بررسی نقش بیگانگان در انقلاب مشروطه

به گزارش خبرگزاری رسا، نهضت مشروطیت شاهد ظهور و سقوط سه دوره مجلس، سه پادشاه قاجار و حدود 30 دولت بود؛ این نهضت گرچه به سلسله یکصدو پنجاه ساله قاجار خاتمه بخشید، ولی موفق به جلوگیری از دخالتهای روسیه و انگلیس در ایران نشد و کودتای انگلیسی رضاخان نیز تیر خلاصی بر پیکره نیمهجان آن در اواخر سال 1299 بود؛ از این رو شناخت سیاست و اهداف بیگانگان در انقلاب مشروطه اهمیت زیادی دارد؛ زیرا در این مقطع حساس تاریخ معاصر ایران، دخالت و نفوذ کشورهای خارجی روند انقلاب را تغییر داد؛ به نحوی که شاید بتوان چنین متصور شد که اگر دخالت بیگانگان در انقلاب مشروطه وجود نداشت، سرنوشت انقلاب نیز تغییر میکرد.
روسیه و انقلاب مشروطه
روسیه این استعمارگر پیر که پس از وصیتنامه پطر کبیر خواهان دستیابی به آبهای گرم خلیج فارس و دریای عمان بود، توسعه طلبی خود را از چندی قبل از طریق جنگهای ایران و روس در مناطق قفقاز، ارمنستان و آذربایجان ایران پی گرفته بود. امری که بعدها به سرتاسر نواحی دریای خزر و نواحی شرقی مرو و سرخس تا مرز هرات که کلید فتح هندوستان لقب گرفته بود کشیده شد و زنگ خطر جدی برای انگلیس گشت، به طوری که انگلستان خواهان محدود کردن روسیه در نواحی شمالی و مرکزی فلات ایران شد تا بتواند ضمن حمایت از تجاوز و تجارت خود، به منافع نفتی تازهای که کشف کرده بود دسترسی داشته باشد. امری که در این قضیه میبایست بدان توجه کرد این است که روسیه تزاری - بر خلاف امپراتوری بریتانیا که در آن مقطع تاریخی همواره هدف اقتصادی خود را دنبال میکرد - خواستار توسعه ارضی در ایران بود. بنابراین انقلاب مشروطه که طغیانی علیه این سیاست و حرکتی به سوی حکومت ملی دموکراتیک محسوب میشد، منافع روسها را در ایران تهدید کرد. به همین سبب دولت روسیه به پشتیبانی از مستبدین و مخالفان مشروطهخواهی برخاست. پشتیبانی از بازگشت محمدعلی شاه و اعلان اولتیماتوم به ایران جهت اخراج مورگان شوستر، مخالفت آشکار با اصلاحات مشروطهخواهان و ایجاد اختلال و نا امنی و بیثباتی سیاسی، نمونههایی از مخالفتهای روسها با انقلاب مشروطه است.
علیرغم دخالتهای آشکار و پنهان روسیه در ایران، نباید از یاد برد که انقلابیون ایران در آغاز از انقلاب 1905 روسیه الهامهای زیادی گرفتند و به تبعیت از حرکتهای آزادیخواهانه در روسیه، روحانیون پیشاپیش مردم نارضایتی خود را از حکومت شاه و صدراعظم وی نشان دادند. تجار که از تعرفههای جدید گمرکی سخت ناراضی بودند، به جنب و جوش آمده و علیه مسیو نوز بلژیکی و همکارش پریم که هم دست پنهانی روسها بودند، تظاهرات وسیعی به راه انداختند و بازارها نیز تعطیل شدند. نوز که سخت متمایل به سیاست روسها بود، با تعرفه گمرکی جدید خود، بازارهای ایران را برای کالاهای روس گشود و اندک صنعتی که در ایران بود به حال احتضار افتاد.
از دیگر عوامل مؤثر در شکلگیری انقلاب مشروطه اعطای وامهای چند میلیونی روسیه به ایران بود که دومین وام، ایران را به کلی به صورت مستعمره اقتصادی روس درآورد و اداره گمرکهای ایران به استثنای گمرکهای فارس و بنادر خلیج فارس به روسیه داده شد. خبر وامهای پی در پی و سفرهای پرهزینه مظفرالدین شاه به فرنگستان در حالی که مردم در فقر و مشقت به سر میبردند، موجب شدتگیری اعتراضهای عمومی گردید.
بدین ترتیب اعمال و اقدامات روسها در ایران از یک سو و وابستگی دربار ایران به روسیه از سوی دیگر همراه با زیانهای اجتماعی ناشی از واگذاری امتیازات اقتصادی قاجار به قدرتهای استعماری، دامنة نارضایتی عمومی را افزایش داد و روسیه را به طرح اقدامات نوینی بر علیه انقلابیون واداشت. همچنین اعمال روسها که ایران را به عنوان جزئی از خاک روسیه مورد ارزیابی قرار میدادند، حکایت از به خطر افتادن منافع روسها با وقوع انقلاب مشروطه داشت. از این رو روسها به پشتیبانی از بازگشت محمدعلی شاه، اعلان اولتیماتوم جهت اخراج مورگان شوستر، مخالف آشکار با اصلاحات مشروطهخواهان، ایجاد اختلال، ناامنی و بیثباتی سیاسی اقدام نمودند.
در نهایت نیز سرهنگ لیاخوف فرمانده نظامیان روس که از سوی محمدعلی شاه به حکومت نظامی تهران منصوب شده بود و عملاً تهران را به تصرف نظامیان قزاق تحت فرماندهی افسران روس درآورده بود، در روز دوم تیرماه 1287خورشیدی (23 ژوئن 1908) به همراه نیروهای قزاق، نخست به محاصرة مجلس و مدرسه سپهسالار پرداخت و سپس هنگامی که با مقاومت مجاهدان روبهرو شد، مبادرت به گلولهباران نمودن ساختمان مجلس نمود. قزاقها پس از تصرف مجلس به پارک امینالدوله حمله بردند و نمایندگان را مضروب و دستگیر کردند و به باغ شاه منتقل ساختند. بدین ترتیب مجلس اول مشروطه تنها دو سال پس از شروع در 1287 توسطه نظامیان روس و به یاری حکومت وقت به توپ بسته شد.
شواهد بسیاری وجود دارد که از دخالت مستقیم روسها در کودتای محمدعلی شاه پرده بر میدادند. در این زمینه میتوان به چهار نامهای که لیاخوف در آن دوران به فرماندهی کل قفقاز فرستاده است و رد درخواست وام جدید از روسیه توسط نمایندگان مجلس و برنامهریزی جهت آنان ایجاد یک بانک ملی اشاره نمود که به شدت، وطنخواهی و بیگانهگریزی نمایندگان مجلس را نشان میداد و از این رو با منافع روسها در تضاد بود.
تقاضای رسمی پناهندگی سیاسی محمدعلی شاه قاجار به سفارت روسیه در 25 تیر 1288 که یک سال پس از به توپ بستن ساختمان مجلس صورت گرفت و در نهایت خروج محمدعلیشاه از ایران در 18 شهریور 1288 که با همراهی نیروهای قزاق صورت گرفت، دلیل دیگری برای اثبات ادعای دخالت مستقیم روسها در کودتا است.
طی سالهای بعد خصومت روسیه نسبت به انقلاب مشروطه تداوم یافت. نظامیان روس در ادامه جنایت خود روز 10 فروردین 1291 بارگاه امام هشتم× را به توپ بستند. در پی این حادثه سردرها و گلدستههای حرم خراب شدند و خزانه حضرت نیز غارت گردید ودست کم 200 نفر از زائران نیز به شهادت رسیدند. و در نهایت هنگامی که مشروطهخواهان تصمیم گرفتند جهت تقویت خود در برابر تهدیدات آشکار و پنهان روسیه و بریتانیا و عناصر داخلی آنان، از برخی مستشاران خارجی در تنظیم امور کشور استفاده نمایند، با اولتیماتومی سه بخشی مبنی بر عزل مورگان شوستر، تعهد بر اینکه هیچ مشاور خارجی بدون موافقت روس و انگلیس استخدام نشود و پرداخت غرامت به قوای روس و سپس اقدام روسها به اشغال انزلی و رشت مواجه شدند. قصور دولت ایران در اجابت این خواستهها طی 48 ساعت، منجر به اشغال قسمت عمده کشور توسط نیروهای روس و انگلیس گردید و دوره دوم مجلس نیز در 24 دسامبر 1911 به پایان آمد و همراه با آن عصر انقلاب مشروطیت نیز به سر رسید.
انگلیس و انقلاب مشروطه
هندوستان در آن زمان عامل مهم برتری اقتصادی، سیاسی و نظامی انگلیس در جهان به حساب میآمد و رگ اصلی و شریان حیاتی اقتصادی این امپراتور پیر بود. بدیهی است که انگلستان از هر وسیلهای برای حفظ هندوستان و دست اندازی رقبای سیاسی خویش بدان استفاده مینمود. در این میان ایران به دلیل جایگاه ویژه جغرافیایی خود میتوانست معبری خطرناک به سوی هندوستان باشد. در واقع تسلط بر ایران موجب استمرار تسلط بر هند و دور نگه داشتن روسیه از اراضی مستعمره بریتانیا بود. به همین دلیل انگلیس نیز خواهان ایرانی ضعیف و نیمه مستقل بود. تلاش برای تجزیه افغانستان از ایران، تغییرات مکرر در خطوط مرزی ایران در شرق، حمایت از خوانین محلی، تسلط بیقید و شرط بر خلیج فارس، کسب امتیازات انحصاری نظیر کشتیرانی، تأسیس بانک شاهنشاهی، تلگراف، کاپیتولاسیون و... از جمله اقدامات استعمارگرایانه انگلیس در ایران بود.
با این حال در جریان انقلاب مشروطه، روسیه از موقعیت بهتری در ایران برخوردار بود. به همین سبب تداوم وضع موجود با منافع انگلیس همخوانی نداشت. از این رو انگلیس کوشید با تظاهر به حمایت از مشروطهخواهان، آتش انقلاب را در ایران شعلهور سازد و از این رهگذر بتواند روسیه را از صحنه سیاسی ایران خارج کند و هواداران خود را بر صحنه سیاست کشور مسلط گرداند. بنابراین هدف اصلی انگلستان از نفوذ در نهضت مشروطه، کنترل نهضت و هدایت آن به سمت مقاصد لندن بود. بدین ترتیب رفتار مزورانه انگلیسیها سبب شد که در اوائل تابستان 1285 عدهای که تعداد آنها در عرض 10 روز تا 20 هزار نفر افزایش یافت، در داخل محوطه سفارت انگلیس متحصن شوند و مورد استقبال سفارت انگلیس قرار گیرند. سردنیس رایت سفیر سابق انگلیس در ایران در خاطرات خود در موارد متعددی به برنامهریزی دولت متبوع خود برای تبدیل کردن سفارتخانه و کنسولگریهای کشورش در ایران به «مأمن» و «پناهگاه» مشروطهخواهان جهت پیاده کردن مقاصد اصلی خود اشاره کرده است.
به هر روی پس از مدتی که انگلیسیها به عمق امیال آزادیخواهانه و ملیگرایانه مشروطهخواهان پی بردند و دریافتند که با پیروزی انقلاب در صحنه سیاست داخلی ایران هیچ نقشی برای آنان باقی نمیماند، به مخالفت با آزادیخواهان پرداختند بدین ترتیب بریتانیا با همکاری سرمایهداران وابسته، زمینداران، سیاستمداران و خوانین وابسته با کمک لژهای فراماسونری، مشروطیت را به مسیری دیگر هدایت نمود.
در نهم شهریور 1286 روسیه و انگلستان قرارداد معروف 1907 را که ایران را به مناطق تحت نفوذ دو کشور تقسیم میکرد به امضا رساندند. طبق این توافق قسمت شمالی ایران شامل شهرهای پرجمعیت و مراکز عمده تجاری از خط فرضی بین قصر شیرین و اصفهان و یزد و خواف و مرز افغانستان، منطقه نفوذ روسیه شناخته شد و قسمت جنوبی که دارای ارزش سوقالجیشی برای دفاع از هند بود از خط فرضی بین بندر عباس، کرمان، بیرجند، زابل و مرز افغانستان منطقه نفوذ انگلستان و قسمت میانی هم منطقه بیطرف و متعلق به دولت ایران شناخته شد.
گفته میشود دولت ایران پس از گذشت یک ماه از انعقاد این پیمان از طریق وزیر مختار آمریکا در جریان متن فارسی آن قرارگرفت. افشای این قرارداد در ایران موجب هیجان عمومی و اعتراضات شدیدی گردید و مجلس شورای ملی به اتفاق آراء آن را مردود و بیاعتبار شناخت. با این وجود، روسها و انگلیسیها عملاً این پیمان را به اجرا گذارده و پس از آغاز جنگ جهانی اول دخالتهای وسیعی در شهرهای ایران به عمل آوردند.
بازتاب وسیع این قرارداد در ایران به تنفر بیش از حد ایرانیان از دو کشور روس و انگلیس و حمایت از دولت آلمان در جنگ جهانی اول انجامید. انقلاب اکتبر 1917 و واگذاری کلیه امتیازات و اختیارات دولت روسیه فرصت خوبی برای ایران بود، اگر چه جامعه ایران به مسائل دیگری از جمله قرارداد 1919 و تفوق انگلیس بر ایران و کودتای سوم حوت 1299 ش مبتلا شد و پیامدهای بعدی رقابت دول در ایران را پدید آورد که به شکلی نوین و به صورت جنگ سرد بعد از جنگ جهانی دوم پدیدار شد.
نتیجهگیری
پس در نهضت مشروطیت نیز اولا مشاهده میکنیم که کشور استعماری انگلیس در ایران با ادعای دلسوزی و حمایت از مردم و به منظور تلاش برای نجات آنان از استبداد و اعطای آزادی و تشکیل مجلس عدالت به میدان میآید و عوامل و جریانهای فکری و سیاسی وابسته به خود را به فعالیتهای مستمر و وقفه ناپذیر برای ایجاد مشروطه وادار میسازد.
ثانیا: روسیه نیز طمع میکند و به ایران دیده میدوزد تا بتواند با ادعاهای منافقانه و دروغین حمایت از استقلال و آزادی مردم، مشروطه را در این سرزمین مستقر کند و آزادی و مجلس قانونی به ارمغان بیاورد!
ثالثا: انگلیس و روسیه که همواره در نقطه مقابل هم بودند و هر بار که منافع نامشروع و ضدانسانی آنها ایجاب میکرد در کنار یکدیگر قرار میگرفتند، در نهضت مشروطه نیز در نهایت بر سر یک سفره نشستند و هر دو به این نتیجه رسیدند که باید کار دیانت را ساخت و روحانیت را از صحنه بیرون انداخت و کسانی را بالا کشاند و بر اریکه قدرت نشاند که در مسیر تحقق منافع انگلیس و روسیه حرکت کنند.
رابعا: انگلیس و روسیه این گونه برنامهریزی کردند که راه ورود در این میدان و قبضه کردن حکومت و روی کار آوردن مهرههای مطیع و وابسته، مخالفت ظاهری با رژیم استبدادی و طرفداری از مشروطیت است که در نهایت و با این روش عناصر مستبد و ضد دین و آزادی و استقلال روی کار آیند و چرخه منافع گوناگون ما را به گردش در آورند و به این وسیله از تکرار نهضت پیروز تنباکو به رهبری روحانیت جلوگیری شود./998/د101/س
منبع: شماره 103 ، ماهنامه آموزشی اطلاعرسانی معارف