گفتوگو با استاد اقبالی مدیر مدرسه علمیه علوی/بخش دوم
از لزوم اولویت تهذیب در حوزه تا شوق دیدار آقا در دل طلاب
حجت السلام و المسلمین اقبالی از جمله مدیران باسابقه و موفق مدارس حوزه علمیه است. مدیری که با تلاشی مجاهدت آمیز و ممارستی مجدانه، تلاش کرده است تا با برنامه ریزی علمی و عملی متناسبی که هم پژوهش را در نظر گرفته و هم مقتضیات زمان را، طلاب را در فضایی اخلاقی و مهذب بار آورد.
آنچه در پی می آید، بخش دوم گفت و گوی تفصیلی ما با استاد مهدی اقبالی است که مجموعه موضوعات متنوعی را از مباحث کمی و کیفی امر آموزش و پرورش طلاب در مدارس علمیه گرفته تا نیازهای امروزین جامعه و توقعاتش از طلبه ها و مباحث متنوع دیگر را در بر می گیرد.
در خلال بحث ها هم البته نکات و نقاط مهم و خطیری از جانب ایشان مورد اشاره واقع و تجربیات ارزشمندی مرور شد که خواندن آنها برای مخاطبان ما خالی از لطف نخواهد بود.
از شوق دیدار آقا در دل طلاب جوان مدارس علمیه کشور تا برنامه ریزی های خاص تهذیبی و پژوهشی ایشان برای طلاب مدرسه.
رسا - شما در مدرسه به طور خاص چه اقداماتی برای تهذیب طلاب تدارک دیدهاید؟
ما باید سرمایه گذاری در مسائل تهذیبی و تربیتی را واقعا در اولویت قرار بدهیم؛ یعنی بیش از اینکه فکر کار علمی باشیم -که البته باید باشیم- حد اقلش کنار هم و پرنگ تر از آن، مسئله تهذیب را در نظر داشته باشیم. به همین جهت ما چند کار را پیش بینی کردیم.
سعی من بر این بوده که اساتیدی انتخاب بشوند که سبقه اخلاقیشان بیشتر باشد تا سبقه علمی شان و با عنایت به بحث الگوگیری طلبه ها از اساتیدشان، این مسئله تأثیر قابل توجهی در این امر دارد.
یک شاگرد سعی میکند حتی مثل استادش حرف بزند و در راه رفتنش هم موثر است.
به نظر می رسد اولین گام باید انتخاب درست استاد باشد. اولین راه برای این مسئله، انتخاب استادی است که سبقه اخلاقی داشته باشد.
نکته دوم اینکه باید دست طلبه ها در دست یک استاد اخلاقی قرار بگیرد. حالا این متشکل از این است که خود استاد درس های طلبه، استاد اخلاقش هم باشد و یا اینکه یک استاد اخلاق جداگانه برای طلاب در نظر بگیریم تا در امور تربیتی به آنها شورت دهد و طلبه ها مشکلاتشان را با او در میان بگذارند. که من البته معتقدم حالت بهتر و اولی تر و درست تر همان حالتی است که استاد هر درس، استاد اخلاق طلبه ها هم باشد و این تفکیک صور نگیرد؛ چرا که تأثیر هم در این صورت بیشتر است. چه تأثیر درسی و چه تأثیر اخلاقی.
امروز ما متاسفانه تفکیک قائل شده ایم؛ در حالی که در گذشته اینچنین نبوده است. گذشته یک استاد، هم استاد دروس علمی بود، هم مربی بود، هم مشاور بود و هم گاهی کمک کار طلبه بود. مثلا توی مسائل مالی، خانواده و...، همه چیز را یک استاد داشت. اما حالا ما تفکیک قائل شدیم و میگوییم استاد درسش را بدهد، استاد اخلاق مشاوره اش را بکند، مدیر مدیریتش را بکند و... .
البته شاید این تفکیک به این علت باشد که الان مقدور نیست یک استاد همه این کارها را بکند، ولی در عین حال نباید استاد را جدای از اینها حساب کرد.
راه سومی که ما در راه اخلاق پیش گرفتیم، این بوده که گفتیم حضور شخصیت هایی که نه صرفا به عنوان استاد درس اخلاق، ولی با حضورشان در قالب های مختلف و مواقع گوناگون و برنامه های متنوع، به مدرسه بیایند؛ در قالب نماز جماعت و برنامه های دیگر در مدرسه حضور معنوی و روحانی داشته باشند که تأثیر قابل توجهی در طلاب دارد.
علاوه بر این، ما سعی کردیم برنامه هایی را به صورت گروه های اخلاقی داخل حجره ها داشته باشیم و شخصیت هایی که می توانند با طلاب ارتباط برقرار کنند را دعوت کنیم تا با حضور در این گروه های اخلاقی، در حجره طلبه ها با آنها به گفت و گو و مشورت بپردازند.
این طرح ها را چند سالی است که البته جسته و گریخته اجرا کردیم؛ الان هم در معاونت تهذیب حوزه ها، درصدد این هستند که این طرح ها را در مدارس دیگر هم اجرایی کنند که خیلی خوب است.
رسا - درباره نوآوریهای خودتان در امر مدیریت مدرسه به نکات شاخصی اشاره کردید؛ از جمله تشکیل معاونت پژوهش، چاپ دو فصل نامه اندیشه علوی، تشکیل گروههای علمی و... . آیا نوآوریهای دیگری در بحث مدیریت مدرسه وجود داشته است؟
من واقعا خواستم سیاست ما بر این باشد که وقتی طلبه های ما از مدرسه خارج می شوند، در حد خودشان یک طلبه جامع و کاملی باشند؛ یعنی به قول معروف بتوانند گلیم خودشان را از آب بکشند. لذا در این زمینه ها یکی از چیزهایی که من به ذهنم رسید، اعتماد سازی بود. یعنی طلبه به ما اعتماد کند، ما هم به طلبه و او را بگذاریم در چنین فضایی رشد بکند. همین طوری که در بحث علمی و پژوهشی میخواهیم رشد بکند، در بحث های دیگر هم زمینه رشد را فراهم کنیم؛ یعنی جلوی رشد را نبندیم و سد نکنیم.
بنای ما بر این بود حالا که بنا است طلبه با استعدادهای خدادادی نهفته ای که دارد و باید شکوفا بشود و این انسان در اختیار ماست و این شکوفایی استعداد نیاز به زمینه سازی دارد، تمام تلاشمان را بکنیم که این زمینه ها تا آنجا که مقدور است، به بهترین شکل به وجود آید.
بنای ما بر این بوده که طلبه ها را ببریم در فضای خودباوری. همان که آقا فرمودند نسل جوان امروز را به خود باوری و به اینکه «میتواند» برسانیم. لذا در عرصه های مختلف، از جمله امور پژوهشی و کارهای فرهنگی و... تلاش کردیم که طلبه ها ورود کنند و خودشان را در این عرصه ها واقعا نشان بدهند.
به هر حال باید این خودباوری را در وجود طلبه ها زنده کرد؛ لذا ما آمدیم فضایی را در مدرسه ایجاد کردیم که طلبه ها بیایند و خودشان عهده دار کارها بشوند.
الان در مدرسه یک شورای فرهنگی داریم و در این شورای فرهنگی ما، طلبه ها در قسمت های مختلف دارند کار می کنند. همه فعالیت ها را هم خودشان تقسیم کار می کنند و حتی آمدند برای این کار اساس نامه و آیین نامه اجرایی آماده کردند. ما آمدیم و کارها را به خودشان واگذار کردیم.
خودمان هم نظارت داریم و هر جا می بینیم اشکال دارند، بهشان یادآوری می کنیم. این ها هم از این بابت خیلی خوشحال هستند و این باعث شده خیلی از ایده هایی که بچه ها داشتند، اینجا فرصتی پیدا شود که بتوانند آن ها را عملی کنند.
و خدا می داند که این روند طلبه باوری، چقدر باعث رشد و شکوفایی استعدادها و بروز خلاقیت های طلاب در حوزه های مختلف شده است.
از برگزاری اردوها و نمایشگاه های مختلف تا برپایی برنامه ها و انجام امور مختلف آموزشی و پژوهشی که با حضور داوطلبانه و پرشور و بسیار موثر و جذاب خود طلبه ها به ظهور و بروز می رسند.
رسا - کیفیت آموزش در حوزه را چگونه ارزیابی میکنید؟ با توجه به اینکه مقام معظم رهبری فرمودند: «که اگر حوزه متحول نشود، منزوی خواهد شد» به نظر شما تحول مد نظر مقام معظم رهبری چیست؟
ببینید تحول در عرصه های مختلف مد نظر آقا بوده است. یک بخشش در متون آموزشی است که که به هر حال باید پذیرفت که واقعا متن های آموزشی ما، متن آموزشی نیست. نمی خواهیم بگوییم از نظر محتوایی ضعیف هستند، نه قوی هستند، اما حقیقت این است که ساخته نشده اند برای کار آموزشی.
البته باید در این حیطه واقعا فکر جدی بشود و گر چه در این زمینه هم حرکاتی شده، ولی هنوز آن گونه که باید و شاید و آن طور که مقام معظم رهبری قانع بشوند، اتفاقی رخ نداده است.
پس این بحث تحول از جمله ارکانش در نظام آموزشی است که آیا نظام آموزشی ما عالم پرور است؟ چقدر رشد میدهد؟ چقدر ما توانستیم از فرصت ها و زمینه هایی که یک طلبه با استعداد از آنها برخوردار است بهره درست ببریم؟ چقدر توانسته ایم اینها را در نظام برنامه های آموزشی بارور کنیم؟ چقدر توانسته ایم به رشد طلاب منتهی شویم؟
ببینید مثلا یکی از اشکالات ما این است که در نظام آموزشی مان برنامه طلبه های دارای مدرک سیکل، دیپلم و فوق دیپلم یکی است؛ در حالی که این باید متفاوت باشد.
در عین حال باید این نظام آموزشی طوری تنظیم شود که طلبه واقعا به چیزهایی که باید فرا بگیرد و سطح آگاهی و شناختش بالا رود و آماده ورود به جامعه شود، به آنها دست یابد.
باید در نظر گرفت که هر کدام از طلبه ها در یک حوزه مو فق ترند و باید با شناسایی آن حوزه، به طور جدی تر در این بخش تربیت شوند و البته به صورت کاربردی و برای حل معضلات جامعه هم آموزش و پرورش بیابند. در این زمینه باید موانع آموزشی و قوانین سد کننده این روند را اصلاح کرد و دست مدیران و طلاب را باز گذاشت.
در عین حال نباید افق ها را هم فراموش کرد. طلبه های ما باید جهانی رشد کنند و در طراز انقلاب اسلامی هم باشند که خواسته مقام معظم هبری هم همین است.
رسا – گویا در بحث آموزش ابتکارات ویژهای داشتید که بعضاً منحصر به همین مدرسه است، لطفاً توضیحاتی بفرمایید.
در رابطه با برنامه های آموزشی مدرسه باید گفت که در اینجا آموزش همراه با فعالیت های پژوهشی است؛ ولی قصد و غرض ما در بحث آموزش بر این بوده که فعال سازی آموزشی انجام بشود و از طرفی اینکه رشد علمی برای طلبه ها ایجاد شود و همچنین اینکه بتوانیم به هر حال در رابطه با انگیزه های بالای آموزشی و تحصیلی در طلبه ها فعالیتی داشته باشیم.
به هر حال در رابطه با اینکه طلبه ها در امر آموزش جدیت و تلاش بیشتری داشته باشند، مسئله مباحثه و مطالعه، جزء بحث هایی است که در مدرسه دنبال شده است. مباحثه و مطالعه از برنامه هایی است که ما برای طلبه ها به صورت پیش بینی شده در نظر گرفته ایم و حتی در امر مباحثه و مطالعه، در پایه اول ما کاملا به صورت الزامی عمل می کنیم.
همان طوری که برای پایه های بالاتر هم داریم و نظارت می کنیم، ولی برای اینکه طلبه ها آشنا شوند با بحث مطالعه و مباحثه، لذا در پایه های اول و دوم، با تاکید بیشتر توجه می کنیم.
ما در گام اول چند کار را انجام دادیم؛ یکی مسئولین پایه ها هستند که دائما امور آموزشی و امور مربوط به مسایل اخلاقی و تربیتی طلاب را رصد می کنند و بهش رسیدگی می کنند. حتی یک دوره کوتاهی را قرار دادیم برای آشنایی با شیوه مباحثه و مطالعه و اصول برنامه ریزی که به هر حال طلبه ها متوجه بشوند که چگونه مباحثه کنند و حتی برنامه های تحصیلی شان را چگونه قرار بدهند.
یکی دیگر از کارهایی که در راستای برنامه های آموزشی مدرسه انجام میشود، برگزاری امتحان ماهانه و هفتگی است. ما برنامه ریزی کردیم که هر هفته طلبه از یک ماده درسی باید امتحان بدهد و نمرات این امتحان هم با آن احتسابی که نسبت به پنج نمره داریم، محسوب میشود و اگر کسی حتی از دو تا امتحان یک ماده درسی امتحان هفتگی نداشته باشد، باعث حذف آن درس خواهد شد و لذا این باعث شده که روی مسئله امتحانات هفتگی تاکید بیشتری بشود و نسبت به آن توجه بیشتری مبذول داشته شود.
در عین حال برنامه ها و شیوه های متنوع دیگری را هم در حوزه آموزشی در نظر داشته و اجرا کرده ایم و الحمدلله نتیجه بخش هم بوده است؛ مثل برنامه هایی که برای امتحانات شفاهی از طلاب اجرا کرده ایم و بحث هم افزایی میان طلاب و اساتیدشان که با یک روحیه ستادی و جمع های مختلف گروهی و فردی میان اساتید و طلبه ها، به هر چه نزدیکتر شدن طلاب و اساتید و بهره وری هر چه بیشتر و نزدیکی بالاتر میان بچه ها و اساتیدشان منجر شده است.
ما حتی برای طلابی که ضعیف تر هستند هم برنامه های خاصی در نظر گرفته ایم که به دفعات و با قدرت انتخاب اساتیدی که با آنها احساس نزدیکی و فهم بهتر و بیشتری از درس دارند و یا با طلاب قوی تر بتوانند دروس را بهتر بیاموزند و بیشتر رشد کنند.
رسا - حاج آقا آیا به همراه بچههای مدرسه با مقام معظم رهبری دیداری داشتید؟
ما تلاش کردیم ولی نتوانستیم به این توفیق دست یابیم. به هر حال علی القاعده این درخواست همه مدارس است که اگر حوزه علمیه بتواند یک برنامه ریزی در این حوزه داشته باشد که همین طوری که دانشگاه ها با ایشان دیدار دارند، مدارس حوزه علمیه حداقل قم هم که تعدادشان هم زیاد هستند، دیداری با مقام معظم رهبری داشته باشند، جای خوشوقتی است.
من یک جمله ای هم اینجا اضافه کنم که ما نسبت به برنامه هایی که درباره طلبه هاست مثل بحث عمامه گذاری توجه خاصی داشته ایم؛ گر چه ما خودمان در مدرسه مراسمی نداریم، ولی تاکیدمان بر این بوده که بچه ها نسبت به معمم شدن اهتمام داشته باشند.
ما البته پیشنهادی دادیم به مرکز مدیریت حوزه- و الحمدلله این هم مصوب شد- که زمان عمامه گذاری از پایه شش به پایه پنج منتقل شود؛ یعنی یک سال کمتر باشد که فایده اش هم این است که وقتی اگر از پایه پنج باشد -البته با شرایطی که هر کسی باید داشته باشد- حداقل یک سال طلبه در مدرسه با لباس روحانیت هست و این باعث می شود همیشه در فضای مدرسه یه تعدادی ملبس باشند و با بچه ها ارتباط داشته باشند.
رسا – در امر ازدواج طلاب هم فعالیت خاصی صورت گرفته است؟
یکی از کارهایی که به نظرم می آمد لازم باشد، بحث نشست هایی بود که با متأهل ها باید داشته باشیم. طبیعی است که به هر حال مدرسه ما، مدرسه دیپلمه هاست و با سیکلی ها متفاوت است. چه بسا ممکن است زودتر به طرف ازدواج بروند؛ لذا ما یک کانونی را به عنوان کانون خانواده راه اندازی کردیم که طلبه های متاهل در آنجا فعالیت داشته باشند.
در آنجا ما طی برنامه ای، به دیدار در منزل همه طلبه های متأهلمان رفتیم و گاهی بود روزی هفت تا هشت منزل می رفتیم؛ بیشتر برای اینکه احوالی بپرسیم و از وضعیتشان بیشتر مطلع بشویم و تاکید بر این بود که یک تشکری از خانواده طلبه بکنیم. این کار ما باعث شد تا خانواده طلاب بدانند که مدرسه و مسئولینش نسبت به آنها بی توجه نیستند و از آنها تفقد دارند.
در امر ازدواج هم ما بر روی مسئله مشورت و جهت دهی به سمت انتخاب درست و درک شرایط و مقتضیات زمان و جامعه توجه دادیم و سعی کردیم شیوه تشویقی و بالابردن درک و فهم طلاب را در جهت رسیدن به یک انتخاب درست و آگانه در حد مقدوراتمان به انجام رسانیم.
رسا - برای اینکه طلاب بتوانند تخصص خاصی به غیر از دروس حوزوی داشته باشند در مدرسه چه اقداماتی انجام دادید؟
در رابطه با بحث زبان در برنامه آموزشی مان پیش بینی کرده بودیم؛ ولی با توجه به اینکه حجم درس ها و برنامه ها با همدیگر قدری ناسازگاری داشت و زمان کم بود، منصرف شدیم؛ ولی در طول این چند سال، به صورت پراکنده بحث مکالمه عربی را اجرا کردیم.
البته با ذکر این نکته که فضای مدرسه ما یک فضای پژوهشی هم هست و حضور ما در جشنواره علامه حلی خوب بوده و همین امسال حدود پنجاه پژوهش ارائه دادیم به جشنواره حلی. اینها همگی از زمینه هایی است که منتهی به بالا رفتن تخصص طلاب می شود.
بحمدلله خیلی از طلبه های مدرسه ما ورود به مراکز پژوهشی و تخصصی پیدا کردند که نتیجه فعالیت های پژوهشی شان در مدرسه بوده است.
رسا – در مورد یادوارههای شهدایی که برگزار کردید، در مورد برنامه ریزیهایش و آثار و برکات معنوی که در مدرسه داشته توضیحاتی بفرمایید.
مجموعه دوستان ما که در کار فرهنگی مدرسه هستند، یکی از کارهایی که همیشه اول سال انجام می دهند، تقویم فرهنگی است که کارهایی را که در طول سال باید انجام بشود در آن طراحی می کنند.
یکی از مواردی که در طول دو سه سال گذشته داشتیم، بحث یادواره شهدا بوده است. گر چه مدرسه ما افتخار این را نداشته که شهیدی داشته باشد، ولی در خودش فرزند شهید دارد، برادر شهید دارد یا منسوبین شهدا را.
ما در این یادواره ها تلاش کردیم این عزیزان را که کارشان کمتر از شهادت نیست را ارج بنهیم و درباره شهدای برجسته روحانی کارهای در خوری صورت دهیم و نیز از قالب های مختلف هنری استفاده کنیم که برگزاری جشنواره عمار از جمله آنها بوده است.
در اجرای این یادواره تلاش ما بر این بوده است تا یاد و نام شهدا و روش و منش آنها را زنده نگه داریم و عطر یاد شهدا را با استعانت از روحیه شهادت طلبی و شهامتی که با ایمان و اعتقاد راسخ به راه خدا در مرام آنها موج می زده را به نسب امروز طلاب جوان مدرسه منتقل کنیم.
حقیقت آن است که وقتی از هنر و ادبیات ارزشی و متعهد در راه ترویج فرهنگ شهادت بهره می گیریم، شاهد اثرات مضاعف و تأثیرات جدی این حقایق در راه و روشمان هستیم و این موهبت را باید قدر بدانیم.
رسا - حاج آقا در پایان، اگر نکتهای باقی مانده، بفرمایید.
انسان واقعا باید برای کار حوزه از جان مایه بگذارد و از هیچ تلاشی دریغ نکند؛ چرا که حوزه امید همه است. حوزه جایی است که به هر حال قبل از اینکه افراد در جامعه دست به طرف دانشگاه یا مراکز آن چنانی دراز بکنند، به طرف حوزه می آیند و برای امور معرفتی و معنویشان از اینجا استمداد می طلبند.
حتی دانشگاه هم دست نیاز به طرف حوزه دراز می کند؛ این نشان دهنده این است که حوزه از پتانسیل خیلی بالایی برخوردار است. لذا من فکر میکنم که واقعا باید نسبت به فرمایشان مقام معظم رهبری، مراجع و بزرگان و افراد دلسوز توجهات بیشتری صورت بگیرد و همه ما این کار حوزوی را یک کار جدی تلقی کنیم.
کار تربیت حوزوی و کار علمی حوزه باید جدی گرفته شود. ما باید از آن بخشی از کارهایی که جنبه موازی کاری دارد پرهیز کنیم. ما متاسفانه موازی کاری در حوزه داریم که بعضا باعث می شود که هزینه های بیهوده خرج شود و باید از آن جلوگیری کرد؛ چه هزینه های مادی و چه معنوی.
من فکر میکنم که دلسوزان حوزه باید واقعا تحولی که مد نظر مقام معظم رهبری بود را در همه ابعادش دنبال کنند و به سرانجام برسانند. ما همین طوری که در بحث های علمی مان باید تحول ایجاد شود، در متون آموزشی مان هم باید تحول ایجاد شود و نیز در مسایل اخلاقی و رفتاری مان؛ به طور مثال، ما در حوزه مسائل علمی چقدر پاسخ گوی شبهات و به اصطلاح مشکلات فقهی که در جامعه وجود دارد بوده ایم؟ و یا در محیط های دانشگاهی و با این همه مباحث مختلف و شبهات گوناگون که در آنها مطرح است، چقدر حرکت رو به جلو داشته ایم و پاسخگو بوده ایم؟
ما باید در محیط حوزه، به نحوی برنامه آموزشی و تربیتی طلاب را پیش ببریم که بتوانند پاسخگوی این نیازها و تأمین کننده این مسایل باشند. این مسئله باید چه در سطوح و چه در مقطع درس خارج حوزه پیگیری شود و البته آموزش، به همراه فراگیری متدهای تبلیغی و روش های برقراری ارتباط موثر میان طلاب و مردم جامعه پیش رود تا به نتیجه برسد.
در خصوص مدارس هم باید از همه ظرفیت ها و زمینه هایی که در این محیط های آموزشی هست و نیز از تدبیرها و خلاقیت های مدیران مدارس و معاونانشان بهترین بهره گیری صورت پذیرد؛ ضمن اینکه در حوزه تبلیغ هم باید همه شیوه های موثر را پیش برد و در نظر گرفت. نباید فراموش کنیم که حتی نفس حضور طلاب در مناطق مختلف کشور هم می تواند نقش تبلیغی موثری داشته باشد.
اینکه چند ده نفر طلبه در یک منطقه حضور داشته باشند و رفت و آمد کنند، خود این حضور منشأ بسیاری از خیرات و برکات است که می تواند زمینه های خوبی را برای ارتقای سطح فرهنگ دینی مردم پدیدآورد. ضمن اینکه ما باید یک شبکه تبادل نظر بین مجموعه مدیران مدارس حوزوی داشته باشیم که این باعث می شود آنها تجربیات خودشان را به همدیگر منتقل کنند تا مدارس بتوانند رشد و بالندگی بیشتری داشته باشند.
در پایان از شما تشکر میکنم که حوصله به خرج دادید و حرهای ما را گوش دادید.
رسا - ما هم از شما سپاسگذاریم حاج آقا که وقتتان را در اختیارمان قرار دادید. ممنون.
گفت و گو از حمزه حاجی ملا حسینی
975/400/ر
ارسال نظرات