۲۶ آذر ۱۳۹۳ - ۱۹:۰۸
کد خبر: ۲۳۶۲۷۰
دانش هدایتگر از منظر امام مجتبی؛

چگونه چراغ هدایت باشیم؟

خبرگزاری رسا ـ امام مجتبی(ع) طبق نقل مرحوم کلینی فرمود: کُونُوا اُوعِیَه العِلْم وَ مَصابیحَ الهُدی، شما ظرف دانش باشید و چراغ هدایت. با یک دست ظرف دانش را داشته باشید، با دست دیگر چراغ هدایت را.
 امام حسن مجتبي(ع)

به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، این مطلب بخشی از بیانات حضرت آیت‌الله جوادی آملی درباره امام حسن مجتبی(ع) است که به این شرح است: امام مجتبی(ع) طبق نقل مرحوم کلینی فرمود: کُونُوا اُوعِیَه العِلْم وَ مَصابیحَ الهُدی، شما ظرف دانش باشید و چراغ هدایت. با یک دست ظرف دانش را داشته باشید، با دست دیگر چراغ هدایت را.


هر کسی می‌تواند بفهمد که سبک است یا سنگین. مشکل ما این است که جریان قیامت را شنیده‌ایم، ولی به این فکر نیفتادیم که هم‌اکنون می‌توانیم بفهمیم اهل سعادتیم یا (معاذ الله) اهل شقاوت. در قرآن کریم فرمود عده‌ای در قیامت نامه اعمالشان سنگین و وزین است؛ عده‌ای سبکند، چون اعمال صالح درآن نیست. در قیامت اعمال را با حق می‌سنجند، زیرا برابر آیه سوره اعراف: وَالوَزْنُ یُؤمَئِذٍ الحَقُّ؛ نه وَ الوَزنُ حَقٌّ، نه وزنی هست! بلکه در ترازو و در یک کفه، وزن است، دریک کفه موزون؛ در کفه وزن، حق و حقیقت قرار می‌گیرد، در کفه موزون، عقائد و علوم و اخلاق و حقوق و مطالب دیگر. اگر این وزن که حق است در یک کفه‌ای قرار گرفت و این شخص اعمال حقیقی و علوم حقیقی داشت؛ نامه اعمالش و ترازویش سنگین است: مَنْ ثَقُلَتْ مَوازِینُهُ. فَهُوَ فِی عِیشَهٍ راضِیَه. ما برای اینکه بفهمیم نامه اعمال ما سنگین است یا سبک و تهی مغز، کاملاً راه دارد و آن بیان نورانی امام مجتبی است که فرمود: شما ظرف دانش باشید. ظرف بی مظروف سبک است، ظرفی که مظروف دارد وزین و سنگین است. انسان در خودش می تواند کاملاً احساس کند که ظرف جانش پر از دانش است یا سبک! کسی که کار سبک می کند، حرف سبک می زند، قیام و قعود او سبک سار است؛مشمول این آیه است که خدا فرمود: وَ اَفئِدَتُهُمْ هَواء، دلهای اینها تُهی است. افراد تهی مغز، فَاستَخَفَّ قُومَهُ؛ خفیفُ المَغز، خفیفُ القَلب، خفیفُ الصَّدر؛ سبک سارند. اگر سبک سر و سبکسار بودند،آگاهند که اهل دوزخند. برای اینکه: اَمّا مَنْ خَفَّتْ مَوازِینُهُ. فَاُمُّهُ هاوِیَه و مانند آن.


بنابراین همه ما معاد را در پیش داریم.همه ما موظّفیم به:حاسِبُوا اَنفُسَکُمْ قَبلَ اَنْ تُحاسَبُوا، زِنُوا قَبلَ اَنْ تُوزَنُوا (7)، مُوتُوا قَبلَ اَنْ تَمُوتُوا (8)؛ این دستورهای متعددی که از وجود مبارک پیغمبر، وجود مبارک امام رضا، وجود مبارک امام مجتبی و سائر ائمه (ع) به ما دادند. اینکه فرمودند: خودتان را محاسبه کنید، زیر مَحکمه حساب قرار بدهید؛ یعنی راه دارد. ما اگر توانستیم بفهمیم وزینیم، سنگینیم، متینیم؛ خدا را شاکر باشیم که علم ما حق بود واگر توانستیم دیگران را هدایت کنیم، خط مشی ما مشمول وَ جَعَلْنَا لَهُ نُوراً یَمشِی بِهِ فِی النّاس شد، خدا را شاکر باشیم که طبق بیان نورانی امام مجتبی (ع) مصباح هدایت بودیم.


سراج منیر شدن، راه تأسی به پیامبر (ص) و ائمه (ع)
وجود مبارک پیغمبر آمده است که ما را سراج منیر کند، چون خودش سراج منیر بود؛ ما را به حکمت و علوم نافع آشنا کند، چون خودش قرآن حکیم آورد. اگر در سوره احزاب از ذات مقدس پیغمبر به عنوان « سراج منیر » یاد شده است و اگر امام مجتبی(ع) به ما دستور داد مصباح هدایت باشید؛ برای آن است که خدای سبحان به ما فرمود: پیغمبر که سراج منیر است، اسوه شماست. ما اگر خواستیم به آن حضرت تأسی کنیم؛ زمانی تأسی به سراج منیر میسّر است که بشویم ( مصباح هدایت ). اقتداء به چراغ در صورتی است که انسان چراغ بشود، اقتداء به نور در صورتی است که انسان نیّر بشود. این راهی که وجود مبارک امام مجتبی به ما آموخت، تلفیقی از چند آیه و چند روایت است که به ما فرمود: مصباح هدایت باشید. اگر چنانچه مصباح هدایت شدیم، داعیاً اِلَی الله بود و سراج منیر شدن در حدّ خودمان خواهد بود، مصداق:جَعَلْنَا لَهُ نُوراً یَمشِی بِهِ فِی النّاس خواهد بود؛ دیگر نیازی به نور دیگران نیست. در قیامت شمس و قمری نیست، ماه و ستاره و امثال ذلک بساطشان برچیده شد، اِذَا الشَّمسُ کُوِّرَت شد، اِذَا النُّجُومُ انْکَدَرَت شد، همه اینها بساطش برچیده شد؛ و انسان هم بدون نور نمی‌تواند زندگی کند.نور صِناعی در آنجا نیست، یعنی برق و امثال برق، نور طبیعی یعنی شمس و قمر در آنجا نیست؛ این فقط نور الهی است که از هستی یک انسان متألّه نشأت می‌گیرد: وَ جَعَلْنَا لَهُ نُوراً یَمشِی بِهِ فِی النّاس.


فضیلت علمای اهل شهود نسبت به انبیای بنی اسرائیل
همه اینها که طبق بیان نورانی امام مجتبی مصباح هدایت شدند، در قیامت مصداق بارز آن جمله نورانی‌اند که یَسعَی نُورُهُمْ بِینَ اَیدیهِم، پیشاپیش اینها نور حرکت می‌کند؛ ولی دیگران این نور را نمی بینند، خود انسان نورانی است که این نور را می‌بیند؛ مگر آنها که از نور چنین عالمی در دنیا بهره بردند. همان علمای راستین که جزء وارثان انبیاء هستند، همان علمائی که اگر گفته شد: علمای اُمَّتِی اَفضَلْ مِنْ اَنبیاءِ بَنِی اِسرائیل، یا کَاَنبیاءِ بَنِی اِسرائیل؛ تسویه شد، یا تشبیه شد، یا تمثیل شد به علماء؛ اینها کسانی‌اند که هم خودشان نورانی‌اند، هم به جامعه نور می‌دهند.


این نکته فراموشمان نشود که اگر تمثیلی رخ داد، تشبیهی بیان شد که علمای دین همتای انبیای بنی اسرائیلند؛ در درجه اوّل عالمانی مشمول این حدیثند که نظیر ابن طاووس، علامه بحرالعلوم، حلّی و مانند آن اهل مشاهده باشند، اهل حضور و شهود باشند. کسی که علم حصولی مفهومی دارد، این بسیار بعید است که همتای پیامبر باشد، یا به منزله پیامبر باشد! ولی کسانی که اهل علم شهودند، اهل علم حضورند، اهل تمثّلات ناب ملکوتی‌اند؛ اینها در درجه اوّل و خط مقدّم این تمثیل یا تشبیه‌اند، که امیدواریم ذات أقدس إله این فُوز و فیض را نصیب همه ما قرار بدهد که ما بتوانیم هم ظرف علم باشیم، هم چراغ هدایت باشیم، هم چراغ هدایت را با علم تأمین بکنیم، هم علم را در اثر آن مصباح هدایت فروزانتر و شکوفاتر قرار بدهیم./998/د101/ب6

 

منبع: روزنامه کیهان

ارسال نظرات