توطئه بازگشت یمن به قبل از وحدت
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، عبد ربه منصور هادی در تازهترین اظهارات نسبت به اقدامات اخیرش گفته که برای اعلام جدایی جنوب کشور از شمال آن، صنعا را ترک نکردم بلکه هدفم از ترک صنعا، حفظ وحدت بین دو بخش کشور بوده است. شاید او با صداقت این حرف را زده و در خروج از صنعا نیت حفظ وحدت در کشور را داشته اما تمامی شواهد دلالت بر این دارند که تمام اقدامات او از زمان فرارش از صنعا در روز جمعه 20 فوریه تا کنون بر مبنای برنامهای برای تجزیه این کشور بوده است.
در این میان، نباید نقش عربستان و متحدانش در شورای همکاری خلیج فارس را فراموش کرد که این برنامه را مد نظر داشتهاند و شخص منصور هادی هم ابزار آنها برای پیشبرد مقاصدشان بوده است. به نظر میرسد که منصور هادی تا اندازهای متوجه این امر شده و به همین دلیل است که تسلیم فشار عربستان برای تعیین معاون نشده است. عربستان و متحدانش بعد از انجام مرحله اول برنامه در فرار او از صنعا به عدن، سفارتخانههای خود را به عدن منتقل کردند تا آنکه به حضور هادی در عدن مشروعیت سیاسی بدهند و حالا سفیر عربستان در عدن از هادی میخواهد هر چه سریعتر برای خود معاون انتخاب کند.
روشن است که کارایی هادی برای عربستان تا این مرحله بوده تا آنکه در برابر حضور انصارالله در صنعا، پایگاهی در عدن ایجاد کنند و شخص هادی از این به بعد مبدل به مهره سوختهای برای عربستان شده که بهتر است هر چه زودتر این مهره کنار زده شود. اگر هادی معاون برای خود انتخاب کند به خصوص معاونی که مد نظر عربستان باشد، معاونش در یک انتقال صوری قدرت جای او را خواهد گرفت تا آنکه برنامه مشروعیتسازی عربستان با فرد مطمئن ریاض پیش برود.
هادی سعی دارد حداقل برای حفظ خود در همین مقام ادعایی، از تعیین معاون سرباز بزند اما تا اینجا که پیش آمده، کشور را به پرتگاه تجزیه کشانده و عربستان با کمک میانجی مغربی سازمان ملل ادامه کار را دنبال میکنند.
عبداللطیف الزیانی، دبیر کل شورای همکاری خلیج فارس و جمال بن عمر، فرستاده مغربی سازمان ملل به یمن، دیدارهایی با هادی در عدن داشتهاند تا طرح تشکیل دو دولت را با او در میان بگذارند. این طرح معنایی جز تجزیه یمن ندارد که حالا هادی بعد از فرار و ادعاهای روزهای گذشته با آن روبهرو و متوجه شده که عامل اصلی برای تجزیه کشور شده و میداند که معنای این اتفاق چیست. او از تاریخ کشور مطلع است و میداند که تجزیه اختلاف و درگیری را پایان نمیدهد بلکه به شدت آن خواهد افزود همانند همان اتفاقی که در اواخر دهه 70 پیش آمد و کار شمال و جنوب یمن را به جنگ کشاند. علاوه بر تشدید اختلافات و درگیری در صورت تجزیه، نکته مهمتر این است که جدایی شمال و جنوب یمن در وضعیت فعلی بر چه محور و مبنایی ممکن است.
جدایی شمال و جنوب یمن تا قبل از دهه 90 بر اساس بلوکبندی شرق و غرب آن زمان بود اما حالا که آن بلوکبندی وجود خارجی ندارد، باید محور دیگری مبنای جدایی بین شمال و جنوب باشد. نگاهی کوتاه به نحوه توزیع قدرتهای موجود در یمن محور این جدایی را معلوم میکند. اکثر قریب به اتفاق استانهای یمن شمالی سابق در دست جنبش انصارالله است و استانهای جنوبی به نوعی در دست نیروهای وفادار به هادی، القاعده و انصارالشریعه است. بنابر این، محور تقابل فعلی بر اساس رو در رویی بین انصارالله و اتحادیهای از نیروهای هادی با القاعده و انصارالشریعه است و پیشنهاد سفیر عربستان، دبیر کل شورای همکاری خلیج فارس و نماینده مغربی سازمان ملل در یمن برای تجزیه هم حفظ این تقابل با تجزیه یمن به دو بخش شمال و جنوبی است.
تجربه قبلی از جنگ با انصارالله در زمان حکومت علی عبداللهصالح این درس را به عربستان آموخت که نمیتواند از طریق نظامی با انصارالله رو در رو شود و حالا که انصارالله نسبت به آن موقع از توانایی بسیار بالاتری برخوردار است، چنین چیزی برای عربستان بسیار سختتر از آن موقع شده است. عربستان از این جهت است که از زمان تسخیر کاخ ریاست جمهوری به دست انصارالله به جای رو در رویی برنامه دیگری را برای یمن و به هدف تجزیه این کشور در نظر گرفته است. این برنامه تا کنون در مراحل فرار هادی، انتقال سفارتخانهها به عدن، ایجاد پایگاه سیاسی در عدن انجام شده و حالا سفیر عربستان بیپرده تجزیه کشور را با هادی مطرح میکند. منصور هادی چه بخواهد چه نخواهد دیگر در این برنامه عربستان جایی ندارد چنانکه پایگاه اجتماعی در جنوب یمن نداشته و جنبش نافرمانی مدنی این منطقه او را هم هدف گرفته است. آنچه میماند بخش جنوبی یمن است که عربستان سناریوی تجزیه کشور را برای تقدیم این بخش به القاعده و انصارالله دنبال میکند تا در برابر قدرت انصارالله، بتواند این دست جریانهای سلفی- تکفیری را در یمن حفظ کند.
بنابر این، اگر تجزیه یمن بار دیگر تکرار شود نه بر آن محور بلوکبندی قدرتهای جهانی در زمان جنگ سرد، بلکه بر محور جریانهای منطقهای است که بیشک یک سوی مسئله القاعده و متحد تکفیری- سلفی آن است که عربستان با تجزیه یمن سعی دارد بقای این گروهها را در این کشور تضمین کند./907/د102/ح
منبع : روزنامه جوان