۰۶ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۰:۰۷
کد خبر: ۳۱۲۸۰۸

پیشرفت از کدام راه درست است؟

خبرگزاری رسا ـ تعالی جویی و تلاش در جهت حرکت به سمت جلو، در نهاد فطری انسان نهادینه شده است و دوران معاصر با تکیه هر چه بیشتر بر دانش و تفکر، این امر بیشتر مورد توجه قرار گرفته است.
سبک زندگي اسلامي

به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، تعالی جویی و تلاش در جهت حرکت به سمت جلو، در نهاد فطری انسان نهادینه شده است و دوران معاصر با تکیه هر چه بیشتر بر دانش و تفکر، این امر بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. در این زمان، از تک تک آحاد بشریت گرفته تا مجموعه جامعه انسانی، مقوله «پیشرفت» را برای خود هدفی اساسی دانسته و چنین گمان می‌رود که گام برنداشتن یک جامعه در جهت پیشرفت به منزله‌ مرگ تدریجی و نابودی آن جامعه خواهد بود.

 

اکنون که چند سال از طرح گفتمان پیشرفت و عدالت از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی، در فضای سیاسی و رسانه‌ای کشور می‌گذرد، رشد شتابنده‌ این گفتمان، نشان از آن دارد که جمهوری اسلامی در این مسیر به موفقیت و پیروزی نسبی رسیده است. هر چند تا رسیدن به پیشرفت مطلوب و دستیابی کامل به الگوی اسلامی- ایرانی آن، هنوز راه زیادی داریم ولی تا کنون نه تحریم‌های بین‌المللی توانسته است سیستم سیاسی و اقتصادی ایران را با فشار داخلی و نارضایتی‌های رو به رشد- مورد انتظار غرب- مواجه کند و نه انزوا و فشارهای بین‌المللی، جمهوری اسلامی را دچار تعارض ساختاری و متلاشی کرده است. واقعیتی که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیانات خود بر آن صحه گذاشته و با بیان ارزیابی خود از وضعیت عمومی کشور و با در نظر گرفتن نقاط قوت و ضعف، شرایط را در مجموع، «در حال پیشرفت مطلوب» دانستند: «ارزیابی من از شرایط این است که کشور، در مجموع در حال پیشرفت مطلوب است و نشانگر شرایط مناسب و خوب کشور برای نشان دادن عظمت اسلام است، البته ممکن است در برخی مسائل اجرایی و فکری، نقاط ضعفی هم وجود داشته باشد اما ارزیابی از شرایط کشور، با در نظر گرفتن همه‌ نقاط قوت و پیشرفت‌ها و برخی نقاط ضعف، است» (بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، 16/6/1391)

 

پیشرفت از مفاهیمی است که هر جامعه‌ای بر اساس مبانی معرفتی، فلسفی و اخلاقی خود برداشت خاصی از آن دارد. هر پدیده‌ای دارای ویژگی‌ها و جنبه‌های خاصی است که شناخت صحیح آن، ارتباط مستقیم و وابستگی تامی به تشخیص آن ویژگی‌ها دارد. زبانی که برای توصیف پدیده‌ها به کار گرفته می‌شود بر موضوع مورد بررسی و نیز شیوه‌ رویکردی که به آن موضوع می‌پردازد تأثیرگذار است.

 

 در فرآیند پیشرفت و تکامل و هدف‌گذاری و تعیین مقصد برای آن، جهان‌بینی حاکم بر جامعه نقش بسزایی دارد. اگر جامعه‌ای دارای بینش مادی باشد، اهداف زندگی را محدود به جنبه‌های مادی می‌داند و گزینش خود را در همین راستا انجام می‌دهد و پیشرفت را حرکتی در جهت اهداف خود تعریف می‌کند. در این نگاه، هر چیزی که محدودیت مادی ایجاد نماید و برای امیال و خواسته‌های مادی مانع محسوب شود، ضدتوسعه قلمداد می‌شود.

 

 کاربرد واژه‌ توسعه توسط اندیشمندان و سیاست‌مداران غربی با بار ارزشی و ارزش‌گذاری شخصی همراه است. غرب با تقسیم‌بندی جهان به توسعه‌یافته، در حال توسعه و توسعه‌نیافته این مفهوم را القا می‌کند که کشوری توسعه‌یافته به شمار می‌رود که دارای فرهنگ، آداب، رفتار و جهت‌گیری سیاسی با مختصات غربی باشد. در حال توسعه یعنی کشوری که در حال غربی شدن است و توسعه‌نیافته یعنی کشوری که در مسیر غربی شدن قرار ندارد. ملاک این تقسیم‌بندی نه برخورداری از دانش و فناوری پیشرفته، بلکه برخورداری از فرهنگ و ارزش‌های غربی و حرکت در مسیر کسب آن‌ها است. در این راستا، ایده‌ توأم بودن فرهنگ و تکنولوژی را مطرح نمودند. مدعای این ایده این بود که یا باید تکنولوژی را با فرهنگ پذیرفت یا هر دو را رد کرد و چون تکنولوژی از غرب می‌آید، باید فرهنگ هم از غرب بیاید.

 

 پیشرفت در اندیشه و نظام معنایی اسلام معنای خاص دارد و در چالش با توسعه‌ غربی قرار دارد. واژه‌ توسعه، که در جهان سیاست به‌کاربرده می‌شود، برگرفته‌شده از فرهنگ غرب است و با نگاه تک‌بعدی به رشد جامعه، فقط رشد مادی آن را مد نظر قرار می‌دهد. در جهان معاصر، هویت و شخصیت حقیقی جوامع اسلامی در پرتو فرهنگ و ایدئولوژی آسمانیشان رقم می‌خورد. بدین معنا که اگر جهان غرب با ابتنا بر انسان‌محوری با فرهنگ مادی و تکنولوژی پیشرفته‌اش شناخته می‌شود؛ جهان اسلام با ابتنا بر خدامحوری با معنویت، انسانیت و اخلاق و با فلسفه، حکمت و ایدئولوژی متافیزیکی‌اش هویت می‌یابد.

 

اندیشه‌ اسلامی، پیشرفت و تکامل را یکی از ابعاد وجودی انسان تلقی می‌نماید و هر روزِ انسان را بهتر از روز قبل می‌خواهد؛ البته این پیشرفت و ترقّی باید در چارچوب اصول، احکام و ارزش‌های دینی خود تحقق یابد، چرا که اساساً سعادت حقیقی این جهانی انسان، علاوه بر سعادت اخروی، از همین راه حاصل شدنی است. پیشرفت در نظام معرفتی اسلام، عبارت است از حرکت تصاعدی و رو به کمال انسان که تمام ابعاد وجودی او را در بر دارد و به طور متوازن و متناسب انجام می‌گیرد.

 

با همین رویکرد در نگاه اجتماعی و کلان نیز می‌توان پیشرفت یک کشور و جامعه را تبیین کرد. پیشرفت جامعه اسلامی، تعالی و تکامل معنوی و مادی در نهایت حاکم شدن حیات طیبه اسلامی در آن است. نکته‌ قابل تأمل آن است که رویکرد و جهت‌گیری‌های کلان انقلاب اسلامی در مسیری مغایر با منافع قدرت‌های حاکم بر نظام بین‌الملل تعریف شده است و اصولاً نظام اسلامی یکی از کارویژه‌های خود را برهم زدن نظام ابر سرمایه سالاری سلطه‌گر می‌داند. طبیعی است که در چنین شرایطی نیروهای قدرت‌های خارجی به عنوان نیروی تضعیف کننده و معارض مسیر پیشرفت‌طلبی ملت ایران تلقی می‌گردند.

 

فراتر از این نکته می‌توان به مسئله‌ای جدی‌تر در تاریخ تحولات جهانی اشاره کرد و آن اینکه اصولاً قدرت‌های جریان استعماری و استعمار فرانو مسیر اقتدارافزایی جهانی خود را در شکل‌دهی هرچه بیشتر به یک نظم «سلطه‌پذیرانه» دنبال می‌کنند. کاهش قدرت‌های ملی و کمرنگ شدن مرزهای سیاسی و جغرافیایی در نهایت نظامی را شکل خواهد داد که صاحبان قدرت‌های فراملی و ابرسرمایه‌داری امکان تسلط بیشتر بر کانون‌های حساس و راهبردی جهان را خواهند یافت.

 

در چنین شرایطی دولت و ملتی که به دنبال برهم زدن این نظم «سلطه‌گر و سلطه‌پذیر» یا حاکمیت نظام سلسله مراتبی کدخداباورانه باشد، مانع تحقق این مسیر تلقی شده و از هیچ تلاشی برای شکست آن ملت و دولت فروگذار نخواهد کرد. راز حقیقی مخالفت 35 ساله نظام سلطه با ملت ایران نیز در همین مسئله نهفته است.

 

راهبرد اساسی نظام سلطه طی این سال‌ها، مهار و مقابله با نظام اسلامی بوده است و همین راهبرد شکل دهنده به رویکردها، تاکتیک‌ها و اقدامات ایالات متحده‌ امریکا و غرب علیه جمهوری اسلامی ایران بوده است. در اینجا جای این پرسش اساسی هست که در مقابل این نیروی متخاصم خارجی که از امکانات و توانمندی‌های قابل توجهی نیز برخوردار است- برای تحقق آرمان نظام اسلامی و پیشرفت همه جانبه مادی و معنوی چه باید کرد؟ اهمیت این پرسش از آن رو است که تأمین منابع لازم اعم از مادی، مالی، لجستیکی، دانشی و فناورانه و ... بسیاری را به این نتیجه می‌رساند که پیشرفت و توسعه نیازمند حمایت‌های بیرونی و حل و هضم شدن در مسیر توسعه نظام بین‌الملل است و حال آنکه در این موضوع مغایرتی کاملاً آشکار با اهداف و آرمان‌های نظام اسلامی مشاهده می‌گردد.

 

 

اکنون و در شرایطی که به کرات از واژه پسابرجام و پساتحریم سخن به میان می‌آید- بی آنکه ارزیابی دقیقی بر میزان تأثیر این فضا بر گشایش اقتصادی در کشور وجود داشته باشد- باید از خود بپرسیم آیا زرق و برق چند روزه این دوره موجب می‌شود تا راه پیشرفت واقعی را گم کنیم یا آنکه در این پیچ گرفتار این جلوه‌های فریبنده نخواهیم شد؟!./998/102/ب3

 

منبع : روزنامه جوان

 

ارسال نظرات