سؤالات ممدوح و مذموم از منظر اسلام
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در مشهد، حجت الاسلام عبدالحمید واعظ شهیدی، مدرس دانشگاه شهید مطهری مشهد، شب گذشته در ویژه برنامه های تبلیغی هفته وحدت اسلامی حرم مطهر رضوی در رواق امام خمینی با بیان سیره و زندگانی امام صادق(ع) اظهار کرد: این امام بزرگوار حدیثی دارند که گویای برنامه و روشی برای زندگی در ابعاد مختلف است البته نه تنها امام صادق(ع) بلکه تمام ائمه از این قاعده مستثنی نبوده و برنامه برای زندگی بشر ارائه کرده اند.
وی با اشاره به این حدیث که اسلام برخی سؤالات را ممدوح و برخی از آن ها را مذموم شمرده شده است، تصریح کرد: در دین اسلام نسبت به یادگیری و پرسیدن خیلی تأکید شده است؛ ائمه اطهار و قرآن کریم به ما متذکر شده اند سؤالاتی که در خصوص کسب علم و آگاهی ببشتر برای رفع جهل و نادانی است، بپرسید تا نقطه تاریکی در صفحه ضمیر شما باقی نماند.
حجت الاسلام واعظ شهیدی با بیان این که اسلام برای کسب علم و آگاهی از نظر مکان و زمان محدودیتی قائل نشده است، افزود: سفارش شده نسبت به علم و معرفت در زمان و مکان کوتاهی نکنید؛ در این زمینه پیامبر اکرم(ص) فرموده اند: «ز گهواره تا گور دانش بجوی» یعنی تا زمانی که توانایی و زمینه یادگیری در انسان فراهم است مشعل یادگیری و مطالعه را در خود روشن نگه دارد.
مدرس دانشگاه شهید مطهری مشهد تصریح کرد: همچنین فرموده اند به دنبال علم و یادگیری باش حتی اگر در چین باشد(در چین بودن در آن زمان نوعی ضرب المثل بوده است).
وی با اشاره به سؤالاتی که مذموم شمرده و نهی شده است، تبیین کرد: دست دراز کردن، آبروی خود را کف دست گذاشتن و از دیگران درخواست کردن نهی شده است؛ روح قناعت، آقایی و بزرگواری را در خود پرورش دهیم زیرا گدایی فقط در یک خانه سزاوار و شایسته است که آن خانه ذات اقدس پروردگار و وجود اهل بیت(ع) است.
سخنران حرم مطهر رضوی ابراز کرد: به بیان پیامبر اکرم(ص) از راه هایی که فاصله رسیدن ما را به بهشت کوتاه می کند؛ درخواست، تقاضا و سؤال نداشتن از کسی است.
حجت الاسلام واعظ شهیدی خاطرنشان کرد: در نتیجه سؤالاتی که ممدوح شمرده شده در زمینه کسب علم و آگاهی و سؤالاتی که مذموم شمرده درخواست و سؤال از دیگران است.
وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: روزی از امام صادق(ع) پرسیده شد: برنامه زندگی خود را برچه پایه و اساسی قرار داده اید که امام(ع) در پاسخ فرمودند: برنامه زندگیم را بر چهار اصل و پایه قرار داده ام: دانستم که کار مرا کسی بهتر از خودم نمی تواند انجام دهد پس تلاش کردم در انجام کارهایم، دوم دانستم که خدا مرا میبیند؛ پس حیا کردم، سوم دانستم رزق مرا دیگری نمیخورد؛ پس آرام شدم و چهارم دانستم که پایان کارم مرگ است؛ پس آماده شده و زاده و توشه خود را مهیا کردم./1308/پ202/ب4