تحقیر قدرت نرم جمهوری اسلامی؟!
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، اصطلاح دیپلماسی عمومی را میتوان نتیجه مستقیم تئوریزه کردن واقعیتی دانست که امروز به نام قدرت نرم در محافل دانشگاهی مطرح است. قدرت نرم در مقابل قدرت سخت به عنوان ابزاری برای بهرهگیری از انرژی نهفته در بن یک جامعه همچون فرهنگ، یا قدرت متحد کردن اقشار مختلف جامعه مطرح میشود و هم اکنون نیز به شدت مورد توجه کشورهای مختلف دنیا برای بهرهگیری قرار دارد.
قدرت نرم به دلیل دوریگزیدن از چارچوبهای معمول قدرت، همچون توان نظامی یا عملیاتهای جاسوسی قابلیت نفوذ بسیار بالایی در اقشار مختلف مردم را دارد و نمیتوان با بهانههای معمول جلوی آن را گرفت. از همین رو نهادهای گوناگونی در سرتاسر دنیا به منظور تاثیرگذاری در حوزه فوق وارد عمل شدهاند.
جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری که پایه آن بر اساس یک انقلاب تودهای و عاملی همچون دین برای متحد کردن مردم قرار دارد، توان و ظرفیت بسیار بالایی برای تاثیر گذاری دارد و حتی برخی انقلاب اسلامی ایران را بیش از آن که یک انقلاب سیاسی یا اقتصادی بنامند، آن را انقلابی فرهنگی میدانند.
هم اکنون توان تأثیرگذاری بالای ایران در سطح منطقه بیش از آن که مدیون نفوذ قدرت نظامی یا ابزارهای سخت باشد، بیشتر نتیجه نفوذ آرمانهای ضد ظلم و تبعیض نظام جمهوری اسلامی ایران در سطح افکار مردم منطقه است.
طبیعی است در چنین شرایطی هر اقدامی که بخواهد قداست و پایه این قدرت نرم را که عملا در عمق جان مردم این کشور ریشه دارد، مورد هجوم قرار دهد با واکنش سخت مردم روبهرو خواهد شد.
توهین نشریه شارلی ابدو به پیامبر گرامی اسلام عملا هجومی روشن به پایه اعتقادی مردم ایران و کشورهای اسلامی است که به طور حتم صرفنظر از واکنشهای دولتی نسبت به آن عملا قلب بیش از یک میلیارد مسلمان را در سرتاسر دنیا جریحه دار کرد و واکنشهایی همچون حمله به سفارتخانههای فرانسه در سرتاسر دنیا کاملاً طبیعی است.
در این میان مردم مسلمان ایران نیز همگام با سایر مسلمانان دنیا اقدام به تجمع در مقابل سفارتخانههای کشورهای غربی کردند و البته به صورت کاملاً مسالمتآمیز اقدام نشریه فرانسوی را محکوم کردند. در این میان آنچه جالب به نظر میرسد، واکنش برخی مقامات دولتی به این اعتراضات بود.
گذشته از اینکه نحوه واکنش دولت به خصوص وزارت امورخارجه محل انتقاد است و دستگاه سیاست خارجی باید با همکاری سایر کشورهای اسلامی واکنشی مناسب به این مسئله نشان میداد، احساسی خواندن واکنش مردم به این اقدام فرانسه از سوی دولت کمی دور از انصاف است.
دولت حتی اگر اعتقاد داشته باشد که نیاز به واکنشی در برابر اقدام فرانسه در وزارت امور خارجه وجود ندارد، نمیتواند مانع اعتراضات مردمی علیه این اقدام فرانسویها شود.
تجمع مردم در برابر سفارت فرانسه را واقعاً میتوان اقدامی احساسی عنوان کرد، البته احساسی نه از آن جهت که منظور سخنگوی دولت است. اتفاقاً این اقدام مردم نشان از باور مردم ایران اسلامی به توان خود در رساندن صدای خود به مرزهای حاکمیتی غرب است، آنجا که توهین به پیامبران آزادی انسان تعریف میشود و غرب میتواند هر ارزشی که مبتنی بر احساسات مردم باشد را زیرپا بگذارد.
تجمع مردم در برابر فرانسه نشان از همان چیزی است که قدرت نرم و اصلیترین محور مقاومت در برابر نظام سلطه محسوب میشود؛ مبارزه با ظلم و توهین که از عمق جان ملت ایران برخاسته است اما سؤال اینجاست که آیا دولت نباید از چنین سرمایهای به عنوان ابزاری در مقابل محکومیت هتاکی وقیحانه غربیها در توهین به پیامبر گرامی اسلام(ص) استفاده کند و دست به تحقیر آن در تریبونهای مختلف بزند.
واقعیت این است که دولت به جای اینکه به نفی این توان مردمی بپردازد، باید از آن به عنوان وسیلهای در راستای سیاستهای نظام جمهوری اسلامی استفاده کند. تقویت این حرکت مردمی باید مصداق عینی دستور کار دولت باشد، چراکه امکان محکوم کردن آن به عنوان عملی دولتی وجود ندارد. در دنیای غرب مثالهای متعددی وجود دارد که میتواند الگوی دولت قرار بگیرد. بسیاری از بنیادهای دستساخته غرب که امروز در عرصه جهانی به عنوان تشکلهایی مردمی معرفی میشود، دقیقاً توسط دولتهای غربی یا نهادهای جاسوسی کنترل میشوند.
میتوان در این باره به گروه «اتحاد علیه ایران هستهای» اشاره کرد که با حمایت لابی یهودی به دنبال مبارزه با ایران اسلامی به عنوان یک حقیقت موجود در عرصه جهانی است و زمانی که طبل رسوایی این گروه به اصطلاح مردمی با شکایت یکی از شرکتهای امریکایی در حال اوج گرفتن بود، اوباما با دستور مستقیم خود از انتشار برخی اسناد مرتبط با آن خودداری کرد.
در این میان حالا زمان این است که دولت نیز همانند همتایان غربی خود به فکر استفاده از این توان مردمی باشد و آن را تقویت کند نه اینکه به تحقیر آن بپردازد./997/د101/ب6
منبع : روزنامه جوان