به مناسبت گستاخی اتحادیه اروپا؛
نقض حقوق بشر توسط مدعیان آن
خبرگزاری رسا - حقیقتاً مایه ننگ بشریت است که افرادی دم از حقوق بشر میزنند که بدترین ظلمها و جنایات را علیه بشریت مرتکب میشوند و در برابر ظلمهای دیگران نیز سکوت معناداری از خود نشان میدهند.
نقض حقوق بشر در ایران از جمله مواردی است که دولتهای غربی و دشمنان اسلام در طول سالهای پس از انقلاب همواره آن را دستاویزی برای محکوم کردن ایران اسلامی به کار بردهاند و مانند پتکی آن را بر سر ایران میکوبند و مثلاً خودشان را حامی حقوق بشر میدانند. اخیراً نیز بیانیه اتحادیه اروپا نمونهای دیگر از این موارد بود.
اشکال آنها در واقع اشکال به اسلام عزیز است؛ چرا که ایراد آنها در حقیقت به اجرای احکام اسلامی است؛ مثل اجرای حکم قصاص، اعدام محاربین و مفسدین فیالارض و حرمت عمل شنیع همجنس بازی و... .
واقعاً جای تعجب و شگفتی است، اسلامی که حتی برای حیوانات حق و حقوق خاصی قائل است، چگونه به نقض حقوق بشر متهّم میشود!
حقیقتاً مایه ننگ بشریت است، افرادی دم از حقوق بشر میزنند که بدترین ظلمها و جنایات را علیه بشریت مرتکب میشوند و در برابر ظلمهای دیگران نیز سکوت معناداری از خود نشان میدهند.
جنایات هولناکی که امروزه توسط گروههای تروریستی و تکفیری در سوریه انجام میشود، آیا این فجایع با چراغ سبز همین غربیها و حمایت آنها صورت نمیگیرد؟ آیا این زنان و کودکان بیدفاع، بشر نیستند و حقوقی ندارند؟!
چرا اتحادیه اروپا در قبال کشتار بیرحمانهای که توسط مسیحیان افراطی بر علیه مسلمانان در آفریقای مرکزی صورت میگیرد، موضع گیری نمیکند؟ چرا در برابر کشتار مسلمانان مظلوم میانمار سکوت کرده است؟
کشتار هزاران نفر از مردم عراق و افغانستان، قتل و شکنجههای وحشیانه مبارزین بحرین توسط آل خلیفه که تحت حمایت غربیها صورت میگیرد و موارد فراوان دیگری که اگر بخواهیم آنها را ذکر کنیم مطلب به درازا میکشد، نمونهای از نقض آشکار حقوق بشر است که توسط مدعیان حقوق بشر صورت میگیرد.
واقعا جای شرمساری است که اعدام جنایتکاران، قاچاقچیان مواد مخدر که باعث تباهی خیلی از جوانان میشوند و مفسدینی که امنیت جامعه را به خطر میاندازند و... نقض حقوق بشر باشد؛ ولی مثلاً کشتار بیرحمانه کودکان و زنان بیپناه و غیر نظامی در عراق و سوریه نقض حقوق بشر بشمار نیاید؛ حقیقتاً جای شگفتی است!
اینها مگر که هستند که میخواهند برای کشورها تصمیم بگیرند و در امور آنها دخالت کنند؛ گویا متوهّم شدهاند و خود را قیّم ملتها میدانند!
مگر احکام و قوانین نورانی اسلام چه کم دارد که ما بخواهیم خود را متعهد به حقوقی بدانیم که بشر عادی و ممکن الخطا، آن هم عدهای غیر مسلمان که با تفکرات اومانیستی و غیر الهی آن را وضع کردهاند. توصیههای امیرالمؤمنین علیهالسلام در عهدنامه مالک اشتر دربردارنده برترین مراتب حقوق بشر است. رساله حقوق امام سجاد علیهالسلام نمونهای دیگر است.
هر چند، این اعلامیه دارای مواردی میباشد که با کرامت انسانی سازگار است و به آن احترام میگذارد و مورد تأیید شرع نیز هست، ولی این بدان معنا نیست که ما باید به تمام مفاد آن ملتزم باشیم؛ چرا که بعضی از مفاد آن در تعارض کامل با دستورات اسلام است؛ مثلاً نتیجه یکی از مفادّش آزادی همجنس بازی است که در بیانیه اخیر اتحادیه اروپا، به ایران اشکال شده بود!
مسأله دردآور این است که نقض آشکار و بیشرمانه حقوق بشر، بر اساس این اعلامیه، از طرف همین مدعیان حقوق بشر صورت میگیرد.
اعلامیه حقوق بشر
اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر یک پیمان بینالمللی است که در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در تاریخ 10 دسامبر 1948 در پاریس به تصویب رسیده است. این اعلامیه نتیجه مستقیم جنگ جهانی دوم بوده است. اعلامیه مذکور شامل 30 ماده است که بعضی از مفاد آن نیز خودش شامل چند بخش میشود و به تشریح دیدگاه سازمان ملل متحد در مورد حقوق بشر میپردازد.
این اعلامیه در واقع چیزى است که پس از انقلاب کبیر فرانسه به نام اعلان حقوق منتشر شد. این اعلامیه عبارت است از یک سلسله اصول کلى که در آغاز قانون اساسى فرانسه قید شده و جزء لاینفک قانون اساسى فرانسه محسوب مىشود. ن.ک به مجموعه آثار شهید مطهری ج19
نکات مهم مقدمه اعلامیه حقوق بشر
1. بشر از یک نوع حیثیت و احترام و حقوق ذاتى غیر قابل انتقال برخوردار است.
2. حیثیت و احترام و حقوق ذاتى بشر کلى و عمومى است، تمام افراد انسانى را در بر مىگیرد، تبعیض بردار نیست، سفید و سیاه، بلند و کوتاه، زن و مرد یکسان از آن برخوردارند. همان طورى که در میان اعضاى یک خانواده احدى نمىتواند گوهر خود را از سایر اعضا شریفتر و اصیلتر بداند، همه افراد بشر نیز که عضو یک خانواده بزرگتر و اعضاى یک پیکر مىباشند، از لحاظ شرافت متساویند، هیچ کس نمىتواند خود را از فرد دیگر شریفتر بداند.
3. اساس آزادى و صلح و عدالت این است که همه افراد در عمق وجدان خود به این حقیقت(حیثیت و احترام ذاتى همه انسانها) ایمان و اعتراف داشته باشند.
4. بالاترین آرزویى که همه در راه تحقق بخشیدن به آن باید بکوشند، ظهور دنیایى است که در آن آزادى عقیده و امنیت و رفاه مادى بهطور کامل وجود داشته باشد؛ اختناق، ترس، فقر ریشه کن شده باشد. مواد سى گانه اعلامیه براى تحقق بخشیدن به این آرزو تنظیم شده است.
5. ایمان به حیثیت ذاتى انسانها و احترام به حقوق غیر قابل سلب و انتقال آنها تدریجاً به وسیله تعلیم و تربیت باید در همه افراد به وجود آید. مجموعه آثار استاد شهید مطهرى/ج19/ص 148
مقام و احترام انسان
اعلامیه حقوق بشر چون بر اساس احترام به انسانیت و آزادى و مساوات تنظیم شده و براى احیاى حقوق بشر به وجود آمده، مورد احترام و تکریم هر انسان با وجدانى است. ما مردم مشرق زمین از دیر زمان از ارزش و مقام و احترام انسان دم زدهایم. در دین مقدس اسلام، انسان، حقوق انسان، آزادى و مساوات آنها نهایت ارزش و احترام را دارد. نویسندگان و تنظیم کنندگان این اعلامیه و همچنین فیلسوفانى که در حقیقت الهام دهنده نویسندگان این اعلامیه هستند، مورد ستایش و تعظیم ما مىباشند. ولى چون این اعلامیه یک متن فلسفى است، به دست بشر نوشته شده نه به دست فرشتگان، استنباط گروهى از افراد بشر است، هر فیلسوفى حق دارد آن را تجزیه و تحلیل کند و احیاناً نقاط ضعفى که در آن مىبیند تذکر دهد.
از نظر این اعلامیه، انسان به واسطه یک نوع کرامت و شرافت مخصوص به خود داراى یک سلسله حقوق و آزادیها شده است که سایر جانداران به واسطه فاقد بودن آن حیثیت و شرافت و کرامت ذاتى، از آن حقوق و آزادیها بىبهرهاند. نقطه قوّت این اعلامیه همین است. همان/ص149
نمونهای از موارد متعارض با اسلام
ماده شانزدهم این اعلامیه یکی از آن بندهایی است که با شرع مقدس اسلام سازگاری ندارد؛ در این ماده آمده است: «هر زن و مرد بالغی حق دارند بدون هیچگونه محدودیت از نظر نژاد، ملیّت، تابعیت یا مذهب، با یکدیگر زناشویی کنند و تشکیل خانواده دهند. در تمام مدت زناشویی و هنگام انحلال آن، زن و شوهر در کلیه امور مربوط به ازدواج دارای حقوق مساوی میباشند.»
در این بند، عدم محدودیت از حیث نژاد، تابعیت و ملیّت، با اسلام مطابقت دارد؛ ولی عدم محدودیت از حیث دین، با اسلام سازگار نیست؛ چرا که هم دین بودن از شروط صحت عقد است؛ مگر یک مورد، آنهم ازدواج موقّتِ مردِ مسلمان با زنی از اهل کتاب(مثل مسیحی) میباشد.
نکته دیگر تساوی حقوق زن و شوهر در دوران ازدواج است؛ در اینجا اگر منظور اموری مثل زایمان و شیردهی باشد که تکویناً تساوی وجود ندارد و امری واضح است. در مورد حقوقی هم که به طور قانونی و شرعی هر یک از زوجین دارند، تفاوتهایی وجود دارد؛ مثل اینکه نفقه زن بر عهده شوهر است، زن بدون اجازه شوهر نمیتواند از خانه خارج شود، ارث مرد دو برابر زن است و موارد دیگری که بر عکس آن صادق نیست؛ یعنی مثلاً نفقه شوهر بر گردن زن نیست و... .
البته ما در این جا در صدد فلسفه احکام نیستیم که بخواهیم بگوییم چرا این تفاوتها وجود دارد؛ هدف این است که بگوییم این مفاد حقوق بشر غربی با اسلام سازگار نیست. به هر حال ذکر چند نکته مناسب است:
- اسلام اصل مساوات انسانها را در باره زن و مرد نیز رعایت کرده است.
- اسلام با تساوى حقوق زن و مرد مخالف نیست، با تشابه حقوق آنها مخالف است.
- اسلام نظریات تحقیرآمیزى که نسبت به زن وجود داشته، منسوخ کرده است.
- قرآن در داستانهاى خود توازن را حفظ کرده، قهرمانان داستانها را منحصر به مردان نکرده است.
- زن اگر بخواهد از حقوقى مساوى با مرد بهرهمند شود، باید مشابهت حقوقى با مرد را از میان بردارد.
- اعلامیه حقوق بشر فلسفه است نه قانون، باید به تصدیق فیلسوفان برسد نه به تصویب نمایندگان.
- احترام به انسان که اساس اعلامیه حقوق بشر است، از دیر زمان مورد تأیید شرق و اسلام است.
- احترام انسان با فلسفه شرق سازگار است نه با فلسفه غرب. ن.ک به مجموعه آثار استاد شهید مطهرى/ج 19(نظام حقوق زن در اسلام)
نمونهای دیگر
ماده نوزدهم :«هر کس حق آزادی عقیده و بیان دارد و حق مزبور شامل آنست که از داشتن عقاید خود بیم و اضطرابی نداشته باشد و در کسب اطلاعات و افکار و در اخذ و انتشار آن به تمام وسایل ممکن و بدون ملاحظات مرزی آزاد باشد.»
مشخص است که عمل به این ماده نتیجهاش ملتزم بودن به ترویج هرگونه تفکر انحرافی میباشد که چنین چیزی نه با عقل جور در میآید و نه با شرع. آزادی همجنس بازی نیز از همین ماده نشأت میگیرد.
نکته قابل ذکر این است؛ یکی از مفادی که خود مدعیان حقوق بشر، کمیتشان در آن لنگ میزند، همین ماده است؛ در حال حاضر واضح است که اگر مثلاً در آمریکا کسی انتقادی به رزیم صهیونیستی داشته باشد چه برخوردی با او میشود و چگونه به آزادی بیان احترام گذاشته میشود! اگر کسی تردیدی در هولوکاست وارد کند، فقط تردید، نه انکار، چگونه کارش به دادگاه خواهد کشید!
خلاصه اینکه مدعیان حقوق بشر خودشان از بزرگترین ناقضین آن هستند و به هیچعنوان صلاحیت ندارند که کشورهای مستقل و مخالف خود را به نقض حقوق بشر متهم کنند.
و الحمدلله رب العالمین
/999/702/ر
ارسال نظرات