۳۰ آبان ۱۳۹۴ - ۱۷:۱۸
کد خبر: ۳۰۳۹۸۶
بخش دوم/ گفت‌وگوی تفصیلی رسا با پژوهشگر حوزوی؛

معنویت جمع‌گرایانه‌، آیینی و شریعت‌گرایانه بُعد اخلاقی تربیتی اربعین/ علمایی که در راهپیمایی اربعین شرکت می‌کردند

خبرگزاری رسا ـ زیارت اربعین براساس ایمان زائر و به دنبال دغدغه‌ها و اولویت‌بندی‌های معنوی و روحی او انجام می‌شود. مظاهر و جلوه‌های معنوی زیارت اربعین را در دو بخش می‌توان جمع‌بندی کرد که ویژگی‌های معنویت در زیارت اربعین را نیز نشان می‌دهد.
حجت‌الاسلام محمدي حجت‌الاسلام محمدي حجت‌الاسلام محمدي

 

به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، حجت‌الاسلام محسن محمدی، معاون علمی(آموزش و پژوهش) مؤسسه تاریخ تطبیقی، استاد دانشگاه فرهنگیان، مبلغ و مشاور نهاد رهبری در دانشگاه و پژوهشگر پژوهشگاه بین‌‌المللی المصطفی است.

 

در گفت‌وگوی تفصیلی با این استاد به تحلیل و بررسی زیارت اربعین با رویکرد «سیاسی اجتماعی» و «اخلاقی تربیتی» پرداختیم که در این بخش(بخش دوم) رویکرد «اخلاقی تربیتی» زیارت اربعین تقدیم حضور می‌شود.

 

متن این گفت‌وگو در ادامه تقدیم حضور علاقه‌مندان می‌شود؛

 

 

رسا ـ یکی از مهم‌ترین ابعاد زیارت اربعین، ابعاد معنوی و اخلاقی آن است. لطفا جلوه‌ها و ابعاد معنوی زیارت اربعین را بیان کنید؟

 

زیارت اربعین ابعاد اخلاقی و معنوی زیبا و بعضا منحصر به فردی دارد که در سایر زیارت‌ها کمتر به چشم می‌خورد. این زیارت بر اساس ایمان زائر و به دنبال دغدغه‌ها و اولویت‌بندی‌های معنوی و روحی او انجام می‌شود. مظاهر و جلوه‌های معنوی زیارت اربعین را در دو بخش می‌توان جمع‌بندی کرد که ویژگی‌های معنویت در زیارت اربعین را نیز نشان می‌دهد.

 

نخست، معنویت جمع‌گرایانه

 

زیارت اربعین بر نوعی معنویت الهی دلالت دارد که هر چند بر تقویت و توسعه رابطه با خدا تأکید دارد، ولی نوعی معنویت جمع‌گرایانه توحیدی است. به عبارت دیگر زیارت اربعین در عین این‌که بر پالایش روح و تقویت ارتباط با معبود تأکید می‌کند، ولی از گونه‌ای معنویت منتشَر حکایت دارد که همه زائران را در بر می‌گیرد و آن‌ها را به کسب فضائل اخلاقی رهنمون می‌کند. لذا زیارت اربعین در قالب سفرهای زیارتی به صورت دسته‌جمعی انجام می‌شود و بخش مهمی از اخلاق زائر برای بهبود و ارتقای روابط بین زائران است.

 

وقتی این زیارت‌های گروهی با انجام مناسک جمعی نیز همراه می‌شود، جلوه دیگری از «معنویت اجتماعی» را به تصویر می‌کشد. وجود این ابعاد جمع‌گرایانه معنوی در زیارت است که اماکن زیارتی را از «حال و هوای معنوی» برخوردار می‌کند.

 

در مجموع زیارت اربعین در عین این‌که بر رابطه معنوی فرد با خود و خدا تمرکز دارد، روابط معنوی با دیگران را نیز ارتقا می‌دهد. این موضوع در مراحل سه‌گانه قبل، حین و پس از زیارت وجود دارد. زائران اربعین قبل از سفر به حلالیت‌طلبی و خداحافظی از اقوام و دوستان می‌پردازند و حال و هوایی مذهبی را در خانه و کاشانه خود به راه می‌اندازند. در حین سفر کمک به سایر زائران فضیلت مؤکد اخلاقی است و خرید سوغات یادبودی از سایرین است.

 

آن‌ها در حین سفر در بطن معنویت سفرند و خود را در آستان مولای آزاده خود می‌بینند و سعی می‌کنند ادب زائر در محفل و منظر مزور را رعایت کننند. پس از سفر نیز دیدار از زائر اربعین توصیه شده است و این دیدار نیز یاد همه خاطرات و معنویات سفر را زنده می‌کند.

 

دوم، معنویت آیینی

 

از طرفی بخشی از تقدس اماکن مذهبی به خاطر تشریفات و آیین‌های خاصی است که در آن اماکن برگزار می‌شود و از طرف دیگر آیین و مراسم مذهبی بخش عملی ایمان را تشکیل می‌دهند. بدون مراسم مذهبی یا زمانی که این مراسم اجرا نمی‌شود، مکان مقدس بخشی از معنویت خود را از دست می‌دهد؛ زیرا این مراسم، ایمان عملی و تبدیل کننده اعتقاد و ایمان به یک حرکت عینی هستند.

 

بهترین نمود این رابطه با منبع الهام در زیارت اربعین در مراسم سوگواری بر اباعبدالله الحسین(ع) نمود پیدا می‌کند. اساساً تقدس و معنویت کربلا با اجرای برنامه‌ها و مناسک دینی گره خورده است که مهم‌ترین آن‌ها برنامه عزاداری است. بر این اساس یکی از مهم‌ترین جلوه‌های معنوی زیارت اربعین برگزاری مراسم عزاداری است که در طول سفر و مقصد(کربلای معلا) کاملا مشهود است.

 

یک تجربه معتبر و اصیل دینی در یک سفر زیارتی، شامل شرکت در یک مراسم گروهی است که در آن افرادی که با هم غریبه هستند، در یک برنامه فرهنگی در کنار هم قرار می‌گیرند و با یک‌دیگر احساس نزدیکی و یگانگی می‌کنند. در واقع تجربه بیشتر زائران که از مکان‌های مذهبی دیدن می‌کنند تا حد زیادی با حضور تعداد زیادی از دیگر زائران تقویت می‌شود. در همه سنت‌های دینی، گرد هم آمدن و تشکیل جامعه دادن، بخش جداناپذیر سفرهای زیارتی است.

 

مهم‌ترین تجربه‌های دینی و معنوی زائران اربعین در ضمن مراسم‌های گروهی این زیارت رقم می‌خورد؛ مراسم‌هایی که از پیاده‌روی دسته‌جمعی تا عزاداری گروهی و نماز جماعت را دربر می‌گیرد. این مراسم‌ها مهم‌ترین جنبه مناسکی زیارت اربعین را شکل می‌دهد به طوری که بدون آن‌ها اطلاق زائر اربعین مفهومی گنگ به نظر می‌رسد.

 

سوم، معنویت شریعت‌گرایانه

 

زیارت اربعین بر معنویتی شریعت‌گرا و ضابطه‌مند استوار است و به صرف حضور در اماکن مذهبی خلاصه نمی‌شود، بلکه همراه آداب ویژه‌ای است که شامل اعمالی مانند طهارت(غسل، وضو)، قرائت ادعیه، اذکار و نماز است. بنابراین معنویت در زیارت اربعین مبتنی بر نوعی برنامه عبادی و مناسکی است که در قالب رعایت آداب و اعمال ـ اعم از واجب و مستحب ـ انجام می‌شود. به این ترتیب، زیارت اربعین در بطن و بستر شریعت است و از آن جدا نیست.

 

بر این اساس ضمن این‌که می‌توان خود زیارت اربعین را مناسکی دینی دانست توجه به این نکته لازم است که زائر اربعین احکام مناسکی خاصی دارد، همانند نماز شکسته. از این مهم‌تر زائر اربعین خود را سوگدار و دلداده امامی می‌داند که مصائب او با مهم‌ترین مناسک دینی همانند نماز(نماز ظهر عاشورا، مناجات و قرائت قرآن شب عاشورا) گره خورده است.

 

در واقع در زیارت اربعین ابعاد احساسی و مناسکی دین در هم تنیده می‌شود. اساساً بنیان و اساس زیارت اربعین بر اساس ارادت به مولایی است که مؤمن به خدا بود و در زیر آسمان مقیدتر و متشرع‌تر از او نبود؛ چراکه او امام شریعت و حافظ شریعت بود و جان شریفش را برای حفظ همین شریعت به درگاه الهی تقدیم کرد.

 

 

رسا ـ زیارت اربعین به صورت پیاده انجام می‌شود. آیا انجام زیارت به صورت پیاده در روایات آمده است؟

 

پیاده روی در انجام فرائض دینی در اسلام آمده است، همانند پیاده روی به سوی مساجد، پیاده روی در تشییع جنازه، پیاده روی امام هنگام رفتن به مصلا در نماز عید، پیاده‌روی برای حج و عمره و پیاده رفتن به رمی جمرات. پیاده‌روی برای زیارت قبور اهل‌بیت(ع) نیز یکی از این موارد است. امام صادق(ع) می‌فرمایند «هر کسی پیاده به زیارت امیرمؤمنان(ع) برود، با هر قدمی، خداوند یک حج و یک عمره می نویسد و اگر پیاده بازگردد، خداوند با هر قدمی دو حج و دو عمره برایش نوشته است.»

 

در محضر مبارک امام صادق(ع) نام امیرمؤمنان(ع) بُرده شد. شخصی به نام «ابن مارد» از حضرت پرسید: یا أباعبدالله! کسی که جدّتان أمیرمؤمنان(ع) را زیارت کند، چه ثوابی خواهد گرفت؟ امام صادق(ع) فرمودند: «ای پسر مارد! کسی که پیاده جدم را در حالی که حقش را می شناسد زیارت کند، خداوند به ازای هر قدمی که برمی دارد، یک حج و عمره مقبول برایش می‌نویسد.»

 

زیارت با پای پیاده، از دیدگاه تاریخی، ریشه در زیارت جابر بن عبدالله انصاری(ره) صحابی جلیل القدر رسول اعظم(ص) دارد. او برای نخستین بار با پای پیاده از مدینه به کربلا آمد و به زیارت امام حسین(ع) توفیق یافت، پس این سنت مقدّس پیاده روی برای زیارت امام حسین(ع) از روزگار امامان(ع) وجود داشته است. درباره زیارت پیاده امام حسین(ع) نیز روایات ثواب زیادی نقل کرده‌اند.

 

از حسین بن ثُوَیْر نقل شده که امام صادق(ع) فرمودند: «ای حسین! به درستی که هر کسی از خانه‌اش به قصد زیارت قبر حسین بن علی(ع) خارج شود، اگر پیاده باشد، با هر قدمی، حسنه‌ای برایش نوشته شده و گناهی از او پاک می‌شود و اگر سواره باشد، با هر قدمی، حسنه‌ای برایش نوشته شده و به واسطه آن گام، گناهی از او کنار گذاشته می‌شود تا به درب حائر حسینی برسد که در این صورت خداوند نام او را از جمله رستگاران و نجات یافتگان ثبت می‌کند و زمانی که آداب زیارت و اعمالش را به پایان برساند، خداوند نام او را در زمره برندگان می‌نویسد.»

 

ابوصامت از امام صادق(ع) نقل می‌کند: «هر کسی پیاده به زیارت قبر حسین(ع) برود، خداوند برای هر قدمی هزار حسنه نوشته و هزار گناه از او پاک می‌کند و رتبه‌اش هزار درجه بالا می‌رود.» از علی صائغ نقل شده که امام صادق(ع) فرمودند: «ای علی! به زیارت حسین(ع) برو و آن را ترک مکن.» علی صائغ می‌گوید: عرض کردم: چه ثواب و پاداشی برای زائرش دارد؟ امام فرمود: «کسی که پیاده به زیارت ایشان برود، خداوند به ازای هر قدمی، حسنه‌ای برایش می‌نویسد و از او گناهی را پاک می‌کند و یک درجه ارتقای رتبه پیدا می‌کند. پس وقتی به مرقد حسین(ع) رسید، خداوند دو فرشته را بر او مأمور می‌کند تا هرچه از خیر و خوبی و صلاح از دهانش خارج می‌شود، برایش بنویسند و اگر چیزی خواست که به صلاحش نبود، برایش ثبت نکنند و هنگامی که از زیارت باز می‌گردد، با او وداع کرده و می‌گویند: ای دوست خدا! بخشیده شدی؛ تو از حزب خدا و حزب پیامبرش و حزب اهل‌بیتش هستی. به خدا سوگند هرگز به چشم خودت آتش را نخواهی دید و آتش نیز تو را نمی‌بیند و نمی‌سوزاند.»

 

رسا ـ افزون‌ بر این روایات، آیا از عمومات دین هم می‌توان در مورد پیاده روی زیارت اربعین تأییداتی بیان کرد؟

 

بله عمومات دینی هم در تأیید زیارت اربعین است. این پیاده روی نوعی اظهار خضوع و بندگی و تعظیم شعائر است. پیاده رفتن به زیارت امامان دو بُعد دارد؛ هم زیارت امام شهیدان است و هم فروتنی و اظهار تذلّل برای خدا است؛ به ویژه اگر پابرهنه انجام شود. در برخی احکام نیز شواهدی از این امر وجود دارد، از جمله آیه شریفه: «فَاخْلَعْ نَعْلَیک إِنَّک بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًی؛ گواه است که پابرهنه رفتن به عبادتگاه و مکانهای مقدس، خاکساری و خضوع بیشتری را می‌رساند.»

 

تعظیم و تکریم شعائر الهی، همان‌طور که در حج و عمره در سعی صفا و مروه، در رمی جمرات و در زیارت مؤمن تکریم و بزرگداشت شعائر الهی است و شاید بتوان گفت تکریم میت و ملائکه همراه او است. بنابراین، پیاده روی برای زیارت امامان(ع) در حقیقت انجام سه عبادت است: نخست، زیارت پیشوایان. دوم، خضوع و تذلل برای خداوند و سوم، بزرگداشت شعائر الهی. بنابراین پیاده روی اجری مضاعف برای زائران دارد.

 

 

 

 

رسا ـ با دقت در روایات متوجه می‌شویم که عدد چهل دارای قداست و اهمیت ویژهای است. در این خصوص چه نظری دارید؟

 

اعداد در روایات بر اساس ملاک حکمت به کار رفته است. اگر مروری مختصر و گذرا بر روایاتی داشته باشیم که عدد چهل را مدنظر داشته‌اند، می‌توانیم نگاهی جدید به اهمیت اربعین داشته باشیم.

 

نخست، شهادت چهل مؤمن

 

امام صادق(ع) می‌فرمایند: «هر گاه یکى از اهل ایمان بمیرد و بر جنازه او چهل نفر از مؤمنان حضور یابند و گواهى دهند که پروردگارا! ما به جز خوبى و نیکى از این شخص ندیده‏ایم و تو از ما داناتر هستى، خداوند متعال مى‌‏فرماید: من نیز شهادت شما را پذیرفتم و آنچه [از بدی‌ها و گناهان] از او مى‌‏دانستم که شما بى‌اطلاع بودید، همه را بخشیدم.»

 

دوم، دعا براى چهل مؤمن

 

امام صادق(ع) می‌فرمایند: «هر کس چهل نفر از مؤمنین را در دعا کردن بر خود مقدم بدارد، سپس حاجات خود را بطلبد، دعاى او به اجابت ‏خواهد رسید.» همچنین دعا کردن چهل مؤمن در قنوت نماز وتر در نماز شب اجابت دعا را نزدیک‏تر و سریع‌تر مى‌کند.

 

سوم، دعاى چهل نفره

 

امام صادق(ع) می‌فرمایند: «اگر گروهى چهل نفره جمع شوند و خداى خویش را بخوانند، مطمئنا دعاى آنان مستجاب خواهد شد و اگر چهل نفر نبودند گروه چهار نفره، ده بار خدا را بخوانند که همین أثر را دارد و اگر بیش از یک نفر نباشد و چهل بار خدا را صدا بزند، خداى عزیز و جبار خواسته او را برآورده خواهد کرد.»

 

چهارم، آمرزش چهل گناه

 

امام باقر(ع) می‌فرمایند: «کسى که جنازه‏اى را از چهار طرف حمل کند، خداوند متعال چهل گناه کبیره او را خواهد بخشید.»

 

پنجم، آثار چهل روز اخلاص

 

امام رضا(ع) از پیامبر گرامى اسلام چنین نقل می‌کنند: «هیچ بنده‌‏اى چهل روز اعمال خود را خالصانه به درگاه حضرت حق انجام نمى‌دهد، مگر این که خداوند متعال چشمه سارهاى حکمت را از قلب او به زبانش جارى مى‏‌سازد.»

 

ششم، ویژگی یاران حضرت مهدى

 

امام سجاد(ع) می‌فرمایند: «هر گاه قائم ما قیام کند، خداوند متعال از شیعیان ما آفت، بلا و سستى را دور خواهد کرد و دل‌هاى آنان را همانند پاره‏هاى آهن قوى و محکم می‌کند و نیروى هر یک از آنان را معادل نیروى چهل مرد قرار خواهد داد.»

 

 

هفتم، چهل روز عزاى مؤمن

 

پیامبر(ص) می‌فرمایند: «اى ابوذر! هنگامى که مؤمنى از دنیا مىرود، زمین تا چهل روز براى فقدان او گریان و عزادار است.»

 

هشتم، بعثت انبیا در چهل سالگى

 

امام باقر(ع) می‌فرمایند: «پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله در ۶۳ سالگى از دنیا رفت، که آخر سال دهم هجرت بود. آن حضرت بعد از تولد خویش هنگامى که چهل سالش کامل گردید، به پیامبرى رسید و ۱۳ سال دیگر در مکه بود که در ۵۳ سالگى به مدینه هجرت کرد و بعد از 10 سال در مدینه به سراى جاویدان منتقل شد.» در روایت آمده است که اکثر انبیا در چهل سالگى به رسالت مبعوث شده ‏اند. همچنان که رسول گرامى اسلام نیز در چهل سالگى به رسالت مبعوث گردید.

 

نهم، حفظ چهل حدیث

 

پیامبر اکرم(ص) می‌فرمایند: «هر کس از امت من چهل حدیث از احادیث دینى مورد نیاز جامعه را حفظ کند خداوند متعال او را در روز قیامت ‏به عنوان فقیه و دانشمند محشور خواهد کرد.»

 

دهم، آثار گناه تا چهل روز

 

امام صادق(ع) می‌فرمایند: «کسى که از شراب و مسکرات حرام استفاده کند، تا چهل روز نمازش پذیرفته نمى‏شود، مگر این که حقیقتا توبه کند.»

 

یازدهم، اصلاح تا چهل سالگى

 

رسول‌الله(ص) می‌فرمایند: «هنگامى که شخص به چهل سالگى می‌رسد و کارهاى نیک او از اعمال زشتش بیشتر نباشد، شیطان پیشانى او را بوسیده، مى‌گوید: این چهره‌اى است که دیگر روى سعادت و خوشبختى را نخواهد دید.» و در حدیث دیگرى مى‏فرماید: «فرد چهل ساله‏اى که در اندیشه کارهاى نیک نباشد، براى ورود به آتش جهنم خود را آماده کند که نجات او مشکل است.» قرآن کریم نیز چهل سالگى را اوج کمال انسانى می‌داند.

 

هشدار به چهل ساله‏ها

 

امام زین ‏العابدین(ع) می‌فرمایند: «هر گاه شخصى به سن چهل سالگى برسد، فرشته‏اى از سوى خداوند در آسمان ندا مى‌دهد که هنگام سفر نزدیک است، زاد و توشه سفر را مهیا کن و در گذشته هنگامى که فردى به چهل سالگى مى‏رسید، با نفس خود محاسبه مى‌کرد.»

 

دوازدهم، تغذیه و اربعین

 

پیامبر اکرم(ص) می‌فرمایند: «هر کس چهل روز از خوردن گوشت ‏خوددارى کند، اخلاقش بد خواهد شد.»

 

سیزدهم، حقوق همسایه

 

رسول گرامى اسلام می‌فرمایند: «تا چهل خانه از چهار سوى منزل یک مسلمان، از رو‌به‌‏رو، پشت ‏سر، از سمت راست و از سمت چپ، همسایه یک مسلمان است.»

 

 

رسا ـ برخی گمان می‌کنند پیاده روی اربعین سنتی است مربوط به عوام و علما و بزرگان دین در آن حضوری ندارند. یعنی این کار را بیشتر نوعی شور اجتماعی می‌دانند تا اقدایم عالمانه. نظر شما در این مورد چیست؟

 

با توجه به روایاتی که بیان کردیم مشخص شد که پیاده روی اربعین کاملا جنبه دینی و روایی دارد و صرفا اقدامی سلیق‌های و عوام‌زده نیست. بر این اساس علما و مراجع تقلید افزون‌بر تشویق شیعیان و مؤمنان به زیارت اربعین و همچنین ارائه رهنمودهای لازم، خود نیز در این مراسم معنوی حضور پررنگی دارند و حتی در برخی دوران‌ها حضور آن‌ها در بین زائران سبب رونق دوچندان و حضور حداکثری مردم شده است.

 

شیخ مرتضی انصاری از جمله احیاکنندگان سنت پیاده روی برای زیارت امام حسین(ع) بود و خود ایشان نیز پیاده از نجف به کربلا می‌آمد. میرزا حسین نوری، صاحب موسوعه حدیثی «مستدرک الوسائل» در عید قربان هر سال به صورت پیاده به کربلا می آمد. سیدمهدی بحرالعلوم در دسته عزای «طوریج» که پیاده به کربلا می‌آمدند، حضوری پررنگ داشت. شیخ جعفر کاشف الغطا در یکی از پیاده روی‌هایش به کربلا، به حضور حضرت ولی‌عصر(ع) شرفیاب شد و حضرت ایشان را به سینه خویش چسبانده و فرموده است: «خوش آمدی، ای زنده کننده شریعت ما.» آیت‌الله مرعشی نجفی بیست بار پیاده به همراه تعدادی از طلاب که همه از مراجع و بزرگان شدند، به کربلا مشرف شد.

 

همچنین بزرگانی همانند سیدمحمدحسین طهرانی، سید احمد مستنبط، شیخ عباس قوچانی، شیخ حسن نجابت شیرازی و سید عبدالحسین دستغیب و شهید صدر اول و شهید صدر دوم در این پیاده روی شرکت می‌کردند. شهید صدر دوم(سیدمحمد صدر) حتی فتوا به وجوب پیاده روی به سوی حرم‌های أمیرمؤمنان(ع) و سیدالشهدا(ع) را صادر کرد و با این فتوا به مبارزه با سیاست ضددینی حزب بعث رفت و در برخی از خطبه‌های جمعه‌اش در نجف اشرف بر این موضوع تأکید می‌کرد.

 

مراسم پیاده‌روی در عصر مرجعیت شیخ مرتضی انصاری(1214- 1298ق) نیز با شکوه تمام رواج داشت و پس از وی، کم کم به فراموشی سپرده شد و عملی کم ارزش تلقی گردید؛ به طوری که به طبقه فقرا و نیازمندان اختصاص یافت؛ ولی بعدها محدث نامدار، میرزای حسین نوری، این مراسم را در میان مردم رونق بخشید.

 

در میان مراجع تقلید، حضور آیت‌الله سید محمود شاهرودی، زبانزد همگان بود. معروف است که وی در این مراسم، نخست با پای پیاده از نجف خارج می‌شد و به سوی کربلا حرکت می‌کرد و سپس سایر آقایان، استادان و طلاب هم به دنبال وی به راه می‌افتادند و وقتی مراسم زیارت تمام می‌شد، بیشتر زائران از کربلا سوار وسیله نقلیه می‌شدند و به نجف باز می‌گشتند؛ ولی آیت‌الله شاهرودی در بازگشت هم پیاده به نجف باز می‌گشت. معروف است که این مرجع بزرگ، چهل سفر با پای پیاده به زیارت امام حسین(ع) مشرف شده است.

 

شهید محراب آیت‌الله سید اسدالله مدنی، از استادان سرشناس حوزه نجف، یکی دیگر از عاشقان همیشگی مراسم پیاده روی نجف ـ کربلا و زیارت حرم اباعبدالله الحسین(ع) و یارانش، به خصوص در روز اربعین بود. عالمان و استادان حوزه علمیه نجف، خاطرات خوشی از این شهید بزرگ، در این مراسم باشکوه معنوی دارند.

 

آیت‌الله حاج آقا مصطفی خمینی نیز از عالمان و استادان نجف بود که همواره در مراسم پیاده‌روی حضوری پیوسته و جدی داشت. او مقید بود که در تمام ایام زیارت‌های مخصوص امام حسین(ع) ـ اول و نیمه رجب، نیمه شعبان، عرفه و به خصوص اربعین ـ پیاده از نجف به کربلا برود و در میان راه، گاهی کف پایش تاول میزد و زخمی می‌شد؛ ولی باز هم با شور و شوق تمام، به راه خود ادامه می‌داد و اصرار دوستان را برای سوار شدن به وسیله نقلیه، حتی در قسمتی از راه نمی‌پذیرفت و چون به نزدیک کربلا می‌رسید و نگاهش به گنبد و گلدسته‌های حرم امام حسین(ع) و پرچم سرخ رنگ آن می‌افتاد، بی‌اختیار اشک از چشمانش سرازیر می‌شد و مصیبت اهل‌بیت(ع) را زمزمه می‌کرد و به سر و سینه می‌زد و عزاداری و نوحه سرایی می‌کرد.

 

یکی‌ دیگر از شخصیت‌های برجسته حوزه علمیه نجف که به طور مرتب، در این مراسم شرکت می‌کرد، علامه امینی مؤلف کتاب ارزشمند «الغدیر» بود که در این سفرها، همواره تعدادی از مؤمنان او را همراهی می‌کردند. علامه امینی وقتی به نزدیکی کربلا می‌رسید، حالش منقلب می‌شد و قطرات اشک از چشمانش جاری می‌شد. امام موسی صدر، رهبر شیعیان لبنان که در شهریور 1357 توسط صهیونیست‌ها ربوده و ناپدید شد، یکی از شیفتگان مراسم پیاده روی از نجف به کربلا بود.

 

رسا ـ ممنون از وقتی که در اختیار ما قرار دادید.

 

/993/402/ر

ارسال نظرات