه الله، حوزه علمیه نجف را به اهمیت حوادث ایران متوجه ساخت و سعی و کوششی ارجمند در همراهی با حرکت عظیم روحانیت و مردم ایران مبذول داشتند. [ایشان] در نهضت خونین عراق در رمضان 1411 ق، قطب اصلی نهضت و مرکز صدور حکم قیام اسلامی بود.»
غروب خورشید فقاهت
آیت اللّه خویی، این مرد فرزانه، پس از 94 سال زندگی پربار با برجا نهادن خدمات بزرگ دینی و دهها اثر جاویدان، با تحمل فشارها و دردها، در هشتم صفر 1413 ق، به دیدار معبود شتافت. او که هم چون جدّش موسی بن جعفر علیه السلام به طاغوت زمان گرفتار شده بود، پس از وفاتْ همانند مادر مظلومه اش فاطمه زهرا (س)، غریبانه به خاک سپرده شد.
رژیم بعث عراق، حتی در نجف اشرف هم اجازه تشییع جنازه نداد و آن مرجع بزرگ، در نیمه های شب و با حضور مأموران امنیتی رژیم بعث و تعداد بسیار اندکی از شاگردان و خانوادهاش، پس از اقامه نماز توسط آیت اللّه سید علی سیستانی، غریبانه و مظلومانه، در صحن شریف امام علی (ع) در مسجد خضراء که جایگاه درسش بود، به خاک سپرده شد.
پیام تسلیت
پس از ارتحال مرجع جهان اسلام، حضرت آیت اللّه خویی، شخصیتهای علمی و سیاسی کشوهای مختلف جهان از جمله ایران، با پیامهای تسلیت و اعلام عزای عمومی، در غم و فراق این عالم عامل به سوگ نشستند. رهبر معظم انقلاب در بخشی از پیام تسلیت خود این گونه میفرمایند: «عمر طولانی و پربرکت این مرد بزرگ که نزدیک به یک قرن امتداد یافت، سرشار از آزمایشهای الهی و نمایشگر سعی و تلاش یک انسان مؤمن و پرهیزکار است.»/979/ت301/ی
ارسال نظرات