۰۶ آذر ۱۳۹۳ - ۱۹:۰۳
کد خبر: ۲۳۳۰۴۵
در گفت‌وگو با حجت‌الاسلام گنجی:

نظر جالب مرحوم قاضى درباره ملاقات با امام زمان‏(عج)

خبرگزاری رسا ـ استاد حوزه علمیه قم و نویسنده کتاب‌ «چهارده گفتار پیرامون ارتباط معنوی با امام زمان(ع)» گفت: مرحوم قاضى در پاسخ به این سوال که آیا می‌شود خدمت امام زمان(ع) رسید فرموده بود: خدمت خدا مى‌شود رسید، خدمت بنده خدا نمى‌شود رسید؟!
نظر جالب مرحوم قاضى درباره ملاقات با امام زمان‏(عج)
به گزارش خبرنگار اندیشه خبرگزاری رسا، یکی از سختی‌‌ها و تلخی‌‌های دوره غیبت، دوری شیعیان از مولای خود و محروم ماندن از دیدار آن حضرت است. با شروع روزگار غیبت، منتظران ظهور پیوسته در حسرت تماشای آن سرو بلند فضیلت سوخته‌‌اند و آه فراق از دل کشیده‌اند. البته در دوران غیبت صغری، شیعیان به وسیله نائبان خاص با امام عصر(عج) ارتباط داشتند و بعضی از آنها به فیض حضور آن بزرگوار رسیدند؛ چنان که در این باره روایات فراوانی وجود دارد؛ ولی در دوره غیبت کبری که روزگار غیبت کامل امام است، رابطه یاد شده قطع شده و امکان شرفیابی به محضر آن حضرت به شکل معمول و از طریق افرادی خاص، منتفی شد.
با این حال بسیاری از علما معتقدند که در این زمان نیز، ملاقات با امام زمان(ع) امکان دارد و بارها اتّفاق افتاده است. حکایت شرفیابی بزرگانی چون علامه بحرالعلوم، مقدس اردبیلی، سید بن‌‌ طاووس و مانند آنها معروف و مشهور است و در کتاب‌‌های بزرگان نقل گردیده است. به همین جهت گفت‌وگوی مشروحی با حجت‌الاسلام حسین گنجی، استاد حوزه علمیه قم و نویسنده کتاب‌ «چهارده گفتار پیرامون ارتباط معنوی با امام زمان(ع)» انجام داده‌‌ایم که متن آن از نظر می‌‌گذرد.
راه به سوى امام زمان‏ (عج) مسدود نیست
رسا - به عنوان اولین سؤال بفرمایید آیا در عصر و زمان غیبت کبراى امام زمان‏(عج) ممکن است کسى به محضر مبارک ایشان برسد؟
براى اثبات امکان ملاقات ابتدا روایتى را از آقا امام حسن عسکرى‏علیه‌السلام عنوان و مطرح مى‏کنم. احمد ابن اسحاق قمى یکى از وکلا و نمایندگان تام‌الاختیار امام حسن عسکرى‏علیه‌السلام است. وى در سامرا خدمت این امام بزرگوار مى‏رسد. 
احمد ابن اسحاق قمى مى‏گوید: به حضرت عرضه داشتم: یابن رسول الله! جانشین شما کیست؟ امام بعد از شما که در قالب احادیث و روایات به ما خبر داده‌اند، چه ویژگى‌ها و مشخصاتى دارد؟ بدون این که حضرت جواب سوال مرا بدهند، برخاستند و به اندرون خانه تشریف بردند و بعد از دقایقى آمدند. نگاه کردم دیدم فرزندى در حدود چهار الى پنج ساله همراه امام حسن عسگرى‏علیه‌السلام است که حضرت ایشان را بر دوش گذاشته‌اند و به مانند تکه ماه مى‌ماند و در گونه راستش خالى دارد.
برخاستم و حضرت تشریف آوردند. آن آقازاده را بر دامانشان گذاشتند و این جمله را به من فرمودند: تو اگر در نزد خداى منان گرامى نبودى و در نزد حجج و امامان معصوم کرامت و ارزش و موقعیت و احترام نداشتى، هرگز این فرزندم را به تو نشان نمى‌دادم. اگر مى‌بینى امام زمان‏(عج) را به تو نشان دادم، ریشه و منشا دارد. ریشه و منشاء آن تقوا و کرامت ویژه و ممتازى است که تو در نزد ما و در نزد خداى منان دارى.
ما از این روایت که مرحوم خاتم‌المحدثین، شیخ عباس قمى، در کتاب شریف منتهى‌الآمال آورده است، چه مى‌فهمیم؟ مى‌فهمیم راه به سوى امام زمان‏(عج) مسدود نیست؛ راه باز است. چون اگر راه مسدود بود، نمى‌بایست احمد بن اسحاق به محضر نورانى امام زمان‏(عج) برسد.
هر انسانى در نزد خدا مکرم شود مى‌تواند حضرت را ببیند
پس راه براى عده‌اى باز است؛ براى آنان که به شرایط و به طرق رسیدن آشنایند و عمل کرده‌اند؛ وگرنه حضرت مى‌فرمودند: احمد بن اسحاق! اصلا ممکن نیست کسى امام زمان‏(عج) را ببیند، مگر در زمان ظهور. ولی این را نفرمودند. این حکم، دلیلش عام است؛ یعنى هر کس و هر انسانى در نزد خدا مکرم و معزز بشود و موقعیت پیدا بکند، مى‌تواند حضرت را ببیند و زیارت کند؛ مثل سید ابن طاووس.
سید بن طاووس مى‌فرماید: من به دو دلیل شب قدر را از غیر شب قدر مى‌شناسم. دلیل اولش این است من در شب قدر نگاه مى‌کنم به آسمان و زمین از سر شب تا به صبح مى‌بینم فوج فوج و دسته دسته فرشتگان به زمین مى‌آیند و بر امام زمان‏(عج) نازل مى‌شوند که در طول سال، هیچ گاه چنین شبى و چنین نزول فرشتگانى را ندیده‏ام. از این رو مى‌فهمم که امشب شب قدر است که ملائکه از سر شب تا صبح به زمین مى‌آیند.
علامت دوم شب قدر، که این شب را به واسطه آن می‌شناسم، این است که در شب قدر نسیم خوش و معطرى وزیدن مى‌گیرد که من آن نسیم معطر و خوش را در هیچ سحرى از سحرها در طول سال ندیده‏ام. در روایات هم آمده است که نسیم مخصوصى در شب قدر مى‏وزد.
میل بشر به پرستش و معنویات(دلیل اشتها)
رسا - از تمایل بشر امروز و همچنین امکان دیدار با امام عصر(عج) بگویید.
براى پاسخ به سوال شما ابتدا مقدمه‌ای را عرض می‌کنم. برای خداشناسى و براى اثبات وجود خدا، بزرگان ده دلیل اقامه مى‌کنند. یکى از دلایل دهگانه دلیل اشتهاست. دلیل اشتها یعنى چه؟ مى‌گویند: ما دو گونه اشتها و میل داریم؛ یکى اشتها و میل کاذب است؛ مثل بهانه‌گیرى بچه‌ها؛ گرسنه نیست، فقط بهانه مى‌گیرد که این میل‌ها ریشه و اساس ندارد؛ بلکه بر مبناى تخیل است.
اما یک سرى از میل‌ها، میل‌هاى صادق است. من و شما گرسنه مى‌شویم، آیا مى‌توانیم بگوییم دروغ است؟ گرسنه مى‌شویم، اگر غذا به ما نرسد، مى‌میریم. تشنه مى‌شویم، اگر به من و شما آب نرسد، از تشنگى مى‌میریم. این اشتهاى صادق است. من و شما در زمستان میل به گرما داریم، این اشتهاى صادق است.
ما وقتى درون و غرایز بشر را مورد تفحص و آزمایش قرار مى‌دهیم، مى‌بینیم بشر میل به معنویات دارد، میل به پرستش دارد، مى‌خواهد کسى را، چیزى را بپرستد. خود میل و کشش درونى و میل به پرستش، دلیل بر این است که این جهان خدایى دارد که من و شما میل داریم او را بپرستیم. منتها آنچه مورد پرستش واقع مى‌شود، مانند ما، باید ناقص نباشد، عاجز نباشد، ظالم نباشد، ممکن نباشد، نیازمند و محتاج نباشد.
بشر اشتها به بى‌نهایت دارد، بشر اشتها به معنویات دارد، خود این اشتها دلیل بر وجود بى‌نهایت، یعنى خدا، معنویات، حقایق و معارف است.
اشتها و میل به زیارت امام زمان (عج)
حالا همین دلیل اشتها را درباره امام زمان (عج) مطرح می‌کنیم. راستى ما میل و اشتهاى دیدن امام زمان‏ (عج) را نداریم؟ این اشتها و میل در وجود ما هست یا نیست؟ دعاها، اشعار، سوز و گدازها، سر به بیابان‌ گذاشتن‌ها، همه دلیل بر اشتهاى انسان عاشق و شایق است.
همین طور بدون هیچ دلیلى صبح جمعه مردم مى‌نشینند و فریاد مى‏زنند: «لیْت شعْرى‏ ایْن اسْتقرتْ بک النوى‏»؟! (آقاجان! اى کاش مى‌دانستم کجایى؟) و یا بی‌خود مى‌گویند: «عزیز على انْ ارى الْخلْق و لاترى؛ بر من سخت است، بر من دشوار است، مردم را ببینم، اما تو را نبینم و زیارت نکنم؟» بى‌جهت مى‌گویند: «و اره سیده یا شدید الْقوى‏ و ازلْ عنْه به الاسى‏ و الْجوى‏ و بردْ غلیله یا منْ على الْعرْش اسْتوى‏؛ اى خداى مقتدر لطف کن و به ظهورش ما را از غم و سوز دل برهان و حرارت قلب ما را فرونشان.» دعاى ندبه یعنى اشتهاى شیعه به دیدن امام زمان‏(عج).
زیارت آل یس، دعاى عهد، زیارات دیگر، توسلات، همه و همه دلیل بر اشتهاى من و شماست. ما میل و اشتها داریم که به آقا امام زمان‏(عج) برسیم. اگر راه نبود، اگر راه بسته بود، خداى منان این اشتها را در وجود من و شما قرار نمی‌داد. خود اشتها و میل، دلیل بر وجود طریق است. دلیل بر وجود راه است، دلیل بر سیر شدن، سیراب شدن و اشباع شدن با رویت و با ملاقات و دیدار آقا امام زمان‏(عج) است.
نظر مرحوم قاضى درباره ملاقات با امام زمان‏(عج)
رسا - لطفا نظر بعضی از علما را در مورد دیدار با امام زمان(عج) بیان کنید.
سید بن طاووس در کتاب «کشف المحجه لثمره المهجه» خطاب به فرزندش مى‌فرماید: «سید محمد! اعْلمْ ان الطریق الى‏ امامک مفْتوح لمنْ یرید الله عزوجل کرامته علیْه». یعنی سید محمد! یک وقت نگویى، یک وقت پندارت چنین نباشد که راه به سوى امام زمان‏(عج) مسدود است. نه، راه به سوى امام مفتوح است، راه رسیدن به سوى امام زمان‏(عج) فراوان و مانند اتوبان باز است؛ اما نه براى هر کسى، بلکه براى آنان که خداى منان اراده فرموده است به آن‌ها ارزش بدهد و خدا اراده فرموده است آن‌ها را اکرام بکند و کسانى که در نزد خدا کرامت دارند. پس اعتقاد سید بن طاووس بر این است که راه به سوى امام زمان‏(عج) براى گروهى از افراد و انسان‌ها باز است.
یا مرحوم قاضى در پاسخ این سوال که آیا می‌شود خدمت امام زمان(عج) رسید؟ جواب عالى و شایسته‌اى داده است. ایشان فرموده: خدمت خدا مى‌شود رسید، خدمت بنده خدا نمى‌شود رسید؟! خدا اجازه داده خدمتش برسیم؛ نماز یعنى به محضر خدا رسیدن، نماز یعنى رابطه با خدا پیدا کردن.
مى‌دانید چرا مى‌گویند نماز معراج مومن است؟ پیغمبر به معراج رفت چه کند؟ در معراج گفت و گوى خاصى با خدا داشت که به معراج رفتند؛ یعنى هر کس مى‌خواهد با خدا حرف بزند، نماز بخواند. نماز انسان را به معراج مى‌برد، مى‌تواند در نماز به عرش خدا برود و با خدا گفت و شنود داشته باشد. چطور ممکن است انسان با خدا حرف بزند، خدمت خدا برسد، ولى خدمت امام زمان‏(عج) ممکن نیست برسد؟
معنای غیبت
برخی تصور می‌کنند که غیبت به این معناست که احدی به دیدار امام عصر(عج)، نائل نمی‌شود. این معناى غلط و باطلى براى غیبت امام زمان‏(عج) است. غیبت به این معنى نیست که کسى خدمت امام زمان‏(عج) نمى‌رسد. امام زمان غایب است، یعنى این که مردم او را مى‌بینند، او را زیارت مى‌کنند و لکن او را نمى‌شناسند.
مشرف شدن علما به محضر امام عصر(عج)
ما باید کارى کنیم که ایشان را بشناسیم. ما باید حاج محمد على فشندى بشویم. حاج محمد على فشندى فرموده بود: آن‏قدر آشناى با حضرت شدم، آن‏قدر به محضر نورانى و خدمت آقا امام زمان(‏عج) رسیدم که اگر امام زمان‏(عج) پشت دیوار خانه‌ام راه برود، صداى پاى مبارکش به گوش من مى‌رسد و من با صداى پاى امام زمان(عج) آن‌قدر آشنایم که مى‌گویم: این آقا امام زمان(عج)‏ است. از صداى پاى امام زمان‏(عج)، او را مى‌شناسم.
مرحوم علامه مجلسى در بحارالانوار، در جلد 53، قضایاى متشرفین به محضر حضرت را نقل مى‌کند و از جمله مى‌فرماید: علامه حلى در یکى از سفرها در محضر مبارک و نورانى امام زمان‏(عج) بودند؛ هر دو سوار بر یک مرکب. علامه حلى حضرت را نمى‌شناسد، تازیانه از دست علامه حلى به زمین مى‌افتد، امام زمان(عج) از مرکب به زمین مى‌آید، تازیانه را برمى‌دارد و به دست علامه حلى مى‌دهد.
در ذهن علامه حلى این سوال را القا و ایجاد مى‌کند که علامه مى‌پرسد: آیا در این عصر و زمانه ممکن است کسى خدمت امام زمان‏(عج) برسد؟ حضرت بعد از سوال علامه حلى، این جواب را مى‌فرمایند: «به محضر امام زمان‏(عج) رسیدن چگونه ممکن نیست در حالى که دستش هم اکنون در دست توست؟» یک مرتبه مى‌بیند امام زمان‏(عج) از نظرش غایب شد.
پس خود امام زمان(عج) جواب علامه حلى را که مى‌دهد و مى‌فرماید: ممکن است. دلیلش هم این است که الآن دست آقا امام زمان‏(عج) در دست تو قرار گرفته است. ما نمى‌توانیم غیبت را به این معنى بگیریم که رابطه با امام زمان‏(عج) ممکن نیست.
صدها حکایت نقل شده است که علماى ما، بزرگان ما، عرفاى ما، اولیاى ما، عاشقان ما و دلسوختگان ما به محضر مبارک امام زمان‏علیه‌السلام رسیدند، آیا همه این‌ها دروغ است؟ کسى مى‌تواند بگوید قضایاى آیت‏الله بهاءالدینى، آیت‌الله بهجت، علامه حلى، سید بحرالعلوم، و سید بن طاووس‏ها دروغ است؟
در خدمت حضرت آیت‌الله بهاءالدینى بودیم. ایشان مریض بودند. فرمودند: از همین دالان کوچکى که شما مى‌بینید، امام زمان‏(عج) تشریف آوردند، لبخندى به من زدند که من این لبخند را تاکنون از امام زمان‏(عج) ندیده بودم. بعد از لبخند فرمودند: فلانى! ناراحت نباش، ما هواى تو را داریم. حالا با تمام این احوالات که از بزرگان داریم، آیا می‌توانیم بگوییم نعوذ بالله این‌ها دروغ مى‌گویند؟
باب ملاقات باز است
براى شاهد مطلب، این موضوع که غیبت به معنای نشناختن است، دو حدیث مطرح مى‌کنم. حدیث اول: علامه مجلسى در بحارالانوار، در قسمت نواب اربعه و صاحب مکیال المکارم آورده‌اند که حسین بن روح سومین نماینده امام زمان(عج) مى‌گوید: «والله ان صاحب هذا الامْر لیحْضر الْموسم کل سنه یرى الناس و یعْرفهمْ و یروْنه و لا یعْرفونه؛ به خدا قسم آقا امام زمان(عج) هر سال در ایام حج در مکه، عرفات، مشعر و منى‏ حاضر مى‌شوند. هر سال به مکه مشرف مى‌شوند. همه مردم او را مى‌بینند، اما او را نمى‌شناسند.»
بنابراین، مردم مکه و حاجیانى که به مکه رفتند، حدود یک میلیون و بیشتر از آن، همه امام زمان‏(عج) را در مکه و منى‏ و مشعر و عرفات مى‌بینند و لیکن امام زمان(عج) را نمى‏شناسند. ایشان را در ایام حج چندین بار زیارت کرده‌اند و لکن نشناختند. پس خود این روایت مى‌گوید: امام زمان‏(عج) در عصر و زمان غیبت قابل رویت، قابل دیدار و قابل ملاقات است. مردم حضرت را مى‌بینند و لکن امام زمان‏(عج) را نمى‌شناسند.
حدیث دوم: امام صادق‏ علیه‌السلام در مورد جریان ملاقات برادران حضرت یوسف در مصر می‌فرماید: وقتى برادران یوسف که پیغمبر زاده و خردمند بودند و نسلشان از نسل انبیا بود و قبلا هم یوسف را دیده بودند، او را نشناختند. دیگر از این مردم چه انتظار که با این همه گناه و با این همه رذایل اخلاقى، مى‌خواهند امام زمان‏(عج) را ببینند و بشناسند؟
حضرت در ادامه می‌فرماید: مردم مانند برادران حضرت یوسف، امام زمان‏(عج) را مى‏بینند. به خدا قسم امام زمان‏(عج) روى فرش مجالس مردم راه مى‌رود، در کوچه و خیابان و بازار میان مردم راه مى‌رود، مردم امام زمان(عج) را مى‌بینند و لکن نمى‌شناسند. اما امام زمان(عج) آن‌ها را مى‌شناسد.
امام صادق‏علیه‌السلام فرموده است: وقتى امام زمان‏(عج) ظهور بفرماید، مردم با انگشتشان اشاره مى‌کنند و مى‌گویند: ما این آقا را در شهر دیده‌ایم، زیارتش کرده‌ایم، در جمکران دیده‌ایم، در حرم دیده‌ایم، در مکه دیده‌ایم، در مدینه دیده‌ایم، در نجف و کاظمین و کربلا و سامرا دیده‌ایم و لکن نشناختیم.
پس این حدیث نیز مى‌گوید: باب ملاقات و زیارت آقا امام زمان(عج) باز است؛ مردم حضرت را مى‌بینند. باید کارى بکنند که حضرت را بشناسند. او امام آن‌هاست. با او سخن بگویند، از او تقاضا کنند و درخواست داشته باشند.
علامه مجلسى در کتاب زادالمعاد مى‌فرماید: امام صادق‏علیه‌السلام هفت مرتبه در دعای ندبه به امام زمان‏(عج) مى‌گوید: فدایت شوم: «بنفْسى انْت من مغیب لمْ یخْل منا، بنفْسى انْت منْ نازح ما نزح عنا، بنفْسى انْت امْنیه شایق یتمنى‏، منْ موْمن و موْمنه ذکرا فحنا؛ به قربانت گردم یابن الحسن، جانم به فدایت اى غایب گشته‌اى که از ما جمعیت بیرون نیستى؛ در میان ما مردمى و در میان ما مردم زندگى مى‌کنى. جانم به فدایت یابن‌الحسن، اى آقایى که ما تو را دور مى‌پنداریم، ولى تو از ما دور نیستى.»
این جملات نیز تایید این مطلب است که غیبت امام زمان(عج) به این معنا نیست که امام زمان(عج) در کوه‌ها، بیابان‌ها و دور دست‌هاست و از ما فاصله دارد و ما او را نمى‌توانیم زیارت کنیم. بلکه ایشان در بین ماست و ما نمی‌شناسیم.
ادامه دارد...
975/403/ر
ارسال نظرات