احترام افسر رژیم صهیونیستی به امام خمینی
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، نشریه خانه خوبان خاطره ای از سردار قاسمی را در شماره جدیدش منتشر کرد که در ذیل می آید.
در لبنان خانه پدر شهیدی رفتیم؛ داخل خانه قاب عکسی زیبا از امام خمینی(ره) دیدیم، همین‌طور که نگاه می‌کردیم، پدر شهید گفت: این قاب عکس داستان جالبی هم دارد، دوست دارید بگویم...
گفتیم: چه قصه‌ای بفرما!
گفت سال 1982 که اسرائیل در حال اشغال منطقه بود و خبر آن‌ها که به ما رسید، هر چیزی که خطر ایجاد می‌کرد جمع کردیم. من حواسم به این قاب عکس بود که یک‌وقت خطری ایجاد نکند؛ در محلی مخفی‌اش کردم.
این‌ها برای جست‌وجو، به خانه‌مان رسیدند. افسر اسرائیلی با سربازانش آمدند داخل و شروع کردند خانه را گشتن. همین‌طور که وسایل و اتاق را نگاه می‌کردند، افسر اسرائیلی تا جای قاب عکس و هاله باقی‌مانده دورش را دید، به من گفت: این جای چیه؟
گفتم: جای قاب عکسه، گفت چی شده؟ گفتم هیچی شکسته انداختیمش دور!
یه نگاه به من کرد و گفت برو بیاورش.
دیدم کار دیگری نمی‌توانم بکنم.
وقتی قاب عکس را آوردم، گفت: نصبش کن سر جایش.
نصبش که کردم، چنددقیقه‌ای خیره شد به چهره امام...
بعد رو به نیروها گفت این همان کسی است که وعده داده قیام می‌کنه و با اصحابش ما رو می‌ریزن تو دریا! و این اتفاق خواهد افتاد.
بعد یکی دو قدم آمد عقب و به عکس احترام نظامی گذاشت.
بعد خودش و نیروهایش از خانه ما رفتند بیرون. من هم مات مانده بودم که چه اتفاقی افتاد و چی شد...
اصل نسخه‌ها پیش اون‌هاست (روایات ائمه و پیامبران)
می‌دانند که آخر داستان چه‌طوری تمام می‌شود.
اون‌ها بهتر می‌دانند. برای همین هم خواب ندارند.../978/ت303/س