۰۷ آبان ۱۳۹۲ - ۱۷:۴۲
کد خبر: ۱۸۸۳۸۵
نسیم هدایت، رهنمود‌های بزرگان به طلاب جوان(107)؛

بررسی شرایط آغاز تبلیغ

خبرگزاری رسا ـ شروع منبر رفتن و تبلیغ، به ذوق انسان و امکان تبلیغ بستگی دارد؛ مثلا کسی که تازه شرح لمعه را شروع کرده، مناسب است در حد برگزاری یک کلاس قرآنی، برنامه تبلیغی داشته باشد،‌ ضمن این‌که تفاوت است بین محصلی که از دیپلم به حوزه آمده با محصلی که قبل از اخذ دیپلم وارد طلبگی شده است.
نسيم هدايت ، علي وافي

به گزارش خبرگزاری رسا، کتاب «نسیم هدایت، رهنمود‌های بزرگان به طلاب جوان» تدوین شده از سوی علی وافی، دربردارنده چهل پرسش و پاسخ درباره آداب و رموز طلبگی و صد‌ها نکته آموزنده درباره شیوه طلبگی است.

با توجه به اهمیت طرح این مباحث برای طلاب به ویژه طلاب جوان و تازه‌ وارد به حوزه‌های علمیه، خبرگزاری رسا اقدام به انتشار بخشی از محتوای این کتاب کرده است.

در فصل بیست و هفتم این کتاب، در بخش پیوست‌ها می‌خوانیم:

قال رسول اللّه(ص): رحم الله خلفائی. قیل: و من خلفاؤک؟ قال: الّذین یأتون من بعدی و یروون احادیثی و یعلّمونها الناس.

خدا جانشینان مرا بیامرزد! پرسیدند اینان کیانند؟ فرمود کسانی که پس از من می‌آیند، سخنان مرا نقل کرده، به مردم می‌آموزند.

قال رسول الله(ص): من حفظ علی امتی اربعین حدیثا من أمر دینها بعثه الله یوم القیامة فقیها و کنت له شافعا و شهیدا.

هرکه برای امت من،‌ چهل حدیث مربوط به دین را به ذهن بسپارد «که به امتم منتقل سازد»، خدا او را در روز قیامت فقیه «دین شناس» بر خواهد انگیخت و من شفاعت کننده و گواه او خواهم بود.

قال رسول الله(ص): ما أهدی المرء المسلم لاخیه هدیّة أفضل من کلمة حکمة یزیده الله بها هدی، او یردّه بها عن ردیً.

هیچ مسلمانی به برادرش هدیه‌ای برتر از سخن حکیمانه‌ای که خداوند بدان بر هدایت او بیفزاید یا او را از کثری باز دارد، پیشکش نکرده است.

قال رسول الله(ص): أفضل الصدقة أن یعلم المرء علماً ثم یعلمّه أخاه.

برترین صدقه آن است که آدمی به دانشی دست یابد، سپس آن را به برادرش بیاموزد.

رسولان رسول خدا(ص)

امام خمینی:

... شمایی که به اسم هدایت بین مردم می‌روید، وضعتان غیر عامه مردم است. شمایی که برای هدایت می‌روید شما رسول از طرف اسلام هستید، رسول رسول خدا هستید. باید بفهمید که در این رسالت چه باید بکنید، این کارهایی که بنا دارید بکنید آیا به اسم رب است؟...

... با اسم خدا حرکت کنید و با اسم خدا هدایت کنید و با اسم خدا ترویج کنید و با اسم خدا انحراف را مستقیم کنید. اگر دیدید آن‌جا می‌خواهد نفس اماره بگوید که حالا این آقا که اینجا مدتی بوده است و عنوانی دارد و بخواهید عنوانش را یک وقت خدای نخواسته از دستش بگیرید، بدانید که این الهی نیست، این شیطانی است. بخواهید مقابل یک اهل علمی که آنجا هست، بایستید و بشکنید خدای نخواسته حیثیت او را بدانید که انسانی نیست و این الهی نیست، شیطانی است.

تبلیغ دین با تمام توان

آیت‌الله بهجت:

آیا اگر این قسمت از تبلیغ، یعنی تعلیم مسائل واجب و حلال و حرام را ترک کنیم، بلا نمی‌آید؟!

مرحوم آقا شیخ غلامرضا یزدی ـ فقیه خراسانی ـ عالم حسابی و خیلی بزرگواری بود که به دهات اطراف و دور دست می‌رفت. از حاج‌آقا حسین قمی نقل شده که فرموده‌اند: از منبر دو نفر می‌شود استفاده کرد، که یکی آقای شیخ غلامرضا است. بنده هم یک منبر ایشان را دیده‌ام. ایشان نان جو و ماست با خود بر می‌داشت و به آبادی‌ها می‌رفت، و قرائت نماز و مسائل مهم را به مردم یاد می‌داد، و به آبادی و ده دیگر می‌رفت و همواره در حال گردش بود. ایشان از علمای بزرگ زمان خود بود، ولی چنین برنامه‌ای داشت.

اگر طلبه متدین باشد، مغنی خوان هم می‌‌تواند این کار را انجام دهد.

... آیا این بیچاره‌ها و مردم محروم و دور افتاده و مستضعف که در بلاد اسلامی یا غیر مسلمان مضطرند و دسترسی به عالم روحانی ندارند و یا تمکن ندارند، باید ندیده گرفته شوند؟!!

اگر ما آن‌ها را کالعدم فرض کنیم،‌ آیا در این صورت دیگران، بالاترها «اولیای خدا و ملائکه و...» هم ما را کالعدم و نادیده فرض نمی‌کنند؟ از اهل علم کسانی که برای تبلیغ می‌ىوند و خود را از رفتن معذور نمی‌دانند، باید به جاهایی بروند که دیگران نمی‌روند.

این‌که آن آقا ـ آقا شیخ غلامرضا یزدی ـ با آن عظمت و مقامات برای این کار حاضر می‌شد، بر ما هم حجت تمام است. کاری که برای شاگردانش به چند واسطه،‌ هم ممکن بود!

گام اول، پرداختن به خویش

آیت‌الله بهاءالدینی:

قدم اول در سازندگی، ساختن خود انسان است. اگر انسان خودش را نساخته باشد، در ساختن دیگران موفق نمی‌شود... هر تبلیغی این‌گونه است، مبلغ باید به آن‌چه می‌گوید رسیده باشد، مانند پیامبران الهی که اول، خود، ساخته شده بودند، بعد به سازندگی دعوت می‌کردند.

اگر پیامبر(ص) می‌گوید: امین باشید، اول خودش امین است. اگر می‌گوید صادق باشی، اول خودش صادق است. هر مبلغی باید بعد از پرداختن به خود، به دیگران بپردازد. در غیر این‌صورت هیچ فایده‌ای ندارد. کسی که می‌خواهد مصلح جمعیت یا منطقه‌ای بشود، اول باید خودش را اصلاح کند. این یک قائده کلی است و استثناء هم بر نمی‌دارد.

وظیفه مبلغ

آیت‌الله بهجت:

مبلغ اگر از یقینیات تجاوز نکرد، پشیمان نخواهد شد. مبلغ باید مؤمنین را متصل به «ثقلین» نماید، یا اتصالشان را محکم‌تر نماید.

اگر در مسلمات، مردم با «ثقلین» شدند، خودشان تعقیب از تعلم موالید و مستخرجات صحیحه از آن‌ها می‌نمایند.

مبلغین در مدائح و مصائب و معارف، اقتصار بر کتب علما یا مقبول نزد علما نمایند؛ و در احادیث، بر کتب معتبره معروفه اکتفا نمایند.

و اکنون مرسوم شده که همه این‌ها را از حفظ انجام می‌دهند و لازمه‌اش این است که مردم از بسیاری محروم می‌شوند و مبلغ با تکرار انجام تبلیغ می‌دهد؛ اولی این است که غیر احادیث از روی کتب معروفه معتبره شیعه انجام دهند با ترجمه صحیحه تا افاده و استفاده، احسن و اکثر باشد.

اهمیت مبلغ

آیت‌الله مجتهدی:

آیت‌الله فلسفی که در مشهد ساکن هستند برای من نقل کردند که میرزای شیرازی به علت کسالتی که داشتند حتی برای علماء بزرگ وقتی که وارد می‌شدند، از جای بلند نمی‌شدند.

روزی یک روحانی ساده‌ای با عمامه‌ای درهم وارد شد، میرزا با تمام قامت، برای او ایستاد و در موقع رفتن، تا دم در او را مشایعت کرد.

اطرافیان تعجب کرده و از آیت‌الله میرزای شیرازی پرسیدند این شخص کی بود؟ میرزای شیرازی فرمودند: این شخص در نجف اشرف درس خوانده و مجتهد شده، بعد برای تبلیغ تشیع و اهل‌بیت(ع) به یک شهر سنی نشین رفته و گفته من آخوند مکتبی هستم بچه‌هایتان را بفرستید تا به آن‌ها قرآن یاد بدهم.

بعد از سال‌ها آن بچه‌ها بزرگ شدند و این آقا کم کم همه را شیعه کرد و با اهل‌بیت(ع) و اسلام حقیقی آشنا نمود. این‌قدر یک مبلغ اهمیت دارد.

دانستن و به کار بستن

آیت‌الله بهجت:

جماعتی هستند که وعظ و خطابه و سخنرانی را که مقدمه عملیات مناسبه می‌باشند، با آن‌ها معامله ذی‌المقدمه می‌کنند،‌ کأنه دستور این است که «بگویند و بشنوند،‌ برای این‌که بگویند و بشنوند» و این اشتباه است.

تعلیم و تعلم، برای عمل، مناسب است و استقلال ندارند، برای تفهیم این مطلب و ترغیب به آن فرموده‌اند: «کونوا دعاة الی الله بغیر ألسنتکم» با عمل بگویید و از عمل یاد بگیرید و عملا شنوایی داشته باشیم...

خدا کند قوال نباشیم، فعال باشیم؛ مبادا حرکت عملیه بدون علم بکنیم و توقف با علم بکنیم.

آن‌چه می‌دانیم بکنیم،‌ در آن‌چه نمی‌دانیم، توقف و احتیاط کنیم، تا بدانیم. قطعا این راه پشیمانی ندارد به همدیگر نگاه نکنیم، بلکه نگاه به «دفتر شرع» نماییم و عمل و ترک را مطابق با آن نماییم.

اولین گام در تبلیغ

آیت‌الله رضا استادی:

هر کس ده سال آغاز طلبگی را گذرانده و در ضمن، مطالعات متفرقه هم داشته باشد، هنگام منبر رفتن او رسیده است. برای جالب بودن منبر، اثرگذار بودن آن و جذب مخاطبان و جوانان و ... چند چیز لازم است:

1ـ نیاز مستمعان را ارزیابی کرده و بداند با چه مخاطبی و با چه نیازهایی مواجه است.

2ـ فقط از آیات و روایات و مطالب محکم و واضح و گفتار علمای کلام و اخلاق شناخته شده بهره‌برداری کند.

3ـ روش و منش او، زی یک معلم دلسوز و با اخلاص باشد. به طوری که مستمع نیز احساس کند او از دوری دلسوزی و حس مسؤولیت صحبت می‌کند.

4ـ از مطرح کردن مطالبی که خود به خوبی درک نکرده و عمق آن را نمی‌داند، جدا پرهیز کند.

ارائه مطالب سست، گرچه در کوتاه مدت عده‌ای را جذب می‌کند،‌ اما در دراز مدت اثری جز سست کردن عقائد ندارد. بسیاری از خواب و خیال‌ها و یا مطالب ناصحیح و غیرمستند که احیانا در منابر نقل می‌شود، نه تنها سودمند نیست که مخرب هم هست.

همچنین گفتن مطالب عرفانی که برای نوع مردم قابل هضم نیست و شاید خود گوینده هم به عمق آن نرسیده باشد، اثر مطلوب نخواهد داشت که فرموده‌اند: نکلم الناس علی قدر عقولهم.

شرایط آغاز تبلیغ

شروع منبر رفتن و تبلیغ، به ذوق انسان و امکان تبلیغ بستگی دارد؛ مثلا کسی که تازه شرح لمعه را شروع کرده، مناسب است در حد برگزاری یک کلاس قرآنی، برنامه تبلیغی داشته باشد،‌ ضمن این‌که تفاوقت است بین محصلی که از دیپلم به حوزه آمده با محصلی که قبل از اخذ دیپلم وارد طلبگی شده است.

در عین حال وقتی محصل علوم دینی احساس می‌کند که مفید و مؤثر است، مثلا می‌تواند نیم ساعت صحبت گرم داشته باشد و مستمعین احساس خستگی نکنند، به‌طوری که اگر خود، مستمع سخنان خودش می‌شد، احساس خستگی نمی‌کرد؛ می‌تواند شروع به تبلیغ کند. اما در شرایط طبیعی، چنان که تجربه نیز نشان می‌دهد، تبلیغ قبل از اتمام شرح لمعه، چندان مفید نیست. استثنائی وجود دارد که باید مشورت کند...

در پاسخ بعضی افراد که فکر می‌کنند این توانایی را دارند که از سال اول ورود به حوزه، به تبلیغ بپردازند، لااقل در محل «روستا، بخش و شهرستان» خودشان و تبلیغ را از مرحله ساده‌ای، مانند گفتن احکام شروع کنند، باید گفت: برعکس تصور بسیاری از مردم، سخت‌ترین بخش تبلیغ، بیان احکام است.

بدین خاطر (یک طلبه) در آغاز ورود به حوزه بهتر است کار تبلیغی نداشته باشد. البته می‌تواند در شرایط استثنائی کلیات و اصولی از احکام را مطرح کند و وارد جزئیات و مسائل فرعی شرعی نشود،‌ یا کلاسی برای نوجوانان تشکیل دهد، مشتمل بر آموزش قرآن، قصص قرآن و امثال آن؛ در همین حد مطلوب است.

بیان این نکته لازم است که افرادی که اهل شهرهای متوسط به پایین، مثل روستا و بخش هستند و بعد از سه یا چهار سال، حضور در حوزه، به محل‌شان مراجعه کرده، به برگزاری کلاسی مبادرت و شروع به تبلیغ می‌کنند، این افراد، معمولا در محل خودشان به عنوان عالم مطرح نمی‌شوند و مردم، سال‌های بعد هم به دید همان مربی بچه‌ها به آن‌ها نگاه می‌کنند،‌که اصولا این مشکل در شهرهای بزرگ نیست.

اگر محصل حوزوی به مصلحت دانست، می‌تواند در همان محل خودش تبلیغ مقطعی برود (نه دایما یا بیش‌تر اوقات) در عین حال بهتر این است که به مکان‌های مجاور و اطراف برود.

بر این اساس، زود تبلیغ رفتن، یعنی در زمانی که مبتدی و در حد اشتغال به مقدمات است، اصلا توصیه نمی‌شود و نباید خودش را زود خرج کند، والا از خدمات بالاتری محروم می‌گردد.

در نهایت بهتر است که محصل، اهم و مهم را مراعت کند، مشورت نماید و بعدا تصمیم بگیرد. چه بسا طلابی که می‌توانند منشأ خدمات بزرگی باشند، ولی چون تبلیغ را زود شروع کرده‌اند و به دلیل کمی تجربه،‌ موضع‌گیری‌های غلط و یا کج‌سلیقگی‌هایی که داشته‌اند، کارایی آن‌ها به شدت کاهش یافته است،‌ چراکه مردم او را به عنوان یک طلبه جزء نگاه می‌کنند نه به عنوان یک عالم.

البته نظر به وجود ظرفیت‌ها و عوامل مختلف در این باره، بهتر است طلاب، شروع تبلیغ و مکان ان، با اساتید مجرب و موفق، مشورت خاص داشته باشند.

توصیه به مبلغین

امروزه که آحاد اجتماع با حجم عظیم اطلاعات و تبلیغات، که بیشتر از جانب دشمنان القا می‌شود، مواجهند؛ تلاش در جهت پالایش فضای ذهنی مردم، بخصوص جوانان، یکی از واجبات است.

بر سخنرانان و کسانی که تریبونی در اختیار دارند لازم است که نسبت به شبهاتی که در ذهن مخاطبان وجود دارد، بی تفاوت نباشند. از این‌رو، تلاش در جهت پاسخگویی به سؤالات مورد ابتلای اجتماع می‌تواند یکی از انگیزه‌های الهی سخنران برای خطابه باشد...

برای این‌که سخنان خطیب در مخاطبان، بیشترین اثر را داشته باشد، باید با زبان مخاطب خود و مطابق نیاز و سلیقه او سخن گوید. از این‌رو آگاهی از میزان اطلاعات و سلیقه مخاطب و نیازها و حساسیت‌های او می‌تواند در شیوه بیان مطلب و دریافت او تأثیر گذارد.

بنابراین، توجه به این نکات بسیار ضروری است:

سعی کنید قبل از اعزام،‌ از محل تبلیغ و آداب و رسوم و خصوصیات اخلاقی مردم آن منطقه آگاه شوید.

با کسانی که قبلا در آن محل زندگی کرده‌اند، یا برای تبلیغ به آن‌جا رفته‌اند، مشورت نموده و از تجربیات آن‌ها استفاده نمایید.

سعی کنید قبل از تهیه مطلب برای سخنرانی، از جنسیت، سن، سطح فهم و اطلاعات مخاطبین خود آگاه شوید؛ تا مطابق درک و نیاز آن‌ها مطلب تهیه کرده و آن را ارائه دهید.

از به کار بردن کلمات و مثال‌هایی که ممکن است در آن محل حساسیت‌زا باشد، به جد بپرهیزید. در برخی مناطق و میان بعضی از قومیت‌ها، حساسیت‌های خاصی نسبت به بعضی مطالب وجود دارد، که باید مبلغ به آن‌ها توجه داشته باشد.

نیازهای واقعی مخاطب را شناخته و به آن‌چه ضروری‌تر و نافع‌تر است، بپردازد و علایق و سلایق آن‌ها را در این مسیر جهت دهید.

شایان ذکر است، علاقه‌مندان به تهیه این کتاب می‌توانند به انتشارات شفق به نشانی قم ـ خیابان شهدا ـ کوچه 22 مراجعه کنند یا با شماره 37741028 پیش شماره 025 تماس بگیرند./997/پ201/ن

ارسال نظرات