سیره ائمه اطهار در رابطه با سنتهای قومی و دینی

به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، در میان اقوام گوناگون بشری سنت ها، آیین ها، رسوم و آدابی وجود دارد که باید در پی آن بود تا سیاست اسلامی در برخورد با این موارد (تایید یا رد) روشن گردد. سنت های پسندیده و نیز سیئه، هر کدام به نوبه خود به مثابه چشمه ای جاری هستند که برای پایه گذران آنها و نیز کسانی که به انجام آن آداب مبادرت می ورزند، موجب خیر یا شر هستند.
ضابطه کلی و اصولی اسلامی در مواجهه با این سنن بومی، همان ضابطه «توحید محوری» و «رعایت اصول عقلانی» است. بدین معنا که رسوم ملی و بومی و قومی اگر یادآور خاطرات مشرکانه باشد و یا فاقد توجیه و منافع عقلایی باشند، از دیدگاه اسلام مطرود و محکوم به بطلان اند. همچنین اسلام نه تنها تایید کننده سنت های ملی ای است که دارای دلیل شرعی و یا عقلی می باشند، بلکه بر استمرار آن ها نیز تشویق می کند. (ر.ک نامه امام علی به مالک اشتر نخعی). از این میان به چند رسم ملی و مذهبی اشاره می شود:
عید نوروز: پیرامون این سنت ملی که ایرانیان و ملل دیگری آن را جشن می گیرند، دو دسته روایات وجود دارد، که حاوی تایید و طرد این جشن هستند. به نظر می رسد که وجوه تایید برای سنن حسنه موجود در این رسم و وجوه انکار برای رسم های نکوهیده آن است. از جمله گفته شده است که این روز مصادف با روز انتصاب علی بن ابیطالب(ع) به مقام امامت است و توصیه هایی از سوی امام صادق(ع) به منظور نکوداشت این روز وارد شده است.
آداب شایسته ای مثل صله رحم، خانه تکانی و نظافت، توجه ویژه به سالمندان و کودکان، زیارت اماکن مذهبی و ...از جمله امور پسندیده ای است که در نوروز انجام می شود و مورد تایید شارع مقدس نیز می باشد. در واقع می توان گفت این سنت ملی در گره خوردگی با فرهنگ مردم مسلمان به نحوی دارای صبغه مذهبی نیز شده است که از جمله نشانه های آن می توان به خواندن دعاهای مذهبی در آغاز سال نو، نیایش به درگاه خدای متعال و طلب خیر در سال جدید اشاره کرد.
چهارشنبه سوری: آتش در ایران قدیم، مقدس شمرده می شد و به همین منظور آتشکده هایی به منظور تقدیس این پدیده شگفت ساخته شده بود.البته در هیچ یک از متون کهن باقی مانده پیش از اسلام اشاره ای به جشن چهارشنبه سوری نشده است. کهن ترین کتابی که متذکر این موضوع شده است کتاب «تاریخ بخارا» ی ابوبکر محمد بن جعفر نرشخی (قرن چهارم هجری) است که در آن آمده است که منصور بن نوح سامانی در شب چهارشنبه دستور به آتش افروختن داد.
اما از آنجا که آیین زرتشتی در سیر تاریخی خود دچار تحریف در مبانی و رسوم گشته است، اسلام تقدیس و یا پرستش آتش را به هیچ وجه جائز ندانسته و آن را رد می کند. از طرفی با نگاه به وضعیت برگزاری جشن مذکور در زمان کنونی، ملاحظه می شود که هر ساله تبعات و صدمات جسمی و روانی و مالی بسیاری به مردم و افراد بی گناه وارد می شود که این بی شک از نظر عقلا و نیز شرع محکوم به بطلان است.
بهتر آن است که بجای این موارد، در راستای بزرگداشت جشن ها و اعیاد اسلامی و به تعبیری زنده کردن یاد اهل بیت(ع) در جامعه کوشید که امام رضا(ع) می فرمایند:« خداوند رحمت کند کسی را که امر (سنت) ما را زنده نگاه دارد».
شب یلدا: این واژه، سریانی و به معنای « میلاد» است و چون شب یلدا را با تولد حضرت مسیح(ع) تطبیق می کردند، آن را به این نام خوانده اند. چون ایرانیان این شب را شب تولد میترا (مهر) می دانسته اند، آن را با تلفظ سریانی اش پذیرفته اند و در واقع یلدا با نوئل اروپایی برابر است. از سنت های شب یلدا، شب نشینی، دید و بازدید و صله رحم است؛ چنانکه بهره گیری علمی از فرصت آن با طرح مسائل علمی و تاریخی، خواندن اشعار به ویژه شعر حافظ و تفال به دیوان او همراه است. مناسب است مومنان در چنین فرصتهایی با زوایای زندگی و سیره معصومان(ع) در جهت رشد و کمال علمی و معنوی خود آشنا شوند.
عزاداری: یکی از اصول اسلامی، تعظیم شعائر و به تعبیری گرامیداشت ایام خاصی است که مشتمل بر یاد و خاطره ی واقعه ای تلخ و جانکاه و یا سرورآور و فرحزاست. قرآن کریم نیز در مواضع متعددی با خطاب « و ذکرهم بایام الله» به انبیای الهی دستور می دهد تا ضمن یادآوری الطاف الهی و یا عذاب های از سوی او صورت گرفته، مردم را بشارت و یا انذار دهند.
سوگواری برای عزیزان نیز یکی از خصائص بشری و شاید ذاتی و فطری او باشد که در همه اقوام به نحوی مرسوم است.
سوگواری ایام محرم و سایر ایام و مناسبت های دینی نیز علاوه بر داشتن توجیه عاطفی و احساسی (مبتنی بر عاطفه موجود در انسان ها و تحریک شدن آن نسبت به وقایع مصیبت بار) دارای ادله روایی نیز می باشد. در سیره ائمه اطهار(ع) از زمان امام سجاد(ع) به بعد گریستن بر مصائب اهل بیت(ع) و سرودن اشعاری در رثای آن بزرگواران، و بعضا تشکیل محافلی برای سوگواری دیده می شود. گرچه سابقه عزاداری برای جناب حمزه سیدالشهداء از سوی زنان مدینه و حضرت زهرا(س)، گریستن پیامبر(ص) بر مرگ اطفال خود و ...نیز پیشتر از این موید این وجه است.
گاهی از روایات و نیز با در نظر گرفتن خطوط اصلی زندگی مبارزاتی معصومین(ع) دریافت می شود که عزاداری به منظور زنده نگاه داشتن علَمِ ظلم ستیزی با مستکبران زمانه نیز مد نظر بوده است و از این حیث عزاداری دارای فلسفه ای عمیق و سیاسی و دارای وجهی مبارزاتی می شود. در این نگاه است که حتی «تباکی» (خود را به گریه زدن) نیز مشمول رحمت الهی قرار می گیرد. به عنوان مثال می توان به وصیت امام باقر (ع) در همین زمینه که بخشی از اموال خود را وقف بنا نهادن مجلس سوگ برای ایشان در صحرای عرفه و در موسم حج اختصاص دادند، اشاره کرد. و انقلاب اسلامی ایران نیز که به فرموده بنیانگذار آن و رهبر عظیم الشان کنونی از برکات واقعه عاشورا و نتیجه همین استمرار مجالس سوگواری مذهبی است که نقش عمده ای در تهییج مردم در جهت بر اندازی پایه های ظلم و تشکل سازی آنها ایفا کرد.
شایان ذکر است که در عزاداری ها تنوع آداب به تبع تنوع قومیت ها رواست، اما باید از کارهایی که مایه استخفاف مومنان و یا خدشه دار شدن ساحت نورانی ائمه اطهار می شود، اجتناب کرد. « یا معشر الشیعه! کونوا لنا زینا، و لا تکونوا علینا شینا.»/998/د101/ح