تصاعد تهديد و خلأ تعصب ملي و غيرت ديني
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، حكم ديوان عالي امريكا مبني بر برداشت 2 ميليارد دلار از اموال بلوكه شده ايران به نفع خانواده قربانيان امريكايي كه در بمبگذاري سال 1983 در مقر تفنگداران امريكايي در لبنان كشته شدهاند، در كنار مواضع خصمانهاي كه اوباما و ديگر مسئولان امريكايي در حمايت از مرتجعين منطقه و در ادامه پروژه ايرانهراسي دنبال ميكنند، در عين تلاش براي سلب ابتكار عمل از ايران در روند تحولات منطقه واجد پيامهاي منفي عليه منافع امنيت ملي ايران در منطقه خليج فارس است كه متأسفانه با پاسخ درخور از سوي مسئولان ايراني مواجه نشده است.
اوباما در عين حمايت كاخ سفيد از حكم ديوان عالي امريكا در سفر به منطقه خليج فارس تلاش دارد ضمن تحريك حكام منطقه عليه ايران، منافع راهبردي امريكا را در دامن زدن به چالشهاي منطقهاي عليه ايران هدفگذاري و در اظهارات خود با دوست قلمداد كردن عربستان، مدعي حمايت از اين كشور در برابر شيطنتهاي ايران شده است.
پيش از او نيز اشتون كارتر، وزير دفاع امريكا در هفته گذشته در جمع نظاميان امريكايي در پايگاه هوايي حومه ابوظبي خطاب به آنها گفته بود: «شما به عنوان بخشي از نظام بازدارندگي و مقابله با نفوذ ايران در منطقه مستقر شدهايد. شما دوشادوش دوستان ما در منطقه در برابر ايران خواهيد ايستاد.» متعاقب اين تحركات امريكاييها بود كه پارلمان بحرين از حكام اين شيخنشين خواستار اعلام جنگ عليه چيزي ميشود كه آن را تروريسم ايران و حزبالله ناميد.
تجربه تاريخي تحولات منطقه نشان ميدهد كه دشمنان انقلاب اسلامي هرگاه در موضع ايران احساس ضعف كنند گامي به پيش گذاشته و تلاش دارند مبتني بر اين برآورد راهبردهاي آينده خود را در مواجهه با نظام اسلامي تنظيم كنند. داستان آغاز جنگ تحميلي صدام عليه ايران نيز مبتني بر همين برآورد بود، جنگي كه نقش امريكاييها در تحريك و به ميدان آوردن ديوانه عفلقي و جلب حمايت مرتجعين منطقه در حمايت از وي با تحريكات كنوني حكام منطقه عليه ايران تشابهات فراواني داشت.
اگرچه توان و اقتدار ملي ايران در شرايط كنوني و آمادگي نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي سبب شده است كه تصور هرگونه تهديد عليه ايران حتي به ذهن مرتجعين منطقه و حتي كاخ سفيد خطور نكند، ولي ترديدي نميتوان داشت كه اين جنگ رواني حساب شده بر محاسبات برخي مسئولان و نخبگان ايراني اثر گذاشته و دشمن مقابل نيز به اين تصور رسيده است كه از اين طريق قادر به امتيازگيري از ايران است و اين در حالي است كه اصالت دادن به برجام سبب شده كه ما نسبت به تصاعد تهديد در منطقه غافل شويم.
هفته گذشته رئيس محترم جمهور در سفر به سمنان ميگويد: «برخي ميخواهند القا كنند كه ملت ايران پيروز نيست و امريكاييها و صهيونيستها پيروزند، كجا رفت آن تعصب ملي و غيرت ديني، چرا واقعيتها را به مردم نميگوييد.» اين در حالي است كه در همين ماجراهاي اخير حكام آلسعود كه تقريباً همه جهانيان به اين باور رسيدهاند كه اين رژيم پوشالي در رشد تروريسم در منطقه نقش اول را داشته و دارد، از موضع قدرت امريكاييها را تهديد ميكنند كه در صورت انتشار اسناد 28 صفحهاي ( كه نقش آنها در آموزش و حمايت از عناصر القاعده كه در انفجار تروريستي يازدهم سپتامبر افشا میکند) 750 ميليارد دلار اوراق قرضه امريكا را به حراج ميگذارند و كاخ سفيد وادار به عقبنشيني شد و اوباما تعهد ميكند كه در صورت تصويب قانوني انتشار آن، آن را وتو كند. در نقطه مقابل براي حمايت از اين تروريستهاي بالفطره به منطقه آمده و ميكوشد در يك عمليات رواني حساب شده فضا را عليه ايران تشديد كند و در سوي ديگر ايران در عين پرداخت خسارت 2ميليارد دلاري، تهديد به جنگ حكام ميكروسكپي منطقه را شاهد باشد.
نبايد ترديد كرد كه اگر جايي بايد تعصب ملي و غيرت ديني برانگيخته شود اينجاست، تداوم سكوت نسبت به اين روند، نه تنها تجري دشمنان را به دنبال داشته بلكه عزت و افتخار گذشته انقلاب را نيز زير سؤال برده و به جايي ميرسد كه برجامهاي 2، 3 و... به جاي بيگانگان اين بار توسط برخي از مطبوعات و فعالان واداده و منفعل داخلي بازتاب داده شود و زمينه تسليم را تسهيل كند.
تجربه نشان داده است كه بازي با كلمات تاكنون نتوانسته منافع امنيت ملي ما را تأمين كند و اين اقتدار مبتني بر ظرفيتهاي درونزاست كه نقش اصلي را در بازدارندگي در مقابل تهديدات دارد./998/102/ب2
منبع : روزنامه جوان