۳۰ مهر ۱۳۹۳ - ۱۴:۴۳
کد خبر: ۲۲۷۰۵۴

تحریف قرآن از منظر بزرگان شیعه

خبرگزاری رسا ـ تحریف ناپذیری قرآن از اصول مسلّم شیعیان است که هیچ شک و شبهه‌ای در آن وجود ندارد، اما برخی تلاش کرده اند قرآن را تحریف شده جلوه دهند و در این مسیر برخی علمای شیعه را نیز همسو با خود معرفی کرده‌اند. این در حالی است که علمای شیعه همواره بر این موضوع مهم تکیه کرده اند که قرآن مصون از هرگونه تحریف و نقصان است.
قرآن کريم

به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، تحریف ناپذیری قرآن یکی از اصول مسلّم اعتقادی شیعیان است که از صدر اسلام تاکنون همواره بر آن تأکید داشته اند، اما برخی درصدد اثبات تحریف پذیری قرآن برآمده و گاهی نیز شیعیان را در نظر خود همسو جلو داده اند، حجت الاسلام و المسلمین میرعرب در یادداشتی به این موضوع پرداخته است.

 

تحریف ناپذیری قرآن از اصول مسلّم شیعیان است که هیچ شک و شبهه‌ای در آن وجود ندارد. اما برخی تلاش کرده اند قرآن را تحریف شده جلوه دهند و در این مسیر برخی علمای شیعه را نیز همسو با خود معرفی کرده‌اند. این در حالی است که علمای شیعه همواره بر این موضوع مهم تکیه کرده اند که قرآن مصون از هرگونه تحریف و نقصان است.

 

از این رو بررسی دیدگاه برخی علمای امامیه در این مورد، می تواند به روشنی دیدگاه امامیه را در مورد تحریف ناپذیری قرآن بیان کند. خلاصه­ای از نظرات اعاظم شیعه چنین است:

 

شیخ المحدّثین و کسی که معروف به اعتنا و اهمیت دادن به روایات است، و او صدوق(طاب ثراه) است، در کتاب الاعتقاد می فرماید: «اعتقاد ما این است که قرآنی که خداوند بر پیامبر خودش (ص) نازل کرد، همین موجود بین الدفّتین (بین دو جلد) است، و بیشتر از آن نیست، و کسی که به ما نسبت داده که ما می­گوییم بیشتر از موجود است، او دروغگو است». و صدوق روایات وارده در مورد نقصان را بر وجوه دیگری حمل کرده است.

 

 و در اواخر فصل‌الخطاب از کتاب «المقالات» شیخ مفید (ره) آورده است: «جماعتی از امامیه گفته‌اند: قرآن حتی یک کلمه کم نشده است؛ نه آیه‌ای و نه سوره‌ای، و لکن آنچه از تأویلات در مصحف امیرمؤمنان وجود داشته حذف شده است و آنچه که تفسیر معانی قرآن بر اساس حقیقت تنزیل قرآن بوده است».

 

و سیّد مرتضى‏(ره) نیز نظرش عدم نقیصه است، و فرموده هر کس از امامیه یا حَشویَّه مخالف آن باشد توجهی به مخالفتشان نمی‌شود(و نظرشان ارزشی ندارد)، خلاف این نظر منتسب به گروهی از اصحاب حدیث است که اخبار ضعیفی را نقل کرده‌اند و گمان کرده‌اند که آن اخبار صحیح‌اند.

 

 و در أوّل تبیان، شیخ طوسی می‌فرماید: «أمّا کلام در زیاده و یا نقیصه قرآن از مطالبی است که شایسته نیست به قرآن نسبت داده شود؛ زیرا زیاده در قرآن اجماع بر بطلانش منعقد است، ونقصان نیز ظاهر مذهب مسلمانان خلاف آن است، و این نظر شایسته صحت بر اساس مذهب ما می­باشد، و این همان نظری است که سید مرتضى آن را حمایت کرده، وظاهر در روایات است. البته روایات زیادی از خاصه(شیعه) و عامه(اهل سنت) وارد شده که گویای نقصان بسیاری از آیات قرآن است و نیز گویای انتقال بعضی از آیات از جایی به جای دیگر. طریق این روایات (وسند آنها) آحادی است که نه علم آور است و نه مستلزم عمل؛ و اولی اعراض از این روایات است». و طبرسی در مجمع البیان از شیخ پیروی کرده است.

 

 و مرحوم کاشف الغطاء در «کشف الغطاء» در بخش «کتاب القرآن در بحث هشتم که در نقص قرآن است، فرموده: «هیچ شبهه‌ای نیست که قرآن محفوظ از کمبود و نقصان است، به حفظ ملک دیّان، چنانکه صریح (آیه) قرآن برآن دلالت دارد، و چنانکه اجماع علما در هر زمانی بوده است، و نظر افراد نادر هیچ اهمیتی ندارد، و آنچه از اخبار نقص وارد شده بدیهی(و اصل قطعی برهانی) مانع از عمل به ظاهر آنهاست. تا جایی که می‌فرماید: پس ناچار از تأویل آن اخباریم به یکی از وجوه.

 

و از سیّد قاضی‌ نور الله‌ در کتاب‌ «مَصَائب‌ النَّوَاصِب‌« آمده‌ است‌‌: «به‌ شیعۀ إمامیّه‌ نسبت‌ وقوع‌ تغییر در قرآن‌ را داده‌اند؛ این‌ از چیزهایی‌ نیست‌ که‌ جمهور إمامیّه‌ بدان‌ قائل‌ باشند، بلکه‌ (قَالَ بهِ شِرْذِمَةٌ قَلیلَةٌ مِنْهُم‌ لَا اعْتِدادَ بِهِم‌ فیما بَیْنَهُم؛ گروهی‌ اندک‌ و جدای‌ از صف‌ که‌ در میان‌ شیعه‌ به‌ گفتار آنها اعتنائی‌ نمی‌شود بدان‌ قائل‌ شده‌اند).

 

و از شیخ‌ بهائی‌ نقل‌ است‌ که‌ گفته‌ است‌: «در زیاده‌ و نقیصه قرآن‌ اختلاف‌ نموده‌اند؛ و صحیح‌ آن‌ است‌ که‌: قرآن‌ عظیم‌ از دستبرد محفوظ‌ می‌باشد، زیاده‌ باشد یا نقیصه‌. و بر آن‌ دلالت‌ دارد قول‌ خدای متعالی‌: ﴿وَ إنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ﴾.

 

و آنچه‌ در میان‌ مردم‌ شهرت‌ دارد که‌ اسم‌ امیرالمومنین‌ (ع) را در بعضی‌ مواضع‌ إسقاط‌ کرده‌اند، مانند کلام‌ خدای‌ تعالی‌: (یَا أیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا اُنْزِلَ إلَیْکَ فِی‌ عَلِیٍّ؛ ای‌ پیغمبر آنچه‌ را که‌ دربارۀ علی‌ به‌ تو نازل‌ شده‌ است‌ إبلاغ‌ کن‌! و غیر آن‌، نزد علما اعتباری‌ ندارد.

 

و از مقدّس‌ بغدادی‌ در "شرح‌ وافیه" آمده‌ است‌‌: «کلام‌، فقط‌ در نقیصه‌ می‌باشد؛ و معروف‌ میان‌ أصحاب‌ ما ـ تا جائی که‌ حتّی‌ بر آن‌ حکایت‌ إجماع‌ گردیده‌ است‌ ـ عدم‌ نقیصه‌ می‌باشد همچنین‌«.

 

و همچنین از وی نقل‌ است‌ که‌: شیخ‌ علیّ بن‌ عبدالعالی‌ رساله ی مستقلّه‌ای‌ در نفی‌ نقیصه‌ تصنیف‌ کرده‌، و کلام‌ صدوق‌ را که‌ گذشت‌ ذکر کرده‌ و سپس‌ به احادیثی‌ که‌ دلالت‌ بر نقیصه‌ دارد، اعتراض‌ نموده‌ است‌ و آنها را جواب‌ داده‌ به‌ اینکه:‌ اگر حدیثی‌ بر خلاف‌ دلیلی‌ از کتاب‌ و سنّت‌ متواتره‌ یا اجماع‌ آمد، و تأویل‌ و حملش‌ بر بعضی‌ از وجوه‌ امکان‌ نداشت‌، طرح‌ و ردّ آن‌ واجب‌ است‌))

 

از این رو آنچه که واضح و مبرهن است، اعتقاد راسخ علمای اعظم امامیه بر تحریف ناپذیری قرآن و مصون بودن این کتاب الهی از هرگونه تحریف و نقصان است./907/د101/ی

 

منبع: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی

ارسال نظرات