۱۸ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۸:۳۴
کد خبر: ۷۸۸۴۰۸
یادداشت؛

خلع سلاح مقاومت؛ آغاز یک فاجعه بزرگ برای منطقه و لبنان

خلع سلاح مقاومت؛ آغاز یک فاجعه بزرگ برای منطقه و لبنان
طرح خلع سلاح حزب‌الله نه اصلاح‌طلبی است و نه تقویت دولت؛ بلکه شکستن سپر دفاعی لبنان در برابر صهیونیسم است. آینده این کشور به حفظ این بازدارندگی بستگی دارد.

به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، در شرایط حساس و تعیین‌کننده‌ای که امروز بر منطقه غرب آسیا حاکم است رژیم صهیونیستی با بحران بی‌سابقه‌ای در جنگ غزه مواجه شده و ناکامی‌های میدانی و سیاسی آن روز به روز پررنگ‌تر می‌شود. از سوی دیگر جبهه مقاومت با تکیه بر انسجام درونی، حمایت مردمی و مشروعیت سیاسی و دینی به برتری نسبی در ابعاد نظامی، روانی و رسانه‌ای دست یافته است. در چنین فضایی ایالات متحده آمریکا در هماهنگی کامل با رژیم صهیونیستی پروژه‌ای هدفمند، پیچیده و مرحله‌بندی‌شده را برای تضعیف و در نهایت خلع سلاح مقاومت اسلامی لبنان کلید زده‌اند.

این پروژه با ظاهری موجه و شعارهایی چون «تقویت اقتدار دولت مرکزی»، «احیای حاکمیت ملی»، «اجرای قطعنامه‌های بین‌المللی» و «بازگرداندن انحصار سلاح به ارتش لبنان» به صحنه آمده تا افکار عمومی داخلی و خارجی را تحت تأثیر قرار دهد. اما در واقع این مفاهیم زیبا پوششی برای اجرای یک توطئه خطرناک است که هدف غایی آن از بین بردن ظرفیت راهبردی حزب‌الله لبنان و نابودی ستون فقرات جبهه مقاومت در شمال فلسطین اشغالی است.

تجربه تاریخی نشان داده است که هرگاه دشمنان مقاومت از تقابل نظامی به نتیجه نرسیده‌اند به ابزارهای روانی، دیپلماتیک و تبلیغاتی متوسل شده‌اند تا اهداف خود را با ظاهری مشروع و مقبول به پیش ببرند. از این رو آگاهی‌بخشی عمومی، هوشیاری نخبگان و اتحاد جریان‌های مقاومت در برابر این پروژه فریبنده امری ضروری و اجتناب‌ناپذیر است. آینده منطقه در گروی مقاومت آگاهانه در برابر چنین نقشه‌هایی است.

سلاح مقاومت، سد امنیتی 

تجربه ملموس و تاریخی چهار دهه گذشته به‌وضوح نشان داده است که تنها عامل مؤثر در مهار تجاوزهای مکرر رژیم صهیونیستی به خاک لبنان نه دیپلماسی فرسایشی و نه ساختارهای رسمی امنیتی بلکه قدرت بازدارندگی مقاومت بوده است؛ قدرتی برخاسته از ایمان، اراده، تجربه میدانی و حمایت گسترده مردمی. این سلاح نه‌تنها یک ابزار نظامی صرف بلکه نماد عزت ملی و ضامن استقلال و تمامیت ارضی لبنان است. شکست هیمنه ارتش رژیم اشغالگر در جنگ ۳۳ روزه، پیروزی‌های راهبردی در القصیر و آزادسازی‌های متوالی مناطق اشغالی همه و همه مرهون همین اراده و توان بازدارنده است.

خلع سلاح مقاومت؛ آغاز یک فاجعه ملی و منطقه‌ای

در شرایطی که دولت لبنان در انجام ابتدایی‌ترین وظایف دفاعی خود ناتوان مانده و ساختارهای رسمی این کشور زیر فشارهای شدید اقتصادی، سیاسی و خارجی به‌شدت تضعیف شده‌اند، این حزب‌الله و جبهه مقاومت هستند که همچنان به‌مثابه تنها سد محکم در برابر طمع‌ورزی‌های صهیونیستی عمل می‌کنند. رژیم تل‌آویو همواره لبنان را به‌عنوان حیاط خلوت خود نگاه کرده و بارها تلاش کرده از خلأهای امنیتی و سیاسی برای تحقق اهداف توسعه‌طلبانه‌اش بهره‌برداری کند.

طرح خلع سلاح مقاومت برخلاف ظاهر فریبنده آن که گاه در قالب اصلاحات امنیتی یا تقویت دولت مرکزی مطرح می‌شود در واقع تلاشی سازمان‌یافته برای در هم شکستن سپر دفاعی ملت لبنان است. حذف مقاومت یعنی گشودن دروازه‌های کشور به‌سوی یک تجاوز دوباره و بدون مانع. از این رو حفظ سلاح مقاومت نه‌تنها یک انتخاب راهبردی بلکه ضرورتی حیاتی برای صیانت از حاکمیت، امنیت و آینده لبنان است.

نقشه‌ای برای تضعیف جبهه مقاومت

طرح خلع سلاح حزب‌الله لبنان صرفاً یک پروژه داخلی یا تصمیمی محدود به مرزهای این کشور نیست بلکه بخشی از یک سناریوی کلان و چندلایه آمریکاییصهیونیستی برای در هم شکستن کلیت جبهه مقاومت در منطقه غرب آسیاست. این جبهه طی دو دهه اخیر با تلفیقی بی‌نظیر از ایمان دینی، پشتوانه مردمی و مهارت‌های پیشرفته نظامی توانسته معادلات سنتی قدرت در منطقه را به چالش بکشد و هیمنه نیروهای استکباری را در هم بریزد. از عراق تا فلسطین و یمن حضور مؤثر و هماهنگ گروه‌های مقاومت مانعی بزرگ در برابر اجرای طرح‌های توسعه‌طلبانه آمریکا و رژیم صهیونیستی ایجاد کرده است.

در این میان حزب‌الله لبنان به‌عنوان یکی از بازیگران اصلی و ستون فقرات این محور نقش تعیین‌کننده‌ای در توازن قوا دارد. قدرت نظامی و نفوذ راهبردی این جریان در جبهه شمالی فلسطین اشغالی همواره یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های امنیتی رژیم صهیونیستی بوده است. به همین دلیل حذف یا تضعیف توانمندی‌های حزب‌الله برای رژیم صهیونیستی به‌منزله باز کردن گره‌ای اصلی در حلقه محاصره‌ای است که از سوی مقاومت بر آن تحمیل شده است.

خلع سلاح مقاومت؛ آغاز یک فاجعه ملی و منطقه‌ای

از نگاه طراحان این پروژه لبنان «نقطه قابل نفوذ» در زنجیره مقاومت است؛ جایی که با ابزارهای تبلیغاتی، فشارهای دیپلماتیک، تحریم‌های اقتصادی و شعارهای فریبنده می‌توان زمینه تضعیف محور مقاومت را فراهم کرد. از این رو مقابله با این سناریو نه‌تنها وظیفه‌ای ملی برای مردم لبنان بلکه ضرورتی حیاتی برای همه نیروهای مقاومت در منطقه است. دفاع از سلاح مقاومت دفاع از کرامت امت اسلامی و حفظ توازن قدرت در برابر سلطه‌طلبان است.

آمریکا و هم‌پیمانانش، بازیگران اصلی صحنه

در پشت پرده نقشه خطرناک و سازمان‌یافته خلع سلاح مقاومت در لبنان ایالات متحده آمریکا نقش محوری و تعیین‌کننده‌ای ایفا می‌کند. این کشور نه‌تنها در مقام طراح اصلی این سناریو ظاهر شده بلکه با بهره‌گیری از ابزارهای مختلف سیاسی، دیپلماتیک، امنیتی و اقتصادی تلاش دارد زمینه‌های اجرای گام‌به‌گام این پروژه را فراهم سازد. استفاده ابزاری از شورای امنیت سازمان ملل، به‌ویژه برجسته‌سازی و تفسیرهای مغرضانه از قطعنامه ۱۷۰۱یکی از تاکتیک‌های اصلی واشنگتن برای فشار بر حزب‌الله و مشروع جلوه‌دادن اقدامات ضد مقاومت است.

هم‌زمان آمریکا با تشدید تحریم‌ها علیه گروه‌های مقاومت، اعمال فشارهای اقتصادی هدفمند، مسدودسازی منابع مالی و کمک‌های انسان‌دوستانه می‌کوشد جبهه مقاومت را از درون فرسوده و تضعیف کند. تحریک برخی گروه‌های داخلی لبنان، بهره‌برداری از اختلافات سیاسی، تشویق جریان‌های همسو با غرب به موضع‌گیری علیه سلاح مقاومت بخشی دیگر از سناریوی چندلایه‌ای است که به‌صورت موازی با فشارهای خارجی اجرا می‌شود.

در همین راستا سفرهای مکرر مقامات بلندپایه آمریکایی به بیروت، جلسات پشت‌پرده با چهره‌های سیاسی و پیام‌های ترکیبی تهدید و تطمیع از سوی سفارت آمریکا در لبنان به‌روشنی نشان‌دهنده عمق مداخله مستقیم این کشور در امور داخلی لبنان و تلاش برای شکل‌دهی به معادلات آینده آن است.

این رویکرد مداخله‌جویانه و خصمانه نه‌فقط علیه حزب‌الله بلکه علیه حاکمیت و استقلال لبنان است. آمریکا و هم‌پیمانانش با ظاهری دیپلماتیک اما باطنی سلطه‌گر در پی مهار نیرویی هستند که معادلات سلطه را در منطقه به چالش کشیده است. هوشیاری در برابر این پروژه وظیفه‌ای ملی و منطقه‌ای است.

هم‌صدایی برخی جریان‌های داخلی

آنچه خطر پروژه خلع سلاح مقاومت را دوچندان می‌کند نه‌فقط فشارهای خارجی یا نقشه‌ راه آمریکا و رژیم صهیونیستی بلکه هم‌صدایی و همراهی برخی جریان‌ها و چهره‌های داخلی لبنان است. این گروه‌ها که گاه دارای پیشینه‌های سیاسی پررنگ یا تریبون‌های رسانه‌ای قدرتمند هستند یا از سر وابستگی فکری و سیاسی به غرب و نظام سرمایه‌داری جهانی و یا به دلیل تحلیل‌های سطحی، ناآگاهی از تحولات منطقه‌ای و ساده‌انگاری نسبت به تهدیدات دشمن در زمینی بازی می‌کنند که نقشه‌اش را دشمن طراحی کرده است.

این جریان‌ها در ظاهر با شعارهایی چون «حاکمیت ملی»، «انحصار سلاح در دست دولت» و «حفظ استقلال لبنان» سخن می‌گویند؛ اما در واقع روایت‌هایی را تکرار می‌کنند که دقیقاً با منافع تل‌آویو و واشنگتن هم‌راستا است. آنان با استفاده از ادبیات به‌ظاهر میهن‌دوستانه، خواسته یا ناخواسته به جای ایستادن در کنار مردم لبنان به تریبون‌های داخلی پروژه صهیونیستی-آمریکایی بدل شده‌اند.

خلع سلاح مقاومت؛ آغاز یک فاجعه ملی و منطقه‌ای

تاریخ نشان داده است که قدرت‌های بیگانه هرگاه در میدان نظامی شکست خورده‌اند تلاش کرده‌اند از دروازه‌های سیاست و رسانه وارد شوند؛ و در این میان همواره بر ستون پنجم داخلی تکیه کرده‌اند. اکنون نیز همان سناریو در حال تکرار است. قدرت‌هایی که کارنامه‌شان در منطقه چیزی جز اشغال، جنگ، تخریب زیرساخت‌ها، تحقیر ملت‌ها و چپاول منابع نبوده امروز با لبخند دیپلماتیک و پوشش اصلاح‌طلبی از زبان برخی نخبگان داخلی سخن می‌گویند.

مردم لبنان و نخبگان آگاه باید هوشیار باشند که تکرار روایت دشمن به هر نیت و انگیزه‌ای که باشد نهایتاً به تضعیف مقاومت و تحویل کشور به دست سلطه‌گران خواهد انجامید.

خطر تجزیه و سقوط لبنان

لبنان کشوری است با ساختاری شکننده و پیچیده؛ کشوری که بافت اجتماعی آن از اقوام، طوایف و مذاهب گوناگون تشکیل شده و تجربه دهه‌ها جنگ داخلی، بحران‌های سیاسی و دخالت‌های خارجی را در حافظه تاریخی خود ثبت کرده است. در چنین ساختاری هرگونه خلل در توازن قدرت داخلی یا برهم خوردن معادلات بازدارندگی می‌تواند پیامدهایی فاجعه‌بار و سرنوشت‌ساز به همراه داشته باشد. از همین رو باید با دیده‌ تیزبین به پیامدهای طرح‌هایی چون خلع سلاح مقاومت نگریست.

حذف یا تضعیف مقاومت نه‌تنها ابزار بازدارندگی در برابر تجاوزات رژیم صهیونیستی را از میان می‌برد بلکه عملاً کشور را در برابر تهدیدات داخلی و خارجی بی‌دفاع می‌سازد. سلاح مقاومت در این میان تنها یک ابزار نظامی نیست؛ بلکه وزنه‌ای متعادل‌کننده در توازن داخلی و ضامنی برای ثبات و بقای لبنان به‌عنوان یک کشور مستقل و واحد است. این سلاح مانعی در برابر فتنه‌های فرقه‌ای، طرح‌های تجزیه‌طلبانه و بازگشت سناریوهای ویرانگر دخالت خارجی است.

بدون مقاومت لبنان به سادگی می‌تواند به صحنه‌ای برای درگیری‌های نیابتی، کشمکش‌های طایفه‌ای و بازی‌های ژئوپلیتیک قدرت‌های بیگانه تبدیل شود. همان‌طور که تجربه سال‌های گذشته نشان داده هر گاه این کشور از یک نیروی ملیِ مقتدر و مستقل بهره‌مند بوده توانسته در برابر طوفان‌های منطقه‌ای دوام آورد. 

در نتیجه حفظ مقاومت و تقویت جایگاه آن نه‌تنها ضرورتی راهبردی برای مقابله با صهیونیسم بلکه شرط حیاتی برای صیانت از وحدت ملی، حاکمیت واقعی و بقای لبنان به‌عنوان یک کشور مستقل و باثبات است.

دفاع از مقاومت؛ دفاع از لبنان

در شرایطی که لبنان در معرض تهدیدهای سنگین داخلی و خارجی قرار دارد حقیقتی روشن‌تر از همیشه در برابر افکار عمومی ایستاده است: امروز دفاع از حزب‌الله و جبهه مقاومت صرفاً دفاع از یک گروه یا جریان سیاسی خاص نیست؛ بلکه دفاع از موجودیت ملی، استقلال واقعی، کرامت انسانی و عزتی است که در سایه سال‌ها ایستادگی، جان‌فشانی و فداکاری هزاران شهید به‌دست آمده است.

مقاومت در لبنان نه یک پروژه حزبی بلکه بخشی جدایی‌ناپذیر از هویت ملی این کشور است. هر سنگر، هر شهید و هر پیروزی در برابر دشمن صهیونیستی نه به نام یک گروه بلکه به نام لبنان رقم خورده است. اگر امروز این کشور در برابر تجاوزات آشکار و پنهان صهیونیسم ایستاده، اگر امنیت نسبی در بخش‌هایی از خاک آن برقرار است، اگر غرور ملی لبنانیان همچنان زنده است، همه و همه در گرو حضور و قدرت مقاومت است.

خلع سلاح مقاومت؛ آغاز یک فاجعه ملی و منطقه‌ای

در چنین شرایطی هر صدایی که در حمایت از مقاومت بلند می‌شود، صدایی است در دفاع از میهن، از کرامت ملت و از حق طبیعی مردم برای دفاع از خود. در مقابل هر موضع‌گیری که در مسیر خلع سلاح مقاومت قرار گیرد - چه از سر ساده‌اندیشی و تحلیل غلط و چه از روی وابستگی و خط‌گیری از بیرون ـ خواه‌ناخواه در امتداد خواست و اراده دشمن صهیونیستی قرار دارد.

آینده لبنان به انتخاب امروز مردم آن بستگی دارد: ایستادن در کنار نیرویی که عزت و امنیت را پاس می‌دارد یا همراهی با جریانی که ناخواسته یا عامدانه در مسیر تضعیف این دستاورد بزرگ گام برمی‌دارد.

هوشیاری کامل، نیاز امروز لبنان

لبنان امروز در یکی از حساس‌ترین و سرنوشت‌سازترین مقاطع تاریخ معاصر خود قرار دارد؛ مقطعی که در آن سرنوشت یک ملت نه در میدان نبرد نظامی بلکه در عرصه آگاهی، اتحاد و مقاومت در برابر فتنه‌های نرم رقم می‌خورد. توطئه‌ سازمان‌یافته خلع سلاح مقاومت پروژه‌ای نیست که تنها متوجه یک گروه یا طایفه باشد، بلکه هدف نهایی آن سلب توان دفاعی از ملتی است که در برابر صهیونیسم ایستادگی کرده و بهای آن را با خون و رنج پرداخته است.

در چنین شرایطی هوشیاری، وحدت و مسئولیت‌پذیری همه جریان‌های دلسوز و مستقل لبنانی ـ از هر دین، مذهب و گرایش سیاسی ـ بیش از هر زمان دیگر ضروری است. مسلمان و مسیحی و شیعه و سنی همگی در یک کشتی نشسته‌اند و هرگونه تضعیف مقاومت شکافی است که همه را در معرض غرق شدن قرار خواهد داد. باید فراتر از اختلافات زودگذر سیاسی و منافع جناحی اندیشید و تهدید مشترک را با چشمانی باز شناخت.

سلاح مقاومت نه ابزار یک گروه خاص بلکه سرمایه‌ ملی برای مقابله با دشمنی است که بارها در پی تحقیر، اشغال و تجزیه لبنان بوده است. امروز بیش از هر زمان دیگری باید در برابر فشارهای خارجی، تهدیدهای مستقیم، تحریم‌های هدفمند و فتنه‌های داخلی ایستاد. راه مقابله با این توطئه، آگاهی‌بخشی، روشنگری در سطح جامعه و بسیج افکار عمومی است تا حقیقت جایگزین تحریف شود.

دفاع از مقاومت، دفاع از کرامت، استقلال و آینده لبنان است. این مسئولیت سنگین بر دوش همه‌ کسانی است که دل در گرو سربلندی این سرزمین دارند.

کلام آخر

جبهه مقاومت امروز تنها یک نیروی نظامی یا سیاسی نیست بلکه سرمایه‌ای بی‌بدیل و راهبردی برای کل امت اسلامی و بویژه ملت مقاوم لبنان به‌شمار می‌رود. مقاومتی که با خون پاک شهدا، صبر خانواده‌ها، ایمان راسخ رزمندگان و همراهی مردم شریف لبنان شکل گرفت امروز نماد عزت، امنیت و اقتدار در برابر دشمنی است که دهه‌ها تلاش کرده این سرزمین را به زانو درآورد. چنین دستاوردی نه در سایه دیپلماسی تسلیم‌طلبانه به‌دست آمده و نه با سازش‌های تحمیلی بلکه با ایستادگی در برابر تجاوز، تحقیر و اشغال رقم خورده است.

در این شرایط هرگونه همراهی با پروژه خطرناک خلع سلاح مقاومت ـ چه از روی ناآگاهی و چه از سر وابستگی ـ چیزی جز بازی در زمین دشمن نیست. این‌گونه مواضع نه‌تنها هم‌راستایی با منافع صهیونیسم جهانی و اهداف بلندمدت رژیم اشغالگر قدس است بلکه در عمل به معنای خیانت به خون هزاران شهید و تلاش‌های مجاهدانی است که برای حفظ خاک، عزت و استقلال لبنان جان دادند.

دشمن امروز با سلاح رسانه، فشار سیاسی، قطعنامه‌های بین‌المللی و وعده‌های دروغین می‌کوشد همان کاری را انجام دهد که نتوانست با حمله نظامی به سرانجام برساند. هوشیاری و ایستادگی در برابر این سناریو، وظیفه‌ای ملی، دینی و تاریخی است.

فراموش نکنیم: خیانت به مقاومت، خیانت به لبنان و امت اسلامی است؛ و تاریخ این خیانت را نه خواهد بخشید و نه از حافظه ملت‌ها پاک خواهد کرد. امروز زمان انتخاب است؛ ایستادن با مقاومت، یا تسلیم شدن در برابر اراده دشمن.

ارسال نظرات