چهره نظام سلطه را به بهانه یک بیانیه بزک نکنید
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، برای جماعتی در داخل کشور فرقی نمیکند توافقنامه ژنو 3 صورت بگیرد یا بیانیه لوزان صادر شود، آنها معتقدند به هر بهانهای باید مسیر عادیسازی روابط جمهوری اسلامی با نظام سلطه هر چه سریعتر فراهم شود و برای رسیدن به این هدف، با اشکال مختلف باید چهره امریکاییها و متحدانشان بزک شود.
آنها همچنین تلاش میکنند از یک سو عهدشکنیهای گسترده غربیها طی 18ماه گذشته را سانسور کرده و از دیگر سو مقامات غربی را افرادی پشیمان از گذشته – که در آن به محض شکلگیری انقلاب در ایران انواع و اقسام اقدامات خصمانه علیه مردم صورت گرفت – نام بنهند؛ در شرایطی که همچنان تهدید، تحریم و تحقیر جزء لاینفک رفتار و مواضع غربیهاست.
این دسته سیاسی که در ادبیات سیاسی کشور به «ذوقزدگان نسبت به غرب» شهرت یافتهاند در طول ماههای گذشته به هر بهانهای تلاش داشتند ابتدا تنها حلال مشکلات داخلی را تغییر رویکرد در دیپلماسی القا کنند و در کنار آن با تطهیر چهره امریکاییها به جامعه، روحیه استکبارستیزی مردمی را کاهش دهند. سیاه و سفید دیدن مباحث مختلف یا اتخاذ «خوشبینی مفرط» و «بدبینی مطلق» در مواجهه با دگرگونیهای عرصه سیاست داخلی و خارجی یکی از محورهای ثابت رفتاری وابستگان به این جرگه در طول سالهای پس از انقلاب بوده، به گونهای که میتوان با یک بررسی ساده از تناقضات گفتاری- رفتاری بیشمار در طول این سالها پرده برداشت.
این جماعت از بدو شکلگیری رسمی احزاب متبوعشان در سالهای گذشته همواره نگاهی منفعلانه توأم با خوشبینی مفرط به مسئله مواجهه، مقابله و مذاکره با غرب و در رأس آن امریکا داشته و از سال 92 به این سو بیشترین اظهارات شخصیتهای وابسته به این جریان در کنار رسانههای زنجیرهایشان، حول محور«مذاکره با امریکا با چاشنی عدول از حقوق ابتدایی و اساسی ملت» رقم خورده است.
به عنوان نمونه در طول هفتههای ابتدایی پس از توافق ژنو 3، اعترافات دوپهلوی برخی دیپلماتهای غربی درباره حقوق هستهای ملت را به شدت برجسته یا سخنان مرموزانه نمایندگان نظام سلطه در مورد لغو تحریمها را با آب و تاب فراوان در سطح رسانههایشان جهیده میکردند، اما برعکس مواضع خصمانه و قلدرمآبانه سیاسیون غربی را علیه مردم سانسور میکنند یا بسیار کمرنگ و کمرمق پوشش خبری میدهند.
یکی از نمونههای بارز این قضیه برخورد دوگانه با مواضع وندی شرمن، مذاکرهکننده ارشد تیم امریکایی در نشست ایران با 1+5 در ژنو است. درحالی ارگانهای مطبوعاتی تجدیدنظرطلب – در آذر 92- مذاکرات ژنو را بسیار مثبت و امیدوارکننده ارزیابی میکردند که وندی شرمن در اظهاراتی بیادبانه و شرمآور بیان میکند: «فریب و نیرنگ بخشی از DNA ایرانیان است» و در ادامه میگوید: ما به دنبال حذف تحریمهای وسیع علیه ایران نخواهیم بود و تنها به ایران فرصت میدهیم برای از بین بردن نگرانیهای ما، مدتی «استراحت» کند.
در آن مقطع زمانی نه تنها رسانههای هواخواه لیبرالیسم در داخل، به سخنان توهینآمیز مذاکرهکننده ارشد تیم امریکایی در مذاکرات هستهای واکنشی درخور توجه آن هم در قالب نوشتن یادداشت و مقاله نشان ندادند، بلکه حاضر نشدند حتی اصل خبر را هم در صفحات خود برای تنویر افکارعمومی و حداقل رعایت حق ابتدایی مردم، پوشش خبری دهند.
نمونه دیگری از مواجهه احساسی- در نگاهی مسامحه گونه- این جماعت با نظام سلطه آنجایی است که تلاش شد اتفاقات عادی در عرصه دیپلماسی دستاوردی بزرگ تلقی شود.
همزمان با دیدار روحانی – کامرون در نیویورک انبوهی از رسانههای این طیف با ذوقزدگی این دیدار را «تاریخی» و «پایاندهنده روابط سرد 36 ساله» توصیف و با عبارتهایی مبالغهآمیز این اتفاق را دستاوردی بزرگ و تأثیرگذار برای کشورمان عنوان کردند. از سوی دیگر برخی مقامات دولتی مانند حمید ابوطالبی، معاون سیاسی دفتر رئیسجمهور در صفحه توئیتر خود پس از این دیدار با جملاتی تأملبرانگیز و سراسر احساسمحور مینویسد: «این دیدار... در روابط اروپا و ایران تغییرات اساسی ایجاد کرده و مذاکرات هستهای را تحت تأثیر قرار خواهد داد. لذا از دستاوردهای مهم سفر امسال دکتر روحانی به نیویورک، تحول در روابط تهران- لندن و بحث هستهای، پس از دیدار سران ایران و انگلستان است. دوستان گرامی! وقتی عدهای نگران دیدار با اوباما باشند، دیدار با کامرون دیگر محل نزاع آنان نخواهد بود.»
همه این مواضع در حالی بود که دیوید کامرون تنها پس از 9 ساعت از دیدار با روحانی موجی از تخریب و تهمتها را متوجه مردم ایران کرد.
سانسور اظهارات مقامات غربی پس از بیانیه لوزان
پس از صدور بیانیه لوزان همین رویکرد از سوی جماعت تجدیدنظر طلب تکرار شد؛ آنها از یک سو تلاش کردند ضمن سانسور مواضع تند مقامات غربی درباره ایران، چهره آنها را تطهیر کرده و از سوی دیگر بیانیه لوزان را به عنوان دستاوردی بزرگ پایانی بر تمام مشکلات داخلی عنوان نمایند.
به عنوان نمونه این جریان آن بخش از اظهارات تند اوباما و کری که نشان میداد دشمنی آنها با ملت ایران تمامی ندارد را کمرنگ و تا حد ممکن سانسور کرده و آن بخش از سخنان آنها که به ظاهر بوی تفاهم و همکاری با ملت ایران را داشته برجسته کردهاند. در یکی از این اقدامات رسانههای زنجیرهای بخش مهمی از سخنان «جان کری» وزیر خارجه امریکا که پس از اتمام گفت وگوهای فشرده لوزان به میان خبرنگاران آمده بود را تا حد امکان سانسور میکنند.
وی در بخشی از سخنان خود تأکید میکند: به صورت مثال برنامه موشکهای بالستیک ایران و بحث زمانبندی اجرای توافق و نهایی کردن متن آن و فرآیند اجرایی کردن آن از چالشهای بزرگی است که پیش روی ما است و ما در طول این مذاکرات مصمم بودیم که با متحدان و شرکای خود مشورت کنیم و همواره به تعهدات خودمان در قبال آنها پایبند بودیم و هیچکس نباید به آنها تردید کند و به این تعهدات در ادامه نیز پایبند خواهیم بود.
جای خالی دغدغه منافع ملی در روزنامههای زنجیرهای
نکته قابل توجه دیگر آن است که جریان تجدیدنظرطلب طی ماههای اخیر و بهخصوص در روزهای اخیر هیچ گاه سعی نکرده مستدل و منطقی به تشریح دستاوردهای احتمالی بیانیه لوزان در حوزه ملی بپردازد و به جای آن نگاهی جناحی و حزبی به موضوع توافقنامههای هستهای داشته است. به عنوان نمونه روزنامه آرمان رسانهها نزدیک به خانواده هاشمی روز شنبه به بهانه نهایی شدن بیانیه لوزان مطالبات حزبی جماعت تجدیدنظرطلب از دولت را مطرح میکند؛
این روزنامه در گزارشی با عنوان معنادار «حضور در مجلس دهم، گام دوم اعتدالگرایان» نوشت: حامیان دولت که نزدیک به 20 ماه همراه دولت بودند و تلاش میکردند باری از دوش آن بردارند نیز معتقدند گام بعدی پس از حل مسئله هستهای باید توجه به انتخابات مجلس شورای اسلامی باشد تا بتوانند گامهای بعدی را برای حل مشکلات بردارند.
روزنامه آرمانامروز در ادامه مینویسد: در این رابطه محمدرضا خباز، معاون تقنینی معاون پارلمانی رئیسجمهور نیز عنوان میکند: «لازم است دولت توجه ویژهای به انتخابات مجلس داشته باشد.» او حتی در این رابطه پیشنهادی هم برای دولتیها دارد و میگوید: «اگر در انتخابات ریاستجمهوری صحبت از مثلث بود و روحانی انتخاب شد اگر این بار همت کنند و مربع هاشمی، رئیسدولت اصلاحات، لاریجانی و ناطق نوری شکل بگیرد و اصولگرایان و اصلاحطلبان معتدل به گرد هم جمع شوند و لیستی مشترک ارائه دهند میتوان امید داشت که مجلس آینده مجلسی مترقی و همگام با دولت باشد که در این صورت قطعاً دولت خواهد توانست گامهایی بلندتر و مؤثرتر در راستای رسیدن به مقاصد و اهداف خود بردارد.»
راه رهبری
اما در این میان مرور بخشی از سخنان رهبرمعظم انقلاب اسلامی طی ماههای گذشته حاوی نکات مهمی است.
از جمله اینکه ایشان در مواضعی متعدد بارها نسبت به غیرقابل اعتماد بودن امریکا و لزوم پرهیز از خوشبینی نسبت به اینگونه مذاکرات هشدارهایی را میدهند. به عنوان نمونه معظم له تأکید میکنند: «عدهای اینجور وانمود میکردند که اگر با امریکاییها دور میز مذاکره بنشینیم بسیاری از مشکلات حل میشود، البته ما میدانستیم اینجور نیست اما قضایای یک سال اخیر برای چندمین بار این واقعیت را اثبات کرد... بنا شد مسئولان تا سطح وزارت خارجه تماسها، نشستها و مذاکراتی داشته باشند اما از این ارتباطات نه تنها فایدهای عاید نشد بلکه لحن امریکاییها تندتر و اهانتآمیزتر شد و توقعات طلبکارانه بیشتری را در جلسات مذاکرات و در تریبونهای عمومی بیان کردند.»
ایشان همچنین میفرمایند: «امریکاییها نه تنها دشمنیها را کم نکردند بلکه تحریمها را هم افزایش دادند! البته میگویند این تحریمها، جدید نیست اما در واقع جدید است و مذاکره در زمینه تحریم هم فایدهای نداشته است... تا وقتی وضع کنونی یعنی دشمنی امریکا و اظهارات خصمانه دولت و کنگره امریکا درباره ایران ادامه دارد تعامل با آنها نیز هیچ وجهی ندارد.» معظم له همچنین در جای دیگری با انتقاد از برخی تلاشها برای معرفی یک چهره غیرواقعی از امریکا به مردم، گفتند: «برخی افراد تلاش دارند با بزک کردن چهره امریکا، زشتیها و خشونتها و وحشت آفرینیها را از این چهره بزدایند و دولت امریکا را دولتی علاقهمند به مردم ایران و انسان دوست معرفی کنند، اما تلاش این افراد به نتیجه نخواهد رسید.»
رهبر انقلاب اسلامی به سابقه سیاه دولت امریکا در مدت حداقل 80 سال اخیر اشاره کردند و افزودند: «به راه انداختن جنگهای خونین و کشتار انسانهای بیگناه، حمایت از دیکتاتورهای ظالم در نقاط مختلف جهان، حمایت از تروریسم بینالمللی، حمایت از تروریسم دولتی که مظهر آن رژیم جعلی، غاصب و جنایتکار صهیونیستی است، حمله به عراق و کشتار حداقل دهها هزار نفر از مردم، حمله به افغانستان، راهاندازی شرکتهای آدمکشی و ترور همچون بلک واتر و راهاندازی گروههای تندروی تکفیری و حمایت از آنها، بخشی از سیاهه اعمال امریکا است.»/907/د101/ح
منبع : روزنامه جوان