افتخار آفرینی یک روحانی در ورزش رزمی کونگفو
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، ورزش و فعالیت جسمانی، تأثیر بسزایی در ارتقاء سلامت و پیشگیری از بیماریهای جسمی و روانی دارد؛ افرادی که از آمادگی و توان جسمی خوبی برخوردار هستند، شادابتر و پر انرژیتر بوده و در فعالیتهای اجتماعی و فردی نیز موفقترند.
دین مبین اسلام هم به صورت عام، تأکید بسیاری بر ورزش دارد تا جایی که در آیات و روایات فراوانی، به استحکام و سلامت بدن تأکید شده و مسلمانان را از سستی و تنبلی پرهیز داده است.
رهبر معظم انقلاب با تأکید بر مقوله مهم ورزش میفرمایند «همه آحاد مردم، باید ورزش را جدی بگیرند. همه باید برای سلامتی خودشان، ورزش را یک ضرورت و کار لازم به حساب آورند. جامعه ورزشکار، جامعه بانشاط و پر تلاش و زنده و کارآمد خواهد بود».
در این میان، روحانیان و طلاب علوم دینی نیز از این قاعده مستثنا نبوده و شایسته است که افزون بر اهمیت دادن به سلامت جسم خود، با ورود به عرصه ورزش، سرلوحه آحاد جامعه برای پرداختن به این مقوله مهم در امور زندگی خود باشند.
ابریان، کونگفو کاری روحانی
حجتالاسلام مرتضی ابریان، ورزشکاری تیرماهی و متولد 1367 در شاهرود است که هم اکنون، 19 سال از عمر ورزشی و 10 سال از عمر طلبگیاش میگذرد.
او که از سال 1375 با ورود تخصصی به ورزشهای رزمی کونگ فو و تکواندو، عمر ورزشی خود را آغاز کرد، پس از هفت سال و در تابستان 82 به درجه استادی در رشتههای ورزشی کونگ فو و وشو رسید.
وی با سابقه سه سال استادی ورزشهای رزمی، سرانجام به مدرسه علمیه بازار شاهرود رفت و به صورت رسمی، طلبگی خود را آغاز کرد؛ اما با وجود درسهای سنگین حوزههای علمیه، هیچگاه ورزشهای رزمی را رها نکرد.
حجتالاسلام ابریان که اکنون، نایب رییس هیأت کونگفو و هنرهای رزمی استان قم و مسؤول سبک کونگفو کمپو در این استان است، تا به امروز 16 مدال کشوری در سبکهای مختلف رزمی، 2 مدال بین المللی غیر رسمی و نیز عضویت در تیم ملی سبک چوی لی فوت کونگفو سال 1382 را در پرونده ورزشی خود ثبت کرده است.
ایام آغازین درسهای حوزههای علمیه و لزوم ورود طلاب به ورزش و سلامت، بهانهای شد تا با این روحانی ورزشکار به گفتوگو بنشینیم؛ از چرایی انتخاب این مسیر پرسیدیم و او هم متذکر نکاتی از جمله نقش ورزش در سلامت جسم و روح شد و نسبت به عدم ورود حوزه به ورزشهای رزمی، شدیدا انتقاد کرد.
رسا ـ ورزش رزمی چه ثمراتی برای شما داشت که با وجود درسهای سنگین حوزههای علمیه، این امر را با جدیت ادامه دادید؟ در طول 10 سال طلبگی خود، هیچگاه نسبت به ادامه رشته ورزشیتان دلسرد شدهاید؟
خیر. چنانچه شخصی به ثمرات کاری که انجام میدهد، آگاه باشد، هیچگاه آن کار را رها نمیکند. ورزشهای رزمی، قدرت و استقامت جسم و نیز اعتماد به نفس در تمام عرصههای زندگی را بالا میبرند! همین امر سبب ثمرات بسیاری برای من شد تا نسبت به ادامه رشته خویش، دلسرد نشوم.
استحکام اعضاء و جوارح تنها در ورزشهای رزمی محقق میشود
همانطور که حضرت آیتالله سبحانی در کتاب «ورزش از نگاه اسلام» آوردهاند، منظور از استحکام اعضاء و جوارح در آیه شریفه قرآن کریم، قوی شدن اعضاء و برخورداری از قدرت مقابله است که این تنها در ورزشهای رزمی وجود دارد. این در حالی است که رشتههایی همچون بدنسازی تنها در پی حجیم کردن عضلات بوده و قدرت و استقامتی را در پی ندارند.
بر خلاف بدنسازی که اگر 6 ماه رها شود، آسیب جدی به ظاهر بدن و سلامت جسم میزند، ورزشهای رزمی هر مقدار هم که رها شوند، ضرری به سلامت بدن نزده و تکنیکهای آن نیز به سبب گذشت زمان فراموش نمیشوند.
ورزشهایی که استقامت بدن را بالا میبرند، دردها و مریضیها را کاهش داده و مشکلات اعصاب را از میان خواهند برد؛ این امر سبب میشود تا در عبادت، خدمت، مدیریت و تحصیل از سایرین بهتر عمل کرد.
ورزش رزمی، اعتماد به نفس را بالا برده و قدرت ریسک میدهد
ورزشهای رزمی، اعتماد به نفس ورزشکار را بالا میبرند؛ در میدان مبارزه و زد و خورد، اعتماد به نفس است که ورزشکار را نگاه داشته و نیز قدرت ریسک به او میدهد. این اعتماد به نفس و قدرت ریسک در تمام وجوه زندگی ورزشکار جاری و ساری میشود.
رسا ـ فعالیتهای ورزشی، هیچگاه شما را از تحصیل علوم دینی و رسالتهای حوزویتان باز نداشت؟
رشته ورزشی من، نه تنها مرا از رسالتهای حوزویام باز نداشت، بلکه کمک حال من برای تأثیرگذاری هرچه بیشتر در عرصه تبلیغ دین بود.
من 10 سال است که طلبه هستم؛ از سومین سال طلبگیام تا کنون، هیچ دهه تبلیغی نبوده است که به تبلیغ نروم، اتفاقا همواره در ایام تبلیغی، از روحیه ورزشی و چابکی جسمم برای جذب جوانان استفاده و موفقیتهای بسیاری را کسب کردهام.
در تمام عرصههای تبلیغی خود، چابکی و ورزشکاری خودم را در رفتارهایم نشان میدهم و مسجد مملو از جوان میشود؛ همه میگویند، این روحانی اهل ورزش و استخر و تفریح است؛ او از ما و برتر از ما است.
من برای تبلیغ، هیچگاه دلهره سایر طلبهها را نداشتم
همچنین اگر من از سال سوم حوزه با خطابه قوی، منبر میروم، به دلیل آن سالهایی بود که درگیر آموزش رشتههای ورزشی به بزرگتر و کوچکتر از خودم بودم، میدانستم با هر کسی چه طور باید سخن بگویم و چگونه باید حواس مخاطبانم را جمع کنم؛ من برای تبلیغ، هیچگاه دلهره سایر طلبهها را نداشتم و اتفاقا اعتماد به نفس بسیاری را از رشتههای رزمی کسب کرده بودم.
رسا ـ تاکنون شده به ورزشکار بودن خودتان به عنوان یک روحانی افتخار کنید؟
نخستین سفر تبلیغ من، همراهی با دانشجویان رشته تربیت بدنی به اردوی راهیان نور بود؛ در آن سفر، هنگامی که از مباحث تخصصی فیزیولوژی و آنوتومی ورزش سخن میگفتیم، نگاه دانشجویان به من عوض میشد، با خود میگفتند که این روحانی، از جنس خود ماست و یک برتری هم نسبت به ما دارد و آن طلبگی او است. پس نباید با او تضادی داشته باشیم.
دانشجویان آن سفر تبلیغی، از آن پس در مباحث ورزشی و مسائل شرعی با من در ارتباط اند و هیچ گاه تضادی را میان خود و من ندیدند؛ این اتفاق برای من که نخستین سفر تبلیغیام را تجربه میکردم، افتخار آفرین بود و سبب شد که به ورزشکاری خود ببالم.
عضویت شاگرد یک ورزشکار روحانی در تیم ملی کنگفو!
یک مرتبه هم زمانی که شاگرد من «وحید ملکی» عضو تیم ملی فدراسیون کونگ فوی جوانان شد، به ورزشکاری خودم به عنوان یک روحانی افتخار کردم؛ زمانی که با لباس روحانیت و به عنوان استاد وحید وارد سالن شدم، همه ورزشکاران متعجب بودند که مگر میشود یک روحانی استاد عضو تیم ملی کونگ فو باشد؟
وحید در سن نونهالی قرص اعصاب میخورد و او را به سبب ضعف درسیاش در هیچ مدرسهای نمیپذیرفتند. پدرش او را نزد من آورد و در طول شش سالی که شاگرد من بود، به قدری از لحاظ انرژی تأمین شد، نگاه عصبی به کلی از او دور شد و توانست با تمرکز بالا درسش را ادامه دهد؛ امروز او در دبیرستان نمونه دولتی هم پذیرفته شده است.
تربیت 6 مربی و 10 داور در منطقه نیروگاه قم
از افتخارات ورزشی من این است که کلاس ورزشی خود را در منطقه نیروگاه قم دایر کردم؛ از میان جوانانی که در بدترین موقعیتهای فساد بودند و امکان داشت هر کدام شان جزء مواد فروشان و یا اراذل نیروگاه شوند، تا کنون 6 مربی و 10 داور و فعلا یک ملی پوش تربیت کردهام.
رسا ـ استقبال حوزه علمیه از شما به عنوان یک ورزشکار چگونه بوده است؟ آیا تا به حال کسی از طلاب و مسؤولان حوزه شما را به خاطر رشته ورزشیتان سرزنش و ناراحت کرده است؟
متأسفانه حوزه علمیه، نسبت به ورزش و آمادگی جسمانی طلاب و روحانیان، بی توجه است؛ البته اوضاع حوزه از سابق بهتر شده اما هنوز هم به بسیاری از رشتههای ورزشی ورود نمیکند.
من سال سوم طلبگی به جرم ورزش، از مدرسه بازار شاهرود اخراج شدم و برای ادامه تحصیل به مدرسه قلعه این شهر رفتم. البته پس از یک سال و برای پنجمین و ششمین سال دوره مقدمات حوزه علمیه، به مدرسه اباصالح(عج) شهر مقدس قم آمدم و سپس، تحصیلات تکمیلی و دوره سطوح عالی را در همین شهر ادامه دادم.
اخراج من از مدرسه بازار شاهرود به جرم ورزش، از بدترین خاطرات در طول عمر ورزشی و طلبگی من است؛ البته خاطره ناگوار دیگری هم از حوزه علمیه نسبت به ورزش دارم و آن، تعطیلی کلاس کونگ فوی من از سوی حوزه علمیه قم بود.
دو سال پیش، کلاسی را با حضور 80 شاگرد طلبه و روحانی در رشتههای تخصصی وشو و کونگ فو تشکیل داده بودم؛ این کلاس به مدت یک سال و نیم در سالن ورزشی انتظار حوزه علمیه برگزار میشود که در نهایت، به بهانه اینکه «ما ورزش رزمی کونگفو را قبول نداریم»، کلاس من تعطیل شد و شاگردان حوزویام به حال خود رها شدند.
تأسیس بدن سازی، ویژه بانوان بوده است
پس از تعطیلی کلاسهای رزمی من، باشگاه بدن سازی در سالن ورزشی انتظار حوزه علمیه تشکیل شد در حالی که این رشته، تنها برای زیبایی اندام بوده و فلسفه تأسیس آن هم برای بانوان است.
رسا ـ علت اینگونه برخوردها چه بود؟ مگر مسؤولان حوزه علمیه چه تصوری از رزم کونگفو دارند؟
سی سال پیش شخصی به نام پروفسور میرزایی، با اسم کونگفو خرابیهایی را به بار آورد، ادعای امام زمانی کرد و مشکلاتی سیاسی ایجاد کرد. اما هنوز هم، پس از 30 سال، حکم او را در خصوص ورزش کونگفو جاری میکنند.
کونگفو ورزشی ایرانی و همانند بسیاری از ورزشها، برای سلامت جسم و روان انسانها به ویژه جوانان، اثر بخش است؛ مراجع عظام تقلید هم نسبت به فراگیر شدن این ورزش، استقبال کردهاند اما حوزه علمیه هنوز تصور 30 سال پیش را از کونگفو دارد و در برابر آن ایستادگی میکند.
رسا ـ فرمودید، ورزش برای سلامت روان هم ثمربخش است. اگر امکانش هست، در این خصوص توضیح بیشتری بفرمایید.
ورزش، انرژی جوان را تخلیه میکند و مسلم است که در پی آن، آرامش روانی را به ارمغان میآورد؛ اما اگر جسم تحرکی نداشته باشد، انرژیهای درونی هم تخلیه نمیشود و روح و روان فرد را در فشار قرار میدهد؛ با کمک ورزش، به راحتی میتوان فساد جامعه را کنترل کرد؛ همچنین تغذیه و خواب نامناسب کودکان با ورزش و تحرک استاندارد، اصلاح میشود.
مشکلات خانوادهها از طریق ورزش حل میشود. پدری که نمیتواند بسیاری از محدودیتها را برای جوان خود اعمال کند، به آسانی میتواند از طریق مربی ورزش، بسیاری از محدودیتها یا اصلاح رفتارها را در نوجوان و جوان خود نهادینه کرد.
رسا ـ از میان رشتههای ورزشی مرسوم، چرا کنگفو را انتخاب کردید؟ این ورزش مزیت خاصی داشت یا صرفا، استعدادتان در این ورزش بیشتر بود؟
ثبت کونگفو به عنوان نخستین رشته ایرانی در المپیک
کونگفو ورزشی همگانی و رشتهای کاملا ایرانی است و رؤسای سبکهایش، همگی ایرانی هستند. کونگفو مرسوم در ایران متفاوت از کنگفوی چینی (وشو) است؛ از اینرو وزارت ورزش و جوانان به دنبال ثبت رشته ورزشی کونگفو به عنوان نخستین رشته ایرانی در المپیک است.
کونگفو رشتهای است که در آن استانداردها رعایت شده است؛ همچنین آزادی فنی در کونگفو بیشتر از سایر رشتههای رزمی است و هر فرد بستگی به تواناییهای جسمیاش، در رشتههای آزاد، نیم آزاد و دفاع شخصی کونگفو فعالیت میکند.
کونگ فو رشته مادر و جامع است و کسی که در این رشته تخصص پیدا میکند، میتواند به تمامی رشتههای رزمی ورود کند. هر هنرجوی رزمی چنانچه سبک کمپو کونگفو را اصولی و از پایه آموزش ببیند، میتواند نهایت سرعت و قدرت را در مایان تمامی سبکهای رزمی جهان از آن خود سازد.
تمرینات و حرکات فیزیکی کونگ فو کمپو بر مبنای اصول و قواعد علمی استوار بوده در عین حالی که هدف نهایی از تکامل تمرینات ورزیدگی و قدرت دفاع بدون سلاح از خود است، با این وجود در شرایط کنونی به عنوان یکی از روشهای مهم تربیت و پرورش روح و جسم شناخته شده است.
رسا ـ با وجود برخی از محدودیتهای ورزشی در حوزه علمیه، وظیفه طلاب علوم دینی در این زمینه چیست؟
طلاب باید خود از فرسودگی بیرون بیایند؛ خودمان باید شکوفا شویم نه اینکه دیگران هول دهند. وسع حوزه بیشتر از این نیست، خودمان باید وسع مان را زیاد کنیم.
من افتخار میکنم که ملی پوش هستم. اگر از سوی حوزه با منع سربازی مواجه نشده بودم و مجوز خروج از کشور را به من میدادند، تاکنون میتوانستم سرمربی تیم ملی کنگفو در برخی از مسابقات بین المللی باشم؛ افتخار آفرینی که ورزشکاران در عرصه ورزش دارند، بسیاری از مسؤولان و قدرتها هم نمیتوانند چنین افتخاری را بیافرینند.
رییس دولت و مجلس شورای اسلامی و حتی اعضای مجلس خبرگان هیچ گاه نمیتوانند پرچم ایران را در کشورهای غربی به دست بگیرد اما یک ورزشکار با برد خود در ورزشگاههای مطرح جهان، پرچم ایران را در دست میگیرد و به افتخار او، سرود ملی جمهوری اسلامی ایران را در آن ورزشگاه پخش کنند.
رسا ـ با توجه به سابقه طولانی تبلیغی شما در عرصه دین، آیا از طریق ورزش هم میتواند به فرهنگ سازی دینی و تبلیغ اسلام پرداخت؟
قوی ترین پتانسیل فرهنگی در ورزش است. یک مربی ورزش که 80 شاگرد نوجوان و جوان را تربیت میکند، میتواند هر اخلاق و رفتاری را در وجود آنان نهادینه کند. اگر مربی در خصوص مسائل شرعی بی موالاتی کند، شاگرد هم بی موالات میشود و اگر اهل نماز اول وقت و تخلق به اخلاق اسلامی باشد، شاگرد هم نمازخوان و متخلق میشود.
اگر طلاب ورزشکار به عنوان مسؤولان فرهنگی تیمهای ورزشی به سراسر نقاط دنیا اعزام شوند، میتوانند کار فرهنگی بسیاری انجام دهند.
البته من توصیه میکنم که طلاب به سمت تأسیس سبک بروند چون با طلبگی آنان همخوانی ندارد اما اگر طلاب ورزشکار، مسؤولیتهای فرهنگی سبکها را در اختیار داشته باشند، تأثیرگذاری فراوانی در عرصه تبلیغ فرهنگ دینی خواهند داشت.
رسا ـ در این خصوص، توصیهای به مسؤولان حوزه علمیه ندارید؟
مسؤولیتهای اجرایی من ایجاب میکند که بسیاری از امکانات را در اختیار حوزه بگذارم؛ حوزه باید خود آمادگی نشان دهد. من میتوانم از جایگاه نایب رییس هیأت کونگفو و هنرهای رزمی استان استفاده کنیم و بودجههای اداره کل تربیت بدنی را به سوی حوزه بکشانم تا طلاب و حوزویان از فرتوتی درآمده و بشاش شوند.
هیچ رشته ورزشی نیست که به اندازه کونگ فو، طلبهها را به سوی خود کشانده باشد؛ در استان قم 10 مربی کونگفوکار طلبه و 22 داور کونگفوکار طلبه وجود دارد که این عده، همواره بهترین مربیان و داورهای ما بودهاند.
رسا ـ در پایان، خاطرهای جالب و قابل توجه از کل دوران ورزشکاری خود برای ما بگویید.
سال 82 که عضو تیم ملی سبک چوی لی فوت کونگفو شدم، تعدادی کم بضاعت بودیم که مخارج ورزش خود را از طریق کارهای فنی میگذراندیم؛ به طور مثال خود من، نقاش ساختمان بودم و تمام درآمدم را خرج ورزش میکردم. اما عدهای دیگر در میان ما بودند که وضعیت اقتصادی خوبی داشتند.
ما پنج نفر کم بضاعت در سفرهای مسابقاتی، شب را در پارک به سر میبردیم و نان و تخم مرغ و سیب زمینی میخوردیم؛ اما آنها شب را در بهترین هتلها میگذراندند و بهترین غذاها را میخوردند.
با اینکه تغذیه و امکانات رفاهی تأثیر بسیاری در مسابقات رزمی دارد اما همیشه ما که تغذیه و امکانات مناسبی نداشتیم، مدال میآوردیم و آنها دست خالی باز میگشتند.
امروز پس از سالها، ما پنج نفر هنوز ورزشکار هستیم و افتخار آفرین. اما آن عده مرفه، هیچکدام به ورزش ادامه ندادند. شاید همان سختیها ما را مستدام نگاه داشته است. ضرب المثل «باد آورده را باد میبرد» را به خوبی لمس کردم.
رسا ـ ممنونم از اینکه با حضور در دفتر خبرگزاری رسا، وقت خود را در اختیار ما گذاشتید.
من هم از شما به عنوان یک طلبه خبرنگار و از مؤسسه رسا به عنوان یک خبرگزاری حوزوی قدردانی میکنم و خوشحالم از اینکه عدهای طلبه به صورت تخصصی به فعالیت رسانهای و خبری مشغول هستند./997/402/ف