ریشه نگاه سلفی در تشیع به دو جریان «لیبرال» و «مارکسیسم» باز میگردد/ توحید از منظر حضرت آیتالله خامنهای یک نگرش کاملاً مسؤولانه است نه خنثی و صرفاً اعتقادی
به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، نشست علمی «تأثیر توحید در سیاست(توحید سیاسی)» در محل این خبرگزاری تخصصی برگزار شد. در این نشست که به همت سرویس اندیشه برگزار گردید، حجتالاسلام سید سجاد ایزدهی استادیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، حجتالاسلام محسن مهاجرنیا مسؤول انجمنهای علمی حوزه علمیه و حجتالاسلام مهدی ابوطالبی قائم مقام گروه تاریخ و اندیشه معاصر مؤسسه امام خمینی(ره) به ارائه دیدگاهها و نظرات خود پرداختند.
این نشست با هدف بررسی موضوع توحید سیاسی که حدود و ثغور آن توسط اندیشمندان اسلامی به ویژه شیعه به طور کامل و منطقی مشخص شده، ولی عدهای معلوم الحال دنبال سوء استفاده از آن و ایجاد شبهاتی با اغراض سیاسی و نسبت دادن برداشتهای مغرضانه خود به بزرگان نظام هستند، برگزار شد و اساتید با علم و آگاهی بر مبانی علمی، این موضوع را مورد بررسی قرار دادند.
دبیر علمی این نشست که با حضور دبیران و مسؤولان خبرگزاری رسا برگزار شد را حجتالاسلام ایزدهی بر عهده داشت. همچنین هر کدام از اساتید در دو مدت زمان 15 دقیقهای ـ جمعاً هر کدام 30 دقیقه ـ مباحث و دیدگاههای خود را ارائه دادند.
حجتالاسلام مهدی ابوطالبی نخستین استادی بود که به بررسی تاریخی توحید در سیاست پرداخت. وی در بخش نخست سخنان خود موضوع «توحید از نگاه سلفی روشنفکری» را مطرح کرد.
قائم مقام گروه تاریخ و اندیشه معاصر مؤسسه امام خمینی(ره) در جمعبندی بخش نخست سخنان خود تأکید کرد: جریان روشنفکری معاصر با بحثهای سلفی در دو رویکرد نسبت دارد؛ نخست، نگاه لیبرالی است که با نگاه خرافه ستیزی وارد این داستان شده است.
وی ادامه داد: دوم، نگاه مارکسیستی است که نگاه مبارزهای و جهادی و با رویکرد جامعه توحیدی و ضد طبقاتی وارد بحث شده که میتواند با نگاه توحیدی وهابیت همانند «ابن تیمیه»، «عبدالوهاب» و «فضای امروزی داعش» نسبت داشته باشد؛ یعنی هر دوی اینها با یک نگاه مشابهای از بحثهای توحید به بحثهای سیاسی و اجتماعی میرسند.
استاد دوم که مباحث و نظرات خود را ارائه داد، حجتالاسلام محسن مهاجرنیا بود. وی در بخش نخست سخنان خود «نگاه جریان شناسی به بحث توحید در سیاست» را طرح کرد.
مسؤول انجمنهای علمی حوزه علمیه در این بخش از سخنان خود بیان کرد: قاعدتاً بحثها وقتی حالت سیاسی به خود میگیرند و در جریانات سیاسی دامن زده میشود، بخشی از آنها فراموش میشود.
وی افزود: پیش از انقلاب روشنفکری دینی ما ـ چه حوزوی و چه دانشگاهی ـ در مقابل روشنفکری سکولار یا به تعبیری روشنفکری سلفی قرار داشته است که باید به صورت دقیق و جدی به آن پرداخته شود.
حجتالاسلام سید سجاد ایزدهی نیز در 15 دقیقه نخست خود به بیان «روش شناسی توحید» پرداخت و با طرح این پرسش: «با اینکه تمام اندیشمندان در منطق توحید اشتراک دارند، چرا نوع نگاهشان بسیار متفاوت و متضاد است؟» اظهار کرد: پیش از انقلاب هر دو نحله افراط(بازرگان) و تفریط(فرقان) دارای ورودی توحیدی بودند، ولی چون روشها متفاوت بود، از یک نحله سکولار و از نحله دیگر ظاهرگرایی، تحجر و جمود خارج شد.
وی یادآور شد: عمده درگیری بر سر روش است که عدهای به دنبال روشهای تجربی صرف رفته و وحی را کنار میگذارند. در مقابل اینها نیز عدهای به سراغ ظاهرگرایی و نصگرایی صرف بدون عقل و روح قوانین میروند که هر دو گرفتار انحراف و خطا میشوند.
ادامه نشست علمی «تأثیر توحید در سیاست(توحید سیاسی)» نیز به 15 دقیقه زمان باقی مانده اساتید ارائه کننده بحث سپری شد. در این بخش نیز نخست حجتالاسلام ابوطالبی، سپس حجتالاسلام مهاجرنیا و در پایان حجتالاسلام ایزدهی به بیان نظرات خود پرداختند.
حجتالاسلام ابوطالبی، قائم مقام گروه تاریخ و اندیشه معاصر مؤسسه امام خمینی(ره) در وقت دوم خود بحث «جریانات روشنفکری لیبرال و مارکسیست و رابطه آنها با جریانهای سلفی» را مورد بررسی قرار داد و گفت: به عقیده بنده اگر بخواهیم ریشههای تاریخی سلفی جریان لیبرال روشنفکری را در تاریخ دنبال کنیم، بسیار بیشتر از ریشههای سلفی «جریان روشنفکری مارکسیستی» است.
وی تصریح کرد: به طور کلی جریان لیبرال روشنفکری به دنبال این است که نخست، جریان مارکسیست را یک جریان سلفی مطرح کند. دوم، خود را از جریان سلفی مبرا کند. سوم، جریان انقلاب اسلامی را تضعیف کند.
حجتالاسلام مهاجرنیا، مسؤول انجمنهای علمی حوزه علمیه نیز در بخش دوم سخنان خود بحث «توحید سیاسی از دیدگاه مقام معظم رهبری» را مطرح کرد و خاطرنشان ساخت: معظم له از پیشگامان عرصه بحثهای جدی در این موضوع هستند که سالها قبل مباحث خود را با عنوان «بنیادهای اندیشه اسلامی» در مسجد «کرامت» مشهد مطرح کردهاند.
وی تأکید کرد: رهبر معظم انقلاب بیان میکنند که منظور از توحید جهان بینی محض نیست که فرد صرفاً به آن اعتقاد داشته باشد؛ بلکه توحیدی که به منزله جهان بینی است، باید بتواند در رفتارها، ساختارها و کنشهای اجتماعی خود را نشان دهد.
حجتالاسلام ایزدهی، استادیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی نیز به عنوان سخنران پایانی این نشست به تشریح و تبیین دیدگاههای موجود نسبت به توحید پرداخت و آنها را به دو قسمت «نگاه حداکثری به توحید» و «نگاه حداقلی به توحید» تقسیم کرد که از دل «نگاه حداکثری به توحید» نیز دو نحله «توحید تقریبی» و «توحید تکفیری» خارج میشود.
وی در جمعبندی مطالب این بخش از سخنان خود اظهار کرد: عمده مشکلی پیشینیان این بوده که به توحید به مثابه یک مبنا، روش و مسأله نگاه نمیکردند. به همین دلیل شاهد هستیم که در اسلام دو نحله اهل افراط و تفریط به وجود آمده است.
حجتالاسلام ایزدهی اضافه کرد: ولی روششناسی امام راحل(ره) منجر به جامعهای میشود که عقلانیت، استناد به نص، نظم دینی، شناختن عقل و تمدن را به رسمیت میشناسد و میخواهد محتوای توحید یعنی یکتا پرستی، در تمام خلقت یعنی عبادت، سیاست، اقتصاد، فرهنگ و غیره جاری و ساری شود.
نتیجهگیری؛ اهم مطالب مطرح شده در این نشست
نخست، ریشه نگاه سلفی در تشیع به دو نگاه «لیبرال» و «مارکسیسم» باز میگردد که به نگاه «مارکسیسم» بسیار پرداخته شده، ولی به نگاه «لیبرال» خیلی پرداخته نشده است.
دوم، نسبت دادن جریانهای سلفی به انقلاب اسلامی بیشتر از سوی لیبرالها مطرح میشود که اینها نیز خود در تلاش هستند نخست، جریان مارکسیست را یک جریان سلفی مطرح کند. دوم، خود را از جریان سلفی مبرا کند. سوم، جریان انقلاب اسلامی را تضعیف کند.
سوم، جریانی که میخواهد تفکر شیعی را با جریانات سلفی تشابه سازی کند، از چندین روش همانند «توهم شخصیتسازی»، «توهم فکرسازی» و «تلاش برای هماهنگ کردن پدیدههای ناهمگون» بهره میبرد.
چهارم، جریانی تلاش میکند که نگاه توحیدی مقام معظم رهبری را با نگاه توحیدی افرادی همانند «عاشوری» یکی بداند. در حالی که تفاوت میان این دو دیدگاه از زمین تا آسمان است. برای نمونه به طور کلی معظمله در بحثهای خود تأکید میکنند: «جهان بینی در توحید صرفاً اعتقاد داشتن به آن نیست؛ بلکه توحیدی که به منزله جهان بینی است باید بتواند در رفتارها، ساختارها و کنشهای اجتماعی خود را نشان دهد.»
از دیدگاه رهبر معظم انقلاب زمانی که توحید به جهان بینی تبدیل شد، باید بتواند به مثابه ایدئولوژی نیز نقش ایفا کند. توحید یک منظر بیتفاوت، کلی و خنثی نیست که صرفاً یک اعتقاد داشته باشیم؛ بلکه یک نگرش کاملاً مسؤولانه است. ولی در نگاه فردی همانند عاشوری چنین نظری وجود ندارد.
پنجم، یکی از بحثهای حضرت آیتالله خامنهای درباره توحید سیاسی «نفی طبقات اجتماعی» است و چون جریان مارکسیست نیز چنین موضوعی را مطرح کرده، افرادی میخواهند میان این دو تشبیه سازی کنند. در حالی که مارکسیست درباره نفی طبقات اجتماعی بیان میکند: «تحولات جامعه ناشی از تضاد طبقاتی است که میان دو قشر حاکم و محکوم و صاحب ابزار تولید و کارگر وجود دارد.» ولی مقام معظم رهبری درباره «نفی طبقات اجتماعی» میفرمایند: «توحید به معنای اعتقاد به آفریدگار واحد و خدای واحد است.»
ششم، غالباً تمام انحرافاتی که میان انقلابیون پیش از انقلاب اتفاق افتاده و آنها را به انکار بسیاری از ضروریات دین وادار کرده، به دلیل این بوده که آنها تأکید داشتهاند: «ما در مبانی نیازی به استنباط نداریم و خودمان هر تلقی که داریم کافی است.»
هفتم، افرادی همانند «بازرگان» که به توحید حداقلی اعتقاد داشتند، عمدتاً روشهایشان روشهای با ظرفیت محدود و با محوریت اعتزالی همراه با تجربه بوده است. به همین دلیل تا نصف راه بیشتر نتوانستند همراه انقلاب باشند و بقیه راه را کنار کشیدند.
هشتم، بازرگان، بنی صدر، گروه فرقان و غیره همانند جریان امام(ره) به اصل عدالت، جلوگیری از ظلم، نبودن شاه و حکومت دینی مبتنی بر توحید تأکید داشتند، ولی چون روش شناسیشان اسلامی نبود به انحراف کشیده شدند.
نهم، جریان مارکسیست روشنفکری هر چند به دنبال کدهایی از نصوص، سنت و سلف بود، ولی برخی از مسائل را از مارکسیست وام گرفت و در کنار گذارههایی اسلامی قرار داده و التقاط درست کرد.
دهم، نگاه لیبرال روشنفکری بیشتر با شیعه شبه وهابی همانند «شریعت سنگلجی»، «سید ابوالفضل برقعی»، «محمد جواد غروی»، «حیدر علی قلمداران» و «سید مصطفی حسینی طباطبایی» نسبت دارد که اینها نیز ریشهشان به بحثهای حجاز و علمای آنها بر میگردد.
گفتنی است این نشست روز پنجشنبه یکم بهمن ماه سال جاری از ساعت 15:30 تا 17:30 در سالن جلسات خبرگزاری رسا واقع در قم، زنبیل آباد، کوچه 39 پلاک 11 برگزار شد که به زودی نظرات و دیدگاههای هر یک از اساتید به صورت مجزا و تفصیلی برای بهرهمندی علاقهمندان در سرویس اندیشه خبرگزاری رسا منتشر میشود./993/201/ر