۱۰ مهر ۱۳۹۲ - ۱۳:۱۳
کد خبر: ۱۸۶۰۴۰

پیشینه حوزه علمیه قم در دوران متأخر

خبرگزاری رسا ـ در غالب موارد مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری‌(ره) را مؤسس حوزه علمیه قم می‌نامند. این تعبیر که خالی از مسامحه نیست، به این معنا نیست که تا پیش از این تاریخ، حوزه علمیه قم وجود نداشته است، بلکه باید گفت که حوزه علمیه قم تا پیش از عصر زعامت حاج شیخ عبدالکریم، مرکزیت علمی‌ و فقهی نداشته است.
سيد عبدالکريم حائري، موسس حوزه علميه
شهر قم از جمله مکان‌های مورد توجه اهل بیت‌‌(ع) بوده است. تعابیر والایی درباره شهر قم و اهل آن، در لسان روایات وارد شده است. از این رو قم مورد توجه شاگردان و پیروان مکتب اهل بیت(ع) نیز قرار گرفته و دانشمندان شیعه در عصر حیات ائمه معصومین‌‌(ع) به این شهر هجرت می‌کرده‌اند‌‌. حوزه علمی ‌قم در عصر معصومین(ع) حوزه پر رونقی بوده و علمای بزرگی در این حوزه به فعالیت علمی ‌و فقهی مشغول بوده‌اند‌‌.‌‌(رک: تاریخ قم)
 
از جمله علمای مبرز این عصر می‌توان از محدث بزرگ "ابن قولویه"، شیخ صدوق‌‌(پدر)، زکریا بن آدم و... را نام برد. همان‌طور که در شرح چگونگی حوزه علمیه بغداد گفتیم این دوران در واقع عصر حدیث بوده است و فقهای شیعه در واقع محدثانی بوده‌اند‌‌ که علاوه بر فعالیت علمی‌ در حوزه حدیث، صاحب مقام افتاء و نیابت از معصومین(ع) هم بوده‌اند‌‌.
 
این مسأله موجب یک سوء تفاهم شده و آن اینکه عده‌ای این سال‌ها را "دوران اخباریگری اول" نامیده‌اند‌‌ که کاملا اشتباه است.‌‌(رک: آشنایی با علوم اسلامی، شهید مطهری، صفحه 42)
 
در توضیح این مطلب باید گفت که اخباریگری به عنوان یک مسلک و مکتب فکری، شاخصه‌هایی دارد که از مهمترین آنها "عدم حجیت ظواهر کتاب" و ممنوعیت استفاده از عقل بشری در فهم مراد قرآن است.
 
اخباری معتقد است که معنا و مراد آیات قرآن را باید از منابع روایی اکتشاف کرد. دیگر مؤلفه فکری اخباریان، نوعی جزم اندیشی و عدم پویایی فکری است. بسنده کردن به ظواهر روایت هم دیگر شاخصه مهم مکتب اخباریگری است.‌‌(البته در این بین اختلافات نظری هم در بین اخباریان وجود دارد که برای اطلاع بیشتر رک: مقدمه الدررالنجفیة، مرحوم شیخ یوسف بحرانی)
 
حال با توجه به این چند شاخصه جریان اخباری، نظری کنیم به آنچه در عصر متقدم در حوزه قم جریان داشته است. اگر چه فقهای آن عصر اهتمام خود را مصروف حفظ و حراست میراث روایی و نیز شرح این احادیث داشته‌اند‌‌، لکن این رویه تلازمی ‌با عقل ستیزی اخباریان ندارد و اتفاقا نقطه مقابل مسلک ایشان است.
 
این فقهای جلیل القدر هرگز عقلی را که در منابع روایی به عنوان نبی درونی معرفی شده، طرد و منزوی نکردند؛ بلکه اگر هم به مجموعه احادیث توجه زیادی مبذول می‌داشته‌اند‌‌، معلول این بوده که سنت شیعی و سیره معصومین(ع)، در این عصر پر آشوب به انحراف نگراید و در آن گژی پدید نیاید.‌‌(برای اطلاع بیشتر رک: تاریخ قم)
 
نکته دیگری که باید بسیار به آن توجه نمود، شرایط سیاسی و اجتماعی آن دوران است. بغداد که دارالخلافة عباسیان بوده هنگامه‌ای پر از تنش و آشوب را سپری می‌کرده است و با زوال قدرت عباسیان و متعاقب آن قدرت گرفتن اتراک در دربار ایشان، زمام امور جامعه به کلی از دست ارباب قدرت به در رفت و جهان اسلام سال‌های هرج و مرج را در پیش چشم خود دید.‌‌(رک: الکامل فی التاریخ)
 
آنچه در این هرج و مرج، بیش از پیش تشدید شد، فشار بر شیعیان و پیروان مکتب اهل بیت(ع) بود. شهر قم به عنوان یکی از شهرهای عمده شیعیان، مورد هجوم مخالفان قرار می‌گرفت و در نتیجه سلب امنیت جانی و مالی مردم، منابع علمی‌ هم مورد هجوم و غارت واقع می‌شد.
 
این ناامنی داعیه‌ای بزرگ بر حفظ و حراست از میراث شیعه بود و اگر نبود تلاش‌های خالصانه فقهای این زمان، قطعا امروز بسیاری از این میراث گران‌بها از میان رفته بود.‌‌(رک: تاریخ قم)
 
با شرحی که گذشت اشتباه افرادی که این دوران را دوران اخباریگری اول می‌نامند، معلوم می‌شود. این سال‌ها دوران رواج فقه ‌اند‌‌یشی و فقه آموزی در قم است که به فاصله کوتاهی و تقریبا همزمان با رونق گرفتن حوزه بغداد، رو به خاموشی رفته است.
 
متأسفانه از کیفیت دروس حوزه قم و نظام آموزشی آن، اطلاع چندانی در دست نیست و منابع تاریخی هم اطلاعات چندانی عرضه نمی‌کنند. تنها نکته‌ای که جلب نظر می‌کند، همین توجه و اهتمام به فرمایشات معصومین(ع) است به طوری که فقهای قم مقید بوده‌اند‌‌ در همه مسایل، رأی و نظر معصومین(ع) را بشنوند.‌‌(رک: تاریخ قم و شکل گیری سازمان روحانیت شیعه)
 
 
سال‏های خاموشی حوزه علمیه قم
 
در فاصله سال‌های رونق حوزه علمیه بغداد و پس از آن حیات هزارساله حوزه مقدسه نجف، حوزه قم درخشش و رونق چندانی نداشته است. اگر چه درس و بحث برقرار بوده، لکن حوزه‌ای درخور قم نبوده است.
 
مهمترین حوزه فقهی ایران در این سال‌ها، حوزه علمیه اصفهان بوده که هم فعالیت‌های علمی ‌فراوان داشته و هم در زمینه فعالیت‌های اجتماعی فعال بوده است. این حوزه با وجود رونق فراوانی که داشته، چون زعمایش دانش آموختگان حوزه نجف بوده‌اند‌‌، از خود روشی ابتکاری در تدریس و آموزش نداشته‌اند‌‌ و ادامه دهندگان راه اساتید خود بوده‌اند‌‌. مثلا آقا سید محمد باقر درچه‌ای فقیه مبرز این حوزه در زمان قاجار، به شیوه استادش مرحوم میرزا حبیب الله رشتی تدریس می‌کرده است‌.‌(رک: سیاحت شرق، صفحه 98)
 
پس از به قدرت رسیدن صفویه که مذهب رسمی‌ کشور را شیعه اعلام داشتند، حوزه‌های درسی ایران تقویت شد و این حوزه‌ها در دوران حکومت قاجار رونق بیشتری یافتند. از مهمترین حوزه‌های ایرانی باید به حوزه کرمانشاه، حوزه سبزوار، حوزه بروجرد و حوزه تهران اشاره کنیم.‌‌(رک: یادداشت‌های روزانه اعتضاد السلطنة)
 
 
میرزای قمی ‌مؤلف قوانین الاصول
 
در رونق گرفتن حوزه‌های داخل ایران، حوزه قم هم بی‌نصیب از این برکت نبود و با ظهور میرزای قمی‌ که دوران حیات خود را در شهر مقدس قم و در جوار کریمه اهل بیت حضرت معصومه‌‌(س) گذرانده است، حوزه قم هم رونق علمی‌ گرفت. از حوزه درسی میرزای قمی‌(ره) خبر چندانی در دست نیست؛ اما از مجموعه زندگانی آن فقیه عظیم الشأن و نیز با نظر در کتاب گران‌سنگ "قوانین الاصول" که یادگار ایشان است، می‌توان نکات زیر را فهمید:
 
1 – میرزای قمی ‌با حوزه‌های فقهی سایر شهرهای ایران و نیز نجف در ارتباط بوده است. به طوری که در بین دامادهای آن جناب از فضلای حوزه‌های شهرهای دیگر نظیر بروجرد که آن زمان صاحب حوزه‌ای بزرگ بوده است، دیده می‌شود.‌‌(رک: تاریخ بروجرد، شرح احوال ملا اسدالله بروجردی)
 
این ارتباط به صورت ارتباط علمی‌ و... بوده است؛ به طوری که مکاتبات علمی‌ از آن جناب در این زمینه‌ها موجود است.‌‌(رک: وحید بهبهانی، صفحه 172) این ارتباط چون به صورت حوزه درسی نبوده است، درباره مقصود این مقاله مطلب چندانی به دست ما نمی‌دهد.
 
2 – آن بزرگوار که شاگرد و پیرو مکتب وحید بهبهانی بوده است، در نگارش کتاب "قوانین الاصول" زبان مغلق و پیچیده‌ای به کار برده است؛ به طوری که در حوزه‌های علمی‌شیعه، همواره تدریس و تحصیل این کتاب از جمله کارهای سخت به حساب می‌آمده است.‌‌(رک: سیاحت شرق، صفحه 34) گویا ایشان در حوزه درسی خود هم به این شیوه عمل می‌کرده‌اند‌‌.
 
3 – مطلب مهمی ‌که در راستای مقصود این مقاله است، تقسیم بندی مرحوم میرزای قمی ‌از مباحث علم اصول است. میرزا کتاب قوانین الاصول را در دو جلد تألیف کرده است که یک جلد آن مباحث الفاظ و جلد دیگر مباحث عقلی است.
 
این شیوه تبویب کتاب، شبیه شیوه‌ای است که مرحوم فاضل تونی در کتاب "الوافیة" انجام داده است. این تقسیم بندی دوگانه در مقابل تقسیمی ‌است که مرحوم اصفهانی ارائه داده است و مباحث اصول فقه را به چهار دسته تقسیم کرده است: مباحث الفاظ، مباحث عقلی، مباحث حجت و مباحث اصول عملیه‌‌(رک: اصول الفقه مظفر، جلد اول)
 
البته این‌که میرزا به همین شکل تدریس می‌کرده‌اند‌‌ یا این‌که به شیوه دیگری، بر ما معلوم نیست؛ لکن از رواج کتاب قوانین الاصول به عنوان متن درسی حوزه‌های علمیه، می‌توان حدس زد که شیوه تدریس میرزا هم بر همین مدار بوده است.
 
تأثیر این شیوه را در روش مرحوم شیخ اعظم انصاری، در کتاب فرائد الاصول می‌بینیم. البته جناب شیخ از کتاب "فصول" مرحوم اصفهانی هم تأثیر بسیار پذیرفته و تقسیم‌بندی شیخ به مرحوم صاحب فصول شباهت بیشتری دارد‌‌.(رک: المکاسب، شیخ انصاری)
 
4 – نکته‌ای که در حیات میرزای قمی‌ نباید از نظر دور بماند، ارتباط اجباری آن جناب با دستگاه سلطنت قاجار است. این ارتباط که گریزی از آن برای میرزا نبوده است، منجر به نوعی احتیاط و محافظه‌کاری ایشان در مواجهه با امورات اجتماعی بوده است و این احتیاط تأثیر قهری خود را در حوزه علمی ‌و درسی ایشان هم می‌گذاشته است. تبیین این مطلب نیاز به تحقیقات مفصل تاریخی دارد که از حوصله این نوشتار خارج است و در این زمینه می‌توان به منابع تاریخی موجود در این زمینه‌ها رجوع نمود.
 
 
شیخ عبدالکریم حائری مؤسس حوزه قم
 
پس از میرزای قمی، رونق حوزه علمیه قم افول کرد و همین‌گونه بود تا آن‌که شیخ عبدالکریم حائری‌‌(ره) به حوزه قم هجرت کرد و آن را دوباره احیا نمود. شیخ عبدالکریم حائری، مؤسس حوزه علمیه قم از شاگردان حوزه درسی مرحوم میرزای بزرگ است.
 
عمده فعالیت مهم آن مرحوم، تأسیس حوزه علمیه قم است که اکنون، کانون پرورش فقهای شیعه است. دوران زعامت ایشان در حوزه علمیه قم، مصادف با سال‌های انتقال سلطنت از قاجار به پهلوی و نیز مهمترین فراز حکومت پهلوی یعنی قضیه کشف حجاب است.
 
شیخ عبدالکریم حائری، از سویی دغدغه حفظ و گسترش حوزه علمیه قم را داشت و از سویی با فشارهای خارج از حد حکومت پهلوی روبرو بود. ایشان که از ماهیت درنده خوی رضاشاه خبر داشتند، شیوه را بر مدارا و محافظه‌کاری قرار داده و از درگیری مستقیم با رضاخان پرهیز می‌کردند.
 
این امر اگر چه به مذاق علمای قم خوش نمی‌آمد و از این جهت نیز مرحوم شیخ تحت فشار بود، لکن ثمره شیرین آن که حفظ حوزه علمیه قم بود، بعدها با ظهور امام خمینی‌‌(ره) و برانداختن سلسله پهلوی خود را نشان داد.‌‌(برای اطلاع بیشتر از حیات سیاسی مرحوم شیخ عبدالکریم رک: تاریخ تحولات سیاسی ایران، موسی نجفی/خاطرات آیت‌الله گرامی، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، فصل حاج شیخ عبدالکریم حائری و...)
 
مرحوم حاج شیخ عبدالکریم هرگز نتوانست حوزه علمی ‌درخوری در قم تشکیل دهد و دلیل این امر، همانا فشارهای سیاسی حکومت وقت بود؛ ولی با تشکیل حوزه درسی کوچکی توانست فقهای بزرگی نظیر مرحوم آیت‌الله سید صدرالدین صدر، مرحوم آیت‌الله سید محمد باقر خوانساری و... تربیت کند که بعد از او عهده‌دار زعامت حوزه‌ها گردیدند.
 
در این فراز باید اشاره کنیم که مرحوم شیخ عبدالکریم بر خلاف مرحوم آخوند که به اصول شهره بود، به فقه توجه بیشتری داشت و مدار درس ایشان بر فقه می‌چرخید.
 
اساسا حوزه علیمه قم بیشتر از حوزه نجف به فقه توجه داشته و دارد و بر خلاف فقهای نجف که به اصول فربه شده توجه دارند، بحث زدودن پیرایه‌های دانش اصول از همان زمان حیات مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری در حوزه قم مطرح شد.‌‌(رک: خاطرات آیت‌الله گرامی، انتشارات مرکز اسناد انقلاب، فصل تفاوت‌های حوزه قم و نجف) این مهمترین ویژگی درسی مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری است که بعدها و تا به امروز اثر خود را در نظام فکری حوزه قم به جا گذاشته است.
 
 
آیت‌الله بروجردی و نهضت علمی‌ احیای متون
 
زعامت حوزه قم پس از طی دورانی که از فوت مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری گذشت، به فقیه بزرگ شیعه، مرحوم آیت‌الله حاج سید حسین بروجردی‌‌(ره) رسید.
 
در دوران زعامت مرحوم آیت ‌الله بروجردی، مرکزیت حوزه‌های شیعه به قم منتقل شد و حوزه هزار ساله نجف پا به دوران خاموشی و تعطیلی نهاد که این مهم پس از انقلاب اسلامی ‌و با رحلت فقیه نامی‌ حضرت آیت‌الله خویی‌‌(ره) محقق شد.
 
آیت‌الله بروجردی که در هنگامه خطیری عهده‌دار زعامت حوزه‌های شیعه شد، به خوبی می‌دانست که حوزه عاری از علم نه تنها کارکردی ندارد، بلکه خود نیز به مرگ و نابودی محکوم است. از همین رو اهتمام خود را بر تقویت حوزه‌های درسی و علمی‌ نهاد.
 
ایشان با قضایایی که طلاب را از تحصیل منحرف می‌نمود، مقابله می‌کرد. نمونه‌اش مواجهه ایشان با قضیه فدائیان اسلام و شهید نواب صفوی است که هر چند با نفس حرکت طلم ستیز ایشان مخالفتی نداشتند، لکن شیوه و مشی ایشان را نمی‌پسندیدند.‌‌(برای اطلاع بیشتر رک: خاطرات آیت ‌الله سید حسین بدلا، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی)
 
مهمترین ویژگی‌های مرحوم آیت‌الله بروجردی‌‌(ره) در زمینه آموزش و تعلیم را می‌توان به شرح زیر بیان نمود:
 
1 – تقویت حوز‌ه های علمی ‌که اشاره مختصری به آن شد.
 
2 – احیای متون گذشتگان
 
آیت‌الله بروجردی توجه زیادی به متون گذشتگان و مخصوصا متون اولیه فقه شیعه داشتند و در دوران حیات ایشان بسیاری از این کتاب‌ها بازنشر شده و مورد مطالعه طلاب قرار گرفت.
 
نقل است که مرحوم آقای بروجردی معتقد بوده‌اند‌‌ که متون اولیه فقهی، همان متون روایات است که فقهای شیعه به دلایل گوناگونی به این شکل به نگارش درآورده‌اند.‌‌‌‌(رک: تاریخ فقه و فقها، مرحوم سید ابوالقاسم گرجی، جلد چهارم)
 
3 – توجه به منابع اهل سنت
 
نگرش تاریخی حضرت آیت‌الله، باعث شد که ایشان به منابع اهل سنت توجه بسیاری بنمایند. ایشان به مخالفت با قاعده فقهی پرداختند که مفاد آن این بود: "در موارد تساوی دو روایت، روایتی ارجح است که مخاف اهل سنت باشد."
 
ایشان با بیان تشابهات فقه شیعه و سنی، این قاعده را بی‌اساس می‌دانستند و اساسا مطالعه فقه سنی را برای فهم میراث روایی لازم می‌دانستند. در واقع این شیوه مرحوم آیت‌الله بروجردی، مبتنی بر فهم الحدیث بود که از نگاه ایشان بدون توجه به عصر و زمان معصومین(ع) که به هر حال دوره استیلای مخالفان بوده است، میسر و ممکن نیست.‌‌(رک: همان)
 
ایشان همچنین به مسأله وحدت بین مسلمین بسیار اهمیت می‌دادند و شرح فعالیت‌های ایشان در این زمینه، به طور مفصل در کتب تاریخ ذکر شده است.‌‌(رک: زندگانی آیت‌الله بروجردی، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی)
 
4 – پیراستن منابع فقهی از مطالب سست و بی‌ پایه
 
حضرت آیت‌الله بروجردی‌‌(ره) تلاش بسیاری در جهت تدوین کتب متقن و پیراسته از موهومات و مطالب سست و بی‌پایه داشتند. وجود احادیث ضعیف و بی‌پایه در منابع روایی، از جمله انگیزه‌های ایشان برای پرداختن به این مطلب بوده است. کتاب گرانسنگ "جامع احادیث الشیعة" که تلاشی در این جهت است، یادگار گران‌بهای ایشان است.
 
5 – گسترش کمی ‌حوزه‌های علمیه شیعه
 
مدرسه خان‌‌(که امروزه به مدرسه آیت‌الله بروجردی تغییر نام داده است)، از جمله باقیات الصالحاتی است که آیت‌الله بروجردی از خود بر جای گذاشته‌اند‌‌. ایشان علاوه بر دغدغه در زمینه تقویت عمق علمی‌حوزه‌ها، به مسأله گسترش کمی‌حوزه‌ها هم نظر داشتند و از این رو دستور ساخت مدرسه خان را دادند.
 
6 – اصلاح ساختار درسی و مدیریتی حوزه
 
از جمله مسایلی که در دوران حیات آیت‌الله بروجردی شروع شد و متأسفانه ناتمام ماند، برنامه ایشان برای اصلاح ساختار مدیریتی و آموزشی حوزه‌های علمیه بود. حضرت آیت‌الله جوادی آملی در شرح سفر خود به قم برای تحصیل، از درس آیت‌الله بروجردی یاد می‌کنند که طلاب برای ورود به آن باید امتحان می‌دادند و وصل شهریه هم منوط به این امتحان بود.‌‌(مهر استاد، آیت‌الله جوادی آملی، فصل سفر به قم)
 
گروهی از بزرگان حوزه علمیه قم، از جمله امام خمینی(ره) و حاج شیخ مرتضی حائری و... لجنه‌ای در این زمان تشکیل می‌دهند که برنامه‌ای برای اصلاح ساختار مدیریتی حوزه بریزند و این کار نیز انجام می‌شود؛ ولی بنا بر مسایلی که بر ما پوشیده است، این کار به سرانجام نمی‌رسد و حتی مابین بعضی از اعضای این لجنه و مرحوم آیت‌الله بروجردی‌‌(ره) کدورت‌هایی پیش می‌آید.‌‌(برای اطلاع بیشر رک: زندگانی آیت‌الله بروجردی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی‌/چشم و چراغ مرجعیت، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم/خاطرات من از استاد مطهری، مرحوم علی دوانی، انتشارات صدرا و...)
 
 
امام خمینی(ره) و فقه السیاسة
 
ثمره صبر مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری و آیت‌الله بروجردی، با ظهور امام خمینی‌‌(ره) خود را نشان داد. امام‌‌(ره) که بیشتر از همه چیز، بعد سیاسی زندگانی‌اش جلوه نموده است، پیش از آن‌که به رهبری سیاسی ایران برسد، از جمله مدرسین مبرز و نام‌آور حوزه‌های علمیه بود.
 
مهمترین جنبه علمی ‌شخصیت امام خمینی(ره)، پرداختن به "فقه السیاسة" است که نمود آن تشکیل حکومت اسلامی‌ بر مبنای اندیشه و فقه شیعه است. ایشان در نجف اشرف، سلسله مباحث ولایت فقیه را مطرح کردند و از دل این مباحث، تئوری حکومت بر مدار ولایت فقیه بیرون آمد. اما آن‌چه در این مقام مورد نظر ماست، شیوه خاص ایشان در تدریس و مبانی آموزشی است که می‌توان به شرح زیر گفت:
 
1 – تأکید بر حضور فعال شنوندگان در درس
 
ایشان حضور خاموش و ساکت طلاب در درس را آفت درس می‌دانستند و نقل شده است که هرگاه بر جلسه درس سکوت حاکم می‌شد، می‌فرمودند: "مگر مجلس روضه است؟ اشکال کنید و بحث کنید" و نیز در خصایص ایشان نقل شده که به شاگردانی که اهل اشکال بودند و حضور فعالی در درس داشتند، بیشتر توجه می‌کردند.‌‌(رک: پا به پای آفتاب، انتشارات مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی‌‌(ره)، خاطرات شاگردان ایشان)
 
این شیوه در مقابل شیوه تدریس مرحوم آیت‌الله خویی است که مقید بودند طلاب در درس اشکال مطرح نکنند و اشکال خود را بعد از اتمام درس بیان کنند.‌‌(رک: خاطرات آیت‌الله عباس‌علی عمید زنجانی، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی)
 
2 – تقریر نویسی
 
حضرت امام‌‌(ره) خود مقید به نوشتن بوده‌اند‌‌ و کثرت تألیفات ایشان در سال‌های قبل از انقلاب، نشان از این امر دارد. از همین رو شاگردان خود را نیز تشویق به تقریر نویسی می‌کرده‌اند‌‌. شیوه‌ای که به گفته آیت‌الله عمید زنجانی برای طلاب نجف چندان شناخته شده نبود.‌‌(رک: همان)
 
3 – لزوم ویرایش مطالب اضافی و بی کارکرد دانش اصول
 
ایشان تأکید بسیاری بر ویرایش و پیراستن مطالب اضافی و بی‌کارکرد دانش اصول داشته‌اند‌‌. درس اصول خود ایشان نیز مختصر و عاری از اضافات بوده است.‌‌(رک: پابه پای آفتاب، خاطرات شاگردان ایشان) و البته اهتمام چندانی هم به گفتن اصول نداشته‌اند‌‌ و در نجف اشرف هم فقط فقه تدریس می‌کرده‌اند‌‌.‌‌(رک: همان)
 
 
حسن ختام
 
آن‌چه ذکرش رفت، گوشه‌ای از تاریخ پرافتخار حوزه‌های شیعه است و بیانگر خط سیر تکاملی حوزه‌ها است. میراث گران‌بهایی که با تلاش‌های فراوان به دست ما رسیده است و وظیفه امروز ما علاوه بر حفظ و حراست از سنت‌های نیکوی این نظام آموزشی، تلاش برای ارتقای کمی‌ و کیفی آن است. نه تفکر جمودگرا که مخالف تحول و تکامل است، صحیح است و نه تفکر ولنگاری که هدم ماهیت حوزه‌ها را هدف گرفته، درست است. در این زمینه توجه به رهنمودهای مقام معظم رهبری در زمینه تحول در حوزه بسیار راه‌گشاست و به امید روزی که تحقق این آرمان‌ها در فضای حوزه‌های علمیه مشاهده شود.
 
 
 
منابع
 
1 – تاریخ فقه و فقها، مرحوم ابوالقاسم گرجی
2 – تاریخ تحولات سیاسی، موسی نجفی و موسی حقانی
3 – خاطرات آیت‌الله گرامی، انتشارات مرکز اسناد انقاب اسلامی
4 – خاطرات آیت‌الله سید حسین بدلا، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی
5 – پا به پای آفتاب، انتشارات مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی‌‌(ره)
6 – چشم و چراغ مرجعیت‌‌(زندگی آیت‌الله بروجردی)، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم
7 – زندگانی آیت‌الله بروجردی، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی
8 – خاطرات من از استاد مطهری، مرحوم علی دوانی، انتشارات صدرا
9 – خاطرات آیت‌الله عباسعلی عمید زنجانی، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی
10 – تاریخ قم، انتشارات کتابخانه مرحوم آیت‌الله مرعشی‌‌(ره)
11 – آشنایی با علوم اسلامی، شهید مطهری، انتشارات صدرا
12 – الکامل فی التاریخ
13 – سیاحت شرق، آقانجفی قوچانی، نشر لوح محفوظ
14 – یادداشتهای روزانه اعتضاد السلطنه
15 – مهر استاد، سیره علمی‌و عملی آیت‌الله جوادی آملی، انتشارات اسرا
16 – اصول الفقه، محمدرضا مظفر، مؤسسه نشر اسلامی
17 – المکاسب، شیخ انصاری، مجمع الفکر الاسلامی
 
هادی شاملو
 
/979/701/ر
ارسال نظرات