۰۱ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۴:۰۱
کد خبر: ۲۱۷۴۹۵
آیت الله کورانی:

داعش ارتباطی به قیام «سفیانی» ندارد

خبرگزاری رسا ـ فیلم «نوستراداموس» بزرگت‌رین فعالیت تبلیغاتی دشمنان بود که ارتباط مستقیم با اعتقاد ما شیعیان به ظهور‌ امام مهدی(عج) داشت. این فیلم سه ماه پی‌درپی در شبکه‌های مختلف تلویزیون آمریکا پخش شد. شواهد نشان می‌دهد که صهیونیست‌ها در ساختن این فیلم دست داشتند و همه هدفشان هم متحد کردن اروپا و آمریکا برای دشمنی با مسلمانان بود.
آيت الله کوراني

به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، «آیت‌الله علی کورانی» متولد منطقه جبل عامل در جنوب لبنان و از علمای برجسته آن دیار است. همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی‌ و آغاز جنگ تحمیلی راهی ایران شده و سالهاست که در شهر قم سکونت دارد آن هم به یک دلیل مهم: موضوع عصر ظهور و اعتقاد به اینکه آغاز حرکت حضرت مهدی (عج) ازمشرق خواهد بود.

 

وی از محضر اساتیدی همچون آیت‌الله شیخ محمدتقی فقیه، سید علا بحر‌العلوم، شیخ محمدتقی ایروانی، آیت‌الله ابوالقاسم خویی و آیت‌الله شهید صدر استفاده کرده است و هر چند تالیف ده‌ها کتاب با عناوین مختلف، تأسیس مرکز المعجم الفقهی، تألیف دانشنامه‌ امام مهدی در 40 فصل و سخنرانی‌هایش درشبکه‌های ماهواره‌ای به زبان عربی و فارسی که موضوع همه آنها به گفته خودش درباره‌امام مهدی(عج) است باعث شده که او چهره‌ای شناخته‌شده درمیان کشورهای اسلامی‌و مسلمانان باشد‌ اما آنچه او را بیش از همه نه فقط در ایران که در سایر کشورهای عربی مشهور کرده، تالیف کتاب «عصر ظهور» است که به زبان‌های مختلف ترجمه شده است. چاپ بیست‌ و‌ هفتم این کتاب زمستان سال 92 از سوی انتشارات چاپ و نشر بین‌الملل انتشار یافته است.

 

آیت‌الله کورانی در کتاب عصر ظهور، با گردآوری و بررسی احادیث مشترک میان شیعه و سنی درباره نشانه‌های ظهور حضرت مهدی(عج) به تفسیر و تحلیل این احادیث پرداخته و تصویری کلی از دوران پیش از ظهور حضرت مهدی(ع) ارائه می‌کند.

 

گفت‌وگو با این روحانی 70 ساله و خوش‌روی لبنانی که فارسی را با لهجه عربی صحبت می‌کند، درباره کتاب «عصر ظهور» در خانه‌اش در قم انجام شد در اتاقی که زینت‌بخش آن کتابخانه‌ای بزرگ بود؛ کتابخانه‌ای که درمیان همه کتاب‌هایش دانشنامه چند جلدی‌ امام مهدی(عج) از تألیفات علی کورانی خودنمایی می‌کرد و البته عکسی از «یاسر» فرزند کورانی که در منطقه جبل عامل شهید شده است.

 

کتاب عصر ظهور را زمانی که در ایران بودید، نوشتید؟

بله؛ اوایل جنگ بود؛ حدود 27-28 سال پیشتر. من این کتاب را 4-5 ماهه تمام کردم. چون برای نوشتن از کامپیوتر استفاده می‌کنم و با احادیث آشنا هستم، معمولا تالیف کتاب‌هایم سریع انجام می‌شود و معروف است که می‌گویند فلانی سریع‌التالیف است. الان بگویند فلان حدیث از کیست، آن را در ذهنم پیدا می‌کنم و می‌توانم لابه‌لای منابع بگردم و ببینم این حدیث در کدام منبع آمده است.

 

شما چه زمانی از لبنان به ایران آمدید؟

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی‌ و از همان آغاز جنگ به ایران آمدم. 2 سال هم جبهه رفتم.

 

چه شد که از لبنان به ایران آمدید؟

مسأله عصر ظهور مهمترین دلیل آمدن من به ایران بود. ما اعتقاد داریم به ظهور‌امام مهدی(عج) و اینکه آغاز حرکت ظهورش از سرزمین مشرق شروع می‌شود و اعتقاد داریم که این حرکت متصل به ظهور حضرت است و این باعث شد که به ایران بیایم. احادیث وارد‌شده از اهل بیت (ع)، قومی‌ را روایت می‌کنند که از دیار سلمان هستند و از مشرق قیام می‌کنند و آنها نخستین زمینه‌سازان ظهور خواهند بود. بنابراین من به عنوان یک شیعه که به این احادیث و روایات اعتقاد دارد، معتقدم که انقلاب اسلامی‌ ایران، از حرکت‌های زمینه‌ساز برای ظهور‌امام مهدی (عج) است.

 

منظور از مشرق‌زمین که در کتاب هم به آن در بخش‌های مختلف اشاره کرده‌اید، ایران است؟

بله. بررسی‌های مختلفی درباره این موضوع شده واین موضوع حتی در بین علمای اهل سنت نیز مطرح بوده و آنها هم اعتقاد دارند که یاران‌امام مهدی(عج) اهل پرچم‌های سیاه و اهل خراسان هستند. این روایت که آغاز حرکت زمینه‌سازان ظهور‌امام مهدی(عج) از سرزمین مشرق و از ایران خواهد بود و یاران‌امام مهدی(عج) اهل پرچم‌های سیاه هستند پیش همه علمای مسلمین معروف است. البته مدتی پیش وهابی‌ها این موضوع را رد کردند و گفتند که منظور از این نقل ایرانی‌ها نیستند بلکه صاحبان پرچم‌های سیاه، طالبان هستند و خراسان هم شامل منطقه افغانستان است.

 

وهابی‌ها با این ادعا‌ها می‌خواهند از احادیث پیغمبر(ص) فرار کنند. مسأله این است که این حرکت ــ یعنی انقلاب اسلامی‌ ایران ــ فراهم‌کننده زمینه ظهوراست یعنی اتفاقات زمینه‌ساز ظهور‌امام(ع) با این جنبش آغاز می‌شود. در روایات شیعه آمده است که «امر» ‌امام از مشرق آغاز می‌شود. در روایات سنی آمده است که او از مشرق می‌آید. پس ارزش انقلاب اسلامی‌ به این است که زمینه‌ساز ظهور‌امام(ع) است. بنابراین و با توجه به این موضوع است که من به ایران آمدم البته ابتدا ساکن تهران بودم و بعد به قم آمدم.

 

در روایات مربوط به زمینه سازان ظهور که در منابع مختلف آمده است و شما نیز در کتاب عصر ظهور به آن اشاره کرده‌اید، ازخراسانی‌ها، اهل قم و اهل طالقان نام برده شده است. منظور از این اقوام ایرانی‌ها هستند یا اهالی همان مناطق خاص؟

از سرزمین ایران در روایات گاهی به طالقان یعنی محدوده کوه‌های البرز، گاهی با نام خراسان، گاهی به عنوان قوم سلمان، سرزمین مشرق و اهل قم اسم برده شده است که منظور از همه اینها ایران است. این روایت مشهور است که عده ای خدمت‌امام‌ هادی(ع) رسیدند. حضرت پرسیدند اهل کجا هستید. گفتند اهل ری، ‌امام فرمودند: خیلی خوش آمدید اهل قم. آنها گفتند جانمان به فدای شما، ما اهل ری هستیم. حضرت گفت:  بله، ولی اهل قم هستید. اهل قم یعنی شیعیان در این سرزمین و کل ایرانی‌ها. یا این‌که وقتی می‌گویند «سید خراسانی» از زمینه‌سازان ظهور در ایران است، لزوما خراسانی نیست. خراسانی یعنی حاکم ایران. مثل یمانی حاکم یمن و شامی‌حاکم سوریه.

 

از چه زمانی دغدغه نوشتن کتاب «عصر ظهور» را داشتید؟

من قبل از نوشتن این کتاب سخنرانی‌های زیادی درباره‌امام مهدی(عج) داشتم و کتابچه‌های کوچکی هم نوشته بودم. ولی کتاب کاملی نداشتم تا اینکه وقتی به ایران آمدم، آن را نوشتم و چاپ کردم. بعد هم در قم با همکاری یک مؤسسه تحقیقاتی شروع به تدوین کتاب دانشنامه‌امام مهدی(ع) کردم که مفصل و کامل شده کتاب عصر ظهوراست.

 

ظاهرا این کتاب در کشورهای عربی هم پرمخاطب است؟

بله. الحمد لله کتاب در کشورهای عربی و ایران بارها تجدید چاپ شد. ترجمه‌هایش هم به زبان‌های ترکی، اردو، هندی، انگلیسی، اندونزیایی و مالزیایی است. این کتاب در کشورهای عربی بسیار مورد توجه و پرفروش شده است.

 

خودتان فکر می‌کردید این کتاب چنین پرمخاطب شود؟

خب همه شیعیان جهان به موضوع ظهور و این‌که ان شاء الله بر اساس روایات، انقلاب اسلامی‌ ایران زمینه‌ساز ظهور‌امام مهدی(عج) است، اعتقاد دارند و همین دلیل استقبال از این کتاب شده است. در میان ایرانی‌ها از این جهت مورد توجه قرار گرفت که کتاب دارای بشارتی خوشحال‌کننده برای آنها به عنوان قوم سلمان است. با نگاهی به تاریخ و سابقه ایرانی‌ها در اسلام و گرایش آنها به اهل بیت(ع) و با رقم زدن انقلاب اسلامی‌، آنها نشان داده‌اند که آنها لیاقت این بشارت را دارند؛ این بشارت که ایرانی‌ها مسؤولیت و رسالت مهمی‌ در فراهم کردن شرایط برای ظهور دارند و از جایگاهی خاص در میان 313 نفر اصحاب خاص‌امام مهدی(عج) برخوردارند.

 

از عصر ظهور فقط مسلمانان استقبال کرده‌اند یا اینکه مورد توجه غیرمسلمانان و مسیحیان نیز قرار گرفته است؟

بسیار مورد توجه مسیحیان قرار گرفته است. یک بار در جایی مسیحیان به من گفتند کشیش بزرگی از مسیحیان اقدام به خرید این کتاب کرده بود. پرسیدیم برای چه این کتاب را خریده‌اید. آن کشیش گفته بود بچه‌های ما ملحد شده‌اند می‌خواهم این کتاب را بخوانند وبفهمند که حضرت مسیح نیز یکی از کسانی است که در زمان ظهور‌امام مهدی(عج) باز می‌گردد و درکنار‌امام مهدی(عج) خواهد بود. چرا که مسیحیان هم به موضوع ظهور منجی اعتقاد دارند.

 

احادیث مربوط به وقایع عصر ظهور را از کجا و کدام منابع جمع‌آوری کرده‌اید؟

منابعش معروف است؛ همان منابعی که ذکر‌امام مهدی(عج) در آنها هست و در بین علمای سنی و شیعه شهرت دارند. در کتاب‌های سنی باب‌هایی در مورد‌امام زمان(عج) هست و آنها کتاب‌های معروف درباره‌امام زمان(عج) هم دارند. مثلا سیوطی کتاب «العرف الوردی» را دارد یا «متقی هندی» کتاب «کنز العمال» را دارد که کتاب مخصوص‌امام زمان(عج) است. «نعیم بن حماد» که همعصر‌امام رضا (ع) است هم کتاب«الفتن» را دارد که خیلی مشهور است و خودش منبع است.

 

البته اعتماد ما به منابع شیعه است. مهم‌ترین منابع ما «کمال الدین» شیخ صدوق، «کافی»شیخ کلینی، «الغیبه» شیخ طوسی و «الغیبه» نعمانی است. اینها کتاب‌های مخصوص شیعه است که برخی کاملا مختص به‌امام زمان(عج) هستند و برخی فصولی درباره‌امام زمان(عج) دارند. استناد من به این منابع است.

 

فصلی از کتاب شما به زمینه‌سازی ایرانیان برای ظهور‌امام موعود اختصاص پیدا کرده است. این موضوع فضا را برای برخی سوء استفاده‌ها و تطبیق آنها با شخصیت‌هایی در ایران باز کرد. مثلا در مستند «ظهور خیلی نزدیک است» که چند سال پیش ساخته شد به کتاب شما استناد داده شده بود.

من همان موقع آن فیلم را نقد کردم به این علت که وقتی می‌گویی فلانی «شعیب بن صالح» است یا فلانی «سید خراسانی» است در واقع داری «توقیت» می‌کنی یعنی می‌گویی که‌امام زمان(عج) در عمر این آقا ظاهر می‌شود که این توقیت ــ یعنی تعیین وقت برای ظهور ــ است و‌امامان، ما را از توقیت نهی کرده‌اند. تعیین وقت برای ظهور حرام است و وقتی ما کسی را با احادیث وارد‌شده تطبیق می‌کنیم یعنی وقت گذاری کرده‌ایم و این خلاف است.

 

شما مخالف تطبیق هستید؟

بله؛ ابدا نمی‌شود تطبیق داد و این کار را نفی کرده‌ام.

 

پس چرا خودتان به دلیل تطبیق مواردی با ایران و انقلاب اسلامی در این کشور هستید؟

البته مقدمات را می‌شود تطبیق داد چرا که مقدمات غیر از مسأله هستند. اینکه در روایات آمده زمینه‌سازان ظهور از مشرق‌زمین و قوم سلمان هستند را می‌توانیم با ایرانی‌ها تطبیق بدهیم وگفتن این نکته به معنی تعیین وقت نیست چرا که ما به سال مشخصی اشاره نکرده‌ایم. اگر گفتیم این منطبق می‌شود با ایرانی‌ها اشکال ندارد. ولی اگر انطباق می‌دادیم و می‌گفتیم این آقا از یاران‌امام است، یعنی‌امام در زمان این آقا ظاهر می‌شود، اشتباه بود. چرا که وقتی این آقا بمیرد معلوم می‌شود که ما اشتباه کرده‌ایم. ائمه همواره ما را از این تطبیق‌ها نهی کرده‌اند. بعضی‌ها آمدند و برخی شخصیت‌های مؤثر در دوران ظهور را با چهره‌هایی در زمان حال تطبیق دادند. این تطبیق‌ها را نمی‌شود قبول کرد چرا که معنی آنها تعیین وقت است و این یعنی زمان ظهور حضرت را معین کردن. ما در احادیث صحیح و متواتر اهل بیت(ع) داریم که این کار حرام است.

 

شما این مستند را دیده‌اید؟

در مقطعی فیلم آن را برایم آوردند که تأیید کنم، گفتم: نمی‌توانم تأیید کنم. اینها خیالاتی است. کار ما با منطق و عقل و بر اساس روایات اهل بیت است و احادیث باید از منابع درجه اول باشد.‌ اما اگر یک نفر همین جوری یک روایتی گفت که قابل استناد نیست.

 

از جمله نشانه‌های ظهور قیام سفیانی در شام است که شما هم در کتاب به آن اشاره کرده‌اید. به اعتقاد شما تحولات سوریه ارتباطی به قیام سفیانی دارد‌؟

در این مورد خیلی از من سؤال می‌کنند و پاسخم به همه منفی است؛ برای این که علامت‌هایش نیامده است.

 

کدام علامت‌ها؟

قبل ازقیام سفیانی باید خلأ سیاسی درعربستان و جنگ قبیله‌ای به وجود بیاید. دراین شرایط خود دولت حاکم درعربستان از سفیانی درخواست اعزام نیرو برای حفظ‌ امنیت در مدینه می‌کند. علامت دیگر، وقوع زمین لرزه در دمشق است. زمین در «حرستا» ــ که روستایی در دمشق است ــ خسف می‌شود یعنی فرو می‌رود. بعد از وقوع این نشانه‌ها یک نفر که صورتش لکه لکه است و معروف به «ابقع»، علیه «اصهب» قیام می‌کند. یعنی «اصهب» حاکم آن وقت است و ابقع قیام می‌کند علیه او. بنابراین برای تطبیق باید به نص صریح روایات و علامت‌ها رجوع کنیم.

 

امکان تغییر در ترتیب وقوع علامت‌ها و یا حتی عدم وقوع آنها وجود ندارد؟

خیر؛ وقتی اهل بیت(ع) با اطمینان ازخروج سفیانی صحبت کرده‌اند، پس وقوع این اتفاق حتمی‌ است وعلامت‌هایش هم حتمی‌است و باید واقع شود. بدون ظهور این علایم و نشانه‌ها انقلاب‌ امام زمان(عج) واقع نمی‌شود و ظهورحضرت مشروط به تحقق این نشانه‌هاست.

 

قیام کشورهای عربی نیز ارتباطی با اتفاقات دوره ظهور ندارد؟

البته اوصافی مانند ورود غربی‌ها به عراق در روایات دیده‌ می‌شود ولی فاصله آنها با ظهور‌امام مهدی(عج) مشخص نیست. در روایات داریم که درکشورهای عربی مردم مثل اسبانی که ریسمانشان رها می‌شود به خیابان‌ها می‌ریزند و به خروش می‌آیند، این نشانه‌ها هست. ولی نمی‌توانیم بگوییم که انقلاب کشورهای عربی مانند آنچه در مصر اتفاق افتاد جزو حوادث قبل از ظهور است. علامت‌های قابل اعتماد، آنهایی هستند که از نظر عقلی و علمی‌متصل به ظهور حضرت باشند.

 

اقدامات گروه‌های تروریستی داعش در سوریه و عراق نیز ارتباطی با خروج سفیانی در شام ــ که از علائم ظهور است ــ ندارد؟

خیر. من درکتاب به موضوع خط سفیانی و خروج سید یمانی به عنوان مهم‌ترین نشانه‌های قبل از ظهوراشاره کرده‌ام. بنابراین باید این علامت‌ها بیاید تا بتوانیم بگوییم که ظهورنزدیک است.

 

چرا در مقدمه کتاب به موضوع ساخت فیلم «نوستراداموس» اشاره کرده‌اید؟

خب؛ ساخت این فیلم بزرگ ترین فعالیت تبلیغاتی دشمنان بود که ارتباط مستقیم با اعتقاد ما شیعیان به ظهور‌ امام مهدی(عج) داشت. این فیلم سه ماه پی‌درپی در شبکه‌های مختلف تلویزیون آمریکا پخش شد. شواهد نشان می‌دهد که صهیونیست‌ها در ساختن این فیلم دست داشتند و همه هدفشان هم متحد کردن اروپا و آمریکا برای دشمنی با مسلمانان بود. سازندگان این فیلم نکته‌ای را به پیشگویی نوستراداموس اضافه کرده‌اند و آن این که پس از شکست اروپا و نابودی شهرها و نمادهای تمدن آمریکا توسط موشک‌های غول‌پیکری که در اختیار‌ امام مهدی(عج) است آمریکایی‌ها برای رویارویی با‌ امام به کمک روسها متوسل می‌شوند و بالاخره هم بر‌ امام مهدی پیروز می‌شوند.

 

این فیلم بر اساس کتاب پیشگویی نوستراداموس ساخته شد که اعتبار علمی‌ ندارد چون به زبان قدیم فرانسه و بسیاری مبهم نوشته شده است که می‌شود تفسیرهای مختلفی از آن کرد. این کتاب بعد از انقلاب با تفسیرهای متعدد منتشر شد وبه چاپ‌های میلیونی رسید. بعد هم فیلم شد و با پخش در شبکه‌های تلویزیونی میلیونها نفر آن را دیدند. مسلمانان و شیعیان باید بدانند که پشت ماجرای این فیلم چه بوده است و اینکه دشمنان اسلام از خیزش اسلامی‌در کشورهای مسلمان در هراس‌اند و از هر عنصر تبلیغاتی استفاده می‌کنند تا برای ملت‌های خودشان اعلام خطر کنند. البته تمام واکنش‌های غرب در برابر اعتقاد به ظهور‌ امام مهدی پس از انقلاب اسلامی‌ شروع شد چرا که این انقلاب به نام حضرت و با شعار آماده کردن منطقه خاورمیانه وجهان برای ظهور شکل گرفت و پیروز شد.

 

علامت‌های متصل به ظهور کدام‌ها هستند؟

در روایات داریم که حضرت 15 روز قبل از ظهورشان، جوانی از یارانشان را برای ایراد بیانیه خود به مکه می‌فرستد؛ اما به محض این‌که جوان بعد از نماز پیام حضرت یا فرازهایی از آن را برای مردم می‌خواند، به او حمله‌ور می‌شوند و او را داخل مسجد‌الحرام بین رکن و مقام به قتل می‌رسانند. 15 روز بعد از این واقعه حضرت ظهور می‌کنند. این واقعه که به قتل نفس زکیه معروف است بصراحت در روایات آمده و مشخص و از علامت‌های متصل به ظهور حضرت است. ولی علامت‌های مطلق را نمی‌توانیم بگوییم متصل به ظهور حضرت هستند.

 

خیلی‌ها احتمال می‌دهند که حوادث سوریه شاید جزو نشانه‌های ظهور سفیانی باشد.

شاید مقدمات باشد ولی نمی‌توانیم بگوییم که علامت سفیانی است. خیلی به من اصرار کردند که بگویم این حوادث به قیام سفیانی در شام ربط دارد. اما باید بر اساس علامت‌هایی که اهل بیت(ع) مشخص کردند حرف زد و تأیید کرد و بدون این ملاحظات نمی‌شود. اصل قوت هر موضوع، در تفسیر تعبیرات پیغمبر(ص) و اهل بیت(ع) است. اینکه اولا متن صحیح ومحکم پیدا کنید و بعد اینکه این متن و ابعاد مختلف آن را بفهمید و تفسیر کنید. احادیث این گونه تحلیل می‌شوند.

 

غیر از شما کس دیگری روایات مربوط به ظهور را این طور تفسیر و تحلیل کرده است؟

الحمد لله هستند. الان هم در قم چند مرکز تخصصی مهدویت فعال است و کتاب‌ها و برنامه‌های خوبی دارند.

 

دانستن درباره نشانه‌های ظهور چقدر به درد ما می‌خورد؟

خیلی مهم است. اول اینکه‌ امید می‌دهد که حرکت ما و رهبر ما به طرف دولت عدل الهی است. نمی‌شود که دولت ظلم به طرف دولت عدل حرکت کند. دانستن این موضوع در ایجاد عدالت در داخل کشور بسیار مهم است. اطمینان مردم به اینکه حکومت ایران در جهت ظهور‌ امام زمان(عج) است، خیلی فواید دارد.

 

دیگر اینکه وقتی ایرانی‌ها اعتقاد دارند که حرکت ما برای‌ امام زمان است باید همه مسؤول شوند که ظلم به مردم نکنند و با آنها با عدالت رفتار کنند و بترسند از ظلم و بی‌عدالتی، چرا که این حرکت متصل به ظهور حضرت است. دولت جمهوری اسلامی‌ در تسریع حرکت ظهور در این منطقه مؤثر است و دانستن این نکته برای مردم ایران خیلی مهم است.

 

به اعتقاد شما در جامعه ایران و در سال‌های پس از انقلاب چقدر در شناسایی و معرفی درست نشانه‌های ظهور در میان عامه مردم کار شده است؟

در این خصوص کم‌کاری شده و همین کم کاری متأسفانه آسیب زیادی زده است؛ مثل ادعاهایی که در خصوص ارتباط با‌ امام مهدی(عج) هر روز از گوشه و کنار داخل ایران پیدا می‌شود و پیدایش عرفان‌های دروغ زمینه رشد این ادعاها را فراهم کرده است. عرفان کاذب در ایران زمینه مهمی‌ برای این ادعاهاست.

 

فکر می‌کنید همین موضوع باعث پیدایش کسانی شده که ادعای ارتباط با‌ امام زمان(عج) را دارند؟

بله؛ خیلی تأثیر دارد. یک بار در یک مصاحبه از من پرسیدند که کتاب عصر ظهور باعث ترغیب ایرانی‌ها به غیبیت می‌شود و این یعنی ادعا و باعث آسیب جامعه می‌شود. گفتم: نه؛ اگر ربطی به غیبیت عقلانی و منطقی داشته باشد هیچ آسیبی ندارد و فواید زیادی دارد. آسیب در این خصوص در جامعه ایران از دو ناحیه است: اول عرفان کاذب که الان زیاد شده و دوم غلو در اشخاص ومسؤولان و این‌که صفات معصومان را به مسؤولان تطبیق می‌دهند.

 

آسیبی که به جامعه ایران می‌رسد از کتاب عصر ظهور نیست؛ از این افراط‌ها است. آسیب‌ها از آنجاهایی است که می‌گویند بیایید عارف به خدا شوید تا برسید به درجات بالا و «فناء فی الله». خب وقتی که به درجه «فناء فی الله» برسید یعنی الله کوچک می‌شوید. وقتی الله کوچک شدی، خب‌ امام زمان هم می‌شوی! کسی که فکر می‌کند مثل خداست، چرا فکر نکند مثل‌ امام زمان(ع) است؟ دیگران هم فکر می‌کنند این آقا با‌ امام زمان ارتباط دارد و به مقامات بالا در عرفان و صفات رسیده است. این اولین آسیب است. بعد هم می‌آیند به طلبه‌ای که هنوز راه و مدارجی را طی نکرده، می‌گویند آیت‌الله و القاب زیاد بر او می‌بندند و صفات‌ امام به او می‌دهند. خب وقتی صفات ائمه را به افراد معمولی و فلان روحانی می‌دهند، خطر دارد. بنابراین این آسیب‌ها از کتاب عصر ظهور نیست. پیدا شدن سر و کله این گروه‌ها و کسانی که ادعای ارتباط با‌امام زمان را دارند به این علت است که هوای نفس وغرضی دارند.

 

ولی به هرحال امکان سوء استفاده از کتاب شما‌ هست.

از خود قرآن هم هست. این نظر درستی است ولی این موجب این نمی‌شود که این کتاب را تألیف نکنیم. باید کتاب‌هایی از این دست تألیف شود‌ اما باید مواظب باشیم و به کسانی که می‌خواهند تحریف کنند، اجازه این کار را ندهیم ولی باید واقعیت‌ها گفته شود. تقویت عقاید مردم، ایجاد‌ امید در آنها و تشویقشان به سمت عدل الهی، معرفی ویژگی‌های دولت عدل الهی و فشار به مسؤولین که عدالت در جامعه را با عدالت الهی تطبیق دهند، همه‌اش لازم است. حال اگر در این بین تحریفی شد باید مقابلش بایستیم.

 

در فرهنگ مهدوی صرف نظر از موضوع عدالت جهانی چه نکته یا نکته‌های برجسته‌ای وجود دارد که قابل اشاعه است؟

اول اینکه مشکل ما با غربی‌ها را‌ امام مهدی(عج) حل می‌کند چرا که بعد از ظهور حضرت، مسیح از آسمان می‌آید و پشت سر حضرت نماز می‌خواند. غیر از‌ امام مهدی(عج) کسی نمی‌تواند مشکل ما با غربی‌ها را حل کند. آن حضرت از سوی دیگر مشکل داخلی مسلمین را هم حل می‌کند. وحدت مسلمین به دست‌ امام مهدی(عج) محقق می‌شود. این عدل الهی که قرن‌هاست شعار همه است و فریاد می‌زنند و به نام فقرا انقلاب‌ها برپا می‌شود ولی فقرا فقرشان بیشتر می‌شود هم محقق می‌شود. نکته مهم دیگر موضوع پیشرفت علوم درعصر ظهور و ثروت‌هایی است که توسط‌ امام مهدی(عج) از زمین استخراج می‌شود.

 

آقای کورانی! به اعتقاد شما در میان آثار مکتوب و تالیفات ما چقدر به اشاعه فرهنگ مهدوی توجه شده است؟

البته کارهای خوبی شده است ولی هنوز جای کار فراوان است. من‌ امیدوارم فرهنگ‌ امام مهدی(عج) در ایران عمق بگیرد و درباره ابعاد مختلف آن تعمق و دقت شود و بعد به زبان‌های دیگر به خصوص انگلیسی به بیرون مرزهای ایران برود؛ البته علمی‌ و منطقی نه خیالاتی یعنی بر پایه احادیث و روایات. این موضوع خیلی مهم است چرا که اولا 80 درصد احادیث‌ امام مهدی(عج) بین شیعه و سنی مشترک است و بعد هم اینکه اهل سنت به روایات وارده از‌ امام باقر(ع) و امام صادق(ع) احترام می‌گذارند و می‌پذیرند.

 

در نشریات ومجلات مختلف ایران و حتی سایت‌ها درباره این موضوع زیاد صحبت می‌شود اما اگر ماهیانه به‌ اندازه چند صفحه مطلب به صورت مختصر و عمیق و علمی‌ درباره‌ امام مهدی(عج)، دولت عدل جهانی و حرکت مهدویت توسط مرکزی به زبان‌های مختلف جهان چاپ شود، خیلی مفید است. باید به دنبال احادیث صحیح و معتبر از منابع اصلی و موافق با قرآن و احادیث اهل بیت(ع) رفت. روش کار من نیز همین است. یعنی این احادیث را پیدا می‌کنم و آن را به عنوان پایه در نظر می‌گیرم و شروع به تحلیل آن می‌کنم. به عبارتی اول دنبال سند صحیح هستم و بعد تحلیل آن حدیث. ولی جاعل‌ها دنبال حدیثی هستند که خودشان می‌خواهند. آنها یک حدیث ضعیف را می‌گیرند و پایه و اساس می‌گذارند و آن طور که خودشان می‌خواهند، تفسیر می‌کنند. بنابراین باید مراقب این حرکت‌ها بود.

 

در چاپ‌های بعدی مطالبی به کتاب اضافه یا از آن حذف شد؟

بله. من حدود 20 سال پیش «عصر ظهور» را نوشتم تا تصویری گویا از دوران ظهور‌ امام مهدی(عج) به زبانی گویا و با تکیه بر آیات و روایات اهل بیت(ع) ارائه کنم. در بیان اسناد و مدارک مطالب کتاب معمولا به بیان یک یا دو منبع اکتفا کردم چون هدف من ارائه نمای عمومی‌ دوران ظهور و نهضت‌ها و حوادث مربوط به آن زمان بود. همان طور که گفتم بعد از انتشار عصر ظهور، کتاب «دایرةالمعارف‌ امام مهدی (عج)» را طی 5 سال تهیه و تألیف کردم. بعد از آن دیدم لازم است که در اولین فرصت مطالب کتاب عصر ظهور را نیز بازنگری کنم تا بعضی نظریه‌های مربوط به دوران ظهور آن حضرت را به کتاب اضافه و برخی مطالب اضافی را که از استواری و سندیت چندانی برخوردار نبود و یا وجودشان در کتاب ضروری به نظر نمی‌رسید را حذف کنم. الحمد لله این کار انجام شد و مطالب نسخه‌های تجدید چاپ کتاب استحکام بیشتری دارند./907/102/ع

 

منبع: موعود

 

ارسال نظرات