علت نگرانی از فریب و خدعه آمریکا
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، سرانجام بعد از مدتها بحث و مذاکره، ایران و 5+1 متنی را به عنوان توافق و محصول مذاکرات لوزان اعلام نمودند. درخصوص این متن و حواشی آن سخن بسیار است و قطعا در روزهای آتی تحلیلگران، مفسران، سیاستمداران و دولتمردان و حتی مردم کوچه و بازار در این خصوص به بحث خواهند پرداخت و هر کدام نیز از منظر خویش به نقاط قوت و ضعف این تفاهم اشاره خواهند داشت. با این وصف مواردی که از منظر نگارنده درخصوص متن قرائت شده به نظر میرسد به شرح ذیل میباشد:
اعلام این متن در واقع خطای راهبردی تیم ایرانی بود که برخلاف تدابیر و راهبردهای ارائه شده از سوی دلسوزان نظام، به دو مرحلهای شدن توافق تن در دادند و در دام خدعه آمریکا قرار گرفتند. بعد از اتمام مهلت توافق ژنو و تمدید آن، عملا در صورتی که توافق جامع حاصل نمیگشت؛ افکار عمومی جهان به واسطه تقلب و تخلفاتی که آمریکا انجام داده بود، حق را به ایران میداد و آمریکا را به عنوان طرفی که تمایل به پایان مسالمتآمیز ماجرا ندارد قلمداد میکرد چرا که در طول مدت بعد از توافق ژنو، ایران به طور کامل به تعهدات خود عمل نموده بود و این آمریکا بود که به واسطه تشدید تحریمها، توافق را نقض کرده بود. توافق جدید عملا تمام سابقه گذشته را پاک کرده و دوران جدیدی را آغاز خواهد کرد. با این حال بهتر است به آنچه اعلام شده نیز توجه گردد.
در بازه زمانی تا تیرماه، عملا ایران بدون این که دستاوردی و امتیازی کسب نموده باشد، به تعلیق ادامه خواهد داد در حالی که طرف مقابل قرار نیست کاری انجام دهد بنابراین در همین ابتدا، کار به نفع حریف خواهد بود؛ و در ادامه ماجرا اینگونه خواهد بود:
ایران پذیرفته که تا ده سال دیگر هیچ تاسیسات هستهای جدیدی احداث نکند و نطنز به عنوان تنها مرکز غنیسازی ایران، با غنای کمتر از 5 درصد و با ماشینهای نسل یک آن هم با تعداد مشخص سانتریفیوژ فعالیت نماید. مشخص نیست کشوری که قرار است تا 190 هزار سو غنیسازی داشته باشد، چگونه اعلام کرده تا ده سال دیگر تنها یک سایت هستهای خواهد داشت. این امر حتی براساس اصول پدافند غیرعامل نیز یک خطا است که شما در حالی که در معرض تهدید دشمنی کینهجو و عنود به نام رژیم صهیونیستی هستید، چنین امری را بپذیرید؛ و جالب این که در این مرکز نیز تنها ماشینهای نسل یک فعالیت خواهند داشت و اگر ایران بخواهد ماشینهای این مرکز را به نسلهای بالاتر ارتقا دهد، اجازه این کار را نخواهد داشت و برای جایگزینی ماشینهای خراب نیز اجازه ساخت ماشین جدید صادر نخواهد شد و باید از ماشینهای ساخته شده کنونی که قرار است از مدار خارج شوند، استفاده شود. مرکز غنیسازی فردو از یک سایت غنیسازی به یک سایت تحقیقاتی تبدیل خواهد شد.
راکتور اراک بازطراحی خواهد شد و مشخص نیست که این بازطراحی چندساله خواهد بود و این راکتور دقیقاً در چه تاریخ و چند سال دیگر عملیاتی میگردد.
ذخایر اورانیوم غنی شده عملاً از دست خواهد رفت. پروتکل الحاقی توسط ایران پذیرفته شده و بازرسان آژانس به تمامی مناطق ایران اجازه دسترسی خواهند داشت و اگر توانستند راستیآزمایی نمایند و اعلام کنند که ایران فعالیت غیر صلحآمیز ندارد، تنها تحریمهای هستهای متوقف (تعلیق) خواهند شد.
در این بده بستان، تمام دادههای ایران نقد هستند و به راحتی امکان سنجش آنها وجود دارد لیکن تعهدات مقابل، مبهم، بخشی و مقطعی خواهد بود.
تنها تحریمهای هستهای تعلیق میگردد و تحریمهای وضع شده به بهانههای دیگر، دستنخورده باقی خواهند ماند؛ بنابراین این امکان فراهم است که با بهانه حقوق بشر، پیشرفتهای نظامی (به خصوص بحث موشکی) حمایت از گروههای آزادیبخش (از قبیل حزبالله و حماس و جهاد اسلامی) و دیگر بهانهها، تحریمهای جدید نیز علیه ایران وضع گردند. با این وصف اگر بانک مرکزی ایران به بهانه حمایت از حزبالله و یا پرداخت پول محموله و کالایی که میتواند در صنایع موشکی و فضایی ایران استفاده شود، تحریم گردد، توافق هستهای ایران و 5+1 مسخره و بیمعنی خواهد بود چرا که مبنای این تحریم اصولاً هستهای نیست که بخواهد براساس آن تحریم را لغو کرد. در این شرایط حتماً مجدداً باید مذاکراتی این بار بر مبنای تعهد ایران به نظام سلطه در جهت قبول مبانی ایشان و عدم حمایت از تحقیقات موشکی انجام پذیرد تا تحریم بانک مرکزی لغو گردد و فردا بهانهای دیگر و این بازی حد یقف نخواهد داشت.
تحریمها لغو نخواهند شد بلکه «متوقف» میشوند و به عبارت بهتر تعلیق میگردند و فرق بین لغو و تعلیق تحریم بر همگان آشکار است.
تعلیق تحریمها براساس راستیآزمایی و اعلام آژانس خواهد بود آن هم به شرطی که ایران پروتکل الحاقی را پذیرفته و اجرا نماید. بر این مبنا بازرسان آژانس به بهانه راستیآزمایی و اطمینان از عدم خروج ایران از توافق، به هر نقطه و مکانی دسترسی خواهند داشت و با توجه به سابقه آژانس و همراهی با نظام سلطه، این امر کاملاً محتمل است که با گزارشهای کذب و دو پهلو، عملاً شرایط را به گونهای رقم بزنند که طرف غربی اعلام نماید ایران به درستی به تعهدات خود عمل نکرده بنابراین تحریمها لغو نخواهند شد. در حال حاضر نیز آژانس علیرغم تمام همکاریهای ایران و اعلام رسمی پایبندی ایران به تعهدات خود، همواره در گزارش خود ابهام و نقطهای باقی میگذارد و به اصطلاح استخوانی لای زخم باقی میگذارد که بتوان بر آن اساس علیه ایران جوسازی نمود و فردا که پروتکل الحاقی پذیرفته شود، وضع قطعاً بسیار بدتر از امروز خواهد بود.
با این حال مشخص نیست طرف ایرانی چه دستاوردی داشته است که این چنین به آن افتخار کرده و از لغو یک باره تمامی تحریمها سخن میگوید. تجربه توافق ژنو و سخنان مطرح شده نشان میدهد که بین آنچه سیاستمداران ایران اعلام نمودند با آنچه در واقعیت اتفاق افتاد و رقم خورد تفاوت فاحش وجود دارد و این نگرانی وجود دارد که این بار نیز همان مسیر تکرار شود.
البته این موارد و بیانیهای که صادر گردید یک حسن اساسی برای اصحاب رسانه و افکار عمومی داخل داشت. آن طور که اشاره شده است هنوز توافق نهایی نشده و بنابراین فرصت برای تغییر در این موارد فراهم است. با توجه به بسته عمل کردن تیم هستهای و عدم اطلاعرسانی در خصوص روند مذاکرات و توافق، تاکنون مشخص نبود که محتوای مذاکرات و سیر توافقات چگونه بوده و بنابراین ملت علیرغم نگرانی، به اعضای تیم هستهای اعتماد داشته و از ایشان حمایت مینمود لیکن با توجه به مفاد مطرح شده که قرار است در توافق نهایی گنجانده شود، به نظر میرسد نگرانی از گرفتار شدن طرف ایرانی در خدعه و فریب طرف مقابل، بیراه نبوده است. تیم ایرانی باید در راهبرد خود تغییر جدی به عمل آورد و مطمئن باشد که ملت ایران حاضر نیست شرف و عزت خود را زیر پا بگذارد تا شاید تنها برخی از تحریمهای ظالمانه برداشته شود./907/د101/ح
منبع: کیهان