از کشفنا الخمینی تا عبور از فیلترهای مختلف صدام
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حجتالاسلام شاکری از جانبازان هشت سال دفاع مقدس شب گذشته در دومین همایش تجلیل از طلاب شاهد و ایثارگر که در مدرسه مبارکه فیضیه برگزار شد به بیان خاطراتی از هشت سال دفاع مقدس پرداخت.
وی خدا محوری را عامل مهم مقدس شدن هشت سال دفاع مردم در برابر رژیم بعث عراق دانست و گفت: بر تمام مناطق جبهه رنگ و بوی الهی حاکم بود و من که در آن زمان یک طلبه چهارده ساله بودم شاهد سحرخیزی رزمندگان در خط مقدم بودم.
حجتالاسلام شاکری یادآور شد: در جبههها هر چند نماز جماعت برگزار میشد ولی رزمندگان یک ساعت قبل از اذان صبح برخواسته و به نماز شب مشغول میشدند.
جانباز هشت سال دفاع مقدس درباره حضور طلاب و تأثیرگذاری آنها بر دیگر رزمندگان اظهار داشت: در هر گردانی که یک طلبه معمم پرچمدار آن بود و جلو حرکت میکرد مسلما پیروزی آن گردان نیز بیشتر میشد.
وی افزود: تنها خاطرات هشت سال دفاع مقدس مربوط به این طرف خاکریزها نیست بلکه آن طرف خاکریزها و پس از اسارت نیز خاطرات و فداکاریهای زیادی است که باید به آنها توجه کرد.
حجتالاسلام شاکری با اشاره به حساسیت ویژه رژیم بعث عراق نسبت به اسرای روحانی و طلبه یادآور شد: صدامیان نسبت به تمام اسرا حساسیت داشتند ولی حساسیت آنها به یک طلبه و یا روحانی بیش از پیش بود.
وی تصریح کرد: وقتی نیروهای بعثی یقین پیدا میکردند که فلان فرد طلبه است و اسیر شده شکنجههای خود را تشدید میکردند، بنده یادم است پس از بیست و هفت روز اسارتم صدامیان به طلبه بودن من یقین پیدا کردند در این زمان بود که من را به باران شلاق بستند تا جایی که از هوش رفتم، حتی در حالت بیهوشی نیز دست از من برنداشتند و با پاشیدن آب من را به هوش میآوردند و شلاق میزدند.
این اسیر هشت سال دفاع مقدس درباره عکسالعمل صدامیان نسبت به شناسایی یک طلبه و روحانی در اردوگاهای اسرا خاطرنشان کرد: وقتی نیروهای بعثی پی میبردند که فلان فرد طلبه است با صدای بلند و خوشحالی فریاد میزدند «کشفنا الخمینی» یعنی ما خمینی را پیدا کردیم.
حجتالاسلام شاکری با چشمانی اشکآلود و صدای بغض دار درباره سختیهای اردوگاهای رژیم بعث عراق گفت: در این اردوگاهها خواندن نماز، روزهداری، تلاوت قرآن ممنوع بود تا جایی که وقتی یک فردی به نماز مشغول میشد صدامیان او را تا سر حد مرگ میزدند.
وی افزود: در جبههها امکانات ما از هر جهتی محدود بود در حالی که یادم است در عملیات فکه دژی را گرفتیم که گفته میشد در آن صد و پنجاه مشاور عالی رتبه اروپایی و ژنرالهای مختلف استفاده از امکانات و تجهیزات مدرن نظامی را به صدامیان آموزش میدادند.
این جانباز حوزوی درباره زندانهای حکومت بعث عراق نیز گفت: در اردوگاههای ما زندانی به نام زندان الرشید وجود داشت وقتی ما از بعثیها پرسیدیم که چرا به آن زندان الرشید گفته میشود گفتند به سبب آنکه رگ و ریشه این زندان به زندان هارونالرشید میرسید و وقتی رزمندگان را در آن زندان شکنجه میدادند همه میگفتند «السلام علیک یا باب الحوائج».
حجتالاسلام شاکری درباره انتخاب صدامیان برای فعالیت در ارودگاهها نیز عنوان کرد: هر بعثی حق نداشت که در ارودگاهها نگهبان باشد بلکه باید اینها از فیلترهای مختلف گذرانده میشدند تا به عنوان نگهبان و یا مسؤول دیگر اردوگاهها انتخاب شوند.
وی یادآور شد: نیروهای رژیم بعث عراق در زندانها افراد متعصب ناصبی، قوی جسته و از جلادترین افراد بودند که هیچ رحم و مروتی نداشتند، حتی این افراد وقتی یک سیلی به ما میزدند ما چندین بار دور خود میچرخیدیم و به زمین میخوردیم.
این رزمنده طلبه هشت سال دفاع مقدس درباره نوع شکنجههای اردوگاههای رژیم بعث گفت: بیشتر افراد در اردوگاهها زخمی بودند و بعثیها برای شکنجه بیشتر شلاقهای خود را دقیقا به زخمهای رزمندگان میزدند و به گونهای شکنجههای آنها غیر قابل تحمل بود که روزی هزار بار آرزوی مرگ میکردیم.
وی ادامه داد: حتی ما در اردوگاه بعثیها رزمندهای داشتیم که بدنش به سبب ماندن خون و چرک کرم زده بود و اسرا او را در میان پتوی میگذاشتند و به کنار شیر آب میبردند تا با فشار آب کرمها را از تن او خارج کنند.
حجتالاسلام شاکری در پایان خاطرنشان کرد: ناگفتههای زیادی درباره هشت سال دفاع مقدس است و اگر حوزههای علمیه سیره شهدا را بیان نکنند در قیامت مورد حساب، کتاب و مؤاخذه قرار میگیرند./993/پ202/ی