یکی از بدترین ظلمها این است که جایگاه علمی رهبر معظم انقلاب را معرفی نمیکنیم/ تأثیر انقلاب اسلامی بر اهل سنت پاکستان
به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، حجتالاسلام ناظم حسین اکبر، مدیر اتاق فکر پاکستان در جامعه المصطفی، مؤسس و مدیر مؤسسه علمی ـ پژوهشی ابوطالب در ایران و پاکستان است که به گفته خودش تاکنون حدود 40 کتاب را به زبانهای عربی، فارسی و اردو ترجمه و تألیف کرده که از جمله آنها میتوان به «وهابیت در یک نگاه» و «بایستههای مطلوب حوزههای علمیه پاکستان» اشاره کرد.
در گفتوگو با استاد برتر اردو زبان در جامعه المصطفی به جریان شناسی فکری شیعیان پاکستان و وضعیت آنها از نظر فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و غیره پرداختیم که علاقهمندان در ادامه متن بخش دوم آن را مشاهده میکنند؛
رسا ـ چرا دولت پاکستان در برابر تکفیریها ایستادگی نمیکند؟
ما نباید هر چیزی را از هر کسی انتظار داشته باشیم. دولت چه کار میتواند بکند؟ اگر خانوادهای فرزندان خود را بد تربیت کند، حتی اگر بخواهد آیا میتواند در یک روز همه آنها را درست کند؟ یک زمانی دولت پاکستان برای مقابل با روسها نیاز به تربیت گروههای جهادی داشت، ولی اکنون نیازشان رفع شده است. با این وجود گروههای جهادی و تکفیری دست به خونریزی میزنند.
اکنون دولت پاکستان به دنبال مقابله با تکفیریها است و در چند سال اخیر وضعیت بسیار بهتر شده است. در گذشته حتی در مرکز شهرهای مهم انفجار صورت میگرفت، ولی اکنون بیشتر در گوشه و کنار کشور است.
همچنین تمام مسائل دست دولت نیست که بتواند به راحتی با این گروهها مقابله کند. ما با افغانستان مرز آزاد داریم که میتوان از این مرز تعداد زیادی اسلحه وارد کشور کرد.
رسا ـ مهمترین گروههای فکری شیعیان پاکستان کدام هستند؟
مهمترین گروههای فکری و سیاسی شیعیان پاکستان «وحدت بین المسلمین» و «وحدت اسلامی» است که خود این گروهها جریانهای فکری زیادی دارند. برای نمونه ما گروههای علی اللهی و غیره داریم که هر کدام اصول، ثروت و نفوذ خاص خود را دارند. ولی اینکه بیایند با یک عنوان خاصی فعالیت کنند، بسیار کم هستند.
این گروهها در میان مردم فعالیت خود را دارند، ولی با نام رسمی یا رسماً فعالیت نمیکنند؛ چون اگر اینگونه باشند، سریع کارهایشان فاش شده و مردم از آنها پیروی نمیکنند.
رسا ـ به نظر شما آسیبها و تهدیدهای داخلی و خارجی برای شیعیان پاکستان چیست؟
تهدیدات داخلی شیعیان پاکستان چند مورد است. نخست، ما در کشور نفوذ نداریم. دوم، روحانیت ما منسجم نیست. سوم، شیعیان ما با یکدیگر انسجام ندارند. برای نمونه هیچگاه دو حزب شیعه در پاکستان با یکدیگر نمیتوانند اتحاد داشته باشند. البته در سخن میگویند با یکدیگر متحد هستیم، ولی عملاً اینگونه نیست.
چهارم، عدم بصیرت بسیاری از علما است. بصیرت سیاسی اینها به قدری نیست که بتوانند به صورت ریز وارد مسائل بشوند. مشکلات را اساسی بررسی نمیکنند تا مشخص کنند وظیفه شیعیان، روحانیت و حوزههای علمیه چیست؟ میان شیعیان برنامهریزی خوبی وجود ندارد.
پنجم، پراکندگیها جغرافیایی است که شیعیان دارند. در برخی شهرها تنها یک درصد جمعیت شهر را شیعیان تشکیل میدهند و اگر اتفاقی رخ دهد، نمیتوانند از خود به خوبی دفاع کنند. ولی در داخل کشور چون شیعیان زیادی وجود دارد، تهدیدهای کمی علیه آنها وجود دارد.
رسا ـ تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر شیعیان پاکستان چگونه بوده است؟
تأثیر انقلاب اسلامی تنها برای شیعیان نبوده و برای اهلتسنن نیز بسیار تأثیرگذار بوده است. حتی خود سنیها اذعان میکنند: ما پس از پیروزی انقلاب اسلامی بسیار منسجم شدیم. رهبرانشان نیز میگویند: میخواهیم امام خمینی شویم. این نشان از تأثیر انقلاب اسلامی بر جامعه پاکستان است، نه تنها شیعیان.
هیچ فردی در پاکستان منکر دید باز و بصیرت امام خمینی(ره) نیست. حتی مقام معظم رهبری را افرادی که میشناسند، بسیار احترام میکنند و میدانند در جهان اسلام چه فردی حرف نخست را میزند.
رسا ـ دیدگاه مردم پاکستان نسبت به رهبر معظم انقلاب چیست؟
یکی از ظلمها این است که بسیاری اجازه نمیدهند و یا به سبب کم کاری ما، مردم مقام معظم رهبری را بشناسند و این بدترین ظلم است. بسیار ظلم است که ما چنین رهبری برای چنین ملت بزرگی داشته باشیم، ولی اجازه ندهند دیگران بشناسند؛ همانند امیرمؤمنان(ع). به عقیده بنده در این زمینه بسیار ظلم میشود.
البته یکی از مقصرها خود ما طلاب هستیم که در ایران درس میخوانیم و مقام معظم رهبری را نیز کامل میشناسیم، ولی در معرفی کم کاری میکنیم. ما باید جایگاه علمی ایشان را به طور کامل بررسی و بیان کنیم. مقام معظم رهبری آثار مختلف علمی دارند. ایشان یک حرفی میزنند که میتوان برای آن یک حرف هزار کتاب نوشت. بسیاری ایشان را نمیشناسند.
ما باید جایگاه علمی ایشان را کامل معرفی کنیم. در این زمینه باید در حوزه کار شود تا بتوان درست معرفی کرد. یکی از ظلمهایی که در حق مقام معظم رهبری شده این است که جایگاه علمی ایشان را بسیاری نمیدانند. البته در کشور پاکستان بسیاری از جوانان که مقام معظم رهبری را میشناسند از ایشان تقلید میکنند.
بحمدلله رهبر انقلاب به قدری زندگی سالمی داشته که کسی نمیتواند نسبت به این موضوع اشکالی وارد کند. ما معتقدیم که همانند ایشان در جهان کسی را نداریم و این موضوع را بسیاری از سنیها نیز قبول دارند. منتها در خبررسانی ضعیف عمل کردهایم.
ما به گونهای عمل کردهایم افرادی که سواد زیادی نداشتند، مطرح شدند ولی افرادی که سواد بیشتری داشتند، مطرح نشدند. برای نمونه در پاکستان بنده را میشناسند، ولی من سخنانم را از چه کسی میگیرم؟ از مقام معظم رهبری. ولی ایشان را بسیاری نمیشناسند. چرا؟ چون ما درست معرفی نکردهایم.
رسا ـ جدیدا از قول یکی از علما مطالبی درباره وحدت نقل شده بود. در فضای مجازی نیز نامهای از طلاب پاکستان مقیم قم خطاب به این عالم بزرگوار منتشر شد که مطالب شما مقداری ما را در تنگنا قرار میدهد. شما در جریان این نامه هستید؟ قضیه آن چه بود؟
بنده در مسافرت بودم، پس از آن نیز تلاش کردم به این نامه دسترسی پیدا کنم. چیزیهایی هم متوجه شدم. آنچه به ما رسیده این است که ایشان در درس خارج خودشان مطالبی را گفتهاند. نه اینکه این مطالب رسماً ثبت شده باشد. همچنین اینکه نامه چه چیزی بوده و چه فردی نوشته است؛ آیا پاکستانیها بوده و یا فرد دیگری به نامه پاکستانیها نوشته است را نتوانستیم بفهمیم.
ولی با این وجود چنین موضوعی را هر فردی انجام دهد، هر کجا انجام دهد، ما کاری به این موضوع نداریم؛ ولی بحث اصلی این است که آیا فردی چنین حرفی بزند به نفع شیعیان پاکستان است یا ضررشان؟ مشخص است که به ضرر ما تمام میشود.
در اینجا عید الزهرا میگیرند، آنجا پدر ما را در میآورند. در اینجا برای نمونه مداحی مطلبی مبنی بر اینکه «خدای من یا زهرا یا زهرا» میگوید. آنجا میگویند: «شیعیان خدای جدیدی دارند. پس اینها مشرک هستند و بکشید.» این تبعات نه تنها در پاکستان بلکه در تمام دنیا برای شیعیان به وجود خواهد آمد.
بدترین ظلم در زمان کنونی این است فردی حرفی بزند که به وحدت مسلمانان ضربه بزند. اکنون یهودیان و مسیحیان با یکدیگر متحد شدهاند. در حالی که مسیحیان اعتقاد دارند پیامبر و رهبرشان را یهودیان به دار آویختهاند؛ ولی برای اتحاد علیه مسلمانان حتی از اساسیترین عقاید خود نیز دست برداشتهاند.
حال آیا ما مسلمانان باید با یکدیگر جنگ کنیم؟ این کار بسیار بد و نامعقول است. مسلمانان به سبب نداشتن انسجام و وحدت به چه میزان ضربه خوردهاند! در حالیکه جمهوری اسلامی ایران وحدت را مطرح کرد و این موضوع به نفع مسلمانان تمام شد.
یکی از مفتیها میگفت: «ما در زمان امام(ره) به ایران آمده بودیم و اکنون نیز آمدهایم. تقاضای ما این است که المصطفی اگر میتواند فرزندان ما را نیز بپذیرد. ما حاضریم طلاب خودمان را بفرستیم در اینجا درس بخوانند.»
طلبهای که در اینجا درس میخواند مسلما فکر ما را خواهد گفت و ما را معرفی خواهد کرد. ولی آیا با عمل ضد وحدت میتوان اینها را نزدیک کرد؟ صد درصد دور میکند. نباید حتی یک کلمه مخالف تقریب و وحدت زد.
البته عقاید ما برای خودمان است و نمیتوانیم از آنها دست برداریم. منتها نباید حرفهایی را بزنیم که برای نمونه در آن 5 درصد اختلاف داریم؛ آن هم با حرفهای توهین آمیز. در این زمان بیان چنین مطالبی مصلحت نیست.
رسا ـ وضعیت حوزههای علمیه پاکستان چگونه است؟
ما در حال حاضر 434 حوزه علمیه شیعه در پاکستان با حدود 20 تا 30 هزار طلبه داریم که طلاب خوبی دارد. ولی با آنچه ما به عنوان حوزه مطلوب بیان میکنیم، فاصله زیادی دارند. حوزههای علمیه شیعیان پاکستان مرکز مدیریت ندارد، به همین دلیل تمام آنها پراکنده بوده و هر کدام برنامه و اهداف خاص خود را دارند.
حوزههای علمیه پاکستان چون با یکدیگر منسجم نمیشوند، برنامههایشان با علوم جدید منطبق نیست و با یکدیگر اتحاد ندارند. خروجیشان خوب نیست. حوزههای علمیه شیعیان پاکستان بیشتر سنتی هستند و در آنجا علوم جدیدی همانند کلام وجود ندارد. به همین دلیل طلاب نمیتوانند بسیار مردم را قانع کنند و وضعیت مطلوبی ندارند.
رسا ـ حوزههای علمیه پاکستان بیشتر از حوزه نجف تأثیر پذیرفته یا حوزه قم؟
بیشتر از حوزه نجف تأثیر پذیرفته است. پیش از انقلاب اسلامی بیشتر طلاب ما در نجف تحصیل کرده و سپس در پاکستان حوزههایی را راه انداختند. همچنین به سبب تلاش فارغ التحصیلان نجف بود که تشیع در پاکستان رونق گرفت.
ولی پس از پیروزی انقلاب اسلامی هم تعداد حوزههای علمیه ایجاد شده در پاکستان بیشتر شد و هم این حوزهها تنها از حوزه نجف تأثیر نپذیرفتند. پیش از انقلاب اسلامی تعداد حوزههای علمیه ما شاید حدود 50 عدد بود ولی در دهه نخست پیروزی انقلاب اسلامی قریب به 400 حوزه شده بود.
این مسائل تأثیرات انقلاب بود. حتی حوزههایی که پس از انقلاب اسلامی تأسیس شدند با حوزههایی که پیش از انقلاب تأسیس شدند، دارای برنامهها و فعالیتهای متفاوت هستند. حوزههایی که پس از انقلاب اسلامی تأسیس شدند دید بسیار بلندی دارند و طلابی که در این حوزههای تحصیل میکنند بسیار افراد بصیری هستند. برای نمونه شهید عارف الحسینی در این چنین حوزههایی تحصیل میکرده است.
رسا ـ سطح علمی حوزههای علمیه پاکستان چگونه است؟
بسیار بالا نیست.
رسا ـ سخن پایانی شما چیست؟
اگر جمهوری اسلامی میخواهد شیعیان را منسجم کند، باید خود نیز دقت داشته باشد تا در داخل کشور کارهای خلاف و ضد وحدت صورت نگیرد. باید بسیار مراقب باشد و ببیند چگونه طلبهای را تربیت میکند.
امروز فکر از قم به کشورهای دیگر پمپاژ میشود. قریب به 150 ملیت در اینجا طلبه دارد که باید بر روی آنها خوب برنامهریزی و سرمایهگذاری کرد. نباید مباحث ضد وحدت تدریس شود. نباید کاری کرد که به ضرر شیعیان تمام شود.
جمهوری اسلامی ایران خود یک دولت مستقل است، ولی شیعیان در کشورهای دیگر دولت مستقل ندارند؛ به همین دلیل اگر فردی در جمهوری اسلامی ایران حرفی ضد وحدت بزند، برای آن شیعیان دردسر ایجاد میشود. جمهوری اسلامی باید با روشهای عقلایی و منطقی تمام شیعیان را هدایت کند، نه اینکه فرد بگوید من چه کاری به دیگران دارم./993/402/ر