کلیدی که خودش قفل بود
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، نرخ رشد اقتصادی پایین، تورم دورقمی و نرخ بیکاری بالا مهمان همیشگی اقتصاد ایران بوده است، این بدان معنی است که در هر دولتی فارغ از هر نوع گرایشی اقتصاد به چالشهای اشاره شده مبتلا بوده است، از این رو چالش اقتصاد ایران را ساختاری و سیستماتیک مینامیم.
اگر به سالهای پیش از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی نیز بازگردیم، میبینیم که اقتصاد با چالشهای امروزی رو به روبوده است، از این رو مسئله اقتصاد در دیروز، امروز و اگر اقدام به حل آن نکنیم در فردای ایران نیز یکی است و تنها تفاوتش آن است که زمان برای حل مسئله به تدریج در حال از دست رفتن است.
همزمان با پیدایش نفت در ایران و تبدیل شدن دلارهای ناشی از فروش این کالا به منابع اصلی درآمدی حکومتها و دولتها، نقش دولت در اقتصاد به تدریج تشدید شد. این امر تا جایی ادامه یافته است که هم اکنون دولت بالغ بر 70 درصد اقتصاد ایران را در اختیار دارد.
در این بین با توجه به سهم قابل ملاحظه دولت از اقتصاد، مردم چشم امید خود را برای حل مشکلات اقتصادی به دولت دوختهاند.
حال بررسیها نشان میدهد که با گذر زمان دولت تواناییاش را برای حل مسائل اقتصادی کشور از دست داده است، به عبارتی دولت آنقدر بزرگ شده است که خود در کار خود مانده است، چه رسد به آنکه بتواند چالشهای اقتصاد ایران را حل کند.
در حقیقت عمده مشکلات کشور ناشی از افزایش هزینههای جاری دولت است به طوری که تنها در طول پنج سال گذشته، هزینههای جاری دولت دو برابر شده است و به عبارتی این هزینهها در حال بلعیدن درآمدهای کشور است.
بر اساس آمار بانک مرکزی و وزارت اقتصاد، هزینههای جاری دولت در چند سال اخیر با سرعت سرسام آوری افزایش یافته است، به طوری که هزینههای جاری دولت در سال 1393 تقریباً بیش از دو برابر هزینههای جاری دولت در سال 1389 خواهد بود.
در 9 ماه نخست امسال هزینههای جاری دولت به 101 هزار میلیارد تومان رسیده است که در صورت تداوم همین روند، پیش بینی میشود عملکرد 12 ماهه دولت در این بخش به 134 هزار میلیارد تومان برسد که بیش از 100 درصد افزایش نسبت به پنج سال قبل نشان میدهد.
بر اساس آمارهای بانک مرکزی، عملکرد بودجه جاری دولت در سال 1389 حدود 66 هزار میلیارد تومان بود که در چند سال اخیر با رشد شدید مواجه شده و امسال به دوبرابر آن رقم خواهد رسید، در حالی این اتفاق افتاده است که منطق اقتصادی اقتضا میکرد همزمان با کاهش دسترسی به منابع ارزی کشور در اثر تشدید تحریمها، انضباط بودجهای و صرفه جویی در هزینهها مورد توجه جدی قرار گیرد، اما عملاً دولتهای دهم و یازدهم روندی کاملاً معکوس در پیش گرفتند و حتی نسبت به سالهای پیشتر، هزینههای جاری را با سرعت بیشتری افزایش دادند.
عملکرد 40-30 سال دولت، در مجموع نشان میدهد دولت از نظر اقتصادی کارایی بسیار پایینی داشته است، البته دولت توانسته است با درآمدهای مالیاتی و ارزش افزوده، تا حدی آن را جبران کند، ولی هزینهها مخصوصاً هزینههای جاری غیرمولد، به شدت بالا رفتهاند که این بالا بودن هزینههای دولت و کم بودن درآمدهای مالیاتی و همچنین نوسانات درآمد نفتی، باعث کسری بودجه شده است.
در این بین باید عنوان داشت که سالها پیش مقام معظم رهبری به درستی به مضرات سهم بالای دولت از اقتصاد پی برد و برهمین اساس سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی را ابلاغی کردند.
حال برای آنکه مسائلی چون نرخ رشد اقتصادی پایین، تورم دورقمی و نرخ بیکاری بالا برای همیشه از اقتصاد ایران رخت بربندند و بروند باید به اجرای صحیح سیاستهای کلی اصل 44 تن دهیم و به سرعت سهم دولت را از اقتصاد کاهش دهیم./907/د102/ح
منبع : روزنامه جوان