بررسی عملکرد و سیاستهای فرهنگی ـ اجتماعی حاکمان مسلمان در رشد علمی هند
به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، این نوشتار در خصوص کتابخانههای مسلمانان در هند در سه محور به بحث میپردازد؛ نخست، معرفی کتابخانههای مسلمانان در هند(منتشر شد.) دوم، عملکرد و سیاست های فرهنگی ـ اجتماعی حاکمان مسلمان به عنوان یکی از مهمترین عوامل رونق این کتابخانهها.(نوشتار پیشرو) سوم، بررسی نقش استعمار انگلیس در افول آنها.(در آینده منتشر میشود)
با توجه به تأثیر مهم و تعیین کننده حاکمان علم دوست مسلمان در گسترش علم در هند، عملکرد و سیاست علمی آنها را با نگاهی بر کتابخانهها بررسی میکنیم.
نخست، حمایتها و اقدامات علمی تغلقشاهیان
در دوره نسبتاً طولانی حکمروایی تغلقشاهیان(720 تا ۸۱۵ هجری قمری)، تحولات و پیشرفتهای فرهنگی و اجتماعی خوبی روی داد.(1) در زمان غیاثالدین تغلق یکم شمار بسیاری از شعرا و نویسندگان از حمایت سلطان برخوردار بودند.(2) سلطان محمد نیز پشتیبان شعرا و ادبا بود. فیروزشاه همین روش را ادامه داد و برای صوفیان و دانشمندان مقرری تعیین کرد.(3)
در زمان سلطنت «محمد شاه تغلق»(725ق/ 1325 م ـ 752ق/ 1351م) تنها در دهلی هزار مدرسه کوچک و بزرگ برای طالبان علم وجود داشت و در هر مدرسه دهها طلبه به فراگیری علوم اسلامی مشغول بودند. در کنار اکثر مدارس کتابخانههایی نیز برای استفاده مدرسین و طلاب بنا گردیده بود که به عنوان نمونه آثار مدرسه فیروزشاه تغلق در کنار حوض خاص در دهلی تاکنون پابرجاست.(4)
در کتابخانه وزیر محمد شاه(خواجه جهان گیلانی) سی و پنج هزار جلد کتاب راجع به علوم و فنون مختلف نگهداری میشد.(5)
دوم، علم و عالم دوستی حاکمان مغول
در میان حکومتهای اسلامی هند، سلاطین مغول بیشتر به فنون و علوم اسلامی علاقه نشان میدادند. ظهیر الدین محمد بابر(937ق/1530م) سرسلسله شاهان مغول در هند مردی صاحب فضل بود و شعر میسرود.(6) سر دنیسون راس(7) خاطرات بابر را یکی از جذابترین و رمانتیکترین آثار ادبی تمام اعصار میداند.(8)
وی کتابخانهای عظیم در قصر خود برپا کرد و علما و هنرمندان را از گوشه و کنار برای رونق کتابخانهاش دعوت نمود. شدت ذوق و علاقه «بابر» بر مطالعه آن قدر بود که شبها پس از فراغت از امور سلطنتی برای مطالعه به کتابخانه میرفت و تا پاسی از شب به مطالعه میپرداخت و گاه در همانجا استراحت مینمود. وی دارای خطی زیبا بود و ابتکاری در خط به وجود آورد که به نام خط بابری شهرت یافت. مورخین تعداد کتب کتابخانه بابر را 522 هزار و 400 نسخه ثبت کردهاند.(9)
در زمان سلطنت همایون(937ق/ 1530م ـ 963ق/ 1556م) فرزند بابر، به علت شوق شاه به علوم ادبی(10)، مجالس بزرگ علمی و ادبی در گوشه و کنار کشور و در حضور همایون برپا میگردید. وی از هفت تالاری که به نام هفت ستاره بزرگ برای پذیرایی از میهمانانش بنا کرده بود، دو سالن به نامهای زهره و مشتری را برای ملاقات با علما و دانشمندان و هنرمندان اختصاص داده بود.
همایون اکثر اوقات فراغت را در کتابخانه شخصی خود در پورانا قلعه(قلعه کهنه) به مطالعه میگذراند. در 17 ربیع الاول سال 936 ه.ق هنگامی که همایون برای ادای نماز مغرب از کتابخانه خارج میشد، از پلهها به زیر افتاد و همان باعث مرگ وی شد. عمارت کتابخانه وی تاکنون در قلعه کهنه موجود است.(11)
در این ایام فراگیری علوم و فنون اسلامی تنها منحصر به مدارس نبود؛ بلکه مساجد و خانقاهها نیز آموزشگاههای علوم اسلامی(12) بودند و در کنار بیشتر مساجد و خانقاهها کتابخانههای عمومی وجود داشت.(13) نمایانترین دوره رشد فرهنگ و تمدن اسلامی در هند در زمان جلال الدین محمد اکبر(963ق/ 1566م ـ 1014ق/ 1605م) پسر و جانشین همایون بود.
وی هر چند خود در زمینه معارف و فنون اسلامی در رتبه پدرانش نبود، ولی عشق و علاقهای وافر به علوم و فنون مختلف داشت.(14) روحیه علمی اکبر در جذب شاعران فارسی و تقویت ادبیات فارسی در هند حتی در بین هندوها بسیار مؤثر بود.(15) این کار افزونبر ابعاد فرهنگی از جهت سیاسی و اجتماعی نیز در ایجاد فضای تفاهم میان هندوان و مسلمانان نیز بسیار مؤثر بود.(16)
همچنین وجود بزرگانی چون ابوالفضل بن مبارک(1011ق/ 1602م) و برادرش فیضی(1004ق/ 1595م)، ملا فتح الله شیرازی(997ق)، قاضی نور الله شوشتری(965ق/ 1019م)، ابوالفتح گیلانی(997ق) و عبدالرحیم خان خانان(1036ق)، زمینه توسعه فرهنگ و هنر اسلامی را بیش از هر زمان به وجود آورد. اکبر شاه نه تنها کتابخانه اسلافش را وسعت داد، بلکه با کاردانی و تشویق وی کتابخانههای زیادی توسط وزیران و درباریانش تأسیس گردید.
عبدالرحیم خان خانان کتابخانه بزرگی تأسیس کرد و از سراسر جهان اسلام علما، هنرمندان، خطاطان و نقاشان را برای همکاری و رونق کتابخانه دعوت نمود. او برای اجرای وظایف مهم امارت خود، به گوشه و کنار شبه قاره مسافرت میکرد و با علما و نویسندگان روابط خوبی داشت و از نواحی مختلف کتابهای کمیاب و نفیس را به دست میآورد. در کتابخانه خان خانان نزدیک به تعداد کتابخانۀ سلطنتی(24 هزار) کتاب وجود داشت.(17)
شاعره مشهور سلمه سلطانه خواهرزاده همایون که مادرش گلرخ بیگم بود، کتابخانهای داشت که اکثر نسخ آن از نوادر بود. از کتابخانههای مهم دیگر این دوره، کتابخانه منعم خان، سپهسالار در جونپور، کتابخانه جهان بیگم در دهلی و کتابخانه فیضی در فتح پور سیکری(اکبرآباد) را میتوان نام برد.(18)
در کتابخانه فیضی افزونبر تألیفاتش که حدود 110 جلد بود، 4 هزار و 600 نسخه نادر هم نگهداری میشد. نواب النساء بیگم آنقدر شیفته کتاب بود که دیوان کامران را به قیمت سه مهر طلا خریداری کرد. این نسخه تاکنون در کتابخانه خدابخش در پتنه موجود است و بر صفحه اول آن این عبارت دیده میشود: «سه مهر طلا قیمت این خزانه است، نواب نور النساء بیگم.»(19)
در زمان حکومت پادشاهان بعد از اکبر، چون جهانگیر(1024ق/ 1605م ـ 1037ق/ 1627م) و شاهجهان و اورنگ زیب نیز کتابخانههای عمومی و خصوصی تأسیس گردید. جهانگیر در سفرها کتابخانههای شخصیاش را با خود حمل میکرد. وی در سفرش به گجرات، هنگام ملاقات با علما و دانشمندان به آنان کتاب هدیه کرد.
جهانگیر مانند نیاکانش مردی فرهیخته، اهل ادب و فرهنگ بود و چنانکه خاطراتش نشان میدهد نویسندهای چیرهدست و به فارسی نیز اشعاری زیبا میسرود.(20) در زمان او ادبیات فارسی بیش از پیش در هند گسترش یافت.(21) در زمان شاه جهان هنر و معماری هند به اوج شکوفایی خود رسید و دربار هند بیش از گذشته به محل تکاپوی دانشمندان و هنرمندان به ویژه ایرانی بدل شد.(22)
اورنگ زیب پادشاه مقتدر(23) و متدین(24) گورکانی هند بود.(25) او مطالعاتی گسترده داشت و تا زمان مرگ به کتاب عشق میورزید. نامههای فراوان او تسلط وی را به شعر و ادب فارسی و متون عربی به اثبات میرساند.(26) حتی حاکمان و گماشتگان او نیز چنین وصفی داشتند؛ مثلا ابراهیم خان(حاکم بنگال در سالهای 1697-1689) پیرمردی دانشمند و به تعبیر سر جادونات سرکار «دوستدار بزرگ کتاب» بود.(27)
دختر اورنگ زیب، زیب النساء(1114ق/ 1702م) شاعری خوش ذوق بود. کتابخانه شخصی وی دارای کتب متعدد در زمینه ادب و اخلاق بود و به امر وی کتابهای زیادی در زمینه معارف اسلامی تألیف و ترجمه شد. از جمله این کتابها «تفسیر ابوالفتوح» است که ملا صفی الدین آن را به فارسی ترجمه کرد و «زیب التفاسیر» نام نهاد. همچنین کتاب «انیس الحجاج» به دستور وی تألیف گردید.(28)
هر چند پس از ارتحال اورنگ زیب، دستگاه حکومت مغول به علت اختلاف بین فرزندانش رو به ضعف نهاد، ولی علم و دانشگرایی پادشاهان گورکانی تا پایان این سلسله و حتی در دوران ضعف و انحطاط آن نیز ادامه داشت. ابوالمظفر سراج الدین محمد(بهادر شاه دوم) هفدهمین و آخرین پادشاه گورکانی هند مردی دانشمند، شاعر و خطاط توصیف شده است که دارای برخی تألیفات مانند دیوان شعر و شرح گلستان سعدی بوده است.(29) از میان پادشاهان این سلسله پس از مرگ اورنگ زیب، بهادر شاه ظفر، محمد شاه(1131ق/ 1161م) و شاه عالم ثانی ذوق و شوق علمی و ادبی داشتند.
سوم، توجه حاکمان شیعه در دکن به علم و فرهنگ
دولت بهمنی(1347-1518م) در منطقه دکن(جنوب هند) پس از انقراض به پنج دولت کوچک محلی تجزیه شد که سه مورد از آن شیعه بودند؛ نظامشاهی در احمدنگر، قطبشاهی در حیدرآباد(گلکنده) و عادلشاهی دربیجاپور. این دولتها از اهمیت تاریخی و فرهنگی زیادی برخوردار بودند.
در این دوران، شبه جزیره دکن مانند دربار گورکانیان، مأوای فرهیختگان بود و نویسندگان و هنرمندان زیادی با حاکمان شیعی منطقه پیوندی استوار داشتند.(30) در این دوران کتابخانههای معظمی در حیدآباد، بیجاپور و احمدنگر برپا بود که پس از سلطه انگلیسیها برخی از متون آن به موزه بریتانیا انتقال یافت.(31)
یوسف عادل شاه که هم عصر شاه اسماعیل صفوی(895ق ـ 915ق) است حکومت شیعیان را در بیچاپور بسط و رونقی تمام داد و در زمینههای علمی و ادبی و اخلاقی کارهای مهمی انجام داد.(32) در اواخر حکومت گورکانیان نیز بار دیگر حکومتی شیعی در دکن شکل گرفت. نظام الملک دولت حیدرآباد دکن را در سال 1724م/1137ق تأسیس کرد که البته به رغم استقلال عملی دولتش، همواره خود را تابع دولت گورکانی دهلی میخواند.(33)
در دوران او بار دیگر شهر حیدرآباد به کانون شکوفای فرهنگ هند تبدیل شد. او نه تنها حامی بزرگ اندیشمندان و هنرمندان بود، بلکه خود نیز شاعر بود و دیوان اشعارش در دو جلد به چاپ رسیده است.(34) وزیر این دولت عبدالرزاق شهنواز خان(1700-1758م) مردی دانشمند و نویسندهای بزرگ بود. او نویسنده کتاب معروف مآثر الامرا(35) است که باکلند آن را مهمترین کتاب تاریخی که در سده هیجدهم در هند نوشته شده، میداند.(36)
هفتیمن سلطان دولت حیدرآباد در این دوران، عثمان علی خان نام داشت. او مردی دانشدوست و ادبپرور بود. وی به گروهی از رجال علم و ادب در هندوستان و خارج مقرری میداد. ایشان مراکز علمی متعددی را ایجاد نمودند؛ مانند دانشگاه حیدرآباد و کتابخانه آصفیه که در آن بیش از 10 هزار کتاب خطی در موضوعات مختلف علم و ادب نگهداری میشود.(37)
کتابخانه سالار جنگ نیز در حیدرآباد دکن از میراث علمی دولت حیدرآباد است که توسط تراب علی خان سالار جنگ تأسیس شده است.(38) این کتابخانه بیش از 7 هزار کتاب خطی به زبان فارسی و عربی در موضوعات مختلف علمی و دینی دارد.(40)
چهارم، حکومت شیعه در اوده و رونق علمی مجدد شمال هند
همزمان با ضعف حکومت مغولها در دهلی در سال 1234ق/1722م، سعادت خان برهان الملک پس از رفع غائله در ایالت اوده به فرمانداری این منطقه منصوب گردید. وی شهر فیضآباد را مرکز فرمانروایی خود قرار داد. برهان الملک مردی علم دوست و از سادات نیشابور بود.
با تأسیس حکومت اوده و خاموش شدن چراغ علم و دانش در دهلی، ایالت اوده مرکز علما، دانشمندان و مهد علوم و فنون اسلامی گردید و شمال هند بار دیگر رونق علمی خود را به دست آورد. در زمان آصف الدوله شهر لکنهو به کلی دگرگون شد؛ چهرهای ایرانی یافت، جمعیت آن بالغ بر 300 هزار نفر شد و ابنیه بسیاری ساخته شد.(41)
سیّد عبد اللطیف بن ابی طالب بن نورالدّین بن نعمت اللّه الحسینی الموسوی التستری که در سال 1134 ه.ق به لکنهو سفر کرده درباره خدمات آصف الدّوله در سفرنامهاش چنین مینویسد: «سه لک کتب منتخب خوش خط پاکیزه که بر هر صد مجلّد یک کس گماشته بود، در کتابخانه او دیدم و اکثر را به تدریج سیر کردم از اقسام فنون و اصناف علوم عربی و فارسی و انگریزی نظم و نثر، تاریخ و دیوان در آنها بود و قطعات زیبا به قلم خوشنویسان اولین و آخرین و تصاویر مصوران ایران و هند و روم و فرنگ آنقدر داشت که به عمری از دیدن آنها فراغ حاصل نمیشد. مجلدات بسیاری از کتب علمی به نظر درآمدند چون شرایع و مدارک و مسالک و مفاتیح و کشکول و بعض مجلّدات بحار الانوار که همه به خط مؤلفین بودند از کسی که کتابخانه در تحویل او بود شنیدم که هفتصد مجلد کتب علمیاند که به خط مصنفیناند و از کتابخانه سلاطین تیموریه بعد از تخریب سلطنت بدست او افتادهاند و الحق آن همه خزائن و دفائن و اسباب طلا و جواهری که داشت معامله با عشر عشیر کتابخانه او نمیکردند.»
آثار حکومت اوده به افراشتن پرچم تشیع در هند منحصر نبود، بلکه عامل و انگیزهآی قوی برای پایداری تشیع در هند و علو منزلت آن و نشر معارفش گردید. آنان به اقامه مجالس عزای حسینی و بنای حسینهها، مساجد، مدارس و ساختن ابنیهای شبیه مشاهد ائمه(ع) به طور مفصل اقدام کردند. در زمان حکومت آصف الدوله دهها کتابخانه در سراسر ایالت تاسیس گردید و علما و دانشمندان از سراسر هند و جهان اسلام به این منطقه روی آوردند.
از میان پادشاهان اوده واجد علی شاه(1263ق/ 1847م ـ 1271ق ـ 1856م) استعداد و علاقه بیشتری به مباحث علمی و ادبی داشت؛ به طوری که تعداد تألیفاتش از نثر و نظم به 46 کتاب و رساله میرسد. کتابخانه سلطنتی در عهد وی دارای 200 هزار جلد کتاب در زمینههای مختلف فرهنگ و معارف اسلامی بود. وی در اولین سال حکومت خود دستور داد تا فهرستی از کلیه کتابهای مورد نیاز کتابخانه سلطنتی تهیه گردد. سپس دستور خرید کتابها را صادر کرد. با صدور این فرمان، صدها نسخه دیگر به کتابخانه سلطنتی افزوده شد./993/704/ر
محسن محمدی
.....................
منابع:
1 ـ ر.ک: "تغلقشاهیان", هدى سیدحسینزاده, ج15, ص 593و594, ش 6006, مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی, تهران.
2 ـ تاریخ لکنهو، محمدقاسم فرشته, ج1, ص132, 1864م
3 ـ تاریخ فیروزشاهی ، ص559 و 560, ضیاءالدین برنی, چاپ عبدالرشید، علیگره 1957؛
4 ـ تالیفات شیعه در شبه قاره هند,: معرفی ۱۲۵۰۰ کتاب از مولفین شیعه هند و پاکستان و بنگلادش به ۱۷ زبان: فارسی، عربی... سواحلی, شهوار حسن نقوی امروهوی هندی, ص8, قم : دلیل ما، ۱۳۸۴.
5 ـ محققین و منتقدین معروف زبان و ادبیات فارسی هند در قرن بیستم، آصفۀ زمانی, ص130و131, رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، دهلی نو، 1993.
6 ـ ر.ک: اکبرنامه, شیخ ابوالفضل مبارک, ج1, ص185, به کوشش غلامرضا طباطبایی مجد, تهران, موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی, 1372. دیوان اشعار بابر در سال 1910 به وسیله سر دنیسون راس به چاپ رسید. (زرسالاران یهودی و پارسی, استعمار بریتانیا و ایران, عبدالله شهبازی, ج1, ص95, تهران, موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی, 1377.)
7 ـ عبدالرحیم خان خانان در سال 1589, این کتاب را به فارسی ترجمه کرد. در سال 1826 ویلیام ارسکین و جان لیدن ترجمه انگلیسی آن را منتشر نمود. ترجمه فارسی آن نخستین بار در سال 1308ق/1890م به وسیله میرزا محمد مالک الکتاب کتابفروش شیرازی در بمبئی منتشر شد. (زرسالاران یهودی و پارسی, استعمار بریتانیا و ایران, ج1, ص95و96)
8 ـThe Cambridge History of India, Sir Richard Burn [ed], P20, Cambridge: University, Press, 1937, Vol.4.
9 ـ تالیفات شیعه در شبه قاره هند, ص9.
10 ـ ر.ک: ایران و جهان, از مغول تا قاجاریه, عبدالحسین نوایی, ج1, ص193و194, تهران, هما, 1366.
11 ـ کتابخانههای لکهنو", مهدی خواجهپیری, ص173.
12 ـ ر.ک: تحول نثر فارسی در شبه قاره در دوره تیموریان متاخر, محموده هاشمی, ص315, انتشارات مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان, اسلام آباد, 1375ش/1996م
13 ـ شیخ عبد الحق محدّث دهلوی(متوفی:1052 ه/3-1642 م)در اخبار الاخیار در شرح حال سراج الدّین مینویسد که وی از شاگردان مولانا رکن الدّین و عارف بزرگ خواجه نظام الدّین اولیاء(متوفی:725 ه/1325 م)بود و از کتابخانه خواجه که در جنب خانقاه وی بود استفاده نمود.(کتابخانههای لکنهو, ص173)
14 ـ زرسالاران یهودی و پارسی, استعمار بریتانیا و ایران, ص101.
15 ـ ر.ک: مسلمانان هند بریتانیا, پی. هاردی, ترجمه حسن لاهوتی, ص31, بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی, مشهد, 1369.
16 ـ ر.ک: پیوندهای فرهنگی ایران و هند در دوره اسلامی, فتح الله مجتبائی, ترجمه ابوالفضل محمودی, ص 64و65و135و136, موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران, تهران, 1389.
17 ـ شرح احوال و آثار عبد الرحیم خان خانان، سید حسین جعفر حلیم, ص320, مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان، اسلام آباد، 1371ش.
18 ـ تالیفات شیعه در شبه قاره هند, ص10.
19 ـ کتابخانههای لکهنو", مهدی خواجهپیری, ص174.
20 ـ .The Cambridge History of India, Sir Richard Burn [ed], P180
21 ـ زرسالاران یهودی و پارسی, استعمار بریتانیا و ایران, ص102.
22 ـ ر.ک: ایران و جهان, از مغول تا قاجاریه, ج1, ص500-502؛ اوپانیشاد (سر اکبر, سر الاسرار), ترجمه محمد دارا شکوه, ج1, ص119 و 120, به کوشش دکتر چند تارا و محمدرضا جلالی نائینی, تهران, علمی, 1368؛
The Oxford History of India, Vincent Smith, p400, Oxford: Clarendon Press
23 ـ او نخستین فرمانروای شرقی است که استعمار بریتانیا به جنگ با او برخاست و شکستی خفتبار را متحمل شد.
(The Cambridge History of India, Sir Richard Burn [ed], p222)
24 ـ مرآت احمدی ]در فتح گجرات[, علی محمد خان, ج1, ص263, بمبئی, مطبع فتح الکریم, 1306ق؛
ـThe History of Gujarat, M.S.Commissariat, p209, Bombay: Orient, Longmans, 1957,Vol.2
25 ـ به همین دلیل هدف حملههای مغرضانه مورخین غربی و مستشرقین قرار گرفته است. (ر.ک: مسلمانان در نهضت آزادی هندوستان, سید علی خامنهای (ترجمه و تالیف), ص13و14, انتشارات آسیا, تهران, 1347ش؛ زرسالاران یهودی و پارسی, استعمار بریتانیا و ایران, ص 112-114)
26 ـ The Cambridge History of India, Sir Richard Burn [ed], p317-318
27 ـ . Ibid, p311.
28 ـ تالیفات شیعه در شبه قاره هند, ص10.
29 ـ تاریخ دولتهای اسلامی و خاندانهای حکومتگر, استانلی لینپل و دیگران, ترجمه صادق سجادی, ص541, تهران, نشر تاریخ ایران, 1370.
30 ـ ایران و جهان, از مغول تا قاجاریه, ص500.
31 ـ زرسالاران یهودی و پارسی, استعمار بریتانیا و ایران, ص140و141.
32 ـ تالیفات شیعه در شبه قاره هند, ص10و11.
33 ـ . Indirect Rule in India; Residents and residency System 1764-1857, Michael H. fisher, p387, Delhi: oxford University Press, 1991
34 ـ The Encyclopaedia of Islam, new Edition: E. J. Brill, Vol. 1, p320, 1960.
35 ـ این اثر مهم به زبان فارسی و در یک دوره شش ساله خانهنشینی نوشته شده است و فرهنگ رجال هند به شمار میرود که زندگینامه 730 تن از شخصیتههای سیاسی دوران گورکانی را در بر دارد. این کتاب در سالهای 1887-1895م به کوشش مولوی عبدالرحیم و مولوی میرزا اشرف علی در سه جلد بزرگ در کلکته چاپ شد.
36 ـ Dictionary of Indian Biography, C. E. Buckland, p385, London: Swan Sonnenschein & Co., 1906. .
37 ـ ر.ک: سیری در کتابخانههای هند و پاکستان, عزیز الله عطاردی, ص153و175, انجمن مخطوطات ایران و انتشارات عطارد, تهران, 1376.
38 ـ ر.ک: «دیباچهای بر کتابخانۀ موزۀ سالار جنگ»، جواد رضوی, ترجمۀ محمد حسین ساکت، ص568-578, وحید، دورۀ 11, 1352؛
39 ـ ر.ک: سیری در کتابخانههای هند و پاکستان, ص122
40 ـ . Roots of North Indian Shi’ism in Iran and Iraq; Religion and State in Awadh, 1722-1859, J. H. Cole, p94, Delhe: Oxford University Press, 1989;
همچنین بنگرید به : مرآت الاحوال جهاننما, آقا احمد بن محمدعلی بهبهانی, ج1, ص523, قم, انصاریان, 1373.
41 ـ سیصد هزار.