حمله به حزبالله/ هدیه آلسعود به صهیونیستها
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، درحالی که «آلسعود» مترادف با تروریسم و تروریسمپروری است و این کشور با دخالت نظامی در یمن و به خاک و خون کشیدن بیگناهان، همچنین حمایت مالی و تسلیحاتی از تروریستها در سوریه و عراق نام جاودانهای برای خود در تاریخ «خونریزها» و «جلادها» ثبت کرده، با این وجود ادعا میکند که خود مهمترین سنگر مقابله با تروریسم است. این خاندان کار را به جایی رسانده که جنبشها و کشورهای دیگر را در لیست گروههای تروریستی قرار میدهد!
آلسعود در کمتر از دو هفته از لغو وعده کمک مالی 3 میلیارد دلاری به ارتش لبنان و درخواست از شهروندان خود برای مسافرت نکردن به بیروت (12 اسفند) شورای همکاری خلیج فارس و سپس اتحادیه عرب را با پول و هدیه و... واداشت تا حزبالله را در لیست گروههای تروریستی قرار دهد. در نشست اسلامبول نیز این رویه تکرار شد.
این اقدام که نشان از خشم رژیم سعودی نسبت به حزبالله را دارد، با مخالفت و واکنش برخی کشورها، شخصیتها و افراد مختلف حتی در جهان عرب و اسلام روبه رو شد.
آلسعود این بار نیز کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه عرب را سپر جنایات خود کرد تا نشان دهد که این تصمیم فردی نبوده بلکه کشورهای عربی منطقه آن را اتخاذ کرده و نسبت به آن اعتراض نداشتهاند!
به این ترتیب آل سعود با فرافکنی و فریب افکار عمومی منطقه و جهان به یک اقدام جنایتکارانه دیگر دست زد. اقدامی که به تأیید همه کارشناسان و تحلیلگران تنها به نفع رژیم صهیونیستی و هدیهای از سوی آلسعود به صهیونیستها است. تصمیم شورای همکاری خلیجفارس و اتحادیه عرب که با تحریک عربستان صورت گرفت به حدی خیانتکارانه بود که برخی رسانههای غربی هم اذعان کردند که عربستان با اقدامات خود غرب آسیا را به آشوب میکشد.
به عنوان نمونه روزنامه انگلیسی ایندیپندنت در مقالهای به قلم «پاتریک کوکبرن» با اشاره به «نقش یک شاهزاده جوان عربستانی در تحولات کنونی سوریه و یمن» نوشت: عربستان سعودی با اقدامات خود تلاش میکند تا وضع موجود در غرب آسیا را به خطر بیندازد.
در این روزنامه همچنین اذعان شده که عربستان درصدد تغییر گسترده در منطقه با هر وسیلهای است خواه از طریق جنگ ویرانگر در یمن و خواه از طریق تزریق پول و سلاح به تروریستهای داعش، که البته این کار با همدستی ترکیه و قطر صورت میگیرد.
با این حال صاحب نظران و کارشناسان در مورد علل و عوامل این اقدام متفقالقولند:
۱- پیشرویهای راهبردی و پیروزیهای بزرگ ارتش سوریه و متحدان آن از جمله حزبالله در جبهههای مختلف عملیاتی و تغییر معادلات میدانی به نفع سوریه موجب نگرانی شدید ریاض و کشورهای همپیمان آن شده است.
عربستان، ترکیه و قطر تصور میکردند با حمایت و کمک بیشائبه آمریکا و برخی کشورهای غربی، در زمینه مالی و تسلیحاتی میتوانند کار نظام سوریه را یکسره کنند و یک شبه میتوانند بشاراسد را از قدرت سرنگون و یک حکومت دست نشانده بر سر کار بیاورند. اما بیش از چهار سال مقاومت و پایداری در مقابل تروریستهایی از بیش از 70 کشور ثابت کرد که نظام سوریه به این راحتی سرنگون نمیشود و حکومت ایدهآل غربیها بر سر کار نمیآید. این تصمیم در واقع نشان داد که بین رژیمهای مرتجع عرب منطقه و دشمن صهیونیستی علیه مقاومت اسلامی پیوند مستحکمی وجود دارد. پیوندی که هر چند ارتجاع عرب تلاش داشت آن را پنهان کند و در خفا نگه دارد اما بالاخره روشن شد که روابط رژیم صهیونیستی با اعراب مرتجع از حد «عادی» گذشته و به حد استراتژیک و راهبردی هم رسیده است!
از سوی دیگر تروریستی خواندن حزبالله پس از افشای تمام جزئیات روابط میان بیشتر کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس و دشمن صهیونیستی امری غافلگیرکننده نبود. آخرین مورد از روابط این رژیم با اسرائیل، سفر هیئت اسرائیلی به عربستان در اوایل بهمن ماه سال 94 بود. بنابراین وقتی اسرائیل حزبالله را یک گروه تروریستی توصیف میکند،طبیعی است که کشورهای مرتجع عرب از این رژیم تبعیت کنند و حزبالله را تروریستی بخوانند.
۲- آل سعود پس از حمله ناشیانه و بدون برنامه به یمن که منجر به بارآمدن هزینههای سنگین برای این کشور و خدشهدار شدن چهره آن در جهان اسلام شد، به دنبال راه فراری برای خلاصی از گرداب یمن بود و چه دستاویزی بهتر از این که با تروریستی خواندن حزبالله همه تقصیرها و اتفاقات منطقه را به گردن حزبالله بیندازد؟! سعودیها که علنا علیه یمن جنگ بزرگی را تحمیل کردهاند، حزبالله را به دخالت در امور یمن متهم میکنند!
مقامات عربستانی بارها با زبان بیزبانی اعتراف کردهاند که از حمله به یمن پشیمانند و دنبال راه چاره میگردند و ظاهرا تئوریسینهای آگاه و هوشمند عربستان (!) با این راهکار سعی کردند خود را از این منجلاب نجات دهند.
تحلیلگران منطقه معتقدند که عربستان با دخالت نظامی در یمن دچار اشتباه استراتژیک فاحشی شده و بیش از پیش این حکومت عربی زیر فشار اقتصادی، نظامی و افکار عمومی قرار گرفته است و برای خلاصی از این فشارها به این اقدام نابخردانه دست زده است.
۳- عربستان همیشه نگران موقعیت برتر ایران در منطقه استراتژیک غرب آسیا بوده و هر از گاهی به بهانه متحدان منطقهای ایران همچون حزبالله، مسئله توافق هستهای و... ایران هراسی خود را نشان داده است. در حالی که همگان میدانند که آل سعود در برابر قدرت منطقهای ایران اصلا به حساب نمیآید و نمیتواند معادلات منطقهای را به نفع خود رقم بزند، به ویژه وقتی این کشور بازوی قدرتمندی مثل حزبالله لبنان را دارد. در همین رابطه روزنامه نیویورک تایمز نیز به این واقعیت اذعان کرده که سعودیها کوچکتر از آنند که حریف ایران شوند. این واقعیتی است که کشورهای منطقهای و فرامنطقهای به خوبی به آن وقوف دارند اما متأسفانه برخی از کشورهای عربی منطقه هنوز در دوران جاهلیت به سر میبرند و نتوانستهاند این واقعیت را درک کنند! نیویورک تایمز یکی از دلایل ناتوانی عربستان مقابل ایران را، همین مقاومت و حزبالله لبنان میداند.
۴- موضع عربستان علیه حزبالله و تروریستی خواندن این جنبش- به تصور آل سعود- میتواند ثبات لبنان را با تهدید روبهرو سازد و به افزایش اختلافها و تنشها در لبنان که از خلأ ریاست جمهوری رنج میبرد منجر شود. لبنان نمیتواند حزبالله را از خود جدا بداند چرا که در جریان جنگها و تجاوزات وحشیانه رژیم صهیونیستی به جنوب این کشور تنها نیروهایی که با صهیونیستها مقابله کرده و آنها را شکست سختی دادند رزمندگان مقاومت حزبالله بودند. حزبالله در جریان جنگ 33 روزه در سال 2006 آنچنان درسی به صهیونیستها داد که پس از آن به فکر تجاوز به لبنان نیفتادند.
از سوی دیگر حزبالله در میان مردم از جایگاه ویژهای برخوردار است و این حزب بخشی از دولت و مجلس لبنان را تشکیل میدهد و در جامعه لبنان نقش کارآمدی دارد. رزمندگان حزبالله نهتنها مدافع خاک لبنان و حاکمیت این کشور هستند بلکه در مقابله با تروریستهای تکفیری که در سوریه مشغول نبرد با نظام سوریه هستند نقش مهمی ایفا میکنند. به گفته اکثر لبنانی ها اگر حزبالله نبود تروریستهای تکفیری داعش به لبنان هم تجاوز و این کشور را به سرنوشت سوریه دچار میکردند.
آل سعود میخواهد با همه ابزارها، لبنان را زیر فشار قرار دهد و با به دست آوردن امتیازی در این کشور شکستهای خود در سوریه، عراق و یمن را جبران کند.
۵- اما مهمترین دلیل اقدام زشت و ابلهانه مقامات آلسعود در تروریستی خواندن حزبالله، همسویی آل سعود با خواستههای رژیم صهیونیستی و کمرنگ کردن و یا به عبارت بهتر از میان بردن مسئله «فلسطین» است.
کشورهای مرتجع عرب منطقه حتی به اعراب هم رحم نمیکنند و فلسطینیهایی که سالهاست زیر ظلم و ستم صهیونیستها قرار دارند، از سرزمین مادری خود آواره شده و تحت شکنجه، بازجویی، آوارگی، کشتار و قتلعام رژیم صهیونیستی قرار دارند رحم نمیکنند. مردم مظلوم فلسطین از هیچ کمک وحمایتی از سوی اعراب مرتجع برخوردار نیستند حتی بالعکس این کشورها در جنایات اسرائیلیها نسبت به فلسطینیها سهیم هستند و تمامی این تجاوزات، توسعه طلبیها وجنایات با حمایت غربیها و برخی از کشورهای عربی صورت میگیرد.
تحلیلگران منطقه معتقدند اگر کوچکترین وحدت و هماهنگی میان کشورهای عربی بر علیه صهیونیسم بود، اسرائیلیها جرأت نمیکردند به فلسطینیها حمله کنند و سرزمین مادری آنها را اشغال نمایند.
در واقع چنین تصمیماتی نشان میدهد که بخش اعظم کشورهای عربی به امنیت و ثبات رژیم صهیونیستی بیشتر از امنیت و ثبات خود بها میدهند و اگر این روند ادامه یابد بعید نیست که طی هفتهها و ماههای آینده شاهد همکاری امنیتی و نظامی عربی صهیونیستی علیه مقاومت به بهانه مقابله با تروریسم باشیم. همانچیزی که اکنون از سوی تشکیلات خودگردان فلسطین صورت میگیرد و این تشکیلات به رهبری محمود عباس با حرکت مردمی انتفاضه قدس به شدت برخورد و آن را سرکوب میکنند.
صهیونیستها با قدردانی ویژه از محمود عباس اعلام کردهاند خدمتی که تشکیلات خودگردان به اسرائيل کرده هیچ کشور دیگر نکرده و از وقوع صدها عملیات استشهادی علیه صهیونیستها جلوگیری کرده است.
مجموعه عواملی که عنوان شد به همراه کسری بودجه، سقوط ارزش سهام، استقراض خارجی و تخریب چهره آل سعود درنزد افکار عمومی جهان موجب شده که فشارها بر عربستان آنقدر زیاد شود که برای جلوگیری از سقوط آل سعود و فروپاشی این خاندان جائر دست به هر بهانه و دستاویزی بزند تا خود را نجات دهد.
در هر صورت موافقت کشورهای عربی به جز عراق و لبنان با تصمیم قراردادن حزبالله در فهرست گروههای تروریستی اقدامی ابلهانه است که دود این آتش به چشم خود آنها خواهد رفت و به زودی نتیجه این تصمیم خود را خواهند دید./998/102/ب3
منبع: روزنامه کیهان