BBC فارسی بلندگوی جریان فتنه
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در دهه نود میلادی، تغییرات بنیادینی در سپهر سیاست جهانی ایجاد نمود و یکی از مهمترین نمودهای این تغییرات، انقلاب عظیم اطلاعاتی و ارتباطاتی در اقصی نقاط گیتی بود.
تا پیش از سقوط بلوک کمونیسم اگرچه رسانههای صوتی و تصویری وابسته به اردوگاه غرب نقش مهمی در پیشبرد اهداف توسعهطلبانه کشورهای استعماری داشتند اما با فروپاشی بلوک شرق، جایگاه و نقش رسانهها در امر سیاستگذاری و تصمیمسازی دولتمردان کشورهای غربی اهمیتی دوچندان پیدا کرد. توسعه و تکثیر قارچگونه رسانههای جدید ارتباطاتی طی یک دهه اخیر در سرتاسر گیتی گویای این حقیقت است که جهان امروز، وارد دوره جدیدی شده است که بسیاری از متفکران عرصه رسانه و ارتباطات از این دوره تحت عنوان دهکده جهانی یاد میکنند. برخلاف تئوریهای قدرت دوران جنگ سرد که قدرت صرفاً محدود به قدرت نظامی و سختافزاری میشد، امروز، این جنبه نرمافزاری قدرت و به تبع آن قدرت رسانهای است که حرف اول و آخر را در نزاعها و کشمکشهای سیاسی و امنیتی جهان امروز میزند.
«ژان بودریار» یکی از مطرحترین فیلسوفان فرانسوی است که با شفافیت و صراحت هر چه تمام از واقعیات و مناسبات حاکم بر جهان امروز پرده برمیدارد و این سخن را به میان میآورد که جهان امروز، جهان سیطره رسانهها و نشانهها است. از نظر بودریار، در دنیای امروز مرز میان واقعیت و مجاز مخدوش شده است و بشریت امروز وارد دورهای تحت عنوان «واقعیت مجازی» شده است. در واقعیت مجازی، تصاویری که از طریق گیرندههای تلویزیونی به مخاطبان ارسال میشود آن قدر به واقعیت بیرونی پدیدارها شبیه و نزدیک است که دیگر نمیتوان به سادگی واقعیت مجازی را از واقعیت حقیقی تمییز داد.
جنگ خلیج فارس یکی از جنگهایی بود که عنصر تبلیغات رسانهای نقش مهمی در پیروزی جهان غرب بر رژیم صدام حسین داشت. در این جنگ بیش از آنکه جنگ واقعی روی زمین تعیینکننده فاتح نبرد باشد، این رسانههای غربی بودند که با نمایش اغراقآمیز قدرت نظامی آمریکا، ارتش تا بندندان مسلح صدام حسین را مرعوب نمودند و موفق شدند که با صرف کمترین تلفات، به راحتی هر چه تمام بغداد و دیگر شهرهای عراق را تصرف کنند. در جهانی که رسانههای غربی نقش مهمی در جهتدهی به افکار عمومی دارند بسیاری از مردم جهان زیر یوغ مغزشویی علیالدوام رسانهها و بنگاههای تبلیغاتی غرب هستند و درست از این روست که شمار زیادی از مردم کشورهای مختلف جهان به دلیل وادادگی و انقیاد در برابر سلطه رسانهای غربیها به جای اینکه حامی منافع کشور و ملت خویش باشند به طوطی تکرارکننده سخنان غربیها بدل گشتهاند.
در جامعه نمایشی حاکم بر جهان امروز، لمپنترین شخصیتهای جامعه به مدد دوپینگ رسانهای غربیها در چشمبر همزدنی به ستارههای برجسته سیاسی و فرهنگی بدل میشوند و در این شهرآشوب رسانهای، این ارزشهای اصیل است که به مسلخ میرود. در سایه حاکمیت بیچون و چرای رسانههای استکباری، قدرت تعمق و تفکر نوع بشر به محاق رفته است و پوچگرایی و ولنگاری به خصیصه بارز جهان ساخته و پرداخته غربیها بدل گشته است. بنابراین میتوان این سخن را به میان آورد که قدرت بیش از آنکه واجد سویهای سختافزارانه باشد، جنبهای نرمافزارانه دارد.
خوشبختانه، پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن 1357، بارقههای امید بسیاری را نزد عدالتخواهان جهان جهت از میان بردن مظاهر فساد و استکبار در جهان ایجاد نمود و امروز به جرأت میتوان گفت که ایران اسلامی به واسطه قدرت رسانهای و فکریای که در جهان پیدا کرده است؛ توانسته است که به کشوری محبوب نزد قشرهای مختلف مردم در سرتاسر جهان بدل شود. راهاندازی شبکههای تلویزیونی و رادیویی از جانب سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران جهت معرفی و ترویج ارزشهای انقلاب اسلامی از جمله اقدامات مهم و پربرکتی است که تأثیر شگرفی در ارتقای جایگاه و منزلت ایران نزد جهانیان داشته است.
البته گفتنی است که به موازات پیروزیها و پیشرفتهای شگرف ایران در زمینه گستراندن چتر انقلاب اسلامی بر سرتاسر جهان، قدرتهای استکباری نیز که از دیرباز سابقه دشمنی کینهورزانه با ایران اسلامی داشته و دارند، تمامی تلاش خویش را به کار بستهاند تا به واسطه راهاندازی و تأسیس شبکههای رادیویی و تلویزیونی و سایتهای مختلف ضدانقلاب، حلقه محاصره را بر ایران اسلامی تنگ کنند. در بدو شروع به کار رسانههای تبلیغاتی غرب، این رسانهها به صورت آشکار و علنی کلیت نظام جمهوری اسلامی ایران را به چالش میگرفتند و سعی میکردندکه به طور علنی از براندازی جمهوری اسلامی سخن گویند ولی به مرور متوجه شدند که سیاست براندازی نظام آن هم با اتکاء به گروهکهای ورشکسته خارجنشین هرگز نمیتواند قرین موفقیت باشد و به همین دلیل چندی است که این شبکهها و سایتها با ابزار و یراق بسیار سعی دارند تا به واسطه یارگیری از شخصیتهای سستعنصر و بیبصیرت داخل نظام، پروژه نفوذ تدریجی و استحاله نرم نظام را عملیاتی کنند.
راهاندازی شبکه بیبیسی فارسی در ایام نزدیک به انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 یکی از مهمترین اقدامات دولت خبیث انگلیس درجهت دخالت در امور سیاسی ایران بود. اسنادی که بعدها از سوی مقامات عالی امنیتی و اطلاعاتی کشور منتشر شد به روشنی این حقیقت را احراز و اثبات نمود که جنگ رسانهای شبکههایی چون بیبیسی فارسی و صدای آمریکا درست منطبق بر پروژه نفوذ و استحاله تدریجی جمهوری اسلامی میباشد. واقعیت این است که عموم کارکنان و سیاستگذارانی که در بیبیسی فارسی و دیگر رسانههای برونمرزی مشغول به فعالیت علیه نظام میباشند، از اعضای متواری وابسته به افراطیون مدعی اصلاحطلبی هستند. افراطیونی که با شبههافکنی در نتایج انتخابات سال 1388 کشور را به ورطه آشوب و ناامنی کشاندند و بسترها و زمینههای لازم جهت جولان فتنهگران و معاندان را فراهم ساختند.
نگاهی اجمالی به برنامههای ساخته شده در بیبیسی فارسی نشانگر آن است که بیبی سی فارسی عملاً به بنگاه سخن پراکنی یک جریان سیاسی فاسد داخل کشور بدل گشته است؛ جریانی که علیرغم تظاهر خویش به حمایت از نظام و رهبری در بزنگاههای تاریخی در کنار فتنهگران و معاندان ایستاده است و مهلکترین ضربات را به پیکره نظام وارد ساخته است. سؤالی که به ذهن هر ناظر منصف به مسائل کشور خطور میکند این است که چرا یک رسانه برونمرزی که با پول دولت انگلستان اداره میشود حاضر میشود که تماموقت در خدمت تبلیغات یک جریان سیاسی مسئلهدار داخل کشور باشد؟! چه اتفاقی افتاده است که انگلیسیها دست نوازش بر سر افراطیون مدعی اصلاحطلبی میکشند؟!
اینها سؤالاتی هستند که دلسوزان انقلاب بارها از خود پرسیده و میپرسند ولی تاکنون مدعیان دروغین اصلاحطلبی حاضر به ارائه پاسخ روشنی در باب این سؤالات و ابهامات نیستند. در شرایط کنونی کشور نیز به نظر میرسد رسانههایی چون بیبی سی درصددند که با بحرانی جلوه دادن شرایط کشور، مردم را از صراط ولایتمداری منحرف کنند. مطرح نمودن سوژههایی چون شورای رهبری که این روزها ورد زبان برخی خواص بیبصیرت شده است جزو موضوعاتی است که به کرات در صدر تفاسیر و تحلیلهای این روزهای بیبی سی فارسی و دیگر رسانههای همسو با آن قرارگرفته است.
تشکیک در مبانی استکبارستیزی انقلاب اسلامی، تخطئه چهرههای نستوه انقلاب و زیر سؤال بردن حمایت ایران از جریانهای حقطلب جهان از جمله محورهای خبری-تحلیلی است که رسانههای برونمرزی و برخی رسانههای داخلی سعی در طرح آن در تریبونهای خویش دارند و متأسفانه در این بازار وانفسای سیاست امروز کشور، شاهد و ناظر این امر هستیم که شماری از افراطیون مدعی اصلاحطلبی و منفعتطلبان متظاهر به اصولگرایی که تا دیروز سینه چاک میکردند و علیالظاهر دم از انقلاب و ارزشهای انقلاب میزدند، به صورت پیدا و پنهان به سخنگویان استکبار در داخل کشور بدل گشتهاند و با نثار انواع و اقسام تهمتها و تخریبها علیه شخصیتهای برجسته و انقلابی نظام درصددند چهرهای مشوش و مخدوش از دلسوزان نظام نزد تودهها ترسیم کنند.
پر واضح است که تداوم روند نامبارک سونامی هجمهها و حملات علیه نهادهای انقلابی کشور با واکنش امت حزب الله روبرو خواهد شد و بسیجیان جان بر کف امام خامنهای اجازه نخواهند داد که کشور به دامان نااهلان و نفوذیهای انگلیس و آمریکا بیفتد./998/د102/ی
منبع: روزنامه کیهان