نظارت استصوابی شورای نگهبان سبب کوتاه شدن دست نااهلان از مناصب حکومتی است
شورای نگهبان در نظام جمهوری اسلامی ایران از مهمترین نهادهای حکومتی به شمار میآید؛ به گونهای که نبودن آن در کنار مجلس قانونگذاری، موجب عدم اعتبار مجلس میشود و این نهاد شباهت زیادی به بعضی از نهادهای حافظ قانون اساسی در تعدادی از کشورها دارد.
شورای نگهبان وظیفه دارد تمام مصوباتِ مجلس را از حیث عدم مغایرت با موازین اسلامی و قانون اساسی بررسی کرده تا در صورت عدم مغایرت، مصوبه مجلس، صورت قانونی به خود بگیرد و افزون بر این نقش برجسته، مأموریت نظارت بر انتخابات را داشته و مرجع رسمی تفسیر قانون اساسی نیز به شمار میآید.
از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران استفاده میشود که علت اصلی پیشبینی نهاد شورای نگهبان، دو مسأله حراست و نگهبانی از «احکام اسلام» و صیانت از «قانون اساسی» بوده است؛ به همین دلیل از این نهاد به شورای «نگهبان» تعبیر شده است.
از میان مجموعه وظایف شورای نگهبان، سه مورد «نظارت بر قانونگذاری»، «تفسیر قانون اساسی» و «نظارت بر انتخابات» دارای اهمیت بسیاری هستند که اگر به تاریخ مشروطه نگاهی داشته باشیم، دغدغه تمام علمای آن دوره نیز، نظارت فقها بر تقنین، اجرا و قضا بوده است؛ چنان که شیخ فضل الله نوری در همین راستا به شهادت رسید.
هیچیک از نهادهای قانونگذار و تصمیم گیرنده مجاز نیستند که مصوبهای مغایر با قانون اساسی وضع کنند؛ برای نیل به این مقصود لازم است که مرجعی صلاحیتدار، مصوبات را پیش از لازمالاجراشدن از حیث عدم مغایرت با قانون اساسی بررسی کند و اگر آن را مغایر ببیند، بیاعتبار اعلام کند؛ بنابراین فلسفه نظارت بر قانونگذاری و ضرورت آن، پیشگیری از تخلفات احتمالی قوه مقننه و دیگر نهادهای صالح برای وضع مقررات، نسبت به اصول قانون اساسی و موازین اسلامی است؛ چنان که در همه کشورها این نوع نهادها برای صیانت از آراء مردم و حفظ قانون اساسی وجود دارد.
نظارت استصوابی شورای نگهبان بر انتخابات موجب کوتاه شدن دست نااهلان از مناصب حکومتی است؛ زیرا این نهاد در مسیر عملکرد خود با کسی تعارف نداشته و ندارد و براساس قانون، تشخیص و مستندات عمل میکند؛ از اینرو تخریب و زیر سؤال بردن این نهاد مهم، طبق فرمایش امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب از سوی هر شخص و گروهی کمک به دشمنان اسلام و مصداق افساد در کشور است.
حضرت امام خمینی(ره) در حمایت از نهاد شورای نگهبان فرمودند «من نمی گویم رای خودش را نگوید؛ بگوید؛ رای خودش را بگوید؛ اما اگر بخواهد فساد کند، به مردم بگوید که این شورای نگهبان کذا و این مجلس کذا، این فساد است، و مفسد است؛ یک همچو آدمی، تحت تعقیب مفسد فی الارض باید قرار بگیرد».(صحیفه امام ج14ص370)
هنمچنین رهبر معظم انقلاب در این زمینه میفرماید «یک دسته دیگر به دلیل مخالفت با نظر شورای نگهبان در مورد صلاحیت افراد در مرحله مختلف انتخابات با این نهاد مخالفند، همچنان که هر محکومی نسبت به حکم قاضی در مورد خود، مخالف است؛ این دسته نیز با استفاده از روشهای گوناگون تبلیغاتی، سیاسی و گاهی با اهانت، شورای نگهبان را زیر سوال میبرند که البته اگر این اقدامات با اهانت همراه شود، مسؤولان مختلف نظام و قوای سهگانه، موظف به جلوگیری از آن هستند.»(بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای شورای نگهبان79/4/28)
در اصل 99 قانون اساسی درباره نظارت شورای نگهبان آمده است «شورای نگهبان نظارت بر انتخابات مجلس خبرگان رهبری، ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی و مراجعه به آرا عمومی و همه پرسی را بر عهده دارد».
همچنین شورای نگهبان قانون اساسی در تفسیر مفهوم نظارت در اصل 99 قانون اساسی، نظریهای به این شرح در یکم خرداد سال 1370 به دبیری آیت الله محمدی گیلانی مطرح کرده است «نظارت مذکور در اصل 99 قانون اساسی استصوابی است و شامل تمام مراحل اجرایی انتخابات از جمله تأیید و ردّ صلاحیت کاندیداها میشود» و این قانون همانند نظارت دیوان عدالت اداری بر مصوبات دولت است که با وجود ملاحظه تخلفات دولت در تصویب مقررات خلاف قانون، حق ابطال این مصوبات و در مواردی حتی حق انفصال موقت یا دائم مسؤولان دولتی را نیز دارد.
در این زمینه ماده 3 قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی که رییس جمهور، موظف به اجرای آن است نیز میگوید «نظارت بر انتخابات مجلس شورای اسلامی بهعهده شورای نگهبان است و این نظارت، استصوابی، عام و در تمام مراحل در کلیه امور مربوط به انتخابات جاری است.»
با این اوصاف تردیدی نیست که نظارت در قانون اساسی استصوابی و دارای ضمانت اجرا است؛ زیرا نظارت بدون ضمانت اجرا، ناکارمد و بیفایده است؛ در همین زمینه گفتوگوی تفصیلی داشتهایم با حجتالاسلام محمدعلی لیالی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و مطالعات اسلامی که تقدیم خوانندگان میشود.
رسا ـ با توجه به وجود نهادهای نظارتی در همه حکومتها، فلسفه وجودی شورای نگهبان در نظام اسلامی و هدف تدوین کنندگان قانون اساسی از در نظر گرفتن یکی از برجسته ترین جایگاه ها برای این نهاد چیست؟
جایگاه و فلسفه وجودی شورای نگهبان در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، پیشینه شورای نگهبان به پیشینه قانون، قانونگذاری و تدوین قانون اساسی در ایران در عصر مشروطیت است.
پس از این که بحث مشروطیت و مشروطه خواهی در ایران مطرح شد و قانونی را تحت عنوان قانون اساسی از سوی دارالشوری، مجلس شورای ملی یا پارلمان تصویب شد؛ بسیاری از متدینان، فقها و مجتهدان متوجه شدند که این قانون برگرفته از شرع و اسلام نیست.
افرادی همچون شیخ فضل الله نوری با همراهی برخی از فقها و مجتهدان به این قانون اعتراض کردند و براساس این اعتراض، اصل دوم متمم قانون اساسی به قانون اساسی مشروطیت، تحت عنوان اصل متمم قانون اساسی افزوده شد که در این اصل چنین آمده است «در هر عصری از اعصار، نظارت پنج تن از مجتهدین و فقهای مطلع از زمان بر مصوبات دارالشوری ضروری است؛ این ماده تا ظهور حضرت حجت تغییر ناپذیر است».
بسیاری از افرادی که در مباحث سیاسی، فقهی، حقوقی درباره شورای نگهبان بحث میکنند، به این نکته توجه نمیکنند که نظارت فقها بر مجلس و قانونگذاران، به عصر مشروطیت برمیگردد و تصور میکنند که شورای نگهبان در جمهوری اسلامی ایران اتفاق افتاده است.
افرادی همچون آیت الله مدرس، آیت الله کاشانی و دیگران، براساس همین اصل وارد مجلس شورای ملی شده بودند و وظیفه نظارت بر مصوبات شورا را برعهده داشتند.
اصل متمم قانون اساسی با شدت و ضعف در زمان قاجار و پهلوی اول وجود داشت؛ در عصر پهلوی دوم بعد از کودتای 28 مرداد 1332 و بعد از اصلاح و بازنگری در قانون اساسی، بحث انجمنهای ایالتی و ولایتی از سال 1342 به بعد تقریباً به چنین اصلی عمل نشد؛ تا پس از پیروزی انقلاب اسلامی به تدوین مجدد قانون اساسی پرداخته شد و طبق اصول 91 تا 99 قانون اساسی، شورای نگهبان به عنوان یک نهاد قانونی مورد تأیید و رأی مردم قرار گرفت.
نکته دوم درباره جایگاه و فلسفه وجود شورای نگهبان، بدون وجود این شورا، نهادهای قانونی، قانونگذاری و اجرایی جایگاهی ندارد، یعنی بدون وجود شورای نگهبان، مجلس شورای اسلامی، مجلس خبرگان رهبری و ریاست جمهوری موضوعیتی ندارند؛ اگر روزی به هر دلیلی شورای نگهبان در کشور وجود نداشته باشد، تمام نهادها رسمیت قانونی ندارند.
رسا ـ مهم ترین وظایف و دستاوردهای شورای نگهبان و ثمرات نظارت آن چیست و اگر این نظارتها اعمال نمیشد؛ چه اتفاقات و سرنوشتی برای کشور پیش میآید؟
حفاظت و صیانت از قانون اساسی، بزرگترین دستاورد شورای نگهبان است؛ حفاظت و تضمین از اسلامیت و جمهوریت نظام از طریق نظارت شورای نگهبان حاصل شده است؛ جلوگیری از ورود نامحرمان و نااهلان به ساختار سیاسی جمهوری اسلامی و جلوگیری از نفوذ دشمن به نظام نیز از دیگر ثمرات وجود شورای نگهبان است.
قانون اساسی سه وظیفه مهم را برای شورای نگهبان تبیین کرده است؛ نخست، تفویض قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی با شرع و قانون اساسی که در قانون اساسی آمده است «مصوبات مجلس شورای اسلامی نباید مخالف شرع و قانون اساسی باشد».
دومین وظیفه مهم شورای نگهبان، تفسیر قانون اساسی است؛ قانون اساسی به عنوان بالاترین سند در ساختار جمهوری اسلامی ایران، ممکن است مورد اختلاف قرار بگیرد؛ از اینرو طبق تصریح قانون اساسی، مفسر قانون اساسی، شورای نگهبان است.
وظیفه سوم شورای نگهبان، نظارت و تأیید بر تمام انتخاباتی است که در کشور برگزار میشود؛ ساختار شورای نگهبان در قانون اساسی، این گونه پیشبینی شد که ترکیب شورای نگهبان باید متشکل از شش فقیه از میان فقها و شش حقوقدان از میان حقوقدانها باشد.
شش فقیه، آشنای با فقه، اجتهاد و مبانی شرع مقدس هستند که به وسیله ولی فقیه و رهبری انتخاب میشوند و شش حقوقدان نیز با معرفی دستگاه قضایی و تأیید مجلس شورای اسلامی انتخاب میشوند؛ شش حقوقدان نیز وظیفه تأیید مباحث حقوقی و قانونی را دارند.
سابقه کاری شورای نگهبان در نظام جمهوری اسلامی از اسفند 1358 تا به حال، یعنی به 35 سال میرسد، به صورت تقریبی 9 دوره قانونگذاری مجلس شورای اسلامی و تأیید و تفویض حدود سه هزار مصوبه مجلس، تأیید و نظارت بر انتخابات متعددی که در کشور برگزار شد؛ ازجمله آن یازده انتخابات ریاست جمهوری، 9 انتخابات مجلس شورای اسلامی، انتخابات مجلس خبرگان رهبری است و همه اینها نشان از سابقه پرکار، پرتلاش و قدرتمند شورای نگهبان است که مهمترین نهاد نظارتی در جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود.
رسا ـ با توجه به سیاهنمایی برخی جریانها و رسانهها درباره رد صلاحیتها و نوع نظارت شورای نگهبان در این زمینه تبیین و روشنگری کنید؟
شورای نگهبان، بدون در نظر داشتن تحولات احزاب، گروهها، جریانهای سیاسی و فراز و نشیبها و تلاطمها به ویژه در عرصه انتخابات توانسته به وظایف خود عمل کند؛ اگر شورای نگهبان وجود نداشت؛ امروز از قوانین شرعی، قانون اساسی، جمهوریت و اسلامیت نظام، خبری نبود.
نظارت شورای نگهبان بر انتخابات که بحثی پردامنه بوده، یکی از مهمترین وظایف این شورا براساس قانون اساسی است و غیر از شورای نگهبان، هیچ نهاد رسمی نظارتی بر انتخابات نداریم؛ از اینرو تأیید یا رد انتخابات برعهده شورای نگهبان است.
در متن قانون اساسی آمده است که نظارت بر تمام انتخابات به استثنای انتخابات شورای شهر و روستا به عهده شورای نگهبان است و متن قانون، شورای نگهبان را مفسر قانون اساسی دانسته است که اگر در ماده قانونی اختلافی ایجاد شود، شورای نگهبان مفسر آن است.
شورای نگهبان اعلام کرده است که نظارت بر انتخابات، نظارت استصوابی است؛ اما برخی از جریانها و گروههای سیاسی که در انتخابات سهیم بودهاند؛ برخلاف قانون اعلام میکنند که نظارت شورای نگهبان بر انتخابات، نظارت استطلاعی و جهت اطلاع است.
این گروهها میگویند؛ اگر شورای نگهبان بر موضوعی اطلاع پیدا کرد و بخواهد تأیید یا رد کند؛ این وظیفه شورای نگهبان نیست؛ بلکه باید به سایر مراکز نظارتی گزارش دهند؛ یعنی اطلاع دادن بدون اقدام به رد یا تأیید که به این، نظارت استطلاعی میگویند.
این گزارش و قضاوت درباره شورای نگهبان، خلاف قانون اساسی است؛ زیرا از متون قانون اساسی برمیآید که نظارت باید استصوابی باشد؛ یعنی اطلاع، تصمیمگیری، تأیید یا رد انتخابات است.
نظارت استصوابی از مبانی، عقلی، قانونی و شرعی برخوردار است و شورای نگهبان در طول 35 سال، عملکرد و نظارت خود را استصوابی دانست و از این نوع نظارت نیز دفاع کرده است.
رسا ـ ملاک شورای نگهبان درباره رد یا تأیید صلاحیتها و چگونگی بررسی قوانین از سوی شورای نگهبان و انطباق دهی آن با موازین دینی و شرعی را تبیین بفرمایید؟
هرکسی که میخواهد وارد عرصه انتخابات شود، باید از صافی شورای نگهبان بگذرد؛ برخی از گروهها، جریانها، صاحبان قدرت و ثروت و دارندگان رسانه و مطبوعات به هر دلیلی میخواهند از این صافی عبور نکنند که با داشتن رسانه، مطبوعات و حزب، فضایی را در کشور به وجود آورده و به شورای نگهبان ایراد و اشکال وارد میکنند.
شورای نگهبان در طول 35 سال اعلام کرده است که ملاک تأیید یا رد صلاحیت، قانون است؛ قانونگذاران، ملاکهایی را تعیین کردهاند و شورای نگهبان وجود این ملاکها را در نامزدهای انتخابات مختلف بررسی میکند.
درباه صلاحیتهای قانونی، نخست این است که طبق قانون باید از مراجع چندگانه استعلام شود که شورای نگهبان از نظرات مراجع قانونی همچون ثبت احوال، نیروی انتظامی و دادگستری استفاده میکند؛ بنابراین نامزدهای انتخاباتی نباید در محاکم قضایی، نیروی انتظامی، ثبت احوال و ثبت اسناد، سوء سابقه داشته باشند.
شورای نگهبان اعلام کرد که محدود به این مراجع قانونی نیست و از سایر نهادها نیز استعلام میکند؛ به عنوان مثال فردی که میخواهد نماینده مردم یک شهر شود؛ نظرات مردم درباره او چیست، آیا به عدالت، تقوی، ایمان و انقلاب اشتهار دارد یا به فسق و مخالفت با اسلام و همکاری با گروهها معروف است؟
استفاده از نظرات مردم و متدینان بخشی از استعلامات شورای نگهبان محسوب میشود و در شهرها و استانها، مراکزی برای این نوع استعلامها وجود دارد؛ چنان که امام خمینی(ره) در سخنان خود همواره تأکید میکردند «مبادا ثروتمندان، سرمایهداران، اشراف و صاحبان زر و زور، با خرید رأی مردم وارد نهادهای نظام اسلامی شوند.»
بنابراین شورای نگهبان وظیفه دارد که از ورود نااهلان و افراد مشهور به فساد به مراکز تصمیمگیری نظام جلوگیری کند؛ هرکسی که صلاحیت و اهلیت داشته باشد با این موارد هیچ مشکلی ندارد و شورای نگهبان در طول این سالها همواره نشان داده است که بدون توجه به احزاب و جریانهای سیاسی، عمل و تصمیمگیری کند.
به طور معمول، تریبونهای ضد نظام، مخالف رد صلاحیتهای شورای نگهبان هستند؛ آنهایی که میدانند احتمال نفوذ به درون انقلاب و نظام را دارند، در این باره سرو صدا راه میاندازند.
رسا ـ درباره اهداف هجمهها در مقاطع و برهههای مختلف علیه شورای نگهبان، تبیین و روشنگری کنید؟
یکی از اهداف هجمه علیه شورای نگهبان این است که این نهاد انقلابی به وظایف خود درست عمل کرده است و اگر به شورای نگهبان هجمهای وارد شد مشخص میشود که اسلامیت و جمهوریت نظام ثابت و استوار است.
افرادی که مخالف اسلامیت و جمهوریت نظام بودهاند، با رد صلاحیتشان، سرو صدا به راه انداختهاند؛ زیرا به طرق مختلف میخواستند در نظام نفوذ کنند که با دقت در نوع نگاه مخالفان شورای نگهبان، میتوان دریافت که به طور معمول این هجمه از آمریکا، رژیم صهیونیستی، رسانههای وابسته به آنها، پناهندگان به انگلیس و پاریس شروع میشود و این هشدارها در سخنان امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب وجود دارد.
بلندگویی که علیه شورای نگهبان مستقیم یا غیرمستقیم به کار میرود، بلندگوی دشمن و منافقین است؛ افرادی از تصمیمات شورای نگهبان متضرر شدهاند که کمتر گرایش به نظام، انقلاب و دستاوردهای جمهوری اسلامی داشته و دارند.
معترضان به شورای نگهبان، کمتر نگران اسلامیت و جمهوریت نظام هستند و به دلیل این که شورای نگهبان به وظایف خود به خوبی عمل کرده است، مورد هجمه و سیاهنمایی مخالفان قرار میگیرد.
رسا ـ چگونگی بررسی قوانین از سوی شورای نگهبان و انطباق دهی آن با قوانین شرعی و قانون اساسی را تحلیل کنید؟
طبق قانون اساسی، مجلس شورای اسلامی، تنها نهاد قانونگذاری در کشور است، جز در موارد اندکی که شورای عالی امنیت ملی و شورای عالی انقلاب فرهنگی وابسته به نهاد رهبری هستند و با استفاده از اختیارات نهاد رهبری قانونگذاری میکنند و در هر دو شورا، برخی اعضای شورای نگهبان، عضو هستند.
در هر حال تصویب قوانین به صورت لایحه پیشنهادی دولت یا طرح پیشنهادی نمایندگان، ابتدا در کمیسیونهای مربوطه در مجلس شورای اسلامی بحث شود؛ سپس در صحن علنی مجلس، تصویب شده و در نهایت برای تصویب به شورای نگهبان فرستاده میشود.
به صورت معمول، افرادی که در فضای سیاسی برای یا علیه شورای نگهبان حرف میزنند؛ توجه ندارند که شورای نگهبان تنها متشکل از شش فقیه و شش حقوقدان نیست، بلکه پژوهشگاهی دارد که از نظرات آنها استفاده میکند.
طرحی که از مجلس به شورای نگهبان فرستاده میشود، ابتدا در این پژوهشگاه، پژوهشگران، کارشناسان، فقها و حقوقدانها نسبت به این طرح یا لایحه مجلس رأی میدهند و مخالفت یا موافقت خود را اعلام میکنند و از نظرات فقها و سایر حقوقدانها استفاده میکنند و گزارشهایی که تهیه میشود در جلسه علنی شورای نگهبان درباره آن بحث میشود که مصوبه مجلس تأیید یا رد شود؛ بنابراین در بررسی، تصویب و تطبیق قوانین با شرع، یک فرآیند طولانی نیاز است.
رسا ـ نظرات و دیدگاه حضرت امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب درباره شورای نگهبان را تبیین بفرمایید؟
دیدگاه امام راحل و رهبری درباره شورای نگهبان، بسیار راهگشا و مبنی بر تأیید این شورا است؛ امام خمینی(ره) درباره شورای نگهبان فرمودند «با شورای نگهبان صددرصد موافق هستم؛ اعضای آن را محافظ مصالح اسلام و مسلمین میدانم».
و پس از دومین انتخابات مجلس شورای اسلامی فرمودند «چنانچه مشاهده میشود پس از انتخابات، افرادی که نظر شورای نگهبان در ابطال یا تأیید برخی حوزهها موافق میلشان نبوده است، دست به شایعهافکنی زده و اعضای محترم شورای نگهبان را که حافظ مصالح اسلام و مسلمین هستند؛ تضعیف یا توهین میکنند؛ من به این آقایان هشدار میدهم که تضعیف و توهین به فقهای شورای نگهبان، امری خطرناک برای کشور و اسلام است؛ همیشه انحرافات به تدریج در یک رژیم وارد میشود و در آخر رژیمی را ساقط مینماید؛ لازم است که همه به طور اکید به مصالح اسلام و مسلمین توجه کنیم».
امام راحل در جای دیگری فرمودند «من در تمام مواقعی که مقتضی بوده است؛ مجلس و شورای نگهبان را تأیید کردهام»؛ «شورای نگهبان گوش به حرف عدهای که به اصطلاح مترقی هستند، ندهد؛ بلکه به وظایف خود عمل کنند»؛ «پس از رأی و انفاض شورای نگهبان، هیچ مقامی حق رد آن را ندارد»؛ «نهاد شورای نگهبان، به هیچ وجه تضعیف نشده و نخواهد شد».
همچنین امام خمینی(ره) به صراحت میفرماید «هرکسی بگوید رأی شورای نگهبان کذا است، مفسد است، من تکرار میکنم، مجلس بالاترین مقام است در این مملکت؛ مجلس اگر رأی دارد و شورای نگهبان نیز آن رأی را پذیرفت؛ هیچ کسی حق ندارد یک کلمه راجع به این بگوید؛ من نمیگویم رأی خودش را نگوید، رأی خودش را بگوید؛ اما اگر بخواهد فساد کند و به مردم بگوید که این مجلس کذا و این شورای نگهبان کذا است، این فساد است و مفسد است و چنین آدمی باید تحت تحقیر مفسد فی الأرض قرار بگیرد».
رهبر معظم انقلاب نیز عبارات صریحی را در تأیید شورای نگهبان دارند؛ حضور این شورا را در بررسی صلاحیتها امری مبارک دانسته و شورای نگهبان را امانتدار پدیده انتخابات در نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران برشمرده و فرمودهاند «شورای نگهبان از انسانهای پرهیزگار، متقی و آگاه تشکیل شده است».
در جای دیگر فرمودند «مسأله شورای نگهبان در قانون اساسی کشور ما، مسألهای بسیار مهم، بزرگ و منحصربهفرد است؛ تشخیص موافقت قوانین مجلس با شرع مقدس با قانون اساسی، وظیفه بسیار بزرگی است که اگر این وظیفه نباشد، ادامه اسلامی بودن و شرعی بودن حکومت به هیچوجه تضمین ندارد؛ همچنین وظیفه نظارت شورای نگهبان بر انتخابات و تضمین صحت انتخابات از جمله کارهای بسیار بزرگ و مهمی است که در قانون اساسی به عهده شورای نگهبان گذاشته شده است».
همچنین به ضرورت نظارت استصوابی شواری نگهبان تأکید کرده و فرمودند «اگر نظارت شورای نگهبان نباشد و اگر تأیید صحت انتخابات به وسیله شورای نگهبان انجام نگیرد؛ اصل این انتخابات زیر سؤال خواهد رفت و اعتبار خود را از دست خواهد داد، چه انتخابات مجلس، چه انتخابات خبرگان و چه انتخابات ریاست جمهوری و هر انتخاباتی که نظارت آن بر عهده شورای نگهبان است؛ این وظایف یکی از دیگری مهمتر، همه بر دوش شورای نگهبان است».
رهبر معظم انقلاب در جای دیگر فرمودند که «تلاش دشمن همیشه، هجمه به شورای نگهبان است؛ وجه هجمه همیشگی دشمن به شورای نگهبان این است که شورای نگهبان، کار خود را انجام میدهد»؛«شورای نگهبان صددرصد قانونی و بدون ملاحظه در حال انجام وظایف خود است»؛«وظیفه شورای نگهبان، معیار قانون است و نه سلایق»؛«شورای نگهبان مثل گذشته طبق قانون عمل کند و به جوسازیها ابداً اعتنا نکند»؛«شورای نگهبان، مطمئنترین دستگاه برای حراست از نظام اسلامی است» و «شورای نگهبان، امین نظام اسلامی و مظهر اعتماد عمومی است».
رسا ـ با توجه به ترور شخصیتی اعضای شورای نگهبان از سوی برخی جریانها و رسانههای بیگانه که با هدف تضعیف این نهاد مهم صورت میگیرد؛ در اینباره نیز روشنگری بفرمایید؟
فقهای شورای نگهبان، همگی فقیه هستند؛ به ورع و تقوا شناخته میشوند و همین امر به آنها اجازه نمیدهد که مصالح اسلام، جامعه اسلامی و مسلمین را به فرد، افراد یا احزاب و گروههای سیاسی، معامله کنند.
آیت الله جنتی، دبیر شورای نگهبان از شخصیتهای علمی، فقهی، اخلاقی، سیاسی و انقلابی جمهوری اسلامی، از عمارهای انقلاب و مورد تأیید امام راحل و رهبر معظم انقلاب است که در بحرانهای مختلف از بصیرتترین فقها و مجتهدان در نظام جمهوری اسلامی و اداره کننده شورای نگهبان و مایه برکت بزرگی برای جامعه ما هستند که در این باره باید قدردان و شاکر باشیم.
به هر حال طبق فرمایش امام خمینی(ره) وجود کینه، دشمنی و عداوت از سوی دشمنان و مخالفان اسلام ناب محمدی(ص) نسبت به فقهای شورای نگهبان و از جمله آیت الله جنتی، نشاندهنده سلامت و صلابت ایشان است./908/گ403/ش