۱۹ آبان ۱۳۹۴ - ۲۰:۳۱
کد خبر: ۳۰۱۵۵۷

کجای دین گفته در زندگی مردم سَرک بکشید؟

خبرگزاری رسا ـ امر به معروف و نهی از منکر، محبتی درد آور است چرا که نفس انسان از شنیدن عیب خود، دردش می گیرد ولی باید دانست که این دردها از سوی شخص آمر و ناهی نیست بلکه از ناحیه عیب و گناه خود فرد است.
امربه معروف و نهي از منکر

اشاره

 

ریشه و کلیات احکام شرعی را باید در قرآن کریم و شرح و تفصیل و شاخه های آن را در سنت جستجو کرد، قرآن کریم در آیه های فراوانی به فریضه امر به معروف و نهی از منکر به عنوان فروع 10 گانه دین مبین اسلام اشاره کرده است از جمله آیه 110 سوره ال عمران «کنتم خیر امه اخرجت للناس تامرون بالمعروف و تنهون عن المنکر و تؤمنون بالله؛ شما بهترین امتی بودید که به سود انسان‌ها آفریده شده اند،؛ چه اینکه امر به معروف و نهی از منکر می‌کنید و به خدا ایمان دارید». امربه معروف و نهی از منکر همیشه مورد سفارش و تأکید اهل بیت(ع) و نیز بزرگان دینی و علمای اسلام قرار داشته است از جمله امام خمینی(ره) و نیز رهبر معظم انقلاب اسلامی که در موارد متعدد به این مهم تأکید و اجرای آن را در جامعه اسلامی ضروری خوانده اند.

 

 

رهبری در یکی از سخنان خود درخصوص اهمیت این فریضه مهم فرمودند «اگر معنای امر به معروف و نهی از منکر و حدود آن برای مردم روشن بشود، معلوم خواهد شد یکی از نوترین، شیرین ترین، کار آمدترین و کارسازترین شیوه های تعامل اجتماعی، همین امر به معروف و نهی از منکر است و بعضی ها دیگر نمی آیند بگویند «آقا، این فضولی کردن است» نه این همکاری کردن است. این نظارت عمومی است. این کمک به شیوع خیر است. این کمک به محدود کردن بدی و شر است. کمک به این است که در جامعه اسلامی گناه، گناه بماند. بدترین خطرها این است که یک روز در جامعه، گناه صواب معرفی شود. کار خوب به عنوان کار بد معرفی شود و فرهنگ ها عوض بشود. وقتی امر به معروف و نهی از منکر در جامعه رایج شد، این موجب می شود که گناه در نظر مردم گناه بماند و تبدیل به صواب و کار نیک نشود».

 

 

ایشان در یکی دیگر از سخنان خود درخصوص اهمیت مقوله امربه معروف و نهی از منکر می فرمایند: «آحاد مردم، زن و مرد مسلمان، امر به معروف و نهی از منکر را که دو فریضه مهم الهی و جزو چیزهایی است که می تواند در این جهت، برای ملت ما وسیله ای بسیار مفید و مؤثر باشد فراموش نکنند و دستگاه های مختلف کشور، دستگاه های دولتی و انقلابی هم سعی کنند که خودشان را هر چه بیشتر به موازین و اصول انقلابی اسلامی نزدیک کنند».

 

 

بر این اساس، امربه معروف و نهی منکر از مهم‌ترین مبانی تفکر سیاسی یک مسلمان و از فرایضی است که وجوب کفایی آن ضروری دین شناخته شده و ضامن بقای اسلام به شمار می رود اما با این وجود متأسفانه مقوله امر به معروف ونهی منکر در دنیای امروز به یک واجب فراموش شده تبدیل شده است.

 

 

در همین زمینه حجت الاسلام قاسم سوری، معاون سابق نهاد رهبری دانشگاه علوم پزشکی مشهد و برگزیده نخستین جشنواره تبلی مطهر به عنوان یکی از افرادی که نسبت به تحقق فریضه امر به معروف و نهی از منکر در جامعه دغدغه مند بوده و چندین سال به صورت خودجوش و انفرادی به آموزش اقشار مردم و ارائه راهکارهای عملیاتی برای امربه معروف و نهی از منکر لسانی(با بهره مندی از منابع مهم و ارزشمندی همچون تحریرالوسیله امام خمینی(ره) و نیز سخنان رهبر معظم انقلاب) پرداخته است، یادداشتی را در خصوص شبهات رایج حوزه امر به معروف و نهی از منکر به شرح زیرارائه داده است که در ادامه می خوانیم.

 

 

کجای دین گفته در زندگی مردم سَرک بکشید؟

 

گفت: حاجی امروز یکی برگشت و به من گفت شما مذهبی ها چقدر فضول هستید؛ چرا این قدر در کار مردم دخالت می کنید، کجای دین گفته در زندگی مردم سَرک بکشید، آیا در امور مردم دخالت کردن گناه نیست و فقط چند لاخ مو بیرون آمدن گناه است.

 

 

در حالی که می خندیدم و به آرامی نگاهش می کردم گفتم: خب راست میگه بنده خدا چرا در هرکاری دخالت می کنی و نخود هر آشی میشی به نظر بنده که اون شخص خیلی آدم روشنفکری بوده که توانسته به تو بفهماند، دخالت کردن در امور مردم بد است.

 

 

همین طور که از جملات من تعجب کرده بود با حالت شاکی، گفت: حاجی یعنی امر به معروف و نهی از منکر هم دخالت است، پس خدا چرا گفته دخالت کنید؟، با خنده گفتم نه، دخالت نیست من شوخی کردم. حالا بگو شما چه جوابی به او دادی؟.

 

 

گفت: اگر جوابی داشتم که سراغ شما نمی آمدم، دوباره خندیدم و گفتم: عزیزم همین دیگه، وقتی بدون سلاح وارد رزم و بدون داشتن علم کافی وارد گود شوی، محکومت می کنند و باید به هم بریزی.

 

 


چرا نباید جوابی داشته باشی؟، چرا نباید مسلح به معرفت کارت باشی؟، مگر جز این است که در ابتدای رسالات علمی مراجع نوشته اند: «مسائلی که انسان به آن ها احتیاج دارد، واجب است یاد گرفته شود».

 

 

البته مشکل فقط این نیست، وقتی شما جوابی محکم و دقیق به خطاکار ندهی، او گمان می کند که کارش درست است که شما پاسخی برایش نداشتی از این رو در مسیر خطا و گناهش استوارتر و محکم تر قدم برمی دارد ولی ناراحت نباش؛ چند دقیقه ای حرف می زنیم تا گوشه ای از آن چه باید بدانیم را مرور کنیم.

 

 

امر به معروف و نهی از منکر محبت است نه دخالت

 

هرآدم منصفی می داند که امر به معروف و نهی از منکر دخالت نیست بلکه محبت است، محبت آمر و ناهی نسبت به گنهکار و خاطی؛ ممکن است بگویی چه محبتی، وقتی به کسی اشکال میکنی و عیبش را می گویی، مخاطب به طور طبیعی ناراحت می شود و حتی گاهی واکنش تند نشان می دهد پس این کجایش محبت است؟.

 

 

در پاسخ باید گفت: ما دو نوع محبت داریم، محبتی که گیرنده اش لذت محبت را درک می کند و دیگر محبتی که مخاطب، درد محبت را درک می کند؛ بعضی محبت ها لذتش روشن و واضح است، مثل محبت گرفتن یک گل، شنیدن یک سخن زیبا، نوازش شدن یا تعریف و تمجید شدن و... ولی برخی دیگر درد آن بیشتر دیده می شود مثل محبت پرستاری که با سوزن زخم شما را بخیه می زند، و یا کسی که برای نجات جان شما از خطر تصادف شما را هل می دهد که و اگر چه دست و پایت زخمی ولی جانت حفظ می شود.

 

 

امر به معروف و نهی از منکر، محبتی درد آور است چرا که نفس انسان از شنیدن عیب خود، دردش می گیرد ولی باید دانست که این دردها از سوی شخص آمر و ناهی نیست بلکه از ناحیه عیب و گناه خود فرد است، چنان که وقتی پرستار بخیه می کند، رفتار پرستار درد آور نیست بلکه آن زخم بدن دردناک است.

 

 

فرد با ارتکاب به گناه علنی، خودش سبب آبروریزی می شود

 

همین جا یک نکته را بگویم؛ برخی می گویند وقتی شما به یک فرد گنهکار، امرو نهی می کنید و آن هم در جمع، شما آبروی او را می برید و این خود گناه است ولی در پاسخ باید گفت اگر گناه او درخلوت بوده و تنها من دیده ام باید در خلوت تذکر داده شود ولی اگر گناهش در جمع بوده و تظاهر به گناه کردن، تذکر در جمع اشکال ندارد چرا که او تظاهر به گناه کرده و اگر شما او را از گناهش نهی کنی، شما سبب آبروریزی نیستید بلکه خود فرد با ارتکاب به گناه علنی اش سبب ریخته شدن آبرویش شده است.

 

 

آبروریزی وقتی است که او گناهی کرده و کسی خبر ندارد و شما که با خبر شدی آن را در جمع مورد خطاب قرار دهی و آبرویش را ببری البته در احکام امر به معروف و نهی از منکر آمده است که چنان چه در خلوت گفته شدن اثر دارد باید در خلوت گفته شود و چنان چه اگر گناه در خلوت انجام شده و شما تمام مراحل را رفته اید یعنی در خلوت امر و نهی کرده اید ولی اثر نکرده و اگر در جمع بگویی اثر می کند پس باید در جلوت امر به معروف و نهی از منکر کنی.

 

 

بگذریم داشتیم می گفتیم که امربه معروف و نهی از منکر، محبت به گنهکار است و به تعبیر دیگر در واقع حق گنه کار است(یعنی این امر و نهی حق آمر و ناهی نیست بلکه حق گنهکار است) حق اوست که وقتی می خواهد به چاه بیفتد، دستش را بگیریم و اگر چنین نکنیم در آسیب دیدن او شریک خواهیم بود.

 

 

تصور کنید ذره ای از غذا در گوشه ای از لبم باقی مانده و حالت بدی را به نمایش گذاشته و من با همین حالت در جمعی حاضر شده ام، به نظر شما چه اتفاقی می افتد؛ از دو حالت خارج نیست یا این جمع بی تفاوت و حتی مغرضانه عیب من را گوشزد نمی کنند تا مورد تمسخر دیگران قرار بگیرم یا این که از سردلسوزی با هر وسیله ای(پیامکی، نوشتن کاغذ، ایما و اشاره) مرا متوجه می کنند که لبم را تمیز کنم، ممکن است این زبان اشاره و تذکر آن ها مرا به درد بیاورد ولی، نه از لطف آن ها بلکه از عیب خودم که چرا متوجه نبودم.

 

 

آن که عیب مرا گوشزد می کند، دشمن من نیست

 

بدون شک آن که عیب مرا گوشزد می کند، دشمن من نیست بلکه چون مرا دوست دارد و نمی خواهد من در این وضع باقی بمانم چنین امر و نهی را انجام می دهد و بنابراین اگر بنده آدم منصفی باشم باید از او تشکر کنم، نه این که ناراحت شوم و حتی اعتراض کنم که چرا نگذاشتی به چاه بیفتم و یا دیگران مسخره ام کنند.

 

 

ممکن است بگویی، خیلی ها دوست دارند گناه کنند، آن وقت چه؟؛ پاسخ واضح است، بچه دوست دارد با چاقو بازی کند و هرچه مادر می گوید دست نزن، می گوید دوست دارم، این جا مادر که مادر است و مظهر لطف و محبت، چاقو را از بچه می گیرد ولو به زور و یا با این که اشک بچه را درآورد چرا که بچه ناراحت شود بهتر است از این که خود را زخمی و مجروح کند.

 

 

خیلی وقت ها امر به معروف و نهی از منکر اثر ندارد پس چرا باید امر و نهی کنیم؟

 

حاج آقا! یک سؤال جدی همیشه ذهنم را به خودش مشغول کرده و آن این است که خیلی وقت ها امربه معروف و نهی از منکر اثر ندارد پس چرا باید امر و نهی کنیم؟

 

 

به نظر می رسد باید معنای اثر را در فرایند امر به معروف و نهی از منکر بیشتر مورد بررسی قرار بدهیم، بسیاری از ما معنای دقیقی از اثر گذاشتن را نداریم ما فکر می کنیم اثر گذاشتن به این معناست که تا به شخص گنه کار گفتیم چنین نکن، او بگوید چشم و دیگر تکرار نکند در حالی که این توقع به طور طبیعی توقعی بی جا و اشتباه به شمار می رود بلکه ممکن است کسی متوجه گناه کردن خودش نباشد و تا شما بگویی، بگوید چشم و خوشحال هم بشود بابت این تذکر اما در جایی که گنهکار، گناه را انجام می دهد و آن را گناه نمی داند و یا حتی گناه را می داند ولی به طور عمدی مرتکب می شود، در این جا دیگر یک توقع بی جاست که با یک جمله او تغییر رفتار دهد.

 

 

سؤال اینجاست، اگر با یک جمله تغییر رفتار نمی دهد آیا به معنای بی اثر بودن است؟، خیر، برای بهتر متوجه شدن مطلب یک مثال می زنم؛ فرض کنید قرار است شما یا یک تبر درختی را قطع کنید، آن هم یک درخت تنومند و قطور، شما اولین ضربه را می زنید آیا درخت می افتد نه، به طور قطع این طور نیست.

 

 

حال اگر با یک ضربه نیفتاد یعنی آن ضربه  شما اثر نداشته است؟، خیر، چرا که آن ضربه اثر داشته و  وقتی به درخت نگاه می کنی می بینی قسمت کوچکی از آن از تنه جدا شده است و این خودش همان اثر است که اگر شما به طور مثال 9 ضربه دیگر بزنید و هر ضربه اثر خودش را داشته باشد، مجموع 10 ضربه درخت را قطع می کند.

 

 

وقتی کسی امر به معروف و نهی از منکر می کند باید بداند که همان یک جمله قاطع ولی محترمانه مانند همان ضربه اول تبر، پیکره گناه را زخم می کند و اگر همین ضربه های کوچ(سخنان قاطع محترمانه) تکرار شود، بدون شک گنهکار در نهایت ترک گناه خواهد کرد.

 

 

اگر بدانید یا احتمال دهید که امر و نهی فرد با تکرار مؤثر می شود، واجب است تکرار کنید

 

رهبر معظم انقلاب در یکی از سخنرانی هایشان فرمودند: اگر خلافی دیدی به خلافکار بگویید، این از نظر اسلام خلاف است چرا انجام می دهی، گفتن همین یک کلمه مؤثر است، اگر زبان های مختلف و نفس های گوناگون گناه را تذکر بدهند، گناهکار به طور غالب از گناه و تخلف دست خواهد کشید. (19دی ماه 68 در جمعه مردم قم)

 

 

شما فقط موظف به گفتن هستید، شما چه کار دارید، حرف خود را بگویید، شما نمی گویید چون خیال می کنید اگر بگویید، نمی شود، امتحان کنید، بگویید و بلکه دو بار هم بگویید البته یک نفر بگوید، معلوم است که اثر نمی کند پس دیگران را نیز وادار کنید که بگویند چرا که خود گفتن اثرش به مراتب از مشت بیشتر است حتی گاهی از اخم ها هم اثرش بیشتر است با این که اخم  اثر سازنده دارد و مثل مشت نیست(سال 77 جلسه پرسش و پاسخ دانشگاه تهران)

 

 

در این جا بد نیست به فتوای امام خمینی(ره) در تحریرالوسیله  هم اشاره کنیم که فرمودند: «اگر بدانید یا احتمال دهید که امر و نهی او با تکرار مؤثر می شود، واجب است تکرار کنید» (این یعنی اثر در مجموع تکرار خواهد بود، پس بی اثر نیست)

 

 

بدنیست این را هم بدانیم که حتی وقتی گنه کار به خاطر امر و نهی شما حرف زشتی می زند، خود این حرف زشت یعنی اثر کردن حرف شما یعنی با حرف شما دردش آمد که ناسزا می گوید، این واکنش ولو به شکل ناسزا یعنی همان اثر اولیه است، حال اگر نفر دوم هم امر و نهی کند ناسزای فرد گنه کار کم رنگ تر خواهد شد و در نفر سوم و چهارم و پنجم طوری می شود که دیگر خبری از ناسزا نخواهد بود بلکه اوست که مرعوب و مجبور به ترک گناه خواهد شد.

 

 

تأثیر امر به معروف و نهی از منکر تدریجی است نه آنی

 

جالب است که امام در تحریرالوسیله می فرمایند: اگر بداند که نهی از منکرش فعلاَ هیچ اثری ندارد(به تعبیر بنده ناسزا هم می گوید) ولی در آینده اثر می گذارد، واجب است نهی از منکر را انجام دهید یعنی امام معتقد بودند، اثر قرار نیست آنی باشد بلکه اگر فرد به ظاهر ناسزایی هم گفت با تکرار امر یا نهی، اثرش در آینده اتفاق می افتد.

 

 

امام(ره) در جایی دیگر می فرمایند: اگر امر و نهی شما سبب شود که او کمتر معصیت کند ولی ریشه معصیت خشک نشود بازهم  واجب است امر به معروف کنید(به این معنا که به طور مثال خانم بدحجاب است و با نهی شما، همان لحظه بپوشاند ولی چند دقیقه کوتاه و بعد از عبور از شما دوباره گناه را مرتکب شود و یا این که بخشی از مو را بپوشاند ولی همه آن را نپوشاند، بازهم امرو نهی از واجب است)

 

 

 حاجی همین جا یک نکته بگویم؛ این مطالب که شما گفتید تأثیری واقعی نیست چرا که گنهکار به خاطر شرایط اجتماعی و به زور، گناهش را ترک می کند، نه از روی معرفت و برای رضای خدا. پس آیا این باعث نمی شود که نفاق زیاد شود و یا گنهکار گناهش را درخفا و پنهانی انجام دهد؟

 

 

رسالت اولیه امر به معروف و نهی از منکر جلوگیری از گناه علنی و آشکار است

 

به نکته خوبی اشاره کردی، بله درست است؛ نفاق و پنهان شدن گناه نتیجه اولیه امربه معروف و نهی از منکر است ولی با این وجود خداوند در قرآن امر به چنین فریضه ای کرده است؛ اما چرا خداوند که حکیم و علیم است و می داند با امر به معروف و نهی از منکر، گناه از ریشه کنده نمی شود بلکه پنهان می شود و شخص گنهکار منافقانه عمل می کند یعنی در ظاهر گناه نمی کند ولی در خلوت به گناه می پردازد، با این وجود انجام چنین فریضه ای را به ما حکم کرده است.

 

 

پاسخ این است که رسالت اولیه امر به معروف و نهی از منکر، رسالت تربیت باطن آدم نیست، گرچه مجموعه دستورات خداوند باطن انسان را تربیت می کند ولی هر واجبی یک رسالت ذاتی خودش را دارد.

 

 

امر به معروف هم رسالت اولیه اش جلوگیری از گناه علنی و آشکار است یعنی آمر و ناهی باید نگذارند در جامعه گناه علنی انجام شود، بدون شک وقتی علنی انجام نداد در خلوت مرتکب آن می شود، آن وقت چه باید کرد؛ این جا مأموریت فرد آمر و ناهی تمام شده و مأموریت دیگران شروع شده تا باطن و ذهن گنهکار را تربیت کند و گناه در عمق هم بخشکد و این جاست که مأموریت(پدرها و مادرها، معلمین، اساتید و حوزه های فکری و فرهنگی جامعه) شروع می شود.

 

 

ما می دانیم وقتی شما به یک فرد گنهکار برای مثال بدحجاب، تذکر می دهی، اگر هم انجام داد از معرفت او نیست بلکه از ترس یا کنترل اجتماعی اش می جوشد و ما باور داریم که تنها با گفتن یک جمله کوتاه، شخص با معرفت نمی شود بلکه باید ساعت ها فلسفه حجاب، خطرات بی حجابی و عواقب دنیای و اخروی آن و افزون بر این که محیط مساعد و مناسب به همراه دوستان صالح و ده ها بایسته دیگر فراهم شود تا او به معرفت حجاب برسد در غیر این صورت، صرف گفتن یک جمله به عمق ترک گناه نخواهد رسید.

 

 

آمر و ناهی، مأمور است گناه را از«جلوت» به «خلوت» بکشاند

 

امر به معروف وظیفه تربیتی ندارد بلکه وظیفه کنترلی دارد به عنوان مثال، دستور پلیس راهنمایی که امر می کند باید کمربند بسته شود و گرنه جریمه می شود و بدون شک همه می دانیم تمام کسانی که کمربند می بندند از روی معرفت نیست بلکه از روی اجبار است. یعنی پلیس به اعتقاد داشتن یا نداشتن تو نسبت به کمربند کاری ندارد بلکه نسبت به بسته شدن آن مأموریت دارد؛ امر به معروف و نهی از منکر نیز همین است، چرا که هیچ آمری و ناهی نمی تواند با یک جمله کسی را تربیت کند، او فقط مأمور است گناه را از «جلوت» به «خلوت» بکشاند و بقیه اش با دیگران است که وظیفه تربیتی دارند./844/703/ب1

ارسال نظرات