۱۶ دی ۱۳۹۳ - ۱۶:۲۱
کد خبر: ۲۳۹۷۵۲

زمزمه‌ های ظهور مصلح آخرالزمان

خبرگزاری رسا ـ برخى حوادث و رویدادهایى که در یکى دو سال گذشته در جهان رخ داده، بویژه انتشار اخبارى در زمینه انتظار مسیحیان براى بازگشت حضرت عیسى مسیح علیه‌السلام، در آغاز هزاره سوم میلادى، شور وشوق ظهور مصلح آخرالزمان، حضرت بقیة الله الاعظم ارواحنافداه، را در جامعه ما دامن زده است و این زمزمه را در میان بسیارى از مشتاقان و منتظران قدوم آن حضرت پدیده آورده که آیا ظهور نزدیک نیست؟ آیا نباید در آینده نزدیک در انتظار وقوع واقعه خوش ظهور بود؟
ظهور بسيار نزديك است

به گزارش سرویس پیشخوان خبر گزاری رسا، حتى عده اى در این میان به پیش بینى زمان ظهور پرداخته و مردم را به آمادگى براى استقبال از قدوم حضرت مهدى علیه‌السلام، در آینده‌اى بسیار نزدیک فرا خوانده‌اند!

 

اگر چه گسترش شور وشوق عمومى براى ظهور حضرت حجت علیه السلام، پدیده مبارکى است وجاى این دارد که علاقه مندان آن حضرت اشتیاق ظهور را بیش از پیش در جامعه ما گسترش دهند ومردم را براى ظهور آماده سازند; اما اگر این پدیده منجر به تعیین زمان براى ظهور وامیدوار ساختن مردم به ظهور حضرت حجت علیه السلام، در زمانى معین گردد، جاى تامل بسیار دارد. زیرا بر اساس روایات نقل شده از ائمه اهل بیت علیهم السلام، هیچکس جز خداى تبارک وتعالى از زمان دقیق ظهور آگاهى ندارد ولذا تعیین وقت براى ظهور (توقیت) جایز نیست وهیچکس حق ندارد که بر اساس برداشتهاى شخصى خود، به پیش بینى زمان رخداد عظیم ظهور بپردازد.

 

براى روشن شدن بیشتر موضوع یاد شده در این مقاله در ضمن چند عنوان به بررسى جوانب مختلف موضوع تعیین زمان براى ظهور مى پردازیم.

 

1. انتظار، رمز پایدارى وپویایى شیعیان

پیش از این در باب مفهوم، فلسفه وکارکرد انتظار در عصر غیبت سخن گفته ایم(1) ودر اینجا قصد تکرار مباحث پیشین را نداریم وتنها به ذکر خلاصه اى از این مباحث بسنده مى کنیم.

 

انتظار منجى از سویى عاملى براى پایدارى وشکیبایى در برابر سختیها ومشکلات عصر غیبت واز سویى دیگر عاملى براى پویایى وتحرک شیعیان وآماده باش همیشگى آنان است. بر اساس تعالیم ائمه معصومین علیهم السلام، منتظر باید هر لحظه آماده ظهور باشد وزندگى خود را چنان سامان دهد که هر زمان که اراده خدا به ظهور تعلق گرفت بتواند با سربلندى در پیشگاه حجت خدا ظاهر شود.

 

به عبارت دیگر انتظار ظهور حجت در آینده اى نامشخص هم بیم دهنده وهم نویدبخش است. بیم دهنده است; چرا که منتظر با خود مى گوید شاید همین سال، همین ماه ویا همین روز ظهور رخ دهد ولذا باید آماده حضور در پیشگاه جت خدا وارائه اعمال خود به آن حضرت باشم. وامیدبخش است; چرا که منتظر مى اندیشد شاید در آینده اى نزدیک ظهور رخ دهد وسختیها ومشکلات او به پایان برسد ولذا باید پایدارى ومقاومت ورزید وتسلیم جریانهایى که در پى غارت سرمایه هاى ایمانى واعتقادى اند نشد.

 

با توجه به مطالب یاد شده مى توان گفت که تعیین زمان براى ظهور بر خلاف مفهوم وفلسفه انتظار است وچه بسا منتظر را به سستى ویا ناامیدى بکشد. زیرا وقتى گفته شود که تا فلان زمان مشخص، هر چند آینده اى نه چندان دور، ظهور به وقوع نخواهد پیوست، ما به طور طبیعى دچار سکون ورکود مى شویم وبه این بهانه که هنوز تا ظهور فاصله داریم از به دست آوردن آمادگى لازم براى ظهور خوددارى مى کنیم.

 

از سویى دیگر اگر ظهور به هر دلیل در زمانى که به ما وعده داده شده رخ ندهد ما دچار ناامیدى ویاس مى شویم وچه بسا که در اصل اعتقاد به ظهور منجى آخرالزمان نیز دچار تردید شویم. این نکته اى است که در روایات نیز مورد توجه قرار گرفته است.

 

از جمله در روایتى که فضیل بن یسار از امام محمد باقر علیه السلام، نقل کرده، آن حضرت در پاسخ این پرسش که (آیا براى این امر (برخاستن قائم علیه السلام) وقت (مشخص) وجود دارد، فرمود: کذب الوقاتون، کذب الوقاتون، کذب الوقاتون، ان موسى علیه السلام، لما خرج وافدا الى ربه واعدهم ثلاثین یوما، فلما زاده الله على الثلاثین عشرا قال قومه: قد اخلفنا موسى فصنعوا ما صنعوا...

 

کسانى که براى این امر وقت تعیین مى کنند، دروغ مى گویند (آن حضرت سه مرتبه این سخن را تکرار کرد وآنگاه فرمود:) زمانى که موسى علیه السلام، قومش را براى رفتن به قرارى که با پروردگارش داشت ترک کرد، به آنها وعده داد که تا سى روز دیگر برمى گردد، اما زمانى که خداوند ده روز دیگر بر آن سى روز افزود، قومش گفتند: موسى خلاف وعده کرد پس آن کردند که کردند...

 

داستان ارتداد قوم یهود وگوساله پرست شدن آنها در پى تاخیر ده روزه حضرت موسى در تاریخ مشهور است واین هشدارى است به همه کسانى که در پى تعیین وقت براى ظهورند.

 

آنچه در روایت امام باقر علیه السلام، در مورد فلسفه تعیین نشدن وقت ظهور آمده بود، به بیانى دیگر در روایتى که از امام موسى کاظم علیه السلام، نقل شده، آمده است. آن حضرت در این زمینه مى فرماید: فلو قیل لنا: ان هذا الامر لا یکون الى مائتى سنة او ثلاث مائة سنة لقست القلوب ولرجع عامة الناس عن الاسلام، ولکن قالوا: ما اسرعه وما اقربه تالفا لقلوب الناس وتقریبا للفرج.

 

اگر به ما گفته شود: این امر (ظهور قائم) تا دویست سال ویا سیصد سال دیگر واقع نمى شود; دلها سخت مى شد وبیشتر مردم از اسلام برمى گشتند. اما گفته اند: این امر چه باشتاب پیش مى آید وچه نزدیک است! تا دلهاى مردم الفت گیرد وفرج نزدیک احساس شود.

 

بنابراین همه نویسندگان وگویندگانى که به عشق امام عصر علیه السلام، قلم مى زنند وسخن مى رانند باید تلاش خود را متوجه اصل قضیه انتظار فرج، منتظر نگه داشتن مردم، حفظ شادابى وسرزندگى انتظار در آنها ویادآورى وظایف منتظران کنند واز نوشته ها وسخنانى که مردم را بدون دلیل به وقوع ظهور در وقت مشخصى امیدوار مى کند، خوددارى نمایند.

 

2. ظهور ناگهانى فرا مى رسد

در بسیارى از روایاتى که از پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه وآله، وامامان معصوم علیهم السلام، نقل شده، این نکته مورد تاکید قرار گرفته که ظهور نیز همانند قیامت، ناگهانى وغیرمنتظره فرا مى رسد وزمان آن را هیچکس جز خداوند حکیم نمى داند. از جمله در روایتى که امام رضا علیه السلام، به واسطه پدران بزرگوارش از پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله، نقل مى کند چنین آمده است: ان النبى صلى الله علیه وآله، قیل له: یا رسول الله متى یخرج القائم من ذریتک؟ فقال علیه السلام: مثله مثل الساعة التى (لا یجلیها لوقتها الا هو ثقلت فى السموات والارض لا یاتیکم الا بغتة).

 

به پیامبر صلى الله علیه وآله، عرض شد: اى رسول خدا آن قائم که از نسل شماست چه وقت ظهور مى کند؟ آن حضرت فرمود: ظهور او مانند قیامت است. (تنها خداوند است که چون زمانش فرا رسد آشکارش مى سازد. فرارسیدن آن بر آسمانیان وزمینیان پوشیده است. جز به ناگهان بر شما نیاید).

 

امام باقر علیه السلام، نیز در تفسیر این آیه شریفه: (هل ینظرون الا الساعة ان تاتیهم بغتة وهم لا یشعرون؛ آیا چشم به راه چیزى جز آن ساعتند که ناگاه وبى خبرشان بیاید؟).

 

مى فرماید: هى ساعة القائم علیه السلام، تاتیهم بغتة. مراد از ساعت، ساعت (قیام) قائم علیه السلام، است که ناگهان برایشان بیاید.

 

حضرت صاحب الامر علیه السلام، نیز در یکى از توقیعات خود بر این نکته تاکید مى ورزند که ظهور ناگهانى ودور از انتظار فرا مى رسد: فان امرنا بغتة فجاة حین لا تنفعه توبة ولا ینجیه من عقابنا ندم على حوبة. فرمان ما به یکباره وناگهانى فرا مى رسد ودر آن زمان توبه وبازگشت براى کسى سودى ندارد وپشیمانى از گناه کسى را از کیفر ما نجات نمى بخشد.

 

این دسته از روایات از یک سو هشدارى است به شیعیان که در هر لحظه آماده ظهور حجت حق باشند واز سویى دیگر تذکرى به همه کسانى که در پى تعیین وقت براى ظهورند.

 

3.نهى از تعیین وقت براى ظهور

چنانکه گفته شد تعیین وقت براى ظهور جایز نیست وبر اساس روایات معصومین علیهم السلام، ما وظیفه داریم کسانى را که به تعیین وقت براى ظهور مى پردازند تکذیب کنیم. در اینجا براى آشنایى شما عزیزان به برخى از این روایات اشاره مى کنیم.

 

امام صادق علیه السلام، در روایتى خطاب به محمدبن سلم مى فرماید: یا محمد، من اخبرک عنا توقیتا فلاتهابن ان تکذبه، فانا لانوقت لاحد وقتا. اى محمد! هر کس براى تو خبرى از ما درباره تعیین وقت (ظهور) نقل کرد در تکذیب او درنگ نکن; زیرا ما (اهل بیت) براى هیچکس وقت ظهور را تعیین نکرده ایم.

 

در روایت دیگرى وقتى (مهزم) به امام صادق علیه السلام، عرض مى کند: جعلت فداک، اخبرنى عن هذا الامر الذى ننتظر، متى هو؟ فدایت شوم، در مورد این امرى که ما در انتظار آنیم، مرا آگاه کنید که چه زمانى واقع مى شود؟

 

آن حضرت مى فرماید: یا مهزم کذب الوقاتون وهلک المستعجلون، ونجا المسلمون. اى مهزم! آنان که (براى این امر) تعیین وقت مى کنند دروغ مى گویند وآنها که (در این امر) شتاب مى کنند نابود مى شوند وکسانى که تسلیم مى شوند نجات مى یابند.

 

همچنین در توقیعى که از ناحیه مقدسه صاحب الزمان علیه السلام، در پاسخ به پرسشهاى (اسحاق بن یعقوب) وارد شده چنین مى خوانیم: و اما ظهور الفرج فانه الى الله تعالى ذکره، وکذب الوقاتون. اما آشکار شدن فرج، به اراده خداوند است وآنان که (براى ظهور) وقت تعیین مى کنند دروغ مى گویند.

 

توجه به روایات یاد شده بخوبى این نکته را بر ما روشن مى سازد که ما نه تنها حق نداریم به استناد برخى رویدادهاى اجتماعى ویا حوادث طبیعى به پیش بینى زمان ظهور وتعیین وقت براى آن بپردازیم. بلکه بر ما لازم است که ادعاى کسانى را که مدعى دانستن زمان ظهورند تکذیب کنیم وجلوى نشر این گونه ادعاها را بگیریم.

 

فلسفه این حکم نیز روشن است; شما تصور کنید اگر هر از چند گاهى زمانى براى ظهور تعیین شود وظهور به وقوع نپیوندد چه پیش خواهد آمد. آیا مردم رفته رفته ناامید نمى شوند واعتقاد خود را نسبت به اصل اندیشه مهدویت وظهور منجى از دست نمى دهند؟ بنابراین باید بسیار مواظب بود واجازه نداد که (انتظار فرج) به عنوان ارزشمندترین سرمایه اعتقادى شیعه در عصر غیبت بازیچه دست جاهلان ویا شهرت طلبان گردد.

 

4. ظهور را از نزدیک ببینیم

اگر چه ما از تعیین زمان براى ظهور نهى شده ایم اما این بدان معنا نیست که با موضوع ظهور به عنوان واقعه اى دور از دسترس که در آینده اى دور ونامعلوم به وقوع مى پیوندد برخورد کنیم، بلکه باید همواره خود را در چند قدمى ظهور ببینیم وامیدوار باشیم که در زمان حیات خود، ظهور حضرت حجت علیه السلام، را درک کنیم.

 

این نکته اى است که از مجموع روایاتى که در این زمینه از ائمه معصومین علیهم السلام، نقل شده استفاده مى شود; که از جمله مى توان به بخشى از دعاى عهد که از امام صادق علیه السلام، نقل شده، اشاره کرد. در بخشى از دعاى یاد شده چنین مى خوانیم:

 

اللهم اکشف هذه الغمة عن هذه الامة بحضوره وعجل لنا ظهوره انهم یرونه بعیدا ونریه قریبا... بارخدایا! اندوه ودلتنگى این امت را با حضور ولى خود برطرف ساز ودر ظهور او شتاب کن. دیگران ظهور او را دور مى بینند ولى ما آن را نزدیک مى بینیم...

 

5. توجه به نشانه هاى ظهور

بخش عمده اى از روایاتى که در زمینه مهدویت وانتظار از پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه وآله، امامان معصوم علیهم السلام، نقل شده مربوط به نشانه هاى ظهور است. که این نشانه ها عبارتند از برخى رویدادهاى اجتماعى مانند جنگها، شورشها، کشته شدن افرادى خاص، زوال برخى حکومتها و...؛ برخى رویدادهاى طبیعى مانند، سیلهاى ویرانگر، قحطى، خشکسالى، خورشیدگرفتگى وماه گرفتگى غیر عادى و... وهمچنین برخى حوادث غیرعادى مانند برخاستن ندایى در آسمان که نام قائم علیه السلام، را در همه جا طنین انداز مى سازد.

 

چنانکه در روایات تصریح شده وقوع برخى از نشانه هاى یاد شده حتمى است وتا آنها واقع نشوند ظهور رخ نخواهد داد. برخى از آنها نیز غیر حتمى بوده وچه بسا که واقع نشوند. این نشانه ها از یک سو هشدار وآماده باشى براى منتظران واز سویى راهى براى شناخت ادعاهاى بى اساس ومدعیان دروغین مهدویت وبه عبارت دیگر وسیله اى براى حفظ مردم از درافتادن در خطا واشتباه است. بنابراین همه ما وظیفه داریم که نشانه هاى ظهور را بر اساس روایات صحیح وقابل اعتماد بشناسیم واز کم وکیف آنها بدرستى آگاه شویم تا هر ادعایى را بدون دلیل نپذیریم.

 

6. دعا براى تعجیل فرج

یکى از وظایف اصلى ما در دوران غیبت دعا واستغاثه به درگاه الهى براى تعجیل فرج است وهیچ چیز نباید ما را از این وظیفه باز دارد.

 

چنانکه در توقیعى که از طرف وجود مقدس امام عصر علیه السلام، صادر شده مى خوانیم: واکثروا الدعاء لتعجیل الفرج فان ذلک فرجکم. براى تعجیل فرج بسیار دعا کنید، که فرج شما در همان است.

 

این دعا واستغاثه ضمن اینکه اسباب نزدیک شدن فرج مولایمان حضرت صاحب الامر علیهم السلام، را فراهم مى کند موجبات ارتباط مستمر وهمیشگى ما با آن حجت الهى را فراهم آورده وجلوى یاس ونومیدى ما را در دوران طولانى غیبت مى گیرد.

 

بنابراین شایسته است که همه منتظران امام عصر علیه السلام، که امیدوارند در این زمانها شاهد ظهور آن حضرت باشند، بیش از پیش به دعا وتوسل براى تعجیل فرج روى آورند وآتش سوزان سینه خود را با خنکاى دعاهاى دلنشینى همچون دعاى عهد، دعاى ندبه، زیارت آل یاسین ودیگر ادعیه وتوسلات، آرامش بخشند. باشد تا خداوند رحمان بر همه ما ترحم کند وظهور پربرکت آن امام انس وجان را نزدیک سازد.

 

سخن خویش را با بیان بخشى از دعاهایى که مرحوم سید بن طاووس آن را در (جمال الاسبوع) نقل کرده ومرحوم شیخ عباس قمى نیز آن را با عنوان (دعا در غیبت امام زمان علیه السلام) در (مفاتیح الجنان) آورده است، به پایان مى بریم. با امید به اینکه خداوند همه ما را در دوران غیبت ثابت قدم بدارد واز فتنه ها وآشوبهاى این زمان حفظ کند.

 

اللهم فثبتنى على دینک واستعملنى بطاعتک ولین قلبى لولى امرک وعافنى مما امتحنت به خلقک وثبتنى على طاعة ولى امرک الذى سترته عن خلقک وباذنک غاب عن بریتک وامرک ینتظر وانت العالم غیر المعلم بالوقت الذى فیه صلاح امر ولیک فى الاذن له باظهار امره وکشف سره فصبرنى على ذلک حتى لا احب تعجیل ما اخرت ولا تاخیر ما عجلت ولا کشف ما سترت ولا البحث عما کتمت ولا انازعک فى تدبیرک ولا اقول لم وکیف وما بال ولى الامر لا یظهر وقد امتلات الارض من الجور وافوض امورى کلها الیک.

 

خداوندا! بر دین خود پایدارم دار ومرا به طاعت خود وادار ساز. قلبم را براى ولى امرت نرم کن ومرا از آنچه آفریدگانت را با آن مى آزمایى معاف فرما ومرا به طاعت ولى امرت ثابت قدم بدار. همو که از آفریدگانت نهانش داشتى وبه اذن تو از دیده ها پنهان شد وفرمان تو را انتظار مى کشد.

 

تو دانایى به وقتى که به صلاح ولى امر توست تا اجازه اش دهى امرش را آشکار کند وپرده (غیبت)اش را بردارد، بى آنکه تو را معلمى باشد. پس مرا بر این امر شکیبا ساز تا دوست ندارم تعجیل در آنچه را که تو به تاخیر انداخته اى وتاخیر در آنچه تو تعجیلش را خواسته اى وپرده برداشتن از آنچه تو پوشیده اش داشته اى وکاوش در آنچه تو نهانش داشته اى وبه ستیز برنخیزم با تو در آنچه که تدبیر فرموده اى ونگویم: براى چه، چگونه وچرا ولى امر ظهور نمى کند، با اینکه زمین از ستم پر شده است؟ وهمه کارهایم را به تو واگذارم./997/د101/ب6

 

منبع: موعود

ارسال نظرات