خشوع، دل شکسته و اشک چشم از آثار محبت الهی است
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، آیت الله محمدتقی مصباح یزدی رییس مؤسسه امام خمینی(ره)شب گذشته در دفتر مقام معظم رهبری در قم به بیان آثار محبت الهی پرداخت و اظهار داشت: در روایتی قدسی خداوند خطاب به حضرت موسی(ع) می فرماید از چشمانت به من اشک هدیه کن، دل شکسته باش و در دل احساس خشوع داشته باش و بعد از خشوع قلب، بدنت نیز خشوع داشته باشد.
وی در شرح ادامه روایت گفت: با حفظ این حالات در نیمه های شب وقتی مرا صدا بزنی خواهی دید که من بسیار به تو نزدیک هستم و تو را اجابت می کنم.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم آثار محبت را فطری و از لوازم محبت دانست و بیان داشت: انسان خود می فهمد که باید در برابر محبوب چگونه رفتار کند؛ می داند که باید کارهایی انجام دهد که محبوب خوشش می آید، نیاز نیست این مسائل را کسی به وی بگوید.
نماینده مردم تهران در مجلس خبرگان رهبری منشاء این آثار را محبت دانست و گفت: انجام دادن خود این آثار موجب بیشتر شدن محبت می شود و از طرف دیگر با افزایش محبت، عمل به این آثار نیز بیشتر می شود؛ رابطه محبت با آثارش نیز مانند رابطه بین ایمان و عمل که پیش تر گفته شد زیکزاکی است.
راز و نیاز با محبوب از آثار محبت است
استاد اخلاق حوزه علمیه قم یکی دیگر از آثار محبت را راز و نیاز با محبوب عنوان کرد و ابراز داشت: در ادبیات جهانی به این مسأله بسیار تأکید شده است؛ محب همواره دوست دارد با محبوبش راز و نیاز کند؛ در داستان ها و اشعار ادبی بسیار آمده که عاشقی میل به غذا ندارد و شبها خوابش نمی برد، شاید برخی از اینها اغراق باشد اما همه اش دروغ نیست.
آیت الله مصباح یزدی خاطرنشان کرد: اگر محبت به خدا خالصانه باشد آثار آن ظهور پیدا می کند و هر اندازه آثار آن بیشتر باشد نشانه میزان محبت فرد به خدا است؛ محبت خدا اقتضا می کند که بنده در مقابلش خاضع و خاشع باشد، خلوت کند و دلش بخواهد که اشک بریزد؛ مضامین بروز چنین آثاری در روایات زیاد آمده است.
وی در بیان روایت قدسی دیگر که در آن حضرت عیسی(ع) مورد خطاب خداوند است، گفت: خداوند می فرماید در مقابل من چنان خضوع کن که سگ در مقابل صاحبش خضوع می کند یعنی صورت خود را بر خاک بگذار؛ سگ حیوانی است که دارای صفت خوبی است در روایات نیز آمده است که این رفتارها را از آن یاد بگیرد؛ از جمله آنها وفاداری سگ است.
خداوند نیازی به ابراز محبت ما ندارد
رییس مؤسسه امام خمینی(ره) با تأکید بر این که خداوند هیچ نیازی به چنین اعمال و رفتاری از جانب ما ندارد، اظهار کرد: اظهار تملق و چاپلوسی ای که سگ انجام می دهد معمولا صاجبش خوشش می آید اما در مورد خداوند تغییر حال محال است؛ خداوند کمبودی ندارد که با اظهار خضوع، گریه و خدمات ما خوشحال شود.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم افزود: در دعای عرفه آمده است خشنودی تو بالاتر از آن است که تو خود علتی برای آن ایجاد کنی چه رسد به این که من بخواهم کاری کنم که تو راضی شوی؛ این مسأله برمی گردد به صفات ذاتی خدا که خوبی ها را دوست دارد زیرا خوبی از ذات او است.
نماینده مردم تهران در مجلس خبرگان رهبری در توضیح معنای رضای الهی، گفت: راضی شدن خدا مفهوم صحیحی است اما معنایش بسیار فراتر از چیزی است که ما تصور می کنیم؛ رضایت خدا معلول کار ما نیست؛ امیرالمؤمنین(ع) می فرماید خدا این گونه نیست که حالتش تغییر کند بنابراین ما نمی توانیم علتی برای تغیییر حال خدا شویم.
استاد اخلاق حوزه علمیه قم ابراز داشت: خوشی خدا متعلق اش انجام چنین کارهایی است؛ چون کمال ما در انجام این کارها است از ما این را می خواهد نه این که نفعی برای او داشته باشد؛ خدا نیازی به اشک چشم ندارد بلکه کمال هر بنده به این است که در مقابل خدا خاکسار باشد.
گریه برای خدا چه معنایی دارد؟
آیت الله مصباح یزدی در توضیح این که چرا باید در برابر خداوند اشک بریزیم، گفت: معمولا ما فکر می کنیم کسی که اشک می ریزد به فکر جهنم و عذاب های سخت می افتد و گریه می کند که اگر در آتش جهنم گرفتار شوم چه کنم؟ بنابراین از خدا می خواهد که از گناهانش بگذرد به همین خاطر می گویند گریه از خوف خدا؛ این تعبیر نمادین است برای اینکه عموم اشخاص بتوانند تصور کنند که آدمی چرا باید گریه کند.
وی ادامه داد: این پایین ترین مرتبه گریه کردن در مقابل خدا است هرچند که بسیار ارزشمند است و چنین فردی مقام بالایی دارد چراکه این حالت نشان می دهد که انسان به وعده و وعید الهی باور دارد می داند، باور دارد که خدا فرموده«خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ثُمَّ الْجَحِیمَ صَلُّوهُ ثُمَّ فِی سِلْسِلَةٍ ذَرْعُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعاً فَاسْلُکُوهُ» خداوند به موکلین جهنم می فرماید وی را با زنجیری که 70زارع است به بند کشید.
عضو جامعه مدرسین گفت: کسی که درست این مسائل را تصور کند اشک می ریزد؛ گریه برای دوری از این عذاب ها بسیار خوب است اما مسأله گریه برای خدا فقط این نیست؛ گریه اولیای الهی معانی بسیار بالاتری دارد.
مراتب گریه برای خدا
استاد حوزه و دانشگاه اظهار داشت: یکی از انواع گریه های انسان که در علم روانشناسی نیز در مورد آن بحث شده این است که فرد احساس ورشکستگی می کند؛ تاجری با مال التجاره زیاد، آبرومند، با اعتبار فراوان زمانی که متوجه می شود همه اموالش از بین رفت از روی حسرت و درماندگی ناله می کند و اشک اش جاری می شود؛ این گریه برای ترس از وعده عذاب نیست.
استاد اخلاق حوزه علمیه قم گفت: اگر انسان فکر کند که عمرم را باختم، سرمایه ای که هر ساعتش میلیاردها سکه طلا ارزش داشت و می توانستم کارهایی کنم که با ارزش های مادی غیر قابل سنجش است، کاری که در میزان الهی دارای ارزش و اهمیت است؛ آن هم در بهترین ایام جوانی، قوت و سلامت بدن، اما من این قوای جسمانی را صرف چه کردم؟ نه تنها سودی نداشت بلکه سرمایه ام را باختم معلوم نیست دیگر چقدر عمر داشته باشم، آنچه داشتم رفت و هیچ نماند.
آیت الله مصباح یزدی اظهار داشت: اگر انسان در این مسائل درست فکر کند و بتواند این حالت را در ذهن خود خوب تجسم کند احساس خسران و باختن می کند؛ شاید دیده باشید ورزشکارانی که می بازند، هرچند پهلوانی بزرگ باشد، گریه می کند این گریه از عذاب و کتک دیگران نیست بلکه از احساس باختن است؛ کسی این را به وی یاد نمی دهد اما به طور طبیعی با این احساس اشک می ریزد.
گریه حیا بالاتر از گریه ترس از عذاب و خسران است
وی اهمیت این نوع گریه در پیشگاه الهی را از حالت اول بالاتر دانست و گفت: شاید بالاتر از این حالت زمانی است که انسان فکر زشتی گناهانی که انجام داده را بکند؛ اینکه من چه هستم و خدا چقدر به من مهربانی کرده است و به خاطر خیرخود من گفته چنین کاری نکن اما من چقدر بی شرمم که در حضور او این کار را انجام دادم.
عضو جامعه مدرسین این نوع اشک ریختن را گریه حیا نامید و ابراز داشت: بعد از زیارت امام رضا(ع) این دعا را می خوانیم«استغفرک استغفار حیا» برای کسانی که معرفت داشته باشند این حالت کشنده تر از حالات قبلی است، انسان را آب می کند؛ در این حالت اگر اشک جاری شود بسیار ارزشمند است؛ این حالت نوعی رابطه مستقیم با خدا است نه ترس از عذاب.
رییس مؤسسه امام خمینی(ره) مرتبه دیگری از گریه را مخصوص محبین و مشتاقان خدا دانست و گفت: کسانی که وارد وادی محبت می شوند احساس فراق و جدایی رنجشان می دهد و اشکشان جاری می شود؛ حضرت علی(ع) در دعای کمیل می فرماید«فهبنی صبرت علی عذابک فکیف اصبر علی فراقک» گیرم که بر عذاب جهنم تو صبر کردم اما بر فراق تو چگونه صبر کنم؟ لازمه این مرتبه از محبت نیز گریستن و اشک ریختن است.
حضرت شعیب صد سال بر اثر محبت الهی گریه کرد و چهار بار نابینا شد
نماینده مجلس خبرگان رهبری به روایتی از پیامبر(ص) در مود حضرت شعیب(ع) اشاره کرد و بیان داشت: این روایت تصریح دارد که در اثر محبت خدا، شعیب آنقدر گریه کرد تا نابینا شد و خداوند دوباره چشمش را بینا کرد و مجددا گریه کرد تا نابینا شد و این کار تا چهار بار ادامه پیدا کرد در روایت دیگری دیدم این مدت زمان صد سال طول کشیده است.
استاد اخلاق حوزه علمیه قم ادامه داد: بار چهارم خداوند وحی کرد تا کی می خواهی گریه کنی؟ اگر از ترس جهنم است از آتش آن تو را پناه دادم، اگر شوق به بهشت موجب گریه کردن تو است، آن را در اختیار تو قرار دادم، چرا اینقدر گریه می کنی؟ حضرت شعیب پاسخ داد خدایا خود می دانی که گریه من نه از آتش جهنم و نه شوق بهشت و نعمت های آن است بلکه محبت تو در دل من بسته شده و تا تو را نبینم آرام نمی گیرم.
آیت الله مصباح یزدی افزود: خداوند وحی کرد حال که چنین است من، هم سخن خود موسی را خادم تو می کنم؛ این اجری بود که خدا در دنیا به ایشان داد و پیامبر اولوالعظمی مانند موسی به مدت 10 سال برای وی شبانی کرد؛ این همان گریه شوق الی الله یا گریه از فراق خدا است؛ ما این حالت ها را نمی فهمیم اما برای اینکه بتوانیم حدس بزنیم باید با محبت های دنیایی خود مقایسه کنیم.
وی گفت: در روایت قدسی دیگر خداوند می فرماید«انا خاصة لمحبین» من اختصاصا برای محبین هستم، منظور خداوند برای چنین کسانی است که شبانه روز شان برای خدا و به یاد خدا هستند./928/پ201/ج