۱۴ آذر ۱۳۹۴ - ۱۸:۵۷
کد خبر: ۳۰۶۳۴۵
معاون تهذیب حوزه در گفت‌وگو با رسا؛

نقش مدیران و اساتید در تربیت اخلاقی طلاب/ اگر نگوییم نیاز طلاب به مشاوره بیشتر از اخلاق است،‌ کمتر نیست

خبرگزاری رسا ـ بنده اگر دستم باز باشد و بخواهم در زمینه تربیت طلاب کاری بکنم، معتقدم به صرفه‌ترین، کوتاه‌ترین و اصلی‌ترین کار این است که مدیران مدارس علمیه، هم مهذب و هم دارای اهتمام به مسائل تهذیبی طلاب باشند.
حجت الاسلام هادي حسين خاني

 

به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، حجت‌الاسلام هادی حسین‌خانی، معاون تهذیب حوزه‌های علمیه ضمن بررسی وضعیت اخلاقی طلاب در حوزه، به تشریح گزارش عملکرد این معاونت و برنامه‌های پیشروی این مرکز حوزوی پرداخت.

 

وی در این گفت‌وگو ضمن تأکید بر نیاز اساسی طلاب به بحث تربیت اخلاقی، وظایف مدیران مدارس را در این زمینه مهم ارزیابی کرد و گفت: به نظر می‌رسد آن‌چه مقداری خلأ است و باید آن را پر کنیم، مسأله استفاده از نقش تربیتی مدیر و اساتید مدرسه است؛ یعنی اگر مدیر و اساتید صرفاً یک نگاه آموزشی داشته باشند، طبیعتاً سمت و سوی حرکت طلبه به سمت آموزش خواهد بود.

 

معاون تهذیب حوزه‌های علمیه کشور در بخش دیگری از سخنان خود،‌ مشاوره را به اندازه اخلاق دارای اهمیت دانست و یادآور شد: نیاز طلاب به مشاوره اگر نگوییم بیشتر از اساتید اخلاق است، کمتر نیست.

 

 

در ادامه متن این گفت‌وگو را از نظر می‌گذرانید؛

 

رسا ـ وضعیت اخلاقی طلاب را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

 

وضعیت اخلاقی طلاب را بستگی دارد بر اساس چه موضوعی ارزیابی کنیم. یک زمانی می‌خواهیم این وضعیت را با اقشار دیگر جامعه از قبیل دانشگاهیان، بازاریان، کسبه و غیره ارزیابی کنیم، یک زمانی هم می‌خواهیم با آن‌چه باید باشند، ارزیابی کنیم. طبیعتاً ارزیابی‌ها متفاوت خواهد بود.

 

در مجموع و با صرف نظر از موارد خاص، میانگین وضعیت کلی اخلاقی طلاب در مقایسه با سایر بخش‌های جامعه را می‌توان بسیار مثبت ارزیابی کرد که دلایل مختلفی نیز دارد؛ یکی از دلایل محتوای علوم حوزوی است که سرکار آن با قرآن و روایات است که نورانیت خاص خود را دارند.

 

دلیل دیگر، هدف طلاب از ورود به حوزه است که از اهداف سایر بخش‌ها متفاوت است. عمدتاً طلاب هدف خدمت به اسلام و سربازی حضرت ولیعصر(عج) را دارند. سومین دلیل، برنامه‌های درون حوزه از قبیل دروس اخلاق، انس با ادعیه، زیارت، توسل و غیره است. همچنین فضای حوزه‌های علمیه با فضای دانشگاهی از جهات مختلف متفاوت است.

 

شکی نیست که برآیند مجموع روند اخلاقی طلاب نسبت به بخش‌های دیگر جامعه مثبت است. ولی اگر بخواهیم وضعیت اخلاقی طلاب را مقایسه کنیم با آن‌چه باید باشد، به نظر می‌رسد آن‌گونه نیست؛ یعنی با نقطه مطلوب فاصله داریم که جهات مختلفی می‌تواند داشته باشد. یکی از جهات این است که ما علمای اخلاق بزرگ و تأثیرگذاری که بتوانند پاسخگوی نیازهای طلاب بوده و الگو میان آن‌ها باشند، کم داریم.

 

در گذشته مدارس علمیه محدودتر بودند و در عین حال علمای بیشتری حضور داشتند. خود علمایی که حضور داشتند، بسیار درگیر مسائل اجرایی در نظام نبودند. ولی اکنون به دلیل نیازهای نظام که ضرورت نیز دارد، بسیاری از علما در جاهای مختلف مشغول به کار هستند. به همین دلیل آن کاری که باید در حوزه انجام شود و الگودهی، مقداری کم رنگ‌تر شده است.

 

از سوی دیگر بحث تهاجم فرهنگی نسبت به گذشته بسیار سنگین‌تر شده است. گسترش کنونی وسایل ارتباطی از قبیل اینترنت، ماهواره، تلفن همراه و غیره در گذشته نبود و وقت طلبه تنها به مسائل علمی معطوف بود؛ ولی همان‌گونه که اکنون این وسایل ارتباطی در جامعه گسترده شده، در حوزه نیز گسترش یافته است و این موضوع(گسترش وسایل ارتباطی) بی‌تأثیر نیست.

 

همچنین حجم زیاد مباحث آموزشی که در برنامه‌های طلاب وجود دارد،‌ مقداری جا را برای برنامه‌های تربیتی تنگ می‌کند که خود این موضوع نیز مزید بر علت است. همچنین از استاد به سبب فرصت کم و حجم زیاد مطالب خواسته می‌شود که صرفاً رسالت آموزشی خود را انجام دهد و بتواند حجم علمی را برساند. تمام این مسائل به گونه‌ای دست به دست هم می‌دهند تا با آن‌چه که باید باشد، مقداری فاصله داشته باشیم.

 

 

رسا ـ بسیاری معتقدند که وضعیت اخلاقی طلاب در گذشته بهتر بود. شما این موضوع را تأیید می‌کنید؟

 

نخست باید دید که شرایط گذشته و اکنون چگونه است؟ به نظر بنده باید در زمینه اظهار نظر دقت بیشتری داشته باشیم. یعنی اگر می‌خواهیم شخصیت‌های بسیار ممتاز گذشته را با طلبه امروز مقایسه کنیم، شکی نیست که برای نمونه علامه طباطبایی آن زمان با طلبه ساده کنونی قابل مقایسه نیست و به نظر می‌آید که مقایسه درستی نیست.

 

ولی اگر برآیند و میانگینی از وضعیت گذشته طلاب با وضعیت فعلی آن‌ها گرفته شود، شاید نتوانیم به ضرس قاطع بگوییم: «وضعیت طلاب در گذشته بهتر بوده است.» اتفاقاً در گذشته نیز کم و زیاد موارد مسأله‌داری وجود داشته است، منتها شرایط فعلی نیز شرایطی نیست که قابل مقایسه با گذشته باشد.

 

برای نمونه پیش از انقلاب یک عالمی 10 تا 20 طلبه‌ای در یک مدرسه داشته که خود همواره در کنار این طلاب بوده است. چندین استاد نیز وجود داشته‌اند که برای طلاب وقت می‌گذاشته‌اند، طلبه نیز بیشتر در مدرسه حضور داشته و ارتباطی زیادی با جامعه نداشته است. مسلماً این فضا با فضای کنونی تفاوت خواهد داشت.

 

رسا ـ یعنی وضعیت اخلاقی طلاب از گذشته بدتر نشده، بهتر نیز نشده است؟

 

این نتیجه را نمی‌توان گرفت. شاید این‌گونه بتوان گفت که اگر یک طلبه خوب در یک فضای ایزوله با یک طلبه خوب در فضای باز مقایسه شود، هر چند این‌ها از نظر خوبی یک باشند، ولی شرایط هر کدام بسیار متفاوت بوده و قابل مقایسه نیست. چون طلبه‌ای که در یک فضای باز قرار دارد، بر خلاف مسیر رود در حال شنا کردن است.

 

رسا ـ از چه زمانی در حوزه به این نتیجه رسیده شد که یک نظامی همانند معاونت تهذیب برای تربیت طلاب در نظر بگیرند؟

 

از بدو تأسیس حوزه برنامه تهذیب در متن هدف‌گذاری بوده است. یعنی تهذیب و تحصیل با یک‌دیگر آمیخته بوده است. منتها به صورت رسمی تقریباً از اوایل دهه هفتاد معاونت تهذیب در قم شکل گرفت و بحمدلله تاکنون فعالیت‌هایی نیز با محورهایی قرآنی، اخلاقی، مشاوره، تلبس طلاب و خانواده طلاب وجود داشته است.

 

در سال‌های اخیر مقداری این فعالیت‌ها گسترده‌تر شده است و با پیگیری‌های و صحبت‌های انجام شده با کارشناسان مختلف، از نظر کیفی نیز سعی شده تا کیفیت بهتری پیدا کند. برای نمونه یکی از قدم‌های مثبتی که اکنون برداشته می‌شود، این است که در حال حاضر در تمام استان‌های کشور معاونت تهذیب داریم، در حالی که پیش‌تر این ارتباط صرفاً از طریق قم با حدود 300 مدرسه بود که طبیعتاً این ارتباط درست انجام نمی‌شد.

اکنون افزون‌بر این‌که در تمام استان‌‌ها معاونت تهذیب داریم، در هر مدرسه‌ای نیز معاون یا رابط تهذیب داریم که فعالیت‌های تربیتی مدارس را پیگیری می‌کنند. البته در این زمینه کارهای فراوانی در حال انجام است که بنده به دلیل کوتاهی وقت به آن‌ها اشاره نمی‌کنم.

 

 

رسا ـ به نظر حضرتعالی خلأهایی که تاکنون پر نشده، چیست؟

 

به نظر می‌رسد آن‌چه مقداری خلأ است و باید آن را پر کنیم، مسأله استفاده از نقش تربیتی مدیر و اساتید مدرسه است. یعنی اگر مدیر و اساتید صرفاً یک نگاه آموزشی داشته باشند، طبیعتاً سمت و سوی حرکت طلبه به سمت آموزش خواهد بود. ولی اگر مقداری نگاه آن‌ها و مسؤولیت خود را متوجه تربیت طلبه نیز بدانند ـ کما این‌که واقعیت نیز همین است ـ شرایط متفاوت خواهد بود.

 

یعنی اگر ما در هر مدرسه‌ای از عواملی برخوردار باشیم که دغدغه تربیت طلبه را داشته باشند و تنها کار تربیتی ما به اعزام اساتید اخلاق از قم موکول نکنیم تا هر دفعه‌ با طلاب نشستی داشته باشند، ولی پس از آن نظارتی بر روی طلبه انجام نگیرد، کارها بهتر صورت می‌گیرد.

 

اگر بتوانیم این جهت را مقداری تقویت کنیم، یعنی حداقل نگاه مدیر به مسائل تربیتی و تهذیب به اندازه مسائل آموزشی و تحصیلی باشد و بتواند از ظرفیت اساتید در این زمینه استفاده کند، به نظر می‌آید بتوان یک قدم بسیار محکم‌تری در این جهت داشت.

 

رسا ـ برخی از مدیران معتقدند به دلیل محدویت‌های مختلف مالی،‌ سازمانی و امکاناتی نمی‌توانند بحث تربیت را آن‌گونه باید و شاید داشته باشند. اولویت معاونت تهذیب در این زمینه چیست؟

 

چندین فعالیت در این زمینه اولویت دارد؛ ولی آن مسأله‌ای که بسیار کلیدی به نظر می‌آید، این است که مدیران مدارس علمیه ما دغدغه تربیتی داشته باشند. البته درست است که ما اقدامات کلیدی دیگر نیز می‌توانیم داشته باشیم، برای نمونه یکی از اقدامات کلیدی که ضرورت بسیاری دارد، این است که هر 10 تا 20 طلبه‌ای را از بدو ورود به حوزه تحت مراقبت یک مربی قرار دهیم و این مربی تمام برنامه‌های این افراد را رصد و هدایتشان بکند. آن جهاتی که نیاز به راهنمایی دارند، راهنمایی کند و هیچ طلبه‌ای رها و یله محسوب نشود و خودرو نخواهد رشد کند و این یک کار اساسی است؛ منتها این کار را باید مدیر کلید بزند.

 

اساتید ما نیز در تربیت طلبه نقش بسیاری دارند، ولی چه کسی باید اساتید را در این جهت به خط کند؟ باز هم مدیر است. یعنی هر کاری که در فضای مدارس بخواهد انجام شود، به نظر می‌آید که نقش مدیر نقش اساسی است. البته در برنامه‌های حوزه مشکلاتی داریم از قبیل این‌که پس از پایه 6 و 10 طلبه آزاد می‌شود که ممکن است این آزادی مشکلاتی را نیز ایجاد کند، ولی اگر در همین شش سال نخست، مدیر بتواند با دغدغه‌ای که دارد، پایه طلبه را یک پایه محکم تربیتی و اخلاقی قرار دهد، به نظر می‌آید پس از آن(پس از پایه ششم) نگرانی چندانی نباید داشت.

 

بنده اگر دستم باز باشد و بخواهم در این زمینه کاری بکنم، معتقدم به صرفه‌ترین، کوتاه‌ترین و اصلی‌ترین کار این است که مدیران ما هم مهذب و هم دارای اهتمام به مسائل تهذیبی طلاب باشند.

 

 

رسا ـ انتخاب مدیران در حوزه از سوی دیگران صورت می‌گیرد(از سوی معاونت تهذیب نیست) و خود این معاونت نگاه متفاوتی به وظایف مدیران دارد، آیا این تداخل سازمانی مشکلی ایجاد نمی‌کند؟

 

نام این موضوع را تداخل نمی‌توان گذاشت؛ چون ما تأکید ویژه‌ای داریم که مدیران در کنار سایر توانمندی‌هایی که دارند، در این جهت(تهذیب) نیز باید قوی باشند. البته متأسفانه مشکلاتی نیز داریم و دستمان باز نیست که برای نمونه در شهرهای دوری که شاید کمتر روحانی حضور داشته باشد، افرادی را داشته باشیم که فضل علمی، توان مدیریت، مهذب و اهتمام به تهذیب داشته باشند و ما این موضوعات را درک می‌کنیم.

 

ولی لازمه چنین کاری این است که برنامه‌های تربیتی دیگر را به صورت جدی دنبال کنیم و در آن‌جا(شهرهای دور) بر جنبه‌های تربیتی و تهذیبی تأکید بیشتری داشته باشیم. اگر بتوانیم در مجموعه‌ای که در زمینه انتخاب مدیر فعالیت می‌کنند، مسأله اهتمام به تربیت و تهذیبی را به صورت جدی لحاظ کنیم، به نظر می‌آید که نیازی نباشد با بخش‌های دیگر مرکز مدیریت چالشی داشته باشیم و حتی آن‌ جهت(تربیت و تهذیب طلاب) کارمان زمین بماند.

 

رسا ـ برخی‌ها معتقدند طلبه باید برای خود استاد انتخاب کند و اگر به مرحله‌ای نرسید که خود درک کند نیاز به استاد اخلاق دارد، هر چند برای او استاد نیز انتخاب شود، فایده‌ای ندارد؛ چون فردی که خود طلب آب نکرده است، به هر میزان آب در جلوی او بگذارید نمی‌خورد. با این حال رویکرد سازمانی در تربیت اخلاقی را به چه میزان ضروری می‌دانید؟

 

این سخن، سخن درستی است، منتها برای یک فضایی است که طلبه احساس نیاز کرده باشد، بداند که چنین نیازی دارد، شناختی نیز از خود داشته باشد و بداند با توجه به نیاز و شرایطش چه کسی می‌تواند این نیاز را تأمین کند و به دنبال آن برود.

 

ولی فردی که از نخست در جریان این مسائل نیست، روز نخست است که به حوزه آمده،‌ آیا ما باید انتظار داشته باشیم از همان روز نیاز خود تشخیص بدهد و استادش را انتخاب کند؟! اگر این روش، روش درستی بود، چه بسا از ابتدا در مسائل تحصیلی نیز همین روش را اتخاذ می‌کردیم. یعنی می‌گفتیم: «طلبه باید خودش ببیند به چه درسی نیاز دارد و استادش را نیز انتخاب کند.» این فضا، فضایی است که در آن نظامی حاکم نیست.

 

ولی وقتی نظامی حاکم است و این نظام مؤظف است برای فردی که می‌پذیرد، برنامه‌ریزی کند، باید در تمام ابعاد باشد. در عین حال بنده به انعطاف‌پذیری معتقدم هستم، یعنی فرض کنید طلبه‌ای که می‌آید ممکن است خودش از قبل برنامه‌ای برای خود داشته باشد، استاد خوبی نیز داشته باشد و چه بسا ما چنین فردی را نخواهیم ملزم کنیم که در برنامه بیاید. ولی به عقیده بنده شکی نیست که تمام طلاب باید تحت یک نظام تربیتی و مورد مراقبت قرار گیرند.

 

رسا ـ آیا کارهای غیر سازمانی نیز در بحث تربیت اخلاقی صورت می‌گیرد؟ برای نمونه طلاب در مباحث کلامی، اعتقادی و احکام با یک‌دیگر جمعی را تشکیل داده و درباره آن موضوع به گفت‌وگو و تبادل نظر می‌پردازند، آیا چنین کاری در زمینه تربیت اخلاقی نیز صورت می‌گیرد؟

 

به عقیده بنده خود تجمع طلاب فاضل با محوریت مسائل اخلاقی، قرآنی و عترتی از کارهای مهمی است که در هر قالبی انجام شود، از کارهای ارزشمند و قابل توجه است. یکی از قالب‌ها این است که حداقل بر اساس توانایی دوستان جلسات هفتگی، دو هفتگی و ماهانه با حضور عده‌ای از طلاب و خانواده‌هایشان تشکیل شود.

 

البته این تجمع باید با محوریت یک نفر و بر اساس اهداف اخلاقی و ارتباط‌ بیشتر با قرآن و اهل‌بیت(ع) صورت گیرد که چنین کارهایی می‌تواند فرد را در این وانفسا حفظ کرده و ارتقا دهد. همچنین طلاب را برای ورود به فضاهای مختلف جهت ایفای نقش تربیتی، تهذیبی، اخلاقی و غیره آماده‌تر کند.

 

 

رسا ـ مقداری درباره فعالیت‌های معاونت تهذیب، تعداد اساتید اخلاق و روند انتخاب اساتید بفرمایید؟

 

یکی از کارهای مهمی که در مجموعه صورت گرفته و بسیار نیز مورد استقبال است، اعزام اساتید از قم به استان‌های مختلف است. ما در این زمینه حدود 400 تا 500 نفر از اساتید اخلاق را در سراسر کشور شناسایی کرده‌ایم و با شاخصه‌هایی که لازم بوده، مورد بررسی و ارزیابی قرار داده‌ایم.

 

برخی از این آقایان ویژگی‌های لازم را دارند که از آن‌ها استفاده کنیم و در میان این افراد، بسیاری نیز به لحاظ برنامه‌های آموزشی و غیره شاید آن‌گونه نتوانند همکاری داشته باشند؛ ولی حدود 70 نفر از این افراد بیشترین همکاری را با ما دارند و مرتب به استان‌های مختلف اعزام می‌شوند.

 

تقریباً از ابتدای امسال تاکنون حدود هزار نفر روز اعزام این اساتید را به شهرهای مختلف داشته‌ایم، ولی محدویت‌های امکاناتی و بودجه مانع از گسترش بیشتر آن می‌شود. در کنار این برنامه، برنامه اعزام مشاور به مدارس داریم؛ چرا که نیاز طلاب به مشاوره اگر نگوییم بیشتر از اساتید اخلاق است، کمتر نیست.

 

به لطف خدا نیز در این زمینه(مشاوره) به اندازه اعزام اساتید اخلاق کار می‌شود. با توجه به خلأیی که احساس کردیم در حوزه وجود دارد، یعنی از یک سو طلاب نیاز به مشاوره داشتند و از سوی دیگر مشاورها یا افراد بزرگوار حوزوی بودند که با مسائل روز و جدید مشاوره آشنایت نداشتند و یا اساتید دانشگاه بودند که با علم مشاوره آشنا بودند، ولی با مبانی اسلامی آشنا نبودند و هر دوی این‌ها مشکل ایجاد می‌کرد، اقدام و پیگیری برای راه‌اندازی رشته مشاوره اسلامی صورت گرفت. یکی از مطالبات مقام معظم رهبری نیز این بود که علوم انسانی، اسلامی شود.

 

با همین نگاه و پیگیری‌های فراوان، رشته «مشاوره» تأسیس شد و اکنون مرکز تخصصی امام خمینی(ره) به همین منظور تأسیس شده که تاکنون چهار گروه طلبه از فضلا وارد شده و در مقطع سطح سه مشاوره اسلامی تحصیل می‌کنند. عمدتاً گروه نخست این مرکز نیز در مرحله پایان‌نامه نویسی هستند که ما از اعضای این گروه در برگزاری کارگاه‌ها و ارائه مشاوره در مدارس بهره می‌گیریم. هر گروه نیز بین 15 تا 20 نفر هستند که جمعاً به 70 نفر می‌رسند.

 

مرکز تخصصی امام خمینی(ره) یکی از مراکز تخصصی حوزه به شمار می‌آید که ما بحث راه‌اندازی آن را پیگیر شدیم و بنده اکنون سرپرستی آنجا را بر عهده دارم، ولی از معاونت تهذیب مستقل است. همچنین برنامه‌های دیگری نیز داریم که به دلیل کوتاهی وقت از بیان آن‌ها صرف نظر می‌کنم.

 

البته در زمینه تربیت اخلاقی طلاب ـ با توجه به نقش مدیریتی که در تربیت طلاب دارند ـ به دنبال آن هستیم که مدیران مدارس خودمان را با دغدغه‌های تربیتی بیشتر مأنوس کنیم و آن‌ها را مسلح کنیم تا یک جهاد تربیتی اتفاق بیفتد. لذا طرح «جهاد تربیتی مدیران» پیشنهاد شد و به همین منظور از هفته گذشته از استان یزد آغاز کرده‌ایم و قرار است در تمام استان‌ها در قالب برنامه کارگاهی یک روزه، مدیران تجارب خود را به یک‌دیگر منتقل کنند و دغدغه تربیتی مدیران مقداری تقویت شود و با تجاربی که کسب می‌کنند، نقش آفرینی بیشتری داشته باشند.

 

همچنین بحث «نقش تربیتی اساتید در حوزه» در دستور کار ما است که موضوع بسیار مهمی به شمار می‌آید. به عقیده بنده اساتید اگر در این زمینه ورود پیدا کنند، بسیار می‌توانند تأثیرگذار باشند. کار ارزشمند دیگری وجود دارد که قریب به 5 سال است با عنوان «آشنا کردن داوطلبان ورود به حوزه با نظام تربیت و تعلیم حوزه» برگزار می‌شود.

 

 

این دوره در طی 10 روز تحت عنوان «میثاق طلبگی» برای دواطلبان ورود به حوزه که مراحل آزمون را گذرانده‌اند، در یکی از شهرهای کشور برگزار می‌شود و طلاب با مسائل، مأموریت‌ها، رسالت‌ها و چشم‌اندازهای حوزه آشنا می‌شوند و در عین حال تحت نظارت قرار می‌گیرند تا افرادی که برای این مسؤولیت بیشترین آمادگی را دارند، انتخاب شوند.

 

در کنار این برنامه‌ها، دوره‌های تربیت اخلاقی خاص طلاب را در فصل تابستان تحت عنوان «ضیافت ملکوت» را داریم که طلاب علاقه‌مند به مباحث اخلاقی در این دوره‌ها شرکت می‌کنند. البته این کار با همکاری مراکزی که در زمینه اخلاق و تربیت فعال هستند، انجام می‌شود. یعنی اساتید را آن‌ها تأمین می‌کنند و کار به لطف خدا خوب پیش می‌رود.

 

همچنین طرحی را در دست اقدام داریم که به دلیل دغدغه‌ها و نگرانی‌هایی که بعضاً آقایان داشتند، متوقف بود. منتها با توجه به این‌که باید از روز نخست طلبه تحت مراقبت قرار گیرد و رسیدگی شود، طرحی داریم که حدود 10 تا 20 نفر از افراد جدید الورود پس از پذیرش در حوزه، تحت اشراف یک مربی قرار بگیرند. این طرح قرار است به صورت آزمایشی در برخی مدارس اجرا شود و اگر نتیجه مثبت باشد، بتوانیم به مدارس سراسر کشور تسری بدهیم.

 

یکی از مسؤولیت‌های دیگر ما بحث تلبس طلاب است که در این جهت پیش‌تر برنامه‌ بسیار منسجمی وجود نداشت. به لطف خدا پس از این‌که آیین‌نامه تلبس طلاب از سوی شورای عالی اصلاح و ارجاع داده شد، در این زمینه هم کارگاه‌هایی را در سطح کشور برگزار می‌کنیم تا طلبه‌ای که می‌خواهد ملبس شود، در کارگاه‌ تلبس شرکت کرده و با مسائل تلبس آشنا شود.

 

همچنین در دوره «تلبس» مصاحبه‌ایی وجود دارد که افراد در آن‌ها ارزیابی شده و پس از آن پذیرش می‌شوند و مجوز تلبس به آن‌ها داده می‌شود. همچنین افرادی که تلبس می‌گیرند، امتیازی به آن‌ها داده می‌شود تا با خانواده به مشهد مشرف شوند و طی سه روزی که آنجا حضور دارند، ضمن استفاده از معنویت زیارت امام رضا(ع)، بتوانند با بایسته‌های تلبس آشنا شوند و این کار را مرکز خدمات با همکاری معاونت تهذیب شروع کرده و بحمدلله کار ارزشمندی در زمینه تلبس است. به هر حال موضوع تلبس اکنون سامان خوبی پیدا کرده و تا حدود زیادی روال مشخصی پیدا کرده است.

 

در زمینه مشاوره نیز با توجه به مرکز تخصصی مشاوره که تأسیس شد، پیشرفت خوبی داشته‌ایم. چرا که جهت‌گیری اسلامی است و طلاب فاضلی علاقه‌مند در این زمینه وارد فضای مشاوره شده‌اند. کارگاه‌هایی نیز برای طلاب سراسر کشور در بخش مشاوره شامل مدیریت تحصیلی، مدیریت غرایز و عواطف، مدیریت خانواده و... اجرا می‌شود. همچنین مشاوره فردی نیز برای طلاب ارائه می‌شود.

 

تأسیس مرکز مشاوره در استان‌ها یکی از نیازهای دیگری بود که احساس می‌شد در آن زمینه خلأ داریم. تأسیس چنین مراکزی سبب می‌شود تا طلاب و خانواده‌هایشان به موضوع مشاوره تخصصی‌تر نگاه کنند و همچنین زمینه‌ای باشد تا خانواده طلاب بتوانند به این مراکز مراجعه کنند که بحمدلله استارت این کار آغاز شده و امیدواریم تا پایان امسال در چند استان مراکز مشاوره تأسیس کنیم.

 

برنامه دیگر در رابطه با خانواده‌های طلاب است؛ گرچه مسؤولیت اصلی و بیشتری را در این زمینه مرکز خدمات بر عهده دارد، ولی طرحی به نام «کوثر» با هدف آموزش معارف اسلامی به همسران طلاب 10 تا 12 سالی می‌شود که در حال اجرایی شدن است. در این طرح همسران طلاب در طول روز به این مراکز مراجعه کرده و در زمینه اخلاق، عقاید، احکام، مسائل تربیتی و قرآنی آموزش‌های لازم را می‌بینند و به گونه‌ای فاصله خود را با همسرانشان کمتر می‌کنند تا درک بهتری نسبت به یک‌دیگر داشته باشند و در زمینه‌های تبلیغی کمک کار همسران خود باشند.

 

در کنار این برنامه‌هایی که گفتم، برنامه‌های متنوع دیگری از قبیل تولید محصول، برگزاری نمایشگاه و همایش و غیره را داریم. البته تقریباً چند بخش از بخش‌های مربوط به معاونت تهذیب از قبیل بخش فرهنگی که فعالیت‌هایی در زمینه فرهنگی داشت و بخش قرآن و عترت، از اوایل امسال از مجموعه معاونت تهذیب جدا شده و فعلاً بحث تربیت اخلاقی، خدمات مشاوره‌ای و امور خانواده طلاب از مهم‌ترین کارها و وظایف معاونت تهذیب است.

/993/401/ر

ارسال نظرات