رجال شناسی؛
چیرگی نرمافزاری بر هژمونی سختافزاری در اندیشه مفید
خبرگزاری رسا ـ ابو عبدالله محمدبن محمد بن نعمان، ملقب به "الشیخ المفید" و معروف به "ابن المعلم" در یازدهم ذی القعدة(مصادف با زاد روز امام علی بن موسی الرضا) سال 336 هجری قمری به دنیا آمد. نجاشی در رجال خود نسب شیخ مفید را با واسطههایی به یعرب بن قحطان میرساند.
شیخ آن شب مثل همیشه دیر هنگام به بستر رفت؛ ساعتها بود که در حال خواندن و نوشتن بود و شوق این داشت که پس از استراحتی اندک و بازیابی توانش باز هنگام سحر درس و نگارش را با عبادت و نماز بار دیگر از سر گیرد.
این روزها دیگر او یگانه فن کلام شیعی در پایتخت جهان اسلام بود و صاحبان مذاهب مختلف اسلامی امید شکست دادن او را در مناظره کلامی، محال میدیدند.
از سوی دیگر درس او محل و مأوای دوستداران علوم آل محمد(ع) بود؛ چه اینکه شیخ در همه علوم خاندان رسالت، یگانه بود. با این همه شیخ سالها بود که میخواست بداند اعمال و تلاشهایش در چشم ولی نعمتانش، اهلبیت عصمت و طهارت(ع) تا چه حد قبول آمده است و ایشان اخلاص او را در این راه تا چه حد دیدهاند.
شیخ با این افکار به خواب رفت؛ در عالم خواب دید که مثل همیشه این سالها مشغول درس و بحث در محل درس خویش است؛ در همین إثنا بود که بانویی مجلل در حالی که دستهای دو کودک آسمانی جمال را دست داشت، وارد مجلس درس شیخ شد و شیخ را مورد خطاب قرار داد: «یا شیخ! علّم ولدیّ الهذین الفقه؛ ای شیخ به این دو فرزند من فقه بیاموز».
شیخ در عالم خواب دانست که آن بانوی مجلل کسی جز سیدة نساء عالم، فاطمه زهرا(س) نیست و آن دو کودک شریف امام حسن مجتبی(ع) و امام حسین(ع) هستند و حضرت زهرا(س) از او که ریزه خوار سفره علم من عندالله این ذوات مقدس است، خواسته است که به صاحبان شریعت فقه بیاموزد!
شیخ با حالتی ملتهب از خواب پرید؛ خوابی بس عجیب دیده بود. اما پس از مدتی تفکر در باب این خواب، به این نتیجه رسید که تلاشهایش در راه تعلیم و تعلم علوم اهل بیت(ع) مورد تأیید این ذوات مقدس قرار گرفته است.
از این تعبیر دلگرم شد. اما تأویل اصلی خواب زمانی به روشنی بر او آشکار شد که فردای آن روز فاطمه، همسر احمد شریف، نقیب شیعیان بغداد در حالی که دست دو کودک خرد سال خویش، مرتضی و رضی را گرفته بود، به مجلس شیخ در آمد و از او خواست به دو کودکش فقه بیاموزد!(ن.ک: شرح نهج البلاغه)
آری شیخ مفید، تمام عمر خویش را در راه پاسداری و نشر علوم آل محمد(ع) سپری کرد و بدل به یکی از استوانههای علوم شیعی گشت و مفتخر به دریافت توقیع از ناحیه مقدسه حضرت صاحب الامر مهدی موعود(عج) گردید و چه افتخاری از این بالاتر؟
طلوع مفید
ابو عبدالله محمدبن محمد بن نعمان، ملقب به "الشیخ المفید" و معروف به "ابن المعلم" در یازدهم ذی القعدة(مصادف با زاد روز امام علی بن موسی الرضا) سال 336 هجری قمری به دنیا آمد. نجاشی در رجال خود نسب شیخ مفید را با واسطههایی به یعرب بن قحطان میرساند.(ن.ک: رجال نجاشی)
شیخ از کودکی عاشقانه علم آموزی را دوست میداشت و به گونهای درس میخواند که در آغاز جوانی به دانشمندی چیره دست بدل گشته بود. او در مجلس درس بزرگترین دانشمندان آن زمان زانوی تلمذ به زمین نهاده بود و همین امر او را جزء سرامدان علوم گرداند. از جمله اساتید شیخ مفید میتوان به ابن قولویه، ابو عبدالله جعل، ابو یاسر غلام ابی الجییش و علی بن عیسی رمانی اشاره کرد.
مکانت علمی و عملی مفید
شیخ مفید در زمان چیرگی فرزندان بویه در بغداد میزیست و از این رو مورد احترام این حاکمان شیعی مذهب و به خصوص عضدالدوله دیلمی بود. این مکانت شیخ مفید در چشم سلاطین آل بویه نه تنها به سرکوب دیگر مذاهب نیانجامید، بلکه روز بازار بحثهای آزاد کلامی و دینی را با محوریت شیخ مفید گرم نمود و شیخ در این مباحثات، حقانیت شیعه را در فضایی دوستانه و دانش محور به کرسی مینشاند.
این روش شیخ، مایهور از توصیهها، معارف و ممشای ائمه اهل بیت(ع) بود که بارها بر جدال احسن تأکید داشتند و پیروزی واقعی یک فکر را در چیرگی نرم افزاری یک فکر میدیدند و نه در هژمونی سخت افزاری صاحبان یک عقیده.
"ابن ندیم" در کتاب بسیار مهم خود "الفهرست" درباره شیخ مفید میگوید: «ابنمعلم: ابو عبدالله... و در این زمان بر متکلمان شیعه ریاست دارد و در صنعت کلام به مذاهب اهلش بر همه مقدم و دارای دقت نظر و افکار صائبی است. من او را دیدهام و بسیار دانشمند یافتهام».(الفهرست، فن دوم، مقاله پنجم، ص332)
دانشمندان اهل سنت و جماعت او را با خشوع، تعبد و تألّه موصوف میکنند و از او به عنوان عالم شیعه و امام رافضه و صاحب تصانیف کثیره و بدیعه یاد مینمایند. ابنابیطی در "تاریخ الامامیة" خود میگوید که او یگانه در جمیع فنون علم بود و اصلین، یعنی اصول دین، اصول فقه، اخبار، رجال، تفسیر، نحو و شعر را نیکو میدانست و با بزرگی و جلالتی که در دولت آل بویه داشت، با اهل هر عقیده و مذهبی مناظره میکرد.
او از روحی توانا و بخشندگی فراوان و خشوعی عظیم بر خوردار بود و به نماز و روزه بسیار میپرداخت و لباس خشن میپوشید و پیوسته به مطالعه و تعلیم اشتغال داشت.
مخالفان او در عین آنکه او را یگانه روزگار در علم میدانستند، از آثار او تعبیر به "کتبا فی الضلالات و الطعن علی السلف" میکردند و این بدان جهت بود که در مجالس مناظره و جدل توان برابری و مقاومت او را نداشتند.
شیخ مفید مجالس و مناظراتی با علمای زمان خود داشت که از مهمترین آنان میِتوان از قاضی عبدالجبار ابن احمد شافعی معتزلی صاحب کتاب المغنی و کتاب شرح الاصول الخمسه و ابوبکر محمد بن طیب باقلانی اشعری، صاحب کتاب التمهید و کتاب الارشاد نام برد.
"عبد الجیل قزوینی" رازی در وصف شیخ مفید می گوید که او را شاگردان بسیار بود و مناظرات رفیع کرده است و در جای دیگر گوید که معاصر خود بوبکر باقلانی را بارها در مناظرات مبهوت ساخت.
شیخ مفید از دانشمندان پرکار و پر توان بود و درباره او گفتهاند که احفظ الناس بوده و پیوسته به مطالعه و تعلیم میپرداخته است و کتابی از مخالفان وجود نداشته که او را از حفظ نداشته باشد.
او شبها به اندازه کمی از خواب بسنده میکرد و سپس بر میخواست و به نماز، مطالعه، درس و تلاوت قرآن مشغول میگردید. مخالفانش او را به این صفات میخواندهاند: حسن الخاطر، دقیق النظر، حاضر جواب، قوی النفس، کثیر البر، عظیم الخشوع».(اوایل المقالات، مقدمه)
شاگردان مفید
یکی از حوزههای تأثیرگذاری شیخ مفید در دوران خود، شاگرد پروری ایشان است؛ اصولا در دورانهای گذشته که سیستم انتقال علوم توسط کتابها و آثار مثل امروزه مطمئن نبوده است، بهترین راه انتقال معارف و علوم به نسلهای بعدی، تربیت شاگردانی بوده است که معارف مشایخ خود را در عین امانت، نقل و انتقاد کنند.
جایگاه شیخ مفید در تاریخ علوم شیعی بسیار بارز است؛ ایشان حلقه اتصال بسیار مستحکم و مطمئنی بین نسل علمی بعد و قبل خود بودهاند؛ چه اینکه میراث دانشمندان قبل ایشان به طور عمده توسط ایشان حفظ و انتقال داده شد و نسل بعدی دانشمندان شیعه عمدتا در محضر ایشان به درجات علمی و میراث گذشتهگان دست یافتند.
از شاگردان شیخ مفید که هر کدام در روزگار خود استوانههای علم و دانش بودند، میتوان به افراد زیر اشاره داشت:
1. شریف مرتضی که بعد از شیخ مفید، سمت ریاست دانشمندان شیعه را به دست گرفت. شریف مرتضی سمت نقابت شیعیان را نیز بر عهده داشت و صاحب تألیفات بسیار است و هم اوست که بر پیکر شیخ مفید نماز خواند.
2. شریف رضی، ادیبی چیرهدست و شاعر و دانشمندی توانا که برادر کوچکتر شریف مرتضی بود. بزرگترین افتخار سید رضی تجمیع و تألیف نهج البلاغه حضرت امیر بیان، علی بن ابیطالب(ع) است که از نمادهای حکمی و بلاغی در تمام دورانهاست. رشد این دو دانشمند توانا به برکت خوابی بود که شیخ دید و دستور اهل بیت(ع) را در باب تعلیم این دو دریافت داشت.
3. نجاشی صاحب کتاب رجال که از کتابهای مهم رجالی شیعه است.
4. شیخ کراجکی
5. سلار دیلمی
شیخ مفید شاگردان بسیاری داشته که افراد فوق الذکر از شاگردان اصلی او بودهاند.
میراث مفید
آنچنان که گذشت، معاصران شیخ مفید وی را دانشمندی بسیار پر کار و پر تألیف دانستهاند که تمام وقت خود را به کار علمی، از جمله تعلیم و تألیف میپرداخته است. میراث شیخ مفید در جنبه تعلیم شاگردان فحلی بود که در بالا ذکرشان گذشت؛ اما میراث ایشان از جنبه تألیف، آثاری بالغ بر دویست کتاب و رساله است. کتاب و رسالاتی که در موضوعات مختلف علمی و دینی با اسلوبی بسیار بدیع و عالمانه توسط شیخ به نگارش در آمدند. از جمله این اثار میتوان به کتب زیر اشاره کرد:
1. الرسالة المقنعة
2. الارکان فی دعائم الدین
3. الایضاح فی الامامة
4. الارشاد در باب تاریخ زندگی ائمه اطهار(ع)
5. العیون و المحاسن
6. الرد علی الجاحظ و العثمانیة(جاحظ از دانشمندان و ادبای معتزلی مسلک بود که عثمانی مسلک بود و شیخ این ردیه را بر کتاب العثمانیه او نوشت)
7. نقض المروانیة
8. المسائل الصاغانیة
9. کتاب الجمل(که به تاریخ جنگ جمل و مسائل کلامی پیرامون این جنگ میپردازد. نام اصلی این کتاب النصرة لسید العترة فی حرب البصره است)
10.الاختصاص
11. اوائل المقالات فی المذاهب والمختارات.
مفید، معتمد امام زمان(عج)
شیخ مفید از معدود دانشمندان و افرادی است که مفتخر به رابطه با امام غایب، حضرت حجة ابن الحسن(عج) در دوران غیبت ایشان است و حداقل دو بار از ناحیه مقدسه ایشان نامه دریافت داشته است.
این نامهها و عبارات آن که از سوی امام معصوم(ع) به شیخ مفید نسبت داده شده، از جلالت و مکانت ایشان در چشم امام زمان(عج) خبر میدهد. در یکی از نامهها، امام زمان(عج) شیخ مفید را اینگونه خطاب میکند: «سلام علیک ایها الناصر للحق و الداعی الیه بکلمات الصدق».
در عنوان رسالهای دیگر، امام زمان(عج) شیخ مفید را اینگونه میخواند: «للاخ السدید و الولی الرشید الشیخ المفید ابی عبد الله محمد بن محمد النعمان ادام الله اعزازه». این جملات خود به تنهایی میتواند شأن و جایگاه شیخ مفید را چون آفتابی درخشان روشن نماید.
نیز نقل شده است که اشعار روی سنگ قبر شیخ مفید، توسط امام زمان(عج) نوشته شده است.(ن.ک: همان، مقدمه)
غروب مفید
سر انجام شیخ مفید، این پرچم دار علوم شیعی و معتمد امام غایب، در سوم رمضان سال 413 هجری قمری در بغداد جان به جان آفرین تسلیم داشت. پیکر او پس از اقامه نماز توسط شاگرد برجسته او، سید مرتضی، در میدان اشنان بغداد در تشییعی با شکوه توسط هشتاد هزار نفر، در خانه خود شیخ دفن شد و پس از مدتی به مقابر قریش(کاظمین امروزی) انتقال داده شده و در پایین پای امامین کاظمیین(ع)، در کنار استادش "ابن قولویه" دفن شد.
«مرگ شیخ هر چند دشمنان او را که توان مقاومت در بحث و جدل و مناظره با او را نداشتند شاد کرد، چنانکه بعدها با تعبیر "اراح المسلمین منه" یاد کردند، ولی جامعه شیعه و هواداران اهل بیت عصمت و طهارت(ع) را اندوهناک ساخت؛ چه آنکه او در کلام، فقه و جدل، زبان گویای امامیه بود؛ چنانکه مرثیهها و سوگنامههایی در ماتم او سرودند. از جمله قصیده از "مهیار دیلمی" و قصیدهای از سید مرتضی».(ن.ک:همان، مقدمه)
شیخ مفید یگانه دوران خویش در دفاع از علوم و حقانیت عترت طاهرین بود. او نه تنها اسوهای در زمان خود برای شیعیان بود، بلکه راهنمایی برای طالبان علوم اهل بیت(ع) برای تمام زمانها است. یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.
منابع
1. اوایل المقالات فی المذاهب و المختارات- شیخ مفید- به کوشش مهدی محقق
2. شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید
3. مقالات فارسی کنگره بین المللی هزاره شیخ مفید
4. رجال نجاشی
5. فهرست ابن ندیم- ترجمه محمد رضا تجدد
هادی شاملو
/979/701/ر
ارسال نظرات