۲۴ تير ۱۳۹۳ - ۱۹:۴۸
کد خبر: ۲۱۳۳۲۵
نگاهی به فیلم سینمایی «اینجا شهر دیگری است»؛

حکایت فیلمی تاریخی- مذهبی در اکران رمضانی سینماهای کشور

خبرگزاری رسا ـ تلاش‌هایی که هر چند کم و کوتاه، اما موثر و گشاینده راه بوده است. راهی با پدیدآمدن تعدادی از بهترین فیلم‌های سینمایی و سریال‌های تلویزیون تاریخ سینما و سیمای ما همراه بوده است. راهی که از «سفیر» آغاز و به «مختارنامه» ختم شد و همچنان ادامه خواهد داشت.
ايجا شهر ديگري است

این روزها بار دیگر شاهد اکران یکی از آثار خاص سینمای ایران هستیم؛ خاص از آن جهت که در این فیلم یکی از مقاطع مهم تاریخ صدر اسلام با رویکردی سینماورزانه مورد توجه نویسنده و کارگردان فیلم قرار گرفته است.


تصویری تاریخی از صدر اسلام در آینه سینما 


در فیلم سینمایی «اینجا شهر دیگری است»، تاریخ اسلام، آن هم در برهه‌ای خطیر و حساس و حیاتی، مطمح نظر فیلمساز واقع شده که از این جهت، حایز توجه و تأمل است. ایام شهادت حضرت امیرالمومنین(ع) و دوران محنت بار مظلومیت‌ها و غربت‌هایی که بر آن امام راستین و ولی خدا و وصی پیامبر خاتم(ص) تحمیل گشت و البته تبعات و نتایج وخیمی که برای زمین و زمان و مردمان آن سامان و همه بشر در طول تاریخ تدارک دید و فراهم آورد.
 
باری، یکی از فیلم‌هایی که اخیرا رنگ پرده سینماهای کشور را دیده و همزمان با ماه مبارک رمضان و در تناسبی با زمان و فضای این ماه عزیز به روی پرده رفته، فیلم سینمایی «اینجا شهر دیگری است» به کارگردانی احمدرضا گرشاسبی است که به عنوان اثری  مذهبی بر بستری تاریخی، داستان یکی از فرازهای مهم دوران صدر اسلام را روایت می‌کند. این فیلم اشاره دیگری از سینمای ایران به موضوع تاریخی و مذهبی برهه‌ای مهم از صدر اسلام است. این فیلم داستان زمان پس از ضربت خوردن حضرت علی علیه‌السّلام را روایت می‌کند و ظلم‌هایی که به ایشان از سوی افراد مختلف روا شده است.


حکایت یک شب پس از آن ضربت سهمگین بر فرق تاریخ عدالت

فیلم یک شب پس از ضربت خوردن حضرت‌علی(ع) تا زمان شهادت را به تصویر می‌کشد و قصه در مدت زمان 24 ساعت می‌گذرد. گر چه اکران این فیلم، به عنوان یک اثر مذهبی، حکایت تلخ خود را دارد و در بیان این وضعیت، حرف‌های کارگردان گر چه تلخ و غمگنانه، ولی عبرت آمیز و در خور تأمل است.


حکایت تلخ ظلم‌هایی که در حق فیلمی ارزشی روا داشته شد

نمایش این فیلم با روزهای بازی‌های جام جهانی و ماه مبارک رمضان و رکودی که در این ماه در سینما وجود دارد، همزمان شده است. این فیلم بدون هیچ تبلیغی و با حداقل امکانات با بودجه یک تله‌فیلم ساخته شده است و نگاه بنیاد سینمایی فارابی به این فیلم نگاه یک تله بوده است!

آری، اینجا شهر دیگری است بدون هیچ تبلیغی به نمایش درآمد و ظلمی بزرگ بر این اثر و دیگر امثالش در حوزه سینمای دینی و ارشی رواداشته شد! اما به راستی چرا؟!


«چمران» حاتمی کیا هشت میلیارد «امیرالمومنین» گرشاسبی چقدر؟!

گرشاسبی در عین اینکه تاکید کرده اگر فیلمی مذهبی ساخته شود که بگوید حقیقت مذهب چیست و اگر به سمت و سوی این حقیقت برویم نجات پیدا خواهیم کرد، قطعا از طرف مخاطبین مورد استقبال قرار خواهد گرفت. با اشاره به مدت ‌زمان تولید این اثر سینمایی یادآور شده: «همزمان با تولید فیلم من فیلم آقای حاتمی‌کیا نیز در حال ساخت بود. فیلم ایشان دو روز از زندگی شهید چمران را روایت می‌کرد و فیلم من دو روز از زندگی امیرالمومنین علی‌ابن ابی‌طالب. به حاتمی‌کیا می‌گویند آزادی و برای تولید فیلمت 8 میلیارد بودجه داری و به من می‌گویند 45 روز بیشتر برای تولید این فیلم فرصت نداری و با شدیدترین فشارها من را آزار دادند!»
 
«وقتی با یک فیلم مذهبی اینچنین برخورد می‌شود، آیا اگر یک نور چشمی هم بود با او همین برخورد را می‌کردند؟ این فیلم در مورد امیرالمومنین حضرت علی(ع) است و فاربی موافق با ساخت این فیلم نبود!»

کمبود آثار مذهبی در سینمای ایران، اشاره دیگر گرشاسبی است که موجب بیان این جمله از جانبش می‌شود: به نظر من فیلم مذهبی چون حقیقت مذهب است و با واقعیت جامعه امروز ما فاصله دارد، خیلی مورد استقبال قرار نخواهد گرفت!» و این اعتراف سخت و تأمل برانگیز از زبان یک کارگردان ارزشی است و بیانگر آنچه در امروز سینمای ما جریان دارد.
 
حکایت تلخ این فیلم اما ادامه دارد؛ آن هم با این جمله که کارگردانش یادآوری می کند: از ابتدای ساخت این فیلم قرار بود تولید به شکل دیگری باشد و من با وجود محدودیت‌ها می‌توانستم این فیلم را نصفه رها کنم، اما به خاطر امیرالمومنین حضرت علی‌ابن ابی‌طالب و وجدانم، این کار را نکردم و همه سختی‌های آن را به جان خریدم تا این پروژه به مرحله تولید و پخش برسد. اما... .
باری، با شنیدن این درد دل‌ها، این سوال جدی ولی بی‌پاسخ پیش می‌آید که به راستی چرا باید بر سر راه ساخت یک اثر دینی این قدر مشکل وجود داشته باشد و آن وقت فیلم‌های دیگر با وضعیت آن چنانی شان به راحتی راه تولید و اکران را طی کنند و بر سر در سینماهای کشور اسلامی جاخوش نمایند!

در این فیلم سینمایی همچنان که از ظاهرش بر می‌آید، با امکانات محدود و زمان ضیق ساخت، تلاش شده است تا مخاطب بتواند به یک تصویر حداقلی از مجموعه روریدادهای یک مقطع زمانی کوتاه چند ساعته از دوران مولا علی(ع) و شهادت ایشان و متن و حواشی آن برسد.
 
این هم حکایت غریبی است که چرا مضامین و سوژه‌هایی از این دست باید در این محدودیت و غربت و شکل و شمایل محزون و دردآور که نداشتن امکانات لازم و سختی و مرارت از سراپایشان می‌بارد، ساخته شوند و آن وقت فیلم‌های دیگر با سوژه‌ها و ویژگی‌های آن چنانی به راحتی و با وجود امکانات مکفی و... ساخته و روانه پرده سینماهای کشور شوند! اما به هر حال و با هر سختی و مشقتی که بوده، این فیلم سینمایی که تلاش کرده است ضمن بیان یکی از مقاطع تاریخی مهم در دوران زعامت حضرت امیرالمومنین(ع) و رنج‌هایی که بر ایشان تحمیل شد، به یک زبان سینمایی، روایتگر حقایقی از متن و بطن تاریخ اسلام هم باشد، اثری است که می‌توان آن را در زمره فیلم‌های ژانر و گونه تاریخی- تحلیلی گنجاند.


 روایتگری تاریخ در آینه سینماورزی ایرانی- اسلامی

در مورد فیلم سینمایی اینجا شهر دیگری است باید گفت فیلم‌های این گونه، آثاری هستند که تلاش می‌کنند تا روایت مقاطعی از تاریخ را دستمایه ارائه تحلیلی عمیق‌تر برای مخاطبانشان قرار دهند. تحلیلی که می‌تواند مبتنی بر آن واقعه تاریخی، اما بازگوکننده حقایقی فراتر از آن باشد و این اتفاقی است که در این اثر هم تا حدودی رخ داده است. وقتی ما به تصویرگری موقعیت تاریخی شخصیت برجسته و بی‌نظیری همچون امام علی(ع) می‌پردازیم، ناخودآگاه به حیطه بحث‌هایی همچون ولایت، غربت و مظلومیت، عدالت، و البته درد و رنجی که ولی زمان، از سفله پروری دوران و عداوت دشمنان درونی و بیرونی- جهل و نفاق و... - ره می‌بریم و وارد این وادی می‌شویم.
 
در این فیلم که به منظومه‌ای از اجزای تاریخی دوران حیات مبارک حضرت امیر اشاره دارد و البته بیشتر در دوران پایانی زندگی مبارک آن امام همام می‌گذرد، سعی شده است تا مخاطب ضمن آشنایی با فرازهایی سترگ و شگرف از روزهای پرتلاطم آن دوران و رنجی که آن حضرت از مجموعه شرایط و آدم‌های آن زمان متحمل شد، یک آشنایی اجمالی از شایط و مقتضیات و عناصر مهم و تأثیرگذار تاریخی در آن برهه تاریخی نیز به دست آورد. روایتی که با عمق بخشی و عینیت یابی سینمایی، توانسته بر مخاطب ایرانی که تا حدودی با تاریخ اسلام آشنایی دارد، به تأثیرگذاری نسبی برسد. شاید بتوان این تلاش را در فیلم «اینجا شهر دیگریست» ادامه‌ای دانست بر کارهای قبلی فیلمسازان سینمایی و تلویزیونی ما در طول سال‌های گذشته.

تلاش‌هایی که هر چند کم و کوتاه، اما موثر و گشاینده راه بوده است. راهی با پدید آمدن تعدادی از بهترین فیلم‌های سینمایی و سریال‌های تلویزیون تاریخ سینما و سیمای ما همراه بوده است. راهی که از «سفیر» آغاز شد و به «مختارنامه» ختم و همچنان ادامه خواهد داشت.
 
و فیلم «اینجا شهر دیگریست» هم علاوه بر ویژگی‌های ساختاری و محتوایی‌اش که دارای قابلیت‌ها و محمل نقدهای بسیار است، از این جهت حایز اهمیت است که دنباله و ادامه‌ای است بر راهی که دیگر فیلمسازان متعهد و مسلمان ایران زمین طی این سال‌ها طی کرده‌اند و پرچم فیلمسازی در وادی آثار بازتاب دهنده تاریخ و هویت اسلامی را همچنان در اهتزاز نگه داشته‌اند.


نقدهایی که بر فیلم وارد است

گر چه این فیلم به جهت باورمندی شخصیت‌ها، گریم آن‌ها، نوع روایت، جذابیت پرداخت سینمایی، کشش داستانی و دیگر عناصر سینماورزانه‌ای که در این ساحت مدخلیت دارند، ضعف‌های قابل توجهی دارد و باید مورد توجه کارگردان قرارگیرد و برای کارهای بعدیش رفع گردد.

آری، این روزها بار دیگر شاهد اکران یکی از آثار خاص سینمای ایران هستیم؛ خاص از آن جهت که در این فیلم یکی از مقاطع مهم تاریخ صدر اسلام با رویکردی سینماورزانه مورد توجه نویسنده و کارگردان فیلم قرار گرفته است. در فیلم سینمایی «اینجا شهر دیگری است»، تاریخ اسلام، آن هم در برهه‌ای خطیر و حساس و حیاتی، مطمح نظر فیلمساز واقع شده که از این جهت، حایز توجه و تأمل است.
 
ایام شهادت حضرت امیرالمؤمنین(ع) و دوران نحمت بار مظلومیت‌ها و غربت‌هایی که بر آن امام راستین و ولی خدا و وصی پیامبر خاتم(ص) تحمیل گشت. واقعیت این است که این فیلم‌ها کماکان در سینمای ایران، یک اتفاقند و نه یک جریان و این جمله جای سوال و تعجب فراوان دارد. ندارد؟

محمد رضا محققی

979/703/ر

ارسال نظرات