۱۸ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۱:۲۵
کد خبر: ۳۱۵۲۶۵

سکولارها نمی‌گذارند فرآیند انقلاب تکمیل شود

خبرگزاری رسا ـ از آنجا که انقلاب اسلامی در ایران برای همه مستضعفان و مظلومان عالم نقطه عطف امیدی در تاریخ بود، بدون شک این امید وقتی پایدار خواهد ماند و به کمال خود خواهد رسید که دائماً در حال انقلاب و اجزاء آن نیز به اصول انقلاب که همان اسلام ناب است پایبند باشند.
انقلاب اسلامي

به گزارش  سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، از آنجا که انقلاب اسلامی در ایران برای همه مستضعفان و مظلومان عالم نقطه عطف امیدی در تاریخ بود، بدون شک این امید وقتی پایدار خواهد ماند و به کمال خود خواهد رسید که دائماً در حال انقلاب و اجزاء آن نیز به اصول انقلاب که همان اسلام ناب است پایبند باشند. اما از ابتدایی که اسلامی بودن انقلاب با رای مثبت مردم تثبیت شد، در کنار نگاهی که اسلام ناب را مورد تاکید قرار می‌داد، گروه خزنده دیگری به طور غیرمستقیم در پی تئوریزه کردن نگاه پوسته‌ای و ابزاری و حداقلی به دین برآمد که از این منفذ به منافع شخصی و گروهی خود برسند و این نگاه شبه‌سکولاری از مهم‌ترین موانعی است که امروز بر سر راه تکمیل فرآیند انقلاب قرار گرفته است.

 

انقلابی که 37 سال پیش در کشور ما محقق شد به اعتراف همه کارشناسان و اندیشمندان داخلی و خارجی در ابعاد مختلف، متفاوت از همه انقلاب‌های دیگر بود. اما درخصوص جنس تفاوت انقلاب اسلامی با دیگر انقلاب‌ها نظریات و دیدگاه‌های متعددی در فضای اجتماعی سیاسی داخل و خارج از کشور منتشر شده و نکته قابل توجه این است که تحلیل‌هایی که درباره چرایی، چگونگی و شناخت ذات این انقلاب بیان و نگارش شده، بعضاًً 180 درجه مقابل یکدیگر قرار دارند.

  

 ر عین حال اصل جداسازی خواستگاه ایدئولوژیک بودن انقلاب و اسلامی بودن آن از اهداف و رنگ و لعاب‌های غیردینی، در جریانات اوایل انقلاب (دهه اول) پالایش و راه انقلاب از لوث گروهک‌هایی همچون منافقین، جبهه ملی، نهضت آزادی، توده‌ای‌ها و مارکسیست‌ها و غیره پاک شد. اما آنچه قرار است در این نوشته مورد توجه قرار بگیرد، یک بحث داخلی درون انقلاب اسلامی است که بعد از جنگ تحمیلی 8 ساله همواره در هر چهار دولت سازندگی، اصلاحات، عدالت و اعتدال وجود داشته و به نوعی عمق بحث پیش‌رو را به انحاء مختلف روشن‌تر می‌کند.

 

این بحث با وجود اینکه داخلی است اما درعین حال بسیار عمیق بوده و با روشن شدن فضا موجب شکاف‌های خطرناکی خواهد شد. تا جایی که اگر غبار این فضای آلوده نشست کند و چشمان ناظر این جریان، بطور شفاف نظاره‌گر اختلافات مبنایی آن شوند، بسیاری از معادلات داخلی و خارجی در عرصه‌های مختلف به هم خواهند خورد.

 

برای روشن شدن موضوع به چند خط بالاتر رفته و از آنجا که گفته شد، خواستگاه اصلی انقلاب تفکر دینی است بحث را ادامه می‌دهیم.

 

نگاه حداقلی به اسلام

 اولین سؤالی که در اینجا باید پاسخ داده شود این است که مقصود از تفکر دینی (اسلامی) چه اسلامی است؟ این سؤال از آنجایی مطرح می‌شود که در رفتارها و تعاریف مختلف، قرائت‌های زیادی از اسلام شده اما در مجموع اگر همه این نگاه‌ها را دسته‌بندی کنیم به دو دیدگاه حداقلی و حداکثری به دین خواهیم رسید. پرداختن به اینکه اساساً اسلام قرائت‌پذیر است یا نه موضوع این یادداشت نیست و به اشاره‌ای کوتاه بسنده می‌کنیم و آن اینکه منابع اصلی دریافت معارف دینی، کتاب و سنت و عقل است که در موارد اختلافی هم اجماع علما راه‌گشا خواهد بود. لذا در اسکلت و اصول و چارچوب دین امکان قرائت دو یا چندگانه وجود ندارد.

 

رهبر معظم انقلاب در تعریف منظومه فکری انقلاب اسلامی، اسلام انقلابی را مورد تأکید قرار داده و مقصود از اسلام را خلاف نگاه پوسته‌ای و ابزاری و حداقلی به دین، به تمام و کمال و جامعیت معرفی می‌فرمایند. ایشان در دیدار اخیرشان با دبیر شورای عالی امنیت ملی و اعضاء آن نیز بر این نکته تاکید کردند که باید مقابل تفکری که عکس هندسه تفکرات امام(ره) (که همان اسلام ناب است) عمل می‌کند به شدت ایستاد و با آنها برخورد کرد.

 

نگاه حداقلی به دین فقط در پی پیاده کردن ظواهری از دین در سطح جامعه و حکومت است، این نگاه اعتقادی به حضور صد درصدی دین در همه حوزه‌های اجتماعی و حکومتی ندارد. طرفداران دین حداقلی در کلام و تئوری‌های خود به صورت علنی از این نگاه دم نمی‌زنند بلکه اتفاقاً به عکس ادعا می‌کنند که آنها هم به دنبال اسلام کامل هستند و در چنین فضایی این دو نگاه سخت خواهد شد.

 

 

لذا تنها راه کشف این دو نگاه در جریانات امروز انقلاب مراجعه به رفتار و عملکردهاست، چراکه نمود عینی تفکرات هر شخص و جریانی در نحوه رفتار و شخصیت و تعاملات آن هویدا می‌شود. با این مقدمه قبل از ورود به مسئله باید از اسلام کامل تعریفی ارائه و مختصری از اهداف و مبانی آن نیز طرح شود.

 

«اسلام انقلاب» و فرآیندهای انقلاب تا تمدن اسلامی

حضرت آقا اسلام انقلاب را، اسلام انقلابی در هر دو بعد شخصی و اجتماعی معرفی می‌کنند که در تمام عرصه‌ها از جمله جهاد، امر به معروف و نهی از منکر، عدالت، سیاست، اقتصاد و جمیع اجزای حکومت دخالت دارد.ایشان در ادامه راه امام(ره) منظومه فکری انقلاب را منظومه فکری اسلام می‌دانند و فرآیند رسیدن به آرمان‌های اسلامی انقلاب را در پنج مرحله «انقلاب اسلامی»، «نظام اسلامی»، «دولت اسلامی»، «جامعه اسلامی» و «تمدن اسلامی» تعریف می‌کنند.

 

به فرمایش رهبر انقلاب مراحل انقلاب و نظام اسلامی با سرنگونی رژیم مرتجع، فاسد و وابسته قدیمی و همچنین انتخاب نظام جمهوری اسلامی توسط مردم که بر مبنای مردم‌سالاری دینی پایه‌گذاری شد، پشت‌سر گذاشته شده است. اما حلقه سوم که تشکیل دولت اسلامی است (با این تعریف که منظور از دولت تمام دستگاه‌های حاکمیتی کشور از جمله دولت، قوه قضائیه، مجلس وتمام دستگاه‌های مدیریتی کشور است)، پس از گذشت بیش از سه دهه از تحقق دو مرحله اول محقق نشده است. علت آن هم در ادامه با ذکر مثال‌هایی بیان خواهد شد اما اجمالاً برخی کاستی‌ها، نارسایی‌ها، ضعف‌ها و نقایص در همه دستگاه‌های مدیریتی کشور نشانی از نرسیدن به آرمان دولت اسلامی دارد.

 

همچنین از نکات قابل توجه در تحقق سه مرحله بعدی این است که این زنجیره منطقی بر یکدیگر ترتب دارند و تا زمانی که دولت، اسلامی نشود، جامعه نیز اسلامی نخواهد شد و تمدن اسلامی در گستره دنیا شکل نخواهد گرفت، البته این سه مرحله همزمان دنبال می‌شوند و فقط در نقطه غایت بر یکدیگر مترتب هستند.

 

دست اندازهای مرحله گذار از نظام به دولت اسلامی

اگر با این توضیحات مقایسه‌ای بین این دو نگاه در برخی مصادیق ارائه شود دلیل معطل شدن بیش از سه دهه‌ای گذار از مرحله نظام به دولت اسلامی ملموس‌تر خواهد شد. به‌طور مثال از همان سال‌های ابتدایی پس از جنگ تحمیلی انواع و اقسام مدل‌های اقتصادی از جمله روی آوردن به اقتصاد دولتی، اقتصاد آزاد و حمایت از سرمایه‌دارها و ترکیبی از چند مدل اقتصادی دیگر به اسم اقتصاد اسلامی به خورد مردم داده شد و اخیراً هم در بازگشتی به دهه 70، همین سیاست‌های اقتصادی از سر گرفته شده است، اما آنچه آزاردهنده است اینکه جریان حاکم بر اقتصاد کشور همواره دم از اقتصاد اسلامی و تأکید بر حمایت از تولید و حرکت به سمت اقتصاد مولد و نه خام‌فروشی سرمایه‌های ملی و غیره می‌زند اما در عمل دقیقاً عکس شعارها سیاستگذاری می‌کند.

 

این جریان وقتی با نسخه اسلام کامل برای اقتصاد که از آن با عنوان اقتصاد مقاومتی یاد می‌شود و شامل مواردی از جمله تکیه بر تولید ملی، جدا کردن بودجه از نفت، جلوگیری از خام‌فروشی انرژی و مواد اولیه بدون ایجاد ارزش افزوده است روبه‌رو می‌شود، به‌به و چه‌چه‌کنان به استقبال آن رفته و با کارهای تبلیغاتی سنگین (مثل برگزاری همایش‌ها و سمینارها و جلسات نمایشی) اینگونه وانمود می‌کند که تمام و کمال با این نسخه موافق است (!) اما همین‌ها در ورطه عمل نه‌تنها از تولید حمایت نمی‌کنند بلکه کار واردات را به وارد کردن آدامس و سنگ پا هم می‌رسانند(!) نه تنها از خام‌فروشی نفت و گاز جلوگیری نمی‌کنند بلکه علی‌رغم سقوط آزاد قیمت نفت، سرمایه‌های کشور را بیش از گذشته با قیمت زیر 30 دلار به حراج می‌گذارند، نه‌تنها در حوزه بازار ارز و بورس و بانکداری و مسکن و غیره ورود تأثیرگذار به نفع قشر ضعیف جامعه نمی‌کنند بلکه با دخالت‌های گاه و بی‌گاه به دنبال تأمین خواسته‌های خود و جبران خسارت‌های گذشته‌ای که خودشان زده‌اند برمی‌آیند و...

 

یا در حوزه سیاست خارجی بدون توجه به مبانی اسلام، تنها راه حل مشکلات کشور را به ایجاد رابطه با غرب گره زده و مدعی می‌شوند که این روش عین دستورات اسلام است(!) غافل از اینکه رهبر معظم انقلاب، انقلابی بودن دستگاه سیاست خارجی را در ایستادگی و مقاومت در برابر مستکبرین می‌دانند نه تعامل با آنها.

 

خوب است در میانه این موضوع به یک مصداق عینی از نوع برخورد حضرت آقا با مواجهه مسئولان در برابر غربی‌ها اشاره کوتاهی کنیم: عکس‌العمل ایشان در برابر بیش از دو سال تلاش بی‌وقفه دولت در مذاکرات هسته‌ای که منتج به امضای برجام شد این بود که علاوه بر تشکر از زحمات کشیده شده، برجام را توافقی پیچیده و پرابهام معرفی کرده و آن را با 29 شرط پذیرفتند. این یک نوع برخورد انقلابی با مواجهه با غربی‌هاست.

 

مواجهه دیگر در جریان دستگیری 10 تفنگدار آمریکایی که وارد خلیج‌فارس شدند، بود. رهبر انقلاب در واکنش به این اقدام چند ساعته علاوه بر تشکر لسانی، به آنها نشان فتح داده و از سیاسیون هم خواستند که از این حرکت الگو بگیرند و این‌گونه عمل کنند.

 

 لذا علت اینکه یک اقدام چند ساعته مورد تحسین چندباره قرار می‌گیرد و آن عملکرد دو ساله به یک توافق پیچیده و پرابهام با ضعف‌های جدی ساختاری منتهی می‌شود، نوع نگاه و برداشت از اسلام است. اگر به دین کامل با همه اجزاء آن عمل شود به وعده حق‌تعالی نتیجه کار حتماً پیروزی خواهد شد، اما اگر به دین حداقلی و پوسته‌ای راضی شده و اکتفا کنیم، به عنوان نمونه نتیجه‌ای غیراز سند برجام نخواهد داشت!

 

مثال دیگری که می‌تواند شفافیت این فضا را واضح‌تر کند برخورد گزینشی با مفاهیم دینی است. یک نمونه از این مفاهیم دست‌کاری شده، تعبیر اسلام رحمانی است به این معنا که رحمانیت اسلام باید سرلوحه باشد و احتمالاً با چنین گرایشی قرار است عنصری به نام جهاد تضعیف شود(!) مثال‌های بسیاری از این دست همچون برخی رفتارهای باندی و جریانی مجلسی‌ها، بعضی فساد‌هایی که در برخی نقاط دستگاه قضائی وجود دارد، بی‌اخلاقی‌هایی که نزدیک انتخابات‌ها بعضاً از دستگاه‌های مدیریتی کشور رخ می‌دهد و نحوه تعامل مسئولان با مردم، قابل ذکر و بررسی است اما به همین مشت نمونه از خروار بسنده می‌کنیم.

 

لزوم حذف نگاه سکولاری از سطوح مدیریتی کشور

به این ترتیب علت اصلی اینکه با اسلامی شدن دولت به معنای حاکمیت (علی رغم پیشرفت‌های حیرت‌انگیز متعددی که در حوزه‌های مختلف از جمله علوم دانشگاهی، اقتصاد، صنعت، کشاورزی و... حاصل شده است) هنوز فاصله زیادی وجود دارد، برخی‌اختلافات مبنایی در نگاه مسئولان کشور است و تا زمانی که همه مسئولان از افرادی که معتقد به اسلام کامل و همه اجزاء آن هستند متشکل نشوند ، همین روند فراز و فرود سینوسی ادامه خواهد داشت.

 

همچنین وعده‌های خدا هم زمانی محقق می‌شود که اسلام کامل فهمیده و بر اجرای آن استقامت شود. این استقامت در پیاده کردن اسلام کامل است که موجب ثبات انقلاب خواهد شد و هر جا دست از اسلام کامل برداشته و گرایش‌ها به سمت اسلام حداقلی رفت، نشانه‌های بی‌ثباتی ظاهر شده و می‌شود.

 

حضرت امام(ره) در واکنش به غائله بنی‌صدر در سال 60 خطاب به آنهایی که فکر و عملشان متناقض است، هشدار دادند که بترسید از آن روزی که مردم از نیات و ذات درونی شما آگاه شوند.

 

بررسی مختصر روند تکامل انقلاب هم که ممزوجی از هوشیاری و بصیرت مردم و رهبری حضرت آقاست نشان می‌دهد که انحرافات به تدریج کنار خواهند رفت و این نیز بگذرد ... اما در مجموع به تعبیر امام(ره) پیروزی اصلی انقلاب زمانی خواهد بود که همه ابعاد و احکام اسلام پیاده و اجرا شود؛ یعنی ساختار حکومتی صد در صد اسلامی شده و به تبع آن جامعه هم اسلامی شود.

 

در چنین شرایطی مجموعه مردم براساس تعالیم اسلام، ذیل حکومت اسلامی زندگی می‌کنند و آثارش را هم احساس خواهند کرد. وقتی چنین جامعه اسلامی تشکیل شد، برای همه دنیا الگو می‌شود و این جامعه بزرگترین وسیله برای گسترش این فکر و تجربه در عالم خواهد شد. اینجا حرکت به سمت تشکیل تمدن نوین اسلامی آغاز می‌شود و مسئولیت اصلی این جریان را حضرت آقا در دیدار با دانشجویان در سال 87 متوجه نسل سوم و چهارم انقلاب دانسته‌اند./998/102/ب3

 

منبع: روزنامه کیهان

ارسال نظرات